معماری اقلیم گرم و خشک

معماری اقلیم گرم و خشک

معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم پاییز و زمستان 1397 شماره 8 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تاثیر نوع سیستم ساختمانی بر میزان آب مصرفی ساخت وساز در مسکن عرفی معاصر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف آب ساخت وساز سیستم ساختمانی مسکن عرفی یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
صنعت ساختمان از صنایع آب بر محسوب می شود و ساخت وساز در کشور، بخش قابل توجهی از مصرف آب شرب را به خود معطوف می کند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر مصرف آب در ساختمان سازی، نوع سیستم ساختمانی است. برای بهینه سازی مصرف آب در ساختمان سازی لازم است سیستم ساختمانی به نحوی انتخاب شود که علاوه بر تامین خصوصیات سازه ای مورد نظر، به لحاظ مصرف آب در مرحله ساخت نیز بهینه باشد. تاکنون عمده فعالیت ها برای کاهش مصرف آب در ساختمان، معطوف به مرحله بهره برداری از ساختمان بوده و کمتر به مرحله ساخت توجه شده است. در این مقاله از بین شمار خانه های عرفیِ شهر یزد، به عنوان نمونه حاد در اقلیم گرم وخشک کشور که با بحران بی آبی مواجه است، ، نمونه ای با سیستم سازه ای دیوار باربر انتخاب شد و به روش کمی، میزان مصرف آب در مرحله ساخت سازه آن محاسبه گردید. این مقدار شامل مصرف آب حین اجرا در کارگاه و آب مصرفی برای تولید مصالح ساختمانی مورد نیاز در کارخانه است. سپس سازه ساختمان برای نمونه مذکور با دو سیستم متداول دیگر یعنی اسکلت فلزی و اسکلت بتنی طراحی شد و با در نظر گرفتن سایر تغییرات وابسته به سیستم ساختمانی، مانند ابعاد پی، ابعاد تیرها و ستون ها، ضخامت دیوارها و... مصرف آب مجددا محاسبه گردید. نتیجه محاسبات و بررسی ها نشان می دهد که از بین سیستم های متداول ساختمانی، سیستم ساختمانی دیوار باربر نسبت به دو سیستم دیگر مصرف آب کمتری دارد که بخش عمده این کاهش مصرف به سبب کاهش استفاده از فولاد است. با این وجود پس از بررسی سیستم ساختمانی خشکِ "قاب فولادی سبک به عنوان سازه نوینی که به تازگی در یزد رواج پیدا کرده است، این نتیجه حاصل شد که به کارگیری این سیستم ، نسبت به سازه های متداولی که در حال حاضر در یزد استفاده می شود مصرف آب کمتری را به دنبال دارد.  
۲.

برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خانه های سنتی یزد واحدهای مسکونی امروزی برنامه فضایی سکونت امروزی حالایی کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
وجود تعداد زیادی از خانه های خالی در بافت قدیم یزد و پراکنش افقی بی رویه شهر یزد برای تامین واحدهای مسکونی، سبب شده است نوشتار حاضر از برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزیپرسش کند. لذا با هدف شناخت زندگی دیروز و امروز، مطالعات کتابخانه ای با روش غالبِ تاریخی و توصیفی-تحلیلی در پیشینه موضوع و مشاهدات مستمر میدانی تا اشباع نظری به صورت کیفی در حیطه خانه های سنتی و امروزی انجام شده است. مطالعات نشان می دهد برنامه فضایی خانه های سنتی مشتمل بر انواع فضاهای باز، نیم باز و بسته در ارتباطات عمودی از زیرزمین تا بام است که شامل فعالیت هایی همچون زندگی در جوار خانواده، کارِ خانگی یا فراخانگی و فعالیت های اجتماعی همچون میهمانداری، همسایه داری و ارتباط با محله است. از سوی دیگر، برنامه فضایی خانه های امروزیِ اغلب آپارتمانی، یک بقچه تختِ بسته به ندرت دارای فضایِ نیم بازِ مناسب است که در نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، آشپزخانه باز، اتاقهای خواب، فضاهای بهداشتی، پارکینگ و انباری روی می دهد. در این نوع از سکونت؛ کارِ خانگی تقریبا فراموش شده است و فضایِ بازِ مشاع لزوما سبب تحقق پذیری مناسبات اجتماعی و طراوت زندگی خانواده نمی شود. نقاط رجحانی برای دو نوع برنامه فضایی وجود دارد که از مهمترین آن ها اهمیت و اولویت فضای باز و نیم باز در فعالیت های متنوع خانواده و کیفیت های زندگی در خانه های سنتی و از وجه دیگر؛ ایمنی، امنیت و راحتی زندگیِ محدودِ امروز در آپارتمان هاست. اما لازم است خانه مسائل مادی و معنوی را توامان پاسخ دهد. با دیدگاه اصالتِ برنامه زندگی یک خانواده ایرانی خاصه یزدی؛ جمع بندی آنست که اولویت با انتخاب ظرفیت پاسخده خانه های سنتی با لحاظ نمودنِ مناسب سازی برنامه فضایی آن ها و بافت اطرافشان برای زندگی امروز است. پس از این انتخاب، لاجرم فراهم نمودنِ مازاد دانه های مورد نیاز در بخش های جدید شهر قابل بررسی خواهد بود. تحقق به روز نمودن خانه های سنتی؛ مطالعات کاربردی دقیقی در ارتباط با حفظ بقچه بندی فضاهای باز، نیم باز و بسته در انعطاف پذیری و تطبیق پذیری آن ها با زندگی امروز طلب می کند که نیازمند احیای فرهنگ حالایی کردنِ (روزآمد نمودن) خانه ها در نزد مردم یزد است.  
۳.

نحو فضا رهیافتی برای ادراک عرصه بندی خانه در شهر یزد (دوره های قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرصه بندی خانه نحو فضا دوره قاجاریه دوره پهلوی دوره جمهوری اسلامی شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
جامعه ایران دوران گذر از جامعه سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت های لازم به ویژه در حوزه ی ساخت وساز تجربه نموده است؛ در این دوره تغییرات ساخت وساز ناشی از تقلید شکل و بدون در نظر گرفتن مفاهیم متناسب با شرایط جامعه می باشد و خانه به عنوان اولین سرپناه بشر، منعکس کننده ی بیشترین تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خواهد بود. مقاله حاضر سعی در ادراک «عرصه بندی فضاهای خانه» با استفاده از مدل تحلیلی «نحو فضا» را دارد و اصلی ترین سوال پیش روی مقاله آن است که با بررسی «ارتباطات فضایی خانه های سه دوره قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی» با روش نحو فضا تغییر در عرصه بندی و سازمان فضایی خانه ها چگونه می باشد. هر چند در این حوزه مطالعات دیگری نیز صورت گرفته ولی در پژوهش پیش رو تلاش بر این است تا براساس تئوری «نحو فضا» به این ادراک نایل شد، زیرا چنانچه این ادراک در قالب مدل تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر خانه های دوره قاجاریه و پهلوی و تفاوت آن با خانه های دوره جمهوری اسلامی به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است که با روندی از «جزء به کل» و استفاده از نرم افزارهای «ای گراف» و «دپت مپ» انجام می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره قاجاریه تا اوایل پهلوی دارای تداوم بوده و فرهنگ جامعه نقش مهمی در شکل گیری فضاها و نحوه سازمان دهی آن ها داشته است ولی با تغییر در شیوه زندگی و پیدایش مدرنیته و عدم وجود زمان لازم برای هماهنگ شدن با نیازهای جامعه برداشت التقاطی از تفکرات دیگر فرهنگ ها به وجود آمد. از این رو شکاف عمیقی بین نمونه های جدید ساخته شده در این دوره با نمونه های پیشین ایجاد شد.
۴.

تحلیل محرمیت در خانه های سنتی بر اساس نسبت توده به فضا (نمونه موردی: خانه های تک حیاط در اقلیم گرم و خشک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبت توده به فضا محرمیت درونگرایی عرصه بندی فضایی سلسله مراتب دسترسی خانه های تک حیاط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
همنشینی توده و فضا، جزء جدایی ناپذیر معماری ایرانی است. در معماری مسکونی ایران بنا به ضرورت و نیاز، درجات مختلفی از همنشینی این دو عنصر دیده می شود که نتیجه آن ظهور خانه های چهار طرفه، سه طرفه، دو طرفه و یک طرف ساخت است. در هرکدام از این الگوها، نحوه پیکره بندی فضا متفاوت بوده و لذا ساختارهای متفاوتی از فضا در آنها شکل گرفته است. بنابراین الگوهای متفاوتی از محرمیت در این فضاها به وجود آمده که پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است. محرمیت در این پژوهش در قالب سه مفهوم درونگرایی، سلسله مراتب دسترسی و عرصه بندی فضایی تعریف شده، که هر کدام از این مفاهیم با استفاده از شاخص هایی در زمینه تئوری نحو فضا مورد تحلیل قرار گرفته اند. این شاخص ها شامل چهار شاخص همپیوندی، ارتباط، عمق و دسترسی بصری است که دو شاخص اول با استفاده از روابط ریاضی نحوِ فضا و دو شاخص دوم با استفاده از نرم افزار Depthmap مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونه های موردی در این تحقیق 12 خانه سنتی تک حیاط، در سه شهر کرمان، اصفهان و کاشان هستند که بسته به نسبت توده به فضا، از هر الگو سه نمونه انتخاب شده است. تحقیق از نوع ترکیبی کمی و کیفی است؛ به این معنی که در بعد کمی، هر کدام از شاخص های نحوی در ارتباط با خانه های مورد نظر و با استفاده از ابزارهای تحقیق (روابط ریاضی و نرم افزار) مورد تحلیل قرار گرفت و در بعد کیفی، به تحلیل شاخص های تعریف کننده محرمیت در ارتباط با نسبت توده به فضا در خانه های مورد نظر پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که اگرچه اصل محرمیت به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر، همواره در معماری خانه های ایرانی مورد توجه سازندگان قرار داشته، اما با این حال با افزایش نسبت توده به فضا در الگوی خانه های حیاط مرکزی، نمود این اصل نیز بیشتر صورت گرفته است.
۵.

تبیینِ الگوی سبک شناسیِ معماری اسلامی (با نگاه به آراء سنّت گرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری اسلامی سنت گرایی سبک الگوی سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
سبک در عام ترین معنا عبارت از الگوها یا صفات متمایز و مشخص اثر یا آثار است که کاملاً وابسته به صورت اثر هنری است و سبک شناسی، روشی برای دسته بندی آثار در یک زمینه مقرّر بر مبنای تشابهات شکلیِ آنان است. زمینه های پدیدآورنده اثر هنری که منجر به شکل گیری سبک های مختلف می گردد، در نگاه سنت گرایان اغلب سیاق اجتماعی و فرهنگی دوره ها در مناطق مختلف است که در چارچوب سنّت که مجموعه ای از حقایق و اصول جاری شده از منبع الهی است، قرار می گیرد. با توجه به تفاوت های بنیادینِ معماری اسلامی به عنوان بخشی از معماری سنّتی با سایر انواع معماری، روش خاص سبک شناسی آن می بایست مورد شناسایی قرار گیرد. پژوهش بنا بر هدف بنیادی و بنا بر ماهیت آمیخته است و روش تحقیق از نوع تحلیل محتواست که با نگاهی تحلیلی – تطبیقی به آراء سنّت گرایان در باب سبک و سبک شناسی، در پی تبیین الگویی برای سبک شناسیِ معماری اسلامی است. ویژگی مشترک همه آثار معماری اسلامی، فرازمانی و فرامکانی بودن اصول و محتوای آن است، اما این اصول زمانی که دوره های تاریخی مختلفی را تجربه می کنند و یا در مناطق جغرافیایی متفاوت ظهور می یابند، با توجه به تجربه ذهنی از دوره های تاریخی گذشته و یا سبقه شکلی و فنیِ معماری در آن مناطق، شکل خاص خود را می یابند. بدین ترتیب دو متغیّر تاریخ و جغرافیا در کاربری های مختلف معماری به عنوان متغیّر مستقل، ویژگی های صوری را حاصل می شوند و لذا شناخت سبک آثار، از پردازش داده های شکلی و تحلیل تأثیرات این دو متغیّر در انواع کاربری های آثار معماری اسلامی ممکن می گردد. در واقع ویژگی های مشترک سبک های تاریخی و سبک های جغرافیایی آثار، بیان گرِ ویژگی سبکی معماری اسلامی و تفاوت های سبک های مختلف تاریخی و جغرافیایی، شکل دهنده سبک شناسیِ معماری اسلامی است.
۶.

مقایسه تطبیقی هندسه مسجد امام اصفهان و مسجد سلیمانیه استانبول بر اساس مفاهیم کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کهن الگو مسجد امام اصفهان مسجد سلیمانیه استانبول صفوی عثمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۹۵
مفاهیم کهن الگویی در ساختار کالبدی آثار شاخص تمدنی جایگاه ویژه ای دارند. در کالبد معماری اسلامی نیز مسجد جایگاه عمده ای را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هندسه دو اثر شاخص حوزه تمدن ایران و عثمانی در محدوده اقلیم گرم و خشک براساس مفاهیم دانش کهن الگویی است. مفاهیم کهن الگویی که سازنده تصاویر ذهنی نمادهای مختلف در ناخودآگاه جمعی اند؛ می توانند برای یافتن ارتباط بین هندسه دو بنا بر اساس مقایسه تطبیقی، مورد تحلیل قرار گیرند. از لحاظ تاریخی در اصفهانِ دوره صفوی، بهترین مساجد ساخته شده است که مسجد امام به عنوان یکی از مهمترین نمونه ها به حساب می آید. هم عصر با آن، در استانبول عصر دولت عثمانی، مساجد مهمی چون سلیمانیه ساخته شده است. این مقاله   به لحاظ محتوا، کیفی به شمار می رود که اساس آن پژوهش تاریخی-تفسیری بوده و در جمع بندی اطلاعات بدست آمده از رویکرد تحلیلی- تطبیقی با کاربست کدگذاری استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش چگونگی نسبت میان هندسه مسجد امام و مسجد سلیمانیه بر اساس مفاهیم کهن الگویی است. بدین منظور، ابتدا مهمترین مفاهیم نمادین آرکی تایپی مشخص شده، سپس بر اساس کدگذاری محوری در ریزفضاهای مساجد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد انتقال یک فرم آرکی تایپی در مساجد مورد مطالعه، به دلیل شناسا بودن آن نزد مردمان عصر صفوی و عثمانی و تداوم آن به عنوان یک شکل مقدسِ از پیش پذیرفته شده، علی رغم تفاوت های ظاهری و زمینه ای الگوهای هندسیِ مساجد امام و سلیمانیه، نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق از لحاظ کاربرد فرم هاست. تداوم انتقال یک شکل آیینی در معماری پیش از اسلام به دوره ی صفوی و عثمانی و استفاده از این ابزار در ساختار مساجد امام و سلیمانیه نشان دهنده حضور الگوهای پایدار آرکی تایپی، در الگوی هندسی مساجد بوده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷