پژوهش های قرآنی
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم بهار 1398 شماره 1 (پیاپی 90) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوای کیفی از جمله روش هایی است که قابلیت استنتاج مباحث جدید از قرآن را فراهم می کند. در این مقاله سوره نمل با روش تحلیل مضمون که یکی از شیوه های تحلیل محتوای کیفی است، بررسی و تبیین گردید. در این تحلیل آیاتی که از انسجام مفهومی و معنای خاصی برخوردار بودند، به وسیله نرم افزار MAXQDA در شبکه مضامین تجزیه و تحلیل گردید. هدف از این اقدام، دستیابی به دلالت های اجتماعی سیاسی سوره مبارکه نمل است. در نهایت با به دست آوردن چهل مضمون پایه از آیات مورد نظر، دوازده مضمون سازمان دهنده ساخته شد که عبارت اند از: سرکشی دشمن قدرتمند، نزاع دائمی حق و باطل، توطئه و تهدید دائمی دشمن، نیازمندی جبهه حق به قدرت، شناخت نقاط قوت و ضعف، بسیج تمام منابع قدرت، شایستگی رهبر، ضرورت مانور قدرت، یقین به عنایت خدا نسبت به جبهه حق، یقین به نابودی ظلم و باطل، علم و دانش به مثابه قدرت، توجه به آثار جانبی قدرت. در گام بعدی مضامین مذکور به سه مضمون فراگیر «ضرورت کسب قدرت برای گسترش حق»، «دانش استفاده از قدرت برای گسترش حق» و «شناخت شؤونات حق و قدرت» تبدیل گردید. در پایان این نتیجه محقق گردید که مضمون نهایی سوره نمل عبارت است از «ضرورت کسب قدرت علمی و اجتماعی برای گسترش حقایق دینی در جامعه بشری».
هنجارگریزی نحوی در گفتمان قرآنی بر پایه فرآیند جایگزینی اسم به جای فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن، ساختاری زبانی است که از الگوها و قواعد دستوری خاصی پیروی می کند که از آن با نام زبان معیار/ خودکار یاد می شود. گاهی ادیب برای بزرگ نمایی مفهوم مورد نظر خود، با وجود امکان رعایت قواعد زبانی، از هنجار زبان سر می پیچد تا توجه مخاطب را به یک معنای خاص جلب و در حقیقت مفهوم را برجسته سازی کند. هنجارگریزی یکی از شیوه های برجسته سازی معناست که در هشت سطح قابل بحث است. این نوشتار با بررسی هنجارگریزی نحوی در سطح جانشینی اسم به جای فعل در گفتمان قرآنی که از بسامد بالایی برخوردار است ، به این نتیجه دست یافت که انحراف از استخدام فعل در قرآن، در سه سطحِ جایگزینی ابتدایی اسم به جای فعل، جایگزینی اسم هم ریشه به جای فعل و جایگزینی اسم متضاد به جای فعل و به قصد برجسته سازی اغراضی چون تناسب زمان، عدم تعلق غرض به فاعل، تأکید بر وقوع رخداد و یا ثبات آن، صورت گرفته است.
تبیین و تحلیل حکمت الهی در مهندسی تنزیلی توصیف قرآن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزول هر بخش از قرآن، با توجه به وضعیت، نیاز و مواضع مثبت و منفی مخاطبان معاصر نزول در مکه و مدینه صورت می گرفت. اسماء و صفاتی که قرآن به خود نسبت می دهد، بسته به عوامل مختلف، مانند نوع و سطح مخاطبان اول و اینکه آنان در چه مرحله ای از سیر تحول و هدایت هستند، متنوع است. این مقاله در پی کشف و تحلیل حکمت الهی در کاربست عناوین قرآنی در چهار نقطه عطف، در تاریخ تحول مخاطبان اولیه کلام الله است. چنان که قرآن در آغاز نزول، در مواجهه با شبهه افکنی مشرکان برای ایجاد تردید درباره حقانیت کلام الله از جایگاه آسمانی اش و نزول آن به اراده خدا و به واسطه جبرئیل، با توصیفاتی متناسب دفاع می نماید، در ادامه مسیر نیز با اوصافی که حاکی از تناسب و توافق این کلام با فطرت و دریافت های درونی افراد است و عناوین متناسب با هر مرحله از تحول، با ایشان سخن گفته می شود.
موانع پایبندی به هنجارها از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ دینی اسلام که در کتاب آسمانی قرآن کریم تجلی یافته و مدعی معرفی آرمان ها و اهداف متعالی برای سعادت در حیات فردی و اجتماعی انسان است، توجه ویژه ای به بیان هنجارها و ارزش های متعالی داشته است. از این منظر، جامعه آرمانی اسلام آن اجتماعی است که بتواند زمینه تحقق هر چه بیشتر این ارزش ها و هنجارها را در میان مسلمانان فراهم آورده و از این طریق، سعادت زندگی دنیوی و اخروی آنها را تضمین نماید. واضح است که استقرار ارزش ها و هنجارهای مطلوب دینی در جامعه مسلمانان منوط به مجموعه ای از شرایط و عوامل سلبی و ایجابی است که عدم توجه مناسب به آنها نه تنها در تحقق فرهنگ دینی اخلال ایجاد می کند، بلکه موجب تسهیل در ورود و پذیرش الگوهایی می شود که بسا تعارض جدی با ارزش ها و هنجارهای مورد نظر اسلام داشته باشد. این نوشتار تلاش دارد به بررسی زمینه ها و عواملی که از دیدگاه قرآن مانع تحقق و اشاعه هنجارهای مطلوب و مورد نظر شریعت اسلام و در نتیجه هنجارمند شدن جامعه مسلمانان می شود، بپردازد.
اعتبارسنجی دلایل و معیارهای تعیین ترتیب نزول قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به منظور شناسایی میزان اعتبار و روایی معیارهای تعیین ترتیب نزول قرآن، به واکاوی و نقد دیدگاه ها در این زمینه پرداخته است. این مقاله با طرح روایات مکی و مدنی، روایات اسباب نزول، شواهد تاریخی و سیره، بررسی مضمونی آیات قرآن کریم، مصحف امام علی (ع)، روایات ترتیب نزول و همچنین اصالت و اعتبار تفسیر موضوعی- نزولی قرآن و اشاره به روایات «اول مانزل» و «آخر مانزل» و برخی مفاهیم وابسته به آنها، سعی کرده تا میزان اعتبار و فراگیری هر یک از آنها در مسأله تاریخ گذاری قرآن و تعیین ترتیب نزول را نشان دهد. نویسنده امکان تعیین ترتیب نزول قرآن و توقیفیت آن را بیش از همه به مصحف امام علی (ع) و روایات ترتیب نزول مستند می داند و با این فرض که دیگر منابع و معیارهای یادشده به تنهایی ارزش استنادی ندارند، ضمن ارزیابی انتقادی از دیگر شاخص ها، کارآمدی آنها را تنها در صورت تلفیق و سازگاری با روایات ترتیب نزول مؤثر می داند. افزون بر این، مقاله از رهگذر تعیین ترتیب نزول قرآن، رهیافت به تفسیر ترتیب نزولی به روش موضوعی را به عنوان رویکردی کارآمد و ضروری و یکی از نتایج درخور توجه آن به شمار آورده و سعی نموده تا تناسب و سازگاری آن دو را نشان دهد.
بازشناسی و تحلیل کمّی منابع کتاب «التفسیر الاثری الجامع» مطالعه موردی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت منابع یک اثر، کمک شایانی به فهم آن اثر می کند و از جمله مسائلی است که موجب افزایش بینش و محتوای علمی اثر می شود. یکی از آثار در حوزه تفاسیر روایی که در قرن اخیر به رشته تحریر درآمده، کتاب « التفسیر الاثری الجامع » است. این کتاب دربردارنده ارجاعات مختلف از تفاسیر شیعی و اهل سنّت است. در این مقاله به بازشناسی و تحلیل کمّی منابع استفاده شده در تفسیر سوره حمد در این کتاب پرداخته شده و با تفکیک موارد، در جداول مخصوص به خود درج شده است. سپس با استفاده از نرم افزار، جداول و نمودار های مقایسه ای تشکیل شده و به تحلیل آماری منابع پرداخته شده است. در نهایت از تحلیل نمودارها نتایجی حاصل شده که در بررسی و شناخت این کتاب مفید است؛ ضمن آنکه مطالعه موردی سوره حمد در بازشناسی منابع کتاب، اتقان این کتاب را مبرهن می گرداند.
الگوهای تفسیری قرآن به قرآن علامه طباطبایی؛ مطالعه موردی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث در حوزه قرآن پژوهی، روش شناسی تفسیر است. از عوامل نیل به این مهم، ارزیابی عملکرد مفسر برای شناخت ضابطه های وی در فرآیند تفسیر است. بدین منظور، شیوه قرآن به قرآن علامه طباطبایی در سوره حمد به عنوان مطالعه موردی بررسی می گردد. عملکرد ایشان در این سوره را می توان به شقوق مختلف تقسیم کرده و الگو های مختلفی از آن استخراج نمود. این الگوها دارای فراز و فرود و نیز همسانی ها و افت ناهمسانی ها راقاتی همراه با ضعف و قوت هایی هستند. برخی نواقص کمتری داشته به عنوان بهترین مدل مطرح می شوند، ولی برخی کمترین نمره را کسب می کنند. می توان با درنظر گرفتن همسانی ها، یک مدل تقریباً یکدستی ارائه داد. در مواردی به کارگیری آیات قرآن به اوج خود رسیده و در مواضعی کمترین استفاده را داشته است. در مواردی نیز به طور کل از این رویکرد فاصله گرفته است. از بررسی موارد تفسیر شده، ملاک انتخاب آیات برای تفسیر و میزان بهره گیری از آنها، نسبت مکانی آیات مورد استفاده در تفسیر و کمیت آیات مورد استفاده، نکات مهمی به دست می آید. به نظر می رسد اگرچه با این شیوه در تفسیر برخی آیات موفق بوده، اما در مواردی، چندان خود را نشان نمی دهد. عنایت به آیات دیگر در پرداخت به برخی مفردات، مسائل اعتقادی، ترجیح قرائتی بر قرائت دیگر و ...، از جمله نمودهای این تفسیر در سوره حمد است.