هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی
هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی سال 18 بهار و تابستان 1392 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله چهار نسخه مختلف و معتبر از تنظیم لوت-سوییت ب.و.ف ۹۹۶ در می مینور اثر یوهان سباستین باخ (1750-1685) بر روی گیتار را بررسی می کند. ضمن معرفی اثر، از لحاظ نوع برخورد هر یک از نسخه ها، آنها را نخست مورد ارزیابی کلی قرار می دهیم و در صورت نیاز با وارد شدن به جزئیات، مقایسه ای را در زمینه های مختلف، از قبیل کوک، انگشت گذاری ها، محدوده صوتی، بهره گیری از مصالح سازی و احیانا سایر موارد انجام می گیرد. هدف، ارائه فاکتورهایی ست برای تشخیص منطقی و اصیل از قطعات موسیقی دوران گذشته که احیاناً نیاز به بازنگری برای سازهای امروزی دارند، و در نتیجه رسیدن به اجرایی با همین خصایص. هر چند در این راه گاه با تناقضاتی رو به رو هستیم که اساساً اصالت کار را زیر سؤال می برند. نسخه های مورد بحث به ترتیب زمان انتشار عبارتند از تنظیم های هینس تویخرت، منتشر شده به سال ۱۹۷۹ میلادی، جولیان بریم، منتشر شده به سال ۱۹۸۱، روجرو کیه زا، تاریخ انتشار ۱۹۹۱ و فرانک کونس که در سال ۲۰۰۲ منتشر شده است.
بررسی فرم و هارمونیِ قطعه نی نوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی فرم و هارمونی در قطعه ی نی نوا اثر حسین علیزاده است. برای تجزیه و تحلیل فرمِ نی نوا، ابتدا فرم کلّی هر قسمت بررسی شده است و پس از آن به طبقه بندیِ جمله ها یا انگاره های ریتمیک و ملودیک هر قسمت به صورت جداگانه پرداخته ایم. به علاوه، در صورت انطباق فرم قسمت های مختلف با یکی از فرم های کلاسیک، این انطباق بررسی شده است و سپس جمله ها، واریاسیون آنها و انگاره های ملودیک و ریتمیک به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفته و تقسیم بندی شده اند. در ضمن، این انگاره ها در صورتی که با موتیف های موجود در ردیف تشابهی عینی یا با اندکی تغییر داشته اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. هم چنین چگونگی استفاده آهنگساز از ترکیب های مختلف موتیف های ذکرشده در اثر، مورد مطالعه قرار گرفته است. در بررسی هارمونی، با در نظر گرفتن محدوده ملودیک هر گوشه در مُدِ آن دستگاه و با استفاده از پلان های تُنالِ به دست آمده از چندین قسمت از اثر، به چگونگی انتخاب هارمونی اثر و هم چنین موارد استفاده از آکوردهایی که بر اساس فواصل سوم(هارمونی تیرس) یا چهارم(کوارتال) هستند، می پردازیم. هم چنین خواهیم دید که آهنگساز در طول اثر، یک آکورد را به تناوب مورد استفاده قرار داده است و این آکورد، به نوعی نقش فرود به محدوده درآمد دستگاه نوا را ایفا می کند.
بررسی تطبیقی درجه بندی سنتی با خواص آکوستیکی حقیقی چوب گردو جهت سنتور سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال هاست که چوب گردو به عنوان بهترین چوب و تنها منبع شناخته شده برای ساخت سنتور به کار می رود. با وجود اینکه سازندگان ساز بنا بر تجارب شخصی، دیدگاه های متفاوت و مشخصی در رابطه با خواص و کاربرد این چوب برای ساخت ساز دارند، تا به حال به طور علمی در این باره کاری انجام نشده است. بنابراین در این تحقیق نمونه های چوب گردوی سنتور سازی با درجه بندی های سنتی مختلف، از کارگاه دو استاد سازنده ساز جمع آوری و خواص صوتی واقعی آنها آزمون و مقایسه شد. چوب گردو خواص کلی سازهای زهی مضرابی را نشان داد: مدول ویژه بالا و ضریب میرایی نسبتاً کمتر. نمونه های با درجه های بالاتر دانسیته و مدول یانگ بالاتری داشتند. در تمام نمونه ها، رابطه ی کاهشی استاندارد میان ضریب میرایی و مدول ویژه مشاهده شد. نتایج آزمون های صوتی، درجه بندی تجربی اساتید را تأیید کرد: داده های درجات بالا و پایین با هم اختلاف مشخصی را داشتند اما خط مرزی درجات میانی مبهم تر بود و اهمیت برش، طرح صفحه رویی و رنگ در درجه بندی سنتی را خاطر نشان کرد. تیمار های سنتی بر بهتر شدن ویژگی های چوب نهایی اثر مثبتی داشتند: تیمار بخار دهی خصوصیات نمونه را به نمونه ی با بالاترین درجه نزدیک کرد، همچنین چوب پیر تر خواص ارتعاشی مناسب تری را نشان داد.
بررسی متقابل ساختار ذهنی آهسته گام در فضای معماری و سینما از منظر ژاک لاکان؛ نمونه موردی: فیلم دودسکادن کوروساوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به نیازهای روحی و فکری آهسته گام ها که همان عقب ماندگان ذهنی هستند، همیشه جزء لاینفک طراحی برای آهسته گام ها بوده است. این پژوهش به تحلیل فضاهای معماری فیلم دودسکادن ساخته سال 1970 به کارگردانی کوروساوا می پردازد و بر مبنای سه نظم بنیادین ژاک لاکان: امر خیالی، نمادین و واقعی از منظر آهسته گامی به نام روکوچان به تحلیل فضاهای معماری صحنه های این فیلم می پردازد. به عنوان روشی مناسب جهت ایجاد ارتباط بین آنچه روکوچان تصور می کند و نماد هایی که در ذهن افراد جامعه اش بوجود می آید. کوروساوا بر اساس ذهن بیمار و دیوانه و عقب مانده زاغه نشینان از منظر سه نظم بنیادین لاکانی امر واقعی، خیالین و نمادین را با واقعیت هایی که در جامعه کوچک زاغه نشینی در فقر و هراس و مرگ هستند را با تقابل روکوچان و جامعه اش در سرتا سر فیلم در فضا های خاص معماری به تصویر می کشد. روش تحقیق در این پژوهش بصورت تحلیلی، توصیفی با ترکیبی از روش تحقیق کمی (از تئوری به نمونه)و روش تحقیق کیفی (از نمونه به تئوری) است.کوروساوا در ارائه فضاهای معماری بر اساس سه نظم بنیادین، امر خیالی، نمادین و واقعی عموماً موفق عمل نموده بجز بخش هایی که به امر خیالی مربوط می شود، که بصورت تصنعی شکل گرفته است.
بازی و اهمیت آن در نمایش؛ بررسی موردی: نمایشنامه بازرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف اوایل قرن بیستم که غالب نظریات، ریشه های نمایش را تنها در آیین های اولیه می جستند و برپایه همین استدلال سعی در تحلیل متون و اتفاقات صحنه ای داشتند، امروزه پدیده نمایش در توازی با دیگر ژانرهای اجرایی- از جمله بازی- و براساس ارتباطشان با هم مورد بازنگری قرار می گیرد و نظریات مبتنی بر خاستگاه برای آن، کمابیش اعتبار اولیه خود را از دست داده اند. آزمودن نمایش و متون نمایشی در سایه بازی، به عنوان یکی از ژانرهای موازی با نمایش، نیازمند شناخت کامل این پدیده و تسلط بر اشکال، حالات و مفاهیم و معانی مرتبط با آنها است. این شناخت نه تنها می تواند یاری رسان فهم بیشتر متون و اتفاق های صحنه ای کلاسیک باشد، بلکه از رهیافت آن می شود به فرم های جدید و پیچیده تری- مثل بازی مبهم- رسید که راهگشای شناخت، تبیین و تدوین متون و اتفاقات تئاتری نو خواهند بود. این مقاله نیز بر آن است تا با مقدمه ای درباب رابطه بازی و نمایش، وارد بحث اختصاصی بازی شده و سپس با بررسی نظریات یوهان هوی زینگا روی نمایشنامه بازرس آنتونی شفر،با تمرکز بر شکل خاص بازی مبهم، این نظریات را در هنگام اجرا شناسایی کند، ابعاد جدیدی از این نظریات کشف کرده ونیز پیشنهاداتی برای تحلیل و تدوین متون پیش رو قراردهد.
تحلیلی بر اندیشه خلق فضا در صحنه پردازی جوزف اسووبودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در فرآیند خلق فضای نمایش، تکنیک ها و شیوه های اجرایی و به تبع آن طراحی صحنه، تحولی شگرف ایجاد شده است. در آثار و نمایشنامه های مدرن، فضای حاکم بیش از همه جلب توجه می کند و از این رو، طراحان صحنه از تکنولوژی ها و فن آوری های نوین برای خلق فضا استفاده می کنند. در این عرصه می توان از پیشگامان برجسته ای از جمله آپیا، کریگ، میرهولد و به ویژه از جوزف اسووبودا نام برد. بهره وافر اسووبودا از پیشرفت های تکنیکی و توجه به کیفیات خاص فضای نمایش، ویژگی های متمایزی را در طراحی های صحنه وی بوجود آورده که این پژوهش، با هدف تبیین ساختار، مولفه های آفرینش فضا و شیوه های خلاقه وی، در پی پاسخ به این پرسش است که: بُن اندیشه اسووبودا در خلق فضا دارای چه عناصر، الگوها و مشخصاتی است؟ روش تحقیق مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. مقاله حاضر ضمن تبیین کلیات پژوهش و مروری بر زندگی هنری و ابداعات اسووبودا، به تحلیل شالوده اندیشه خلق فضایی وی پرداخته است. آنچه از این کنکاش بر می آید، انگاره حفظ اصالت تئاتر با تاکید بر پویایی و تنوع بصری و پیوند آن با دانش معماری و نیز تداعی این اصالت در خلق فضا و تعامل آن با تماشاگر تئاتر است.
خوانش پسامدرنیستی اسطوره در مرگ یزدگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره، با آدمی زاده شده، تغییر و تحول پیدا کرده و در پیکره داستان ها و حکایات و همراه با آثار هنری و ادبی تداوم یافته است. نمی توان حضور اساطیر را در فرهنگ، ادبیات و هنر، از جمله هنرهای نمایشی –که از روزگار آیسخولوس، اوریپید و آریستوفانس تا سینمای روزگار ما با اسطوره پیوند استواری دارند- و نیز در گونه ها و مکتب های مختلف ادبی و هنری نادیده گرفت. رویکرد جدی به روایت های اسطوره ای، یکی از مؤلفه های اصلی ادبیات و هنر پسامدرنیستی نیز هست، اما با استفاده روایت های کلاسیک و حتی مدرنیستی متفاوت است. نگارندگان کوشیده اند در این نوشتار با تحلیل ساخت و محتوا و تبیین ویژگی های محتوایی- ساختاری فیلم مرگ یزدگرد، ساخته بهرام بیضایی، با تکیه بر مؤلفه های پسا مدرنیستی موجود، کاربست اسطوره را در فیلم نشان دهند و تبیین کنند که این اثر، دارای مؤلفه هایی از قبیل "تناقض، بی انسجامی، بینامتنیت، و نگاه پست مدرن به اسطوره" است. نگاه ویژه به اسطوره (دگرگونی اسطوره، دگردیسی اسطوره قهرمان و تقدس زدایی از اسطوره به کمک نقیضه) و بازتاب ویژه آن در مرگ یزدگرد، بیش از دیگر مؤلفه های روایت پسامدرنیستی به چشم می آید.