هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی سال 18 پاییز و زمستان 1392 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اگرچه مکانیزم وال سال وا، پیش از این در نیمه دوم قرن 17مطرح بوده، اما در گفتاردرمانی، کارکرد خود را حدوداً از30سال پیش، به ثبوت رسانده است. با این وجود، در محدوده آموزش بیان جهت هنرهای نمایشی، نادیده گرفته شده است. مقاله موجود، بیش از آنکه بخواهد به گفتار درمانی بپردازد، قصد دارد با طرح ویژگی های مکانیزم فوق، نیاز به مطالعه هرچه بیشتر آن را متذکر شود، چرا که علاوه بر تاثیرگذاری مکانیزم وال سال وا بر جریان آسیب شناسی بیان، مطالعه زیباشناسی بیان در محدوده آموزش را نیز در بر می گیرد. پس از شناخت محدوده اشتراکات آسیب شناسی بیان و زیباشناسی بیان، فرایند و عوامل تاثیرگذار بر شکل نهایی گفتار بررسی می شود. نشان خواهیم داد، مکانیزم مطروحه بسیار متغیر، و در عین حال جدانشدنی از فرایند احساسی درجریان تولید گفتار می باشد. سپس به بررسی تاثیرات هیجانی و روانی براین مکانیزم وخروجی نهایی آن پرداخته، سعی شده با پیشنهاد نمونه هایی از تمرینات، تاحد مقدور، تاثیرات مکانیزم را کنترل کرده، محققین و دست اندرکاران حوزه تولید هنرهای نمایشی را در جهت شناخت و توجه بیشتر به (مکانیزم وال سال وا) جلب نماید.
درآمدی بر اقتصاد تئاتر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با نگاهکلی به اقتصاد هنر و با در نظرگرفتن اصول و دیدگاه های اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه امروز ایران، رابطه اقتصاد وتولید تئاتر مورد بررسی قرار گرفته است. اگر به تئاتر به عنوان یک محصول فرهنگی بنگریم که از ساز و کارهای مختلف تولید تا اجرا برخوردار است و مانند هر کالای دیگری قابلیت مصرف شدن دارد، بطوری که بخشی از نیازهای انسانی ما را تامین می کند، می باید همانند هر کالای دیگری به توازن میانه هزینه ها ودرآمدهای ناشی از آن توجه کنیم. زیرا تئاتر همچون سایر کالاها تابع سه عنصر اقتصادی تولید، توزیع و مصرف است. در نگرش توسعه ای، تئاتر یک "کالای در خور" محسوب می شود و دولت مایل است که مردم بیش از آنچه در جامعه دیده می شود، مصرف کننده آن باشند. لیکن علیرغم این تمایل، وجود عوامل بازدارنده سهم اندک تئاتر از بودجه های فرهنگی را سبب گردیده است. مقاله حاضر روشن می سازد که با توجه به سیاست های فرهنگی و نظام تولید تئاتر در ایران، وضعیت کنونی تئاتر نامطلوب بوده و سهم تئاتر در سبد مصرف خانواده ایرانی و نیز سهم تئاتر در برنامه های توسعه و اقتصاد ملی و جایگاه این تولید هنری در عرصه فرهنگ و هنر به لحاظ کمی و کیفی رو به کاهش است.
واقع گرایی در فیلم: نگاهی انتقادی به نگره ی همانندی گریگوری کوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین پرسش همه نظریه پردازان فیلم، پرسش از رابطه ی واقعیت و فیلم بوده است، از نخستین فیلسوفان سینما همچون هوگو مونستربرگ گرفته تا فیلسوفان شناختی و تحلیلی همچون گریگوری کوری. در این میان، نگره ها و اندیشه های کوری از نوترین بررسی ها درباره رابطه فیلم و واقعیت است. از نظر گریگوری کوری، رابطه واقعیت و فیلم تاکنون از سه نگرش متفاوت بررسی شده است: 1. «توهم گرایی» (توهم حرکت بر پرده سینما)؛ 2. «شفافیت» (قرار داشتن اشیای روی پرده در «حضور» تماشاگر)؛ 3. «همانندی» (همانندی محتوای بازنمودیِ تصویر سینمایی و واقعیت). کوری در بحث از واقعیت در فیلم، دو نگرش توهم گرایی و شفافیت را رد می کند و نگرش همانندی را می پذیرد. در این مقاله، پس از مرور رابطه فیلم و واقعیت و توهم، (فقط) نگره همانندی گریگوری کوری بررسی می شود. کوری در کتاب تصویر و ذهن: فیلم، فلسفه، و علومِ شناختی نگرش «همانندی» را در برابرِ دو نگرش توهم گرایی و شفافیت مطرح می سازد و از آن دفاع می کند. هدف این مقاله، نشان دادن کاستی های دفاع کوری از نگرش «همانندی» است. نویسندگان مقاله می کوشند نشان دهند با دگرگونی مفهوم فیلم در سال های اخیر و پیشرفت فناوری ساخت و نمایش، نگره های واقعیت در فیلم هم نیاز به گرگونی دارند تا پاسخگوی بررسی های نو در فیلم باشند.
اصول زیبایی شناسی در نوازندگی موتزارت، با نگاهی بر کنسرتو فلوت در ر ماژور K.314(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله اصول زیبایى شناسی دوران کلاسیک از دریچه موسیقى موتزارت بررسى مى شود. علاوه بر مطالعه تطبیقى رسالات کهن موسیقى کلاسیک، این مقاله با بررسى کتب معاصر در زمینه سبک شناسی و اجرا و با استفاده از تجربیات چندین ساله نوازندگى و مطالعات در حوزه آموزش نوازندگى و اجراى دوره، چارچوبى را براى معرفى معیارهاى تفسیر در نوازندگى موتزارت ترسیم مى کند. در این راستا، نکات مهمی که به شناخت قطعات این دوره کمک مى کند معرفى مى شوند تا نوازندگان معیارهایى را براى تفسیر قطعات درنظر گیرند. در آغاز، مقاله به معرفى زوایاى خلاق در آهنگسازى موتزارت که تحت تاَثیر فضاى فرهنگى هنرى او شکل گرفته مى پردازد و سپس، با توجه به تاُکید زیاد بر همپایى فن سخنوری با نوازندگى در دوران کلاسیک، آن دسته از پارامترهای موسیقی راکه بر درک ساختارهاى دستورى و نحوى قطعات نقش ایفا مى کنند معرفى مى کند و پیشنهاد دارد که نوازندگان علاوه بر درک ظرافت هاى ساختارى هر قطعه و تشخیص روابط فرمال قطعات، لازم است تکنیک هاى فن بیان در موسیقى همچون تنوع تاکیدها، آرتیکولاسیون و سونوریته را مطابق با معیارهاى هنرى هر دوره مد نظر قرار دهند و به فصاحت و شیوایى در اجراى قطعات دست یابند.
نگاهی انتقادی به پیشینه داخلی مطالعه موسیقی مردم پسند: پژوهشی پیرامون امکان شکل گیری حوزه میان رشته ای مطالعات موسیقی مردم پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر روی موسیقی مردم پسند در ایران، در مقایسه با تولید و مصرف این موسیقی، دارای سابقه ای اندک است. فاصله طولانی میان تولید و مصرف موسیقی مردم پسند تا مطالعه بر روی آن زمانی قابل تامل است که بدانیم علی رغم وجود تجربه هایی در مطالعه موسیقی مردم پسند در ایرانِ سال های اخیر، هنوز شاهدِ انسجام نظری و روش شناختی در اینگونه مطالعات، آنگونه که پس از دهه 1970 میلادی در غرب رخ داده، نیستیم. در مغرب زمین به ویژه از دهه 1970 م.، شاهدِ تاسیسِ حوزه میان رشته ایِ «مطالعات موسیقی مردم پسند» با هویتی مستقل بوده ایم. تجربه غرب نشان می دهد تعین رشته ای این حوزه، پیش شرط اساسی جهت مندی پژوهش بر روی موسیقیِ مردم پسند و انسجام نظری و روش شناختی است. در این مقاله، هدف آن است که با بررسیِ تجربه های مطالعاتیِ داخلی بر روی موسیقی مردم پسند از طریق تحلیل متون انتشار یافته آنها در نشریات علمیِ منتخب، امکانِ شکل گیری حوزه میان رشته ای «مطالعات موسیقی مردم پسند» در ایران را مورد واکاوی قرار دهیم و به این سوال پاسخ گوییم که چرا تا کنون در ایران مطالعه موسیقی مردم پسند شکلی منسجم و جهت مند نیافته است.
تحلیل نحوه بازنمایی نوازنده عود در تصاویر دوره ساسانی تا صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ساختارگرایانه 40 تصویر منقش به ساز عود از دوره ساسانی تا صفوی بر اساس روابط میان فیگور «کانونی» و «غیر کانونی» در نظام نشانه شناسانه متن تصاویر، مبنای مقاله حاضر قرار گرفته است. نتایج پژوهش، بیانگر چهار نظام بازنمایی در ارتباط میان نوازنده عود و فیگور کانونی می باشد. در الگوی اول که تعداد بیشتری از تصاویر را در بر می گیرد، نوازنده عود در طرفین و معمولاً سمت چپ تصویر قرار دارد و شاه به عنوان فیگور کانونی و قطب، فرادست نوازنده تصویر شده است. در الگوی دوم، عناصر نمادین نظیر پرنده یا جایگاه خالی شاه جایگزین فیگور کانونی شده است. به نظر می رسد با توجه به مناقشاتی که در مورد موسیقی در دوره اسلامی وجود داشته است، نمونه های دو الگوی اخیر که به طور عمده به دوره اسلامی مربوط می شوند، نشانگر جایگاه فرعی و حاشیه ای نوازنده عود در مناسبات طبقاتی اجتماع است. در سومین الگو، نوازنده در موقعیت فیگور کانونی قرار گرفته و در الگوی چهارم، همسان با سایر کنش گران، تصویر شده است. مطالعه حاضر، دوره ساسانی را به عنوان گروهی با بیشترین تنوع در بازنمایی نوازنده عود معرفی می نماید. اما با نزدیک شدن به دوره صفوی، ازتنوع الگوها کاسته شده و در نهایت الگوی اول غالب می شود.
سازهای اروپایی در ایرانِ عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فرهنگی در عصر صفوی، تأثیر هنر اروپایی در ایران است. از دستاوردهای رابطه ایران و غرب در موسیقی عصر صفوی، حضور سازهای اروپایی در دربار ایران است. حضور سازهای اروپایی در ایران، هم در گزارشات سفرنامه نویسان اروپایی و هم در تصاویر به جا مانده از عصر صفوی مشهود است. با این حال سازهای غربی در جامعه صفوی فراگیر نشد و تنها در دربار شاهان و توسط نوازندگان اروپایی به اجرا در می آمد. استقبال شاهان ایرانی از سازها و موسیقی اروپایی در خور توجه است، تا آنجا که شاه سلطان حسین به سفیر پرتغال نامه ای مبنی بر درخواست ارسال نوازندگان غربی به ایران می فرستد. ایرانیان و به خصوص شاهان صفوی موسیقی اروپاییان را می پسندیدند و در مواردی که گزارش شده، حتی از نوای خارج از کوک سازهای غربی نیز، لذت می بردند. با وجود حضور سازها و نوازندگان اروپایی در دربار صفوی، نشانه ای از تأثیر موسیقی غربی بر بنیان های موسیقی ایرانی در دست نیست. این تأثیر در هنر نقاشی با شدت بیشتری نسبت به هنرهای دیگر به چشم می خورد که منجر به پیدایش سبک «فرنگی سازی» شد. اما در زمینهموسیقی، تحول چشمگیری قابل پیگیری نیست.