معماری اقلیم گرم و خشک

معماری اقلیم گرم و خشک

معماری اقلیم گرم و خشک سال سوم پاییز و زمستان 1391 شماره 3

مقالات

۲.

بررسی مفهومی «مفصل» در سازمان کالبدی معماری

نویسنده:

کلید واژه ها: مفصل انواع مفصل آشفتگی و یکنواختی محیطی سازماندهی کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
در چند دهه اخیر با افزایش جمعیت کشور، روند پایه ریزی و احداث پروژه های مسکونی در سطح گسترده ای فزونی گرفته است. تا زمانی که از مصالح غیر بومی استفاده شود، سراسیمه به علل نامشخص، الگوهای سازماندهی کالبدی فضایی وارداتی (غالباً غربی) نیز بکار برده خواهد شد. در حالی که به عقیده خود صاحب نظران غربی، معماری شان از عوارض آشفتگی و یکنواختی محیطی بی نصیب نمانده است. بنابراین کشور ما نیز از این عوارض بی نصیب نخواهد ماند. پژوهش های بیشماری نیز در اکثر نشریات داخلی متعهد و دلسوز وجود دارد که به نوعی بیان کننده شناسایی شدن این مسأله است؛ ولی ظاهراً بیشتر به جزییات ماجرا می پردازند. آثار برجای مانده از گذشته معماری مان حاکی از تجربه عملی و غنا در خلق مجموعه های معماری و شهرسازی موفق با ایجاد حس تعلق به مکان بوده است . از درس هایی که در این راستا از آن می توان گرفت توجه به فاصله گذاری مناسب بین اجزاء و همچنین ارائه ترکیب های کالبدی هدفمندی است که به آن مقوله «مفصل» می گوییم. این مقوله به حدی جامع و فراگیر است که توجه بدان آموزه های ارزشمندی را در زمینه های مختلف معماری و شهرسازی به بار خواهد آورد و لازم است که توجه بیشتری بدان شود. اگرچه تحقیقات مدوّن و قابل استنادی در این زمینه وجود ندارد؛ اما سخنان پراکنده ای در مورد نقش و تأثیر توجه به این موضوع را در آراء نویسندگان بنام این حوزه می توان یافت که از آنها در این مقاله استفاده شده است.هدف این مقاله بیشتر بررسی مفهومی و تفحص در انواع مفصل در حوزه معماری است. دیده شده است که بطور ناصحیح فضای مفصلی با فضاهای دیگری همچون فضای ورودی، ارتباطی و انتقالی هم معنی قلمداد شده است. بنابراین لازم بنظر می رسد تا به ریشه یابی این واژه ها پرداخته شود . اگرچه در ظاهر واژه های مفصل و مفصل بندی مشابه یکدیگرند؛ اما در واقع دو مفهوم کاملاً متفاوتند. با روشن شدن مفهوم مفصل بر ما آشکار می شود که این مفهوم حدّ فاصلی در رابطه دو چیز است که فقط به منظور فاصله گذاری، بنوعی کنار هم قرار گرفته شده است. بنابراین ترکیب بین اجزا در مفصل بندی تا دو حد همبستگی تا پیوستگی پیش می رود. استفاده ی استعاره ای از این مفهوم  در معماری به اشکال مختلفی امکان پذیر است؛ بطوری که می توان از انواع آن در حوزه کارکردی به مفاصل «دسترسی»، «ورودی-خروجی» و «پروخالی» و در حوزه ساختی از مفاصل «مصالح» و «سازه ای» نام برد.
۳.

بررسی عناصر شکل دهنده و دلایل وجودی آنها در خانه های بافت تاریخی بوشهر

کلید واژه ها: مسکن بافت تاریخی بوشهر معماری بومی گونه های فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
فضاهای زیستی در هر منطقه، تحت تأثیر خاستگاه های فرهنگی، محیطی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه شکل گرفته است. بی تردید اولین خاطرات و تجارب انسان در خانه بوجود می آید که نقش موثری در جهان بینی هر انسان و در نتیجه جهان بینی جامعه دارد. عدم توجه به انسان، نحوه کار، شیوه زندگی، خواسته ها و تجارب او در طراحی مسکن امروز و روی آوردن به معماری وارداتی، بحران مسکن، پایین آمدن کیفیت زندگی مسکونی، ازبین رفتن حیات، سر زندگی، تحرک، حس تعلق و هویت را به همراه داشته است. این مقاله به بررسی عناصر شکل دهنده مسکن سنتی بوشهر و عوامل وجودی آن ها می پردازد. مسکن سنتی بوشهر مانند سایر مناطق ایران، همساز با شرایط محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و اصول شکل گیری و گونه های فضایی در خانه سنتی بوشهر و استخراج عناصر کارآمد آن می باشد تا علاوه بر دریافت صحیح مفاهیم و اصول سازمان یافته مسکن سنتی در محدوده مورد مطالعه بتواند بخشی از ویژگی های این عناصر و دلایل وجودی آن ها را ثبت کند. روش انجام تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش توصیفی-تحلیلی و روش تفسیری تاریخی است که با مطالعه منابع اسنادی، حضور در بافت تاریخی بوشهر، صحبت با ساکنان بافت و مصاحبه با اساتید معماری صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، مشخصات کالبدی، فعالیتی و معنایی گونه های فضایی مختلف خانه های سنتی بوشهر در قالب جداول، تصاویر و نقشه ها نشان می دهد تا در نهایت بر مبنای نتایج بدست آمده بتوان زمینه را برای ارائه راهکارهای طراحی مسکن امروز متناسب با نیازهای جدید و بر اساس ارزش های انسانی فراهم کرد.  
۴.

بررسی الگوهای پایداری در معماری خانه های سنتی مهریز

۵.

پیمایش قابلیت پیاده مداری محورهای فرهنگی تاریخی، مطالعه موردی: محورحافظ (شیراز)

۶.

رویکردها به معماری بومی در نظریه پردازی مدرن معماری

۷.

مکان و هویت شخصی: نقش محیط کالبدی در شکل گیری «حس خود»

نویسنده:

کلید واژه ها: مکان هویت شخصی خود هویت مکانی خود مفهومی خود روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۶۴
در زندگیِ همه ما مکان هایی وجود دارند که خود را بدون آن ها نمی توانیم تصور کنیم. هر یک از آن ها بخشی از «من» یا «خود» ما را می سازند. آنچه روانشناسان بدان «هویت شخصی» می گویند. مفهوم روانشناختیِ «هویت مکانی»، معرف جنبه هایی از هویت شخصی فرد است که به واسطه تجربه مکان ها حاصل می شود؛ اما در توضیح جنبه ی کالبدیِ هویت شخصی، نظریه های مختلفی وجود دارد که تفاوت میان آن ها را می توان ناشی از تفاوت میان تعریف آن ها از مفهومِ«خود» دانست. در تعبیر سنتی، «خود» مجموعه ای از ویژگی هاست که فرد را از دیگری متمایز می کند. اما در تعبیر متأخرتر، «خود» مجموعه ای از معناهاست که فرد میان تجربه های زندگی اش می سازد. در تعبیر نخست «خود» ماهیتی «مفهومی» دارد و در تعبیر دوم از جنس «روایت» است.این مقاله می کوشد تا با اتکاء بر متون نظری و با مرور مفاهیم روانشناختی مرتبط، از منظر تعبیر دوم توضیح دهد که چگونه یک محیط کالبدی مشخص مکان با هویت شخصی افراد ارتباط می یابد.چنان که توضیح داده خواهد شد، آن چه باعث می شود یک مکان- رویدادِ مشخص، در تصویرِ فرد از خودش اهمیت بیابد، نه خودِ آن مکان- رویداد بلکه «نسبتی» است که میان فرد و آن مکان- رویداد شکل گرفته است و هر بار به کمک داستان ها و صحنه های وابسته به آن بازسازی می سازد. می توان گفت نقش علوم طراحی در شکل گیری نسبتی میان فرد و مکان- رویدادها، زمانی بارز می شود که بتوانند به کمک ایجاد و تقویت «کیفیت هایی واسطه ای» میان فرد و یک مکان مشخص، امتزاج این دو، و امکان پدید آمدن داستانی مشترک میان «من» و «مکان» را میسر کنند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷