پژوهش های قرآنی
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم تابستان 1398 شماره 2 (پیاپی 91) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خداوند متعال در آیه 46 سوره سبأ، مشرکان را به موعظه واحدی اندرز داده است: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکم بوَاحِدَهٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنىَ وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکرُواْ مَا بصَاحِبکمُ مِّن جِنَّهٍ». شناخت و درک پیام این آیه و موعظه مطرح شده در آن از اهمیت بالایی برخوردار است که مفسران در مورد آن آرای گوناگونی ارائه کرده اند. این پژوهش با ارزیابی آرای مفسران در تفسیر این آیه و به صورت ویژه در خصوص مقصود از توصیه به قیام در این آیه، به این نتیجه می رسد که قیام در این آیه به معنای به پاخاستن در مقابل جلوس و قعود نیست، بلکه مقصود از قیام، توقف کردن در مقابل مشی و حرکت است. بر این اساس این آیه در واقع عموم مشرکان را مورد خطاب قرار داده و آنان را به یک موعظه توصیه می کند: اینکه دو به دو و یا تک تک با دوری از هیاهوی جامعه شرک آمیز مکه، از مشی کورکورانه خود باز ایستند، سپس درباره شخصیت پیامبر (ص) تفکر کنند تا حقانیت رسالت آن حضرت را دریابند.
تحلیل حقیقت عرش و مراد از حاملان آن با تاکید بر آیه 71 سوره حاقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع عرش و مباحث متعلق به آن، یکی از مباحث پیچیده در حوزه شبکه معارف بلند قرآن کریم است که در آیات متعدد به آنها اشاره شده و در این میان، آیه 17 سوره حاقه به حاملان هشت گانه عرش الهی اشاره دارد، ولی مشخص نمی سازد که این حاملان ثمانیه چه کسانی هستند. تنوع معانی ای که برای مفهوم عرش وجود دارد، زمینه ایجاد دیدگاه های گوناگونی از سوی مفسران پیرامون مراد از حاملان عرش الهی شده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی، به تحلیل و نقد دیدگاه های مفسران در زمینه حقیقت عرش و مراد از حاملان عرش الهی در آیه 17 سوره حاقه پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که عرش حقیقتی عینی و خارجی، مصدر تدابیر الهی و مقام علم فعلی و اجرایی الهی در عرصه هستی است و حاملان عرش الهی در شبکه مفاهیم قرآن و روایات، حقایقی ذومراتب اند که بر خدای متعال، اولیا و فرشتگان الهی اطلاق گردیده است، ولی با توجه به دلایل متعدد، دیدگاه غیر فرشته بودن حاملان هشت گانه عرش الهی در آیه 17 سوره حاقه، تناسب بیشتری با ظاهر آیات و تصریح روایات دارد.
تفسیر هبه نفس به پیامبر (ص) و شبهات پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق آیه پنجاه سوره احزاب که در بیان احکام ازدواج های پیامبر (ص) می باشد، اینکه زنی خودش را به پیامبر هبه کند، حلال دانسته شده است. مفسران در وجه اختصاص هبه نفس به پیامبر، وقوع تاریخی چنین نکاحی و شرایط آن، نظرات متفاوتی دارند. همچنین اختصاص این حکم به پیامبر، زمینه طرح شبهاتی، از جمله تلاش در تأمین خواسته نفسانی و سوء استفاده از موقعیت اجتماعی شده است. در این نوشته با روش روایی و مراجعه به منابع تاریخی و تفسیری، به تفسیر آیه پرداخته و با استناد به شواهد تفسیری، تاریخی و عقلی، شبهات مربوط بررسی شده است. ضمن مبرا دانستن ساحت نبوی از هواپرستی، این آیه در مقام تصحیح سنت جاهلی در هبه زنان دانسته شده که با اختصاص آن به پیامبر و اشتراط پذیرش ایشان، تأکیدی بر انحصار تأمین نیاز جنسی در ازدواج دارد. جواز مشروط نکاح هبه ای، به نوعی نسخ و حذف تدریجی آن است. این آیه، گواهی بر پاکدامنی پیامبر و تلاش ایشان در ابلاغ رسالت الهی است.
بررسی تطبیقی رویکرد آلوسی و سلفیه در مسأله علم غیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد حس گرایانه سلفیه در تفسیر مفاهیم ماورائی همچون علم غیب را می توان به مثابه اساس هستی شناسی این جریان فکری تلقی نمود. در نوشتار حاضر بررسی تطبیقی اندیشه کلامی سلفی ها و آلوسی به عنوان یکی از منتسبان به این مکتب، با محوریت مبحث علم غیب با روش توصیفی تحلیلی مورد کاوش قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد آلوسی فی الجمله تفکرات سلفی را در حوزه تفسیر علم غیب می پذیرد، ولی تأثیرپذیری انکارناپذیر وی از مشرب صوفیانه، وجوه افتراقی را بین دیدگاه وی و جریان سلفی گری رقم زده است. آلوسی از یک سو همسو با سلفی ها، ضمن تأکید بر مباحثی چون ضرورت عدم تزاحم تفسیر علم غیب با الوهیت و ربوبیت تام ذات الهی، بر غیر استقلالی بودن آگاهی به غیب توسط اولیای الهی تأکید نموده و گستره علوم غیبی را محدود می داند. همچنین تقید و جمود بر ظواهر برخی آیات مشتمل بر مسائل غیبی و لزوم وجود وسایط در افاضه علوم غیبی به اولیای الهی نیز می تواند دلیل قرابت وی با مبانی سلفی ها باشد. از سوی دیگر عدم اعتقاد به عناوینی مانند فراست، توسم، الهام و تحدیث و اثبات کرامت برای اولیا بر اساس آیات 26 و 27 سوره جن، از نقاط تمایز وی با دیگر سلفیه است.
اعتبار ظواهر قرآنی از نگاه عدلی مسلکان و جبرگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتبار ظاهر سخن، قراردادی خردمندانه است. تعمیم این قرارداد بشری به سخنان خداوند بر پایه مبانی کلامی شکل می گیرد. عدلی مسلکان بر این باورند که خداوند آنچه را که عقل قبیح بداند، انجام نمی دهد. سخن گفتن خارج از قرارداد سخنگویان خردمند به حکم عقل قبیح است، و خداوند این چنین سخن نخواهد گفت. جبرگرایان دادگری خداوند را در چهارچوب حسن و قبح شرعی معنا می کنند که در نتیجه درباره خداوند و صفات و افعال وی، هیچ الزام یا تقبیحی معنا ندارد. بنا بر این پندار، خداوند ملزَم نیست که در چهارچوب خاصی سخن بگوید و در سخنانش اصول و قواعدی را رعایت کند. جبرگرایان برای اثبات اعتبار ظاهر کلام الهی به «عادت خداوند» استدلال نموده اند. با بررسی و تحلیل دیدگاه عدلی و جبری در استناد به اعتبار ظواهر قرآنی، این نتیجه به دست می آید که تنها بر پایه اصل عدل می توان ظاهر کلام خداوند را حجت و قابل استناد دانست، و در چهارچوب اندیشه جبر، استناد به ظواهر قرآنی هیچ اساسی نخواهد داشت.
اعتبارسنجی روایات اهل بیت (ع) درباره «حجیت تفسیر صحابه» با بررسی آرای آیت الله معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحابه بعد از پیامبر و امام علی (ع) نخستین افرادی هستند که با تأثیر پذیری از تعلیمات آن دو بزرگوار، اقدام به تفسیر قرآن نمودند. استاد معرفت در کتاب « التفسیر الاثری الجامع » با استناد به روایات اهل بیت(ع)، تعریف جدیدی از معنای اصطلاحی «صحابه» ارائه کرده و بر اساس آن، به تعدیل و توثیق تمام صحابه پرداخته و اعتبار مطلق آثار تفسیری ایشان را نتیجه گرفته اند. این نوشتار پس از مفهوم شناسی «صحابی» و بیان و بررسی دیدگاه استاد در این باره، به نقد سندی و متنی آن دسته از روایات عترت که مستند ایشان برای اثبات حجیّت و اعتبار تفسیر صحابی بوده، پرداخته و برداشت استاد از این روایات را مورد بررسی قرار داده است. به نظر نگارنده، مفهوم «صحابی» یک حقیقت لغوی یا عرفی است که گستره معنایی آن محدود به عده ای انگشت شمار نمی شود. همچنین در روایات اهل بیت (ع) هیچ دلیلی بر اعتبار ویژه تفسیر صحابه از آن جهت که صحابه اند، وجود ندارد؛ زیرا این روایات اشکال سندی و دلالی دارند.
نقد دیدگاه عمید زنجانی در کتاب «مبانی و روش های تفسیر قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب « مبانی و روش های تفسیر قرآن » عمید زنجانی با تکیه بر دو محور: شکل کلی موضوعات در ارتباط با یکدیگر، و یکایک موضوعات به طور مستقل از شکل کلی، ارزیابی شده است. موضوعات مبانی تفسیر به طور خلاصه به ترتیب شامل: 1- تعریف، 2- سازماندهی، 3- نحوه استفاده، 4- رفع تعارض و 5- سیر تغییرات است. عملکرد عمید زنجانی در شکل کلی بدین گونه است که تمام موضوعات را به طور کامل ذکر کرده، اما از نظمی منطقی پیروی ننموده است. در محور محتوایی از نقاط قوت عملکرد مؤلف می توان توجه به نحوه استفاده درست و غلط، رد دیدگاه موافقان، استفاده انحصاری و ارائه راهکار مناسب رفع تعارض در دو حالت اشاره کرد. گنجاندن انواع تفسیر در سازماندهی، تأثیر نحوه استفاده بر چیدمان، خلط استفاده انحصاری و غلبه ای یا بیشتر در یکدیگر، و انحصار فهم ناشی از تعارض میان داده های مبانی تفسیربه یک حالت، از جمله نقاط ضعف عملکرد وی به شمار می رود.