معماری اقلیم گرم و خشک
معماری اقلیم گرم و خشک سال پنجم پاییز و زمستان 1396 شماره 6 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
میدان قیصریه به عنوان یکی از عناصر مهم استخوان بندی اصلی دوره صفویه شهر لار و تنها میدان باقی مانده این دوره در استان فارس، به دلیل وقوع تحولات مهم تاریخی در آن اهمیت بسزایی دارد و متأسفانه تاکنون موردمطالعه و بررسی دقیق قرار نگرفته است. به همین منظور در این مقاله ضمن بازنمایی وضعیت پیشین و اولیه فضای باز میدان در دوره صفویه، سیر تحولات تاریخی آن در دوره های مختلف به ویژه در وضع کنونی موردبررسی قرارگرفته است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- تاریخی بوده و با بهره گیری از سفرنامه ها، متون تاریخی و اسناد تصویری مرتبط با میدان قیصریه همچنین انجام مطالعات میدانی و برداشت های دقیق به بازنمایی وضعیت اولیه کالبدی میدان در دوره صفویه و مستندسازی تحولات تاریخی آن در دوره های بعد به ویژه در وضع کنونی پرداخته شده است. نتایج پژوهش می دهد که میدان قیصریه لار به عنوان یک فضای شهری تحولات متعددی را در سه بعد کالبدی، دسترسی و فعالیتی پس از دوره صفویه تجربه کرده است. این تغییرات عمدتاً شامل پیش روی محدوده طولی مغازه ها در دوره قاجار، و سپس در دوره پهلوی بوده که منجر به حذف رواق پیرامونی فضای باز میدان می گردد و این رواق در دوره جمهوری اسلامی در سه بدنه شمالی، شرقی و غربی میدان با نمایی متفاوت نسبت به چهره اصیل خود بازسازی می گردد. ایجاد دسترسی سواره به میدان در دوره پهلوی آغازگر تغییرات بنیادی در شکل و عملکرد فضای باز میانی میدان قیصریه می گردد و ماهیت میدان قیصریه به عنوان یک فضای شهری دچار تغییرات و معضلات جدی در این زمینه می شود و عملکرد میدان از یک فضای شهری به یک گره ترافیکی تنزل پیدا می کند. بررسی و شناخت تحولات میدان نشان دهنده تغییرات ماهوی و ظاهری در میدان بوده که منجر به تضعیف جایگاه آن به عنوان یک فضای شهری تاریخی شده است و این موضوع در طرح های بازآفرینی بافت تاریخی لار می بایست موردتوجه قرار گیرد.
تثبیت مکانیکی خاک و تبیین جایگاه آن در مصالح بومی اقلیم گرم وخشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاک یکی از قدیمی ترین و گسترده ترین مصالح ساختمانی ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ توسط ﺑﺸﺮ به ویژه در نواحی گرم وخشک بوده است؛ لذا شناخت روش های تاریخی تثبیت و استحکام بخشی مصالح خاکی که در اقلیم گرم وخشک مورد استفاده بوده، می تواند زمینه به کارگیری مجدد آن ها در بناهای معاصر را نیز فراهم نماید. در فرآیند فرآوری خاک برای تولید مصالح خاکی در اقلیم گرم وخشک، مرحله مهمی برای ورز دادن و با شدت افکندن گل وجود دارد که موجب تراکم نسبی، کاهش تخلخل و نتیجتاً بهبود رفتار مصالح خاکی می شود. این روش در دانش مهندسی ساختمان، تثبیت مکانیکی نامیده می شود و علی رغم آنکه قابلیت آن در بهبود خواص مکانیکی مصالح خاکی کاملاً شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته، مطالعه در مورد قابلیت های ورز دادن و افکندن گل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تبیین جایگاه تثبیت مکانیکی در ساختار مصالح بومی اقلیم گرم وخشک شکل گرفته است و مروری بر انواع روش های تثبیت مکانیکی و عوامل تأثیرگذار بر آن و همچنین مصالح خاکی تولید شده با این شیوه خواهد داشت. لذا این بررسی در قالب یک پژوهش کاربردی و با تکیه بر روش های ترکیبی (توصیفی و میدانی) انجام شده است. برای این منظور پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و همچنین بررسی های میدانی، چرایی و چگونگی اعمال تثبیت مکانیکی بر مصالح خاکی مدنظر قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه در حوزه تثبیت مکانیکی مصالح خاکی، بیانگر تأثیر مطلوب ورزدادن و افکندن گل با میزان رطوبت کافی در مقایسه با شیوه امروزی تثبیت مکانیکی یعنی تراکم خاک با رطوبت کم است؛ لذا می توان این گونه استنتاج نمود که معماران سنتی این اقلیم، به طور ضمنی با روش صحیح تثبیت مکانیکی و وجود رابطه مثبت بین این تکنیک و خصوصیات مکانیکی مصالح بومی در اقلیم گرم وخشک آگاه بوده اند. با توجه به تأثیر مطلوب تثبیت مکانیکی بر خواص مکانیکی مصالح خاکی، در صورت تلفیق صحیح این تکنیک با روش ساخت سنتی مصالح خاکی، در عصر حاضر نیز قابلیت بازکاربری این مصالح در معماری اقلیم گرم وخشک وجود دارد.
سلسله مراتب تشرف به اماکن مقدس در شهرهای تاریخی- مذهبی ایران نمونه موردی: شهر قم در دوران صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی پیرامون ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی در مورد ورودی اماکن تاریخی - مذهبی ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب پژوهش های کمی صورت گرفته است. سلسله مراتب ورود به شهرهای تاریخی-مذهبی که دارای اماکن مقدس هستند و مخاطب (زائر) به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، نیازمند بررسی بیشتری است. این مقاله در تلاش است تا شناخت سلسه مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) در دوره صفوی و قاجار در مقیاس معماری و شهری را مورد بررسی قرار دهد. همچنین به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک و رفتار زائرین حضرت معصومه (س) می گذارد؟ برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به شهر مقدس قم در دوره ی صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی و تفسیری و با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای به این مهم دست یافت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته ی شهر قم و حرم حضرت معصومه (س) را بازسازی کرد. منابع مکتوب تاریخ شهر قم، منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و به خصوص سفرنامه هایی است که از قم عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش درجستجوی تأثیرات روانی و ادارکی مبادی ورودی شهر قم در گذشته بوده، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص سفنامه نویسان در نخستین دیدار است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی متون سفرنامه ها و منابع تصویری در روند این پژوهش، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به شهر قم را نشان می دهد. سلسله مراتب تشرف از فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شهر قم با رؤیت گنبد حرم حضرت معصومه (س) شروع و تا داخل فضای گنبدخانه ادامه داشته است. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان و زائران برای نخستین بار معرفی می شود.
گونه شناسی معماری کپری نیمه جنوبی بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کپر، گونه ای خاص از معماری چوبی سکونتگاه های دائمی یا موقّتی است که به علت سبکی وزن و طرح قطعات سازه اش، قابلیت حمل ونقل دارد. منطقه ی بلوچستان ازجمله مناطقی در ایران است که معماری کپری در آن رواج داشته و اکنون با ساخت وسازهای جدید، در حال فراموشی است. مستندسازی معماری کپری این منطقه می تواند در حفاظت از آن و نیز در دستیابی به شیوه های جدید طراحی مفید واقع گردد. ازاین جهت در پژوهش حاضر، قصد بر این است که آثار ارزشمند عشایر بلوچستان باسابقه ای به قدمت تاریخ بلوچستان، مورد تفحص و جستجو قرار گیرد. نکته دیگری که امروزه بررسی های مسکن عشایر ایران را حائز اهمیت و شایان توجه می نماید این است که امروزه نیاز به مسکن متحرک و غیردائمی برای اسکان موقت و غیر دائم به دلایل گوناگون ازجمله بحران های طبیعی، اجتماعی و مشابه روبه توسعه است. به نظر می رسد بامطالعه مسکن عشایری می توان تجربیات تاریخی مربوط به مسکن متحرک را ثبت و ضبط کرد. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است. گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی و میدانی صورت گرفت. به این ترتیب که پاره ای از اطلاعات لازم نخست به صورت اسناد گردآوری و سپس طی سفر به نقاط مختلف، به رصد زندگی عشایری و مشاهده و ثبت نمونه های معماری کپری در پهنه های مختلف جغرافیایی و مقایسه ی آن ها بر اساس تفاوت های شکلی و کالبدی با توجه به فرهنگ سکونت و جغرافیای زندگی آن ها پرداخته شد. دستاورد پژوهش، شناسایی چهار الگوی شکلی ساخت کپر در چهار حوزه جغرافیایی سراوان، سرباز، نیکشهر و چابهار است. کپرهای سه حوزه سراوان، سرباز و نیکشهر از منظر سیستم ایستایی یکسان هستند و فرم هلالی دارند. تفاوت ها در پلان و حجم و نوع پوشش سازه است. کپرهای حوزه چابهار از منظر سازه و نوع ایستایی و به طبع آن فرم کلی با سه حوزه دیگر متفاوت است.
مطالعه تأثیرات قنات بر ساختار کالبدی بافت محمدیه نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها و سکونتگاه های فلات ایران در پیوند و وابستگی عمیق و متقابل با منابع تأمین آب و نظام های حاکم بر آن ها شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته اند. یکی از نمونه های بارز پیوند همه جانبه سکونتگاه و قنات در حاشیه کویر مرکزی ایران و در محمدیه شکل گرفته است. نظامی که بر پایه استحصال و هدایت آب های زیرزمینی توسط فن آوری قنات به وجود آمده و امروزه نیز با تغییراتی پابرجا مانده است. در محمدیه دو گونه قنات دیده می شود یکی قنات مزروعی که بلافاصله از مظهر وارد زمین های کشاورزی می شود (قنات حَنفَش) و دیگری قنات شهری- مزروعی که بعد از مظهر وارد بافت مسکونی شده و مسیر تقسیم و بخشایش آن شامل بعضی کاربری های خصوصی و عمومی می گردد. سپس قنات بعد از استفاده در بافت برای آبیاری وارد باغات و کشتخوان محمدیه می شود. هدف از پژوهش، تحلیل نقش و تأثیرات قنات بر مؤلّفه های ساختار کالبدی بافت محمدیه و همچنین بررسی تأثیر قنات در تغییرات ساختاریِ عناصر دسترسی به آب در مقیاس بناهای عمومی و خصوصی است. برای این منظور، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه شفاهی است. یافته های پژوهش حاکی از نمود تأثیرات قنات بر ساختار کالبدی محمدیه درمؤلّفه هایی از قبیل مکان یابی و انتخاب محل استقرار (در ارتباط با توپوگرافی و بستر طبیعی)،کلیت بافت (ارگانیک و کاملاً فشرده)، شکل گیری شریان های ارتباطی و شبکه معابر (تبعیت شبکه معابر از مسیر قنات و الگوی شکل گیری تدریجیِ ارگانیک) و شکل گیری فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی است. به منظور استفاده از آب در مقیاس بناهای معماری، قنات محمدیه شامل شبکه تقسیم سازمان یافته ای است که در پیوند با نیازهای سکونتگاه شکل گرفته است و دربرگیرنده عناصر و فضاهای عمومی و خصوصی از قبیل خانه های مسکونی، گرمابه، مرکز محله، مسجد، گذرها و غسّال خانه می گردد. در هر یک از این بناها تأثیر قنات بر تفاوت های ساختاریعناصر دسترسی به آب، در قالب طراحی جوی (زیرزمینی و روزمینی)، حوض (روباز و سرپوشیده) و «کِه» (پایاب) قابل بیان است.
تحلیل مدل ترسیمی زبان-الگوی الگوریتمیک یزدی بندی آسمانه کوشک هشت بهشت اصفهان در راستای پایایی فرم سازه آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسمانه در عصر صفوی دارای غنای ساختاری در بنای کوشک ها می باشد. ساختار یزدی بندی در آسمانه بنای هشت بهشت، با هدف تحلیل هندسی الگوریتمیک و آنالیز سازه ای در فرم آزاد مورد پژوهش واقع می گردد. الگوی یزدی بندی آسمانه با وجود آلت هندسی سینه فخری، از لحاظ هندسه و نقش سازه ای بر پایه شبکه ترسیمات رسمی بندی به وجود می آید. هندسه یزدی بندی در آسمانه مرکزی هشت بهشت به صورت دوایر هم مرکز، واحدهای لوزی شکل و ستاره های تخت و کمان های بین ردیف ها می باشد. از مهم ترین سازه های مدرن معاصر قابل تطبیق با هندسه یزدی بندی، سازه فضاکار بوده که دارای رفتار لرزه ای مناسب به جهت سبکی وزن می باشد و دارای مزیت هایی برای پوشش دهانه های گسترده و بدون نیاز به ستون می باشد. سوال اصلی چگونگی ترسیم سه بعدی لایه های یزدی بندی با توجه به طراحی الگوریتمیک در جهت پایایی ساختار فرم سازه ای آزاد می باشد. ابتدا تحلیل ساختاری به صورت پلان معکوس و سپس ترسیم الگوریتمیک در Grass Hopper به صورت شعاعی از مرکز صوت می پذیرد. سپس ماهیت بارها و اتصالات با درنظر گرفتن اعضای سازه ای فضاکار در یزدی بندی در نرم افزارهای SAP2000، ABAQUS مورد تحلیل هندسی و بارگذاری قرار می گیرد. در مرحله نهایی ارائه مدل فضاکار فرم آزاد با بیشترین ظرفت باربری با در نظر گیری نسبت ارتفاع به دهانه با توجه به تاشه اولیه درراستای معاصرسازی صورت می گیرد. ابتکاری که در این پژوهش پیش رو گرفته شده است، تطبیق پارامترهای هندسی این گنبد با یک فرم آزاد می باشد تا پایایی و ایستایی این هندسه در این فرم ها نیز مورد بررسی قرار گیرد و کارامدی یا ناکارامدی آن مشخص شود تا راهی برای اطمینان آزادی عمل و امکان پذیر بودن این روش برای معماران جهت تطبیق طرح های خود با هندسه یزدی بندی باشد. روش پژوهش حاضر استدال منطقی بوده و در نهایت به گونه بندی هندسی ترسیمی در دو زبان سنتی و مدرن و تحلیل سازه پرداخته می شود. نتیجه حاصل از پژوهش به صورت کدهای گرافیکی و پیشنهاد سازه فضاکار در ساخت سازه های آزاد می باشد.