مقالات
حوزه های تخصصی:
التفات از مختصات سبکی قرآن کریم و یکی از مصادیق برجسته سازی است که با خروج از زبان هنجار و آشنایی زدایی، شبیه به طرح بی مقدمه موضوع و موجب گسست اجزای کلام می شود. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، نمونه هایی از آیات حاوی التفات سیاقی در قرآن را مطالعه می کند. التفات در نگاه تجویزی به نحو، عامل تضعیف پیوستگی اجزای جمله است. نویسنده بر این باور است که اگر این صنعت با نگاه توصیفی به نحو و مبتنی بر نظام زبانی قرآن و مناسبات معنایی و متکی بر کارکرد سلیقه و ذوق ادبی بررسی شود، نتیجه متفاوت می شود. با این نگاه، این صنعت به صورت نامرئی، در ماورای عبارت ها، لایه های معنایی ایجاد می کند و اجزای کلام را به هم پیوند می دهد و به حس زیبایی شناختی مخاطب پاسخ می دهد.
بررسی دیدگاه آنجلیکا نویورت درباره رابطه قرآن و کتاب مقدس (مطالعه موردی سوره الرحمن و مزمور 136)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ازجمله موضوعاتی که همواره مورد توجه مستشرقان و قرآن پژوهان بوده است، مقایسه و بررسی شباهت های موجود میان قرآن و کتاب مقدس است. این شباهت ها دیدگاه های متعدد و گاه متضادی را سبب شده است. در این میان، مزامیر بیش از سایر بخش های کتاب مقدس مورد توجه قرار گرفته است. آنجلیکا نویورت ازجمله افرادی است که در پژوهش های متعددی به مقایسه قرآن و مزامیر پرداخته و درباره ساختار، موضوعات و بافت این دو متن، اطلاعاتی در خور به دست داده است. به باور او، شباهت این دو متن ناشی از وجود سنت شفاهی ای است که در میان عرب های نخستین بوده است. مزامیر ازجمله این سنت هاست که مسلمانان نخستین با آن آشنایی داشته و در ذهن و زبان مردم آن عصر جاری بوده است. نویورت با فراگفتمان خواندن قرآن، بر این باور است که قرآن همواره درباره اموری که در میان مسلمانان نخستین جاری بوده، سخن می گفته است. در این مقاله سعی بر آن است به صورت مطالعه موردی، سوره الرحمن و مزمور 136 از دیدگاه نویورت مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
ارزیابی دیدگاه محمد شحرور در مبانی فهم و تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی آراء نواندیشان معاصر در حوزه مسائل قرآنی، موضوعی درخور اهتمام است. محمد شحرور از نواندیشانی است که با قرائت ایدئولوژیک از نص، نگاهی نو به موضوعات قرآنی دارد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است که مبانی فکری محمد شحرور را در نگرش وی به فهم آیات قرآن، با استناد به آثار او مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شحرور با تقسیم بندی قرآن به آیات رسالت و نبوّت، نسبی بودن فهم قرآن، شواهد تاریخی دانستن برخی از آیات و تأویل گرایی، به دنبال قرائت نو از نصوص قرآنی بوده است. شحرور با تکیه بر تاریخی نگری، حکم حجاب و احکام کنیزان را برای این دوره ندانسته و در این زمینه به مصادیق جدید همچون حدّ ادنی و اعلی برای پوشش و ازدواج مِسیار تصریح می نماید. دیدگاه های شحرور درباره قرآن، به دلیل استفاده از مبانی ناکارآمد، کاربست فهم تجربی دین و استفاده سلیقه ای و غیرعلمی از آیات، با چالش های جدی مواجه است، ازاین رو نمی توان دیدگاه او را در فهم و تفسیر قرآن حجّت دانست.
نظریه خودگروی اخلاقی از دیدگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از پرسش های بنیادی در باب اخلاق، چرایی پیروی از الزامات اخلاقی است. در پاسخ به این پرسش، سه نظریه هنجاری با تقریرهای گوناگون شکل گرفته است: «فضیلت گرا»، «وظیفه محور» و «نتیجه گرا». نتیجه گرایان هدف اخلاقی زیستن را دستیابی به منفعت می دانند. آنان در پاسخ به این پرسش که چه کسی باید از نتیجه فعل اخلاقی برخوردار شود، دو رویکرد متفاوت را ارائه می دهند: خودگرا (منفعت فردی) و دیگرگرا (تأمینِ منافعِ دیگران). با مطالعه آیات قرآن درمی یابیم که دیدگاه قرآن با خودگرایی اخلاقی سازگار و با مبانیِ انسان شناختی، غایت شناختی و اسلوب های تربیتِ اخلاقی قرآن و نیز با داده های روان شناسی همساز است؛ البته بخش بزرگی از الزام های اخلاقی قرآن مانند انفاق، ایثار، اصلاحِ میان مؤمنان، شفقت، بخشش، صله رحم، حق الناس و ... در ساحت جامعه تبلور پیدا می کند که در نگاهی سطحی، نظریه دیگرگرایی را به ذهن خطور می دهد، ولی با تأمل و ژرفنگری به مجموعه آیات قرآن، آشکار می شود که مهم ترین نقطه اتکای آموزه های اخلاقی قرآن، بهره گیری از خودگراییِ انسان در جهت دیگرگرایی، جامعه نگری و نوع دوستی است و با تکیه بر این اصل طبیعی، بیشترین نیروی پیشران را در وجود مخاطبانش به سمت دیگرگرایی و نوع دوستی برانگیخته است.
مفهوم سنجی واژه ترتیل در علوم اسلامی (لغت، تفسیر، حدیث، قرائت و فقه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«ترتیل» که در قرآن و در خصوص نحوه خواندن قرآن در دو موضع قرآنی به کار رفته، از دیرباز اصطلاحی کلیدی و مرجع برای ارزیابی درستی و نادرستی خواندن قرآن شد و این در حالی است که هم در تعریف ترتیل و هم در عمل و مصداق آن اختلاف شده است؛ هرچند همه مدعی آن اند که تعریف و عمل آنها متجلی در قرائت قرآن، مصداق ترتیل است. امّا همچنان این پرسش ها مطرح است که حقیقت تعریف ترتیل و مراد از آن عملاً چیست. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و نیز کتابخانه ای، به گردآوری، تحلیل و مقایسه داده ها، به اتکای مهم ترین مصادر معناشناسی این واژه، یعنی علوم لغت، حدیث، تفسیر، قرائت و فقه، معنای ترتیل واکاوی شده و تلاش گشته به این پرسش ها پاسخ داده شود. حاصل این تحقیق آن است که معنای ترتیل و مراد از آن در قرآن، خواندن صحیح و دقیق حروف و کلمات به صورت شمرده و همراه با تأنّی است.
تحلیلی بر معانی ضمنی برخی واژگان قرآن کریم با تکیه بر «تجزیه بر آحاد واژگانی» و بازتاب آن در ترجمه های معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های کارآمد در بحث معناشناسی، «تجزیه به آحاد واژگان» است که در آن، واژگان را به قصد دستیابی به مفهومی دقیق و کامل، به آحاد و اجزای معنایی سازنده آنها تجزیه نموده تا معانی نهفته در لایه های هر واژه آشکار گردد، که این امر درنهایت، به ارائه ترجمه ای کامل و گویا از متن خواهد انجامید. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد تحلیل مؤلفه ای و تجزیه واژگان به آحاد معنایی کوچک تر در پاره ای از واژگان قرآنی، سعی بر آن دارد تا معانی نهفته در ورای کلمات را از طریق تجزیه آنها به آحاد و اجزای معنایی آن آشکار کرده و چگونگی بازتاب آن را در ترجمه های معاصر مورد نقد و بررسی قرار دهد و نقاط قوت و ضعف ترجمه ها را در این خصوص تحلیل نماید. بررسی معنایی واژگانی چون «یقتّلون، واعَدنا، آنَستُ، تَبَّ، نَتلوها، لاتُحصوها و اقتَربَ»، نشان می دهد که عدم توجه دقیق مترجمان قرآن کریم به آحاد واژگانی و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها، قطعاً در ارائه مفهوم موردنظر گوینده تأثیرگذار بوده و مخلّ فهم و درک مقصود واقعی قرآن کریم خواهد گردید. چنان که نتیجه این بی توجهی به ارائه ترجمه ای ناقص و نارسا از کلمات قرآنی در برخی ترجمه ها انجامیده که با مفهوم کلی آیه و سیاق جملات قرآنی تناسب کافی نداشته و صرفاً بیانگر ترجمه معنای اولیه و ظاهری از واژگان قرآنی محسوب می شود؛ هرچند برخی از مترجمان با اشاره به پاره ای از مؤلفه های معنایی واژگان، ترجمه ای به نسبت موفق و قابل قبول نیز ارائه داده اند.
تحلیل تأثیر عمل بر رشد علم فطری در شبکه موضوعی از نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی آراء مفسران در زمینه تأثیر عمل بر رشد علم فطری در شبکه ارتباط موضوعی، مستلزم ارائه الگو و معیار و سپس عرضه عملکرد آنان بر آن الگو می باشد. در این راستا، ابتدا موضوعاتی که از سنخ عمل هستند و موجبات رشد علم فطری را فراهم می آورند، نظیر تقوا، ایمان، احسان، جهاد، شکرگزاری، تزکیه و تطهیر، شناسایی و رابطه آنها با علم فطری در شبکه تشریح گردیده، سپس هر کدام از این موضوعات نظیر تقوا به عنوان محور موضوعات مرتبط با خود، مانند نماز، انفاق، برّ، وفای به عهد، صبر، صدق و تواضع، در شبکه قرار گرفته و روابط تحلیل شده است. بدین ترتیب از یک سو جایگاه علم فطری و عمل در شبکه ارتباط موضوعی ترسیم گردیده و از سوی، دیگر آراء مفسران مورد ارزیابی قرار گرفته است.