مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله، واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در قرآن را تحلیل می کند. طنز در قرآن موقعیت های کمیک مشابه زندگی دنیوی بشر نیست، بلکه سخنان نغز و هشدارها یا نوش و نیش ها، از جلوه های بیانی عمدتاً غیرمستقیم قرآنی است که گونه های استعاری، تشبیهی و تمثیلی بسیاری را شامل می شوند. این گونه ها حاوی نکته ای نغز هستند که گاه باعث انبساط خاطر، و گاه مایه شگفتی ذهن شنونده می شوند. پرسش های اصلی عبارت اند از: این گونه ها چه نوع سنخ شناسی دارند؟ طرز عمل آنها به چه ترتیب است؟ و کارکردهای دین شناختی و زیبایی شناسانه آنها کدام است؟ این مقاله ابتدا به پیشینه بحث و سپس، به واژگان معرف طنز و گونه ها و الگوهای طنزپردازی اشاره، و آنها را سنخ شناسی، و طرز عمل هر ژانر را با ذکر نمونه آیات قرآنی تحلیل می کند. این گونه ها، از نغزگویی تا حکایات کوتاه تمثیلی، و طنز پرخاشگر مانند طعنه، کنایه طنزآمیز، هجو و ریشخند و کاریکاتورسازی، طیف بندی می شوند. قرآن به کمک این ژانرها، نوعی موقعیت ایجاد می کند که گاه، لطیف و طنزآمیز، گاه، هجو کج اندیشان و کاریکاتورسازی چهره منافقان، و گاه، تمثیلی و به ویژه طعنه و کنایه طنزآمیز است. البته این گونه ها به طرزی کارآمد بر هم نقش شده اند که تمییز آنها گاه، سخت ممکن است.
پژوهشی تطبییقی در چیستی تفاسیر زیبایی شناختی و بلاغی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفسیر زیبایی شناختی از رویکردهای به نسبت جدید در تفسیر قرآن است. این گونه تفسیری که در شش نوع گرایشی، روشی، درون سوره ای (ساختاری)، فراسوره ای، بین سوره ای و فراقرآنی تعقیب می شود، با نگاه توصیفی به تفاسیر بلاغی، با تفسیر بلاغی رابطه عموم و خصوص مطلق، و با نگاه دانشی به آن، رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. بیشتر تفاوت این دو گونه تفسیری افزون بر تفاوت از حیث مفهوم شناسی، از نگاه هرمنوتیکی و قصد گوینده و نیز از جهت قلمرو می باشد. از میان انواع یادشده تفسیر زیبایی شناختی، دو نوع گرایشی و درون سوره ای (ساختاری) مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان قرار دارد، اما گونه های دیگر، به ویژه انواع روشی و بین سوره ای، کمتر مورد توجه بوده و می توان آن دو را رویکردهای غایب در فرایند تفسیری غالب تفاسیر قلمداد کرد. نکته مهم در این حوزه مطالعاتی، حضور تفسیر زیبایی شناختی روشی در جایگاه قرینه تفسیری است که با تکیه بر آن، می توان به فهم صحیح از متن دست یافت و یا به نقد و بررسی احتمالات تفسیری روی آورد. مقاله حاضر می کوشد انواع تفاسیر زیبایی شناختی را تشریح کرده و نسبت آنها را با تفسیر بلاغی از ابعاد مختلف بررسی نماید.
تفسیر آیه 29 سوره دخان با رویکرد حقیقت انگاری زبان آیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیه 29 سوره دخان از نفی گریه آسمان و زمین بر مرگ فرعون و یارانش سخن می راند. مفسران در تفسیر این آیه غالباً معنایی مجازی ارائه کرده اند. در این نوشتار آرای تفسیری مفسران به روش توصیفی-تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و این نتیجه حاصل می شود که برای فهم صحیح از آیه، بایستی معنای حقیقی بکاء سماوات و ارض مبتنی بر ذوشعور بودن آنها مورد توجه قرار گیرد. در نهایت می توان مراد از نفی گریه آسمان و زمین را به معنای ادراک عدم ایمان فرعون و یارانش و ادراک بی اهمیت بودن مرگ ایشان توسط سماوات و ارض در نظر گرفت که موجب هیچ گونه تأثیر و تأثر درونی در آسمان و زمین نمی شود.
تبیین پیوستگی آیات سوره حدید بر اساس مدل آیینه ای نیل رابینسون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کشف تناسب و ارتباط میان آیات یکی از دغدغه های اصلی در طول تاریخ بوده است. همگام با تلاش قرآن پژوهان، برخی از محققان غربی که موافق تناسب در متن قرآن بودند، با به کارگیری رهیافتی نو، سعی در اثبات چهره پیوسته قرآن داشتند. نیل رابینسون به عنوان چهره اصلی این جریان، با استفاده از مدل خود، مبتنی بر نظریه بلاغت سامی، به اثبات انسجام ساختاری سوره های مدنی پرداخت. رابینسون با بررسی پیوند آیات این سوره ها، ضمن اثبات نظم و ساختار منسجم، ارتباط و اتصال لفظی و معنایی درون سوره ها را آشکار می سازد. این مدل بر پایه تکرار الفاظ استوار است. ابتدا به بخش بندی آیات پرداخته و سپس با استفاده از واژگان قلاب دار، دو بخش مجاور همچون زنجیره ای به یکدیگر متصل می شوند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا بر مبنای مدل آینه ای نیل رابینسون، به کشف پیوستگی سوره حدید پرداخته است. پس از تعیین بخش های سوره، ارتباط میان بخش ها به واسطه واژگان قلاب دار بررسی شده و در نهایت، ساختاری متقارن از بخش اول به بخش آخر و بخش دوم به بخش ماقبل آخر به صورت مدل آینه ای ارائه شده است. غرض سوره بر اساس مدل، تشویق به انفاق است.
بررسی باور به نیکویی خواندن قرآن، بدون فهم معنای ظاهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآن و روایات و قواعد زبانی، خواندن الفاظ قرآن، حداقل باید همراه با فهم معنای ظاهری باشد، اما باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری، یکی از باورهای عمومی مسلمانانِ غیرعرب زبان است. دشواری فراگیری زبان عربی برای عموم مردم، در کنار علاقه به خواندن مستمر قرآن در راستای عمل به تأکید قرآن و روایات، مسیر شکل گیری این باور را هموار ساخته است. البته تشویق غیرعرب زبانان به خواندنِ صِرف الفاظ، با هدف ایجاد ارتباط مستقیم با قرآن در ابتدای یادگیریِ خواندن آن، معقول به نظر می رسد، اما به معنای جواز تداومِ آن در طول زندگی فرد نیست. این مقاله برای نخستین بار با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال بررسی و نقد زمینه های شکل گیری و مؤیدات باور به جواز یا ثواب داشتن خواندن الفاظ قرآن، بدون فهم معنای ظاهری آن، در لایه های زیرین فرهنگ اسلامی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این زمینه ها معمولاً حاصل رسوب ناقص و مبهم مباحثی چون برداشت از روایات، اعجاز قرآن، ترجمه ناپذیری قرآن، بایسته های ارتباط با قرآن، مباحث لغوی و مباحثی از این دست در میان عامه مردم است که به عنوان توجیهی برای نفهمیدن معنای ظاهری آیات، به آنها استناد شده است.
امکان سنجی معنای «کُنْ فَیکُونْ» برای واژه «صَمَد» با نظری بر اهداف هستی- خداشناسی سوره توحید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«صمد» از واژگان مورد اختلاف مفسران، در برخی منابع لغوی، روایی و تفسیری، به «کُن فَیَکون» یا فاعلیت امری خداوند و مقوله آفرینش تبیین شده است. این پژوهش، امکان معنای «کُنْ فَیکُونْ» را برای «صَمَد» با نظر به هدف سوره توحید مورد سنجش قرار داده است. مشاهده معنای صنع الهی و فاعلیت امری (کُنْ فَیکُونْ) برای واژه «صَمَد» در متون لغوی، روایی و تفسیری، وجود اهداف هستی-خداشناسی در حیطه های معرفتی ذات، صفات، اسماء و افعال خداوند در سوره توحید، و همچنین صفت فعل بودن «صَمَد»، معنای کُن فَیَکون (صُنع لا مِن شئ) را برای «صَمَد» ممکن می سازد. همچنین معنای مختار، ارتباط وثیقی با دیگر آیات سوره توحید دارد و لحاظ آن با نظر به هدف سوره، ظرفیت پاسخگویی به برخی شبهات هستی-خداشناسی را دارد. خداوندی که خلق و امر به دستان اوست، خالقی است فراتر از چیزی که می زاید، زاییده می شود و همسری داشته باشد؛ او خالقی است که با «کُنْ فَیکُونْ» ابداع می کند.
تصدیق، تألیف و یا تحریف عهدین از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجماعی میان مفسران قرآن و علمای اسلام از دیرباز تا کنون، اعتقاد به تحریف عهدین می باشد. این آموزه چندی است که مورد تردید قرار گرفته و برخی از محققان معتقد هستند در قرآن هیچ آیه که نشان دهد عهدین تحریف شده، یافت نمی شود و قرآن، عهدین را تصدیق می کند. این در حالی است که اگر به صورت مصداقی، آیات قرآنی را که به عهدین ارجاع داده شده، بررسی کنیم، می یابیم که قرآن تمام محتوای موجود در عهدین را تصدیق ننموده و برخی از محتواهای موجود عهدین از نظر قرآن مردود است. از همین رو در این تحقیق تلاش شده به صورت مصداقی، آیاتی از قرآن را که به نحوی ارجاع به عهدین دارد، مورد بررسی قرار دهیم تا به درک کامل تری از دیدگاه قرآن نسبت به عهدین دست یابیم. پرسش اصلی ما در این تحقیق آن است که دیدگاه قرآن درباره عهدین چگونه است؟ آیا قائل به تصدیق، تالیف (جعل) و یا تحریف عهدین است؟