تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 11 زمستان 1398 شماره 42 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
عارف گرچه لحظات و آناتی از عمر خویش را در عالم برتر ملکوت به سرمی برد که صباح و مساء و مکان ندارد و تهی از هرگونه کثرت است، هنگام نقل تجربیات خود از وحدت، ناچار از توسل به ابزارهای عالم کثرت که مفهوم و منطوق است می گردد و برای توصیف خاطرات خود، هم از زبان حقیقی و هم از زبان مجازی استعانت می جوید، با وصف این سخنان وی متناقض نما و نیازمند شرح و تأویل می گردد. بایزید بسطامی پس از شهود یگانگی نفس فردی خویش با نفس کلی یا نامتناهی از عروض احوال و تجارب گوناگونی گزارش کرده که زبان وصف او را هنری و جمال شناسانه و گزاره های عارفانه اش را از منظر برخی بی معنی و از منظر گروهی حقیقت ولی غیرقابل نفی و اثبات ساخته است. وی در توصیفات خود از عالم وحدت محض، از زبان حقیقی و مجازی و انواع صور خیال چون تشبیه، استعاره، نماد و... بهره می جوید و با ابزارهای بلاغی مخاطب مبتدی سلوک را با شهود حق، مرتبه اللهی انسان، لامکانی و لازمانی عالم ورای حد تقریر آشنا می سازد. سخنان شطح آمیز، گرچه برای ارزش استحسانی و زیبایی های شاعرانه از زبان وی سرریز نکرده اند، دارای تصاویر خیالی پنداری و پدیداری اند. این مقاله بر آن است تا ویژگی های ساختاری شاخص شطحیات وی را از نظر بلاغی و محتوایی بررسی نماید.
ساختارشناسی حکایت های تمثیلی روضه هشتم بهارستان از منظر مینیمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به روشی تحلیلی- توصیفی، با بررسی ساختار حکایت های تمثیلیِ روضه ی هشتم بهارستان جامی از منظر مینیمالیسم، به اهّمیّت کمینه گرایی در تعالیم اخلاقی و وجود نوعی قرابت و خویشاوندی بین حکایت های تمثیلی و داستانک ها می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، ساختار حکایات تمثیلی بهارستان با مهم ترین عناصر داستان های مینیمالیستی از جمله: طرح ساده، حجم اندک، شخصیت های معدود و ... قابل تطبیق است. دلیل عمده ی کاربرد و خلق قالب داستان های مینیمالیستی، تأثیر بر مخاطب است. لطیفه ای که هدف هر نوعِ ادبی است. با مطالعه این پژوهش درمی یابیم که اندیشمندان فارسی زبان، سال ها پیش از نویسندگان غرب، علاوه بر کوتاه نویسی با ابتکاری دیگر، از تمثیل و زبان حیوانات نیز، برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب بهره جسته اند. همچنین می توان پی برد که علی رغم نظریه هایی که قالب داستان کوتاهِ کوتاه را محصول دنیای سرعتی و صنعتی غرب و تنگ حوصلگی خوانندگان امروزی می دانند، پیشینه کمینه گرایی به دنیای ساده شرق و آرامش تعالیم اندیشمندان این دیار برمی گردد. روش کار این پژوهش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای است.
نقد، بررسی و تحلیل تقابل حیرت و یقین در غزلیات عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای عرفان، مملو از تقابل هاست؛ این عناصر متقابل که برگرفته از ویژگیِ کلِ هستی و جلوه های متفاوت آن و نیز حالات و تجربیات روحانی شدید و متفاوت عرفا در شرایط روحی مختلف می باشد، زبان عرفان را برای بیان این حالت متناقض، به سوی تقابل سوق داده است. حیرت و یقین، از جمله تقابل های عرفانی و یکی از مراحل سیر و سلوک عارفانه است که در آثار شعرا و عرفا به گونه های مختلف تجلّی یافته است. عطار نیز به عنوان شاعری عارف، با کوله باری سرشار از تجارب عرفانی این دو موضوع مهم را به گونه ای صریح و روشن در آثارش منعکس کرده است. این مقاله کوشیده است تقابل حیرت و یقین را در انواع غزلیات عطار به تصویر بکشد. حاصل جستجو این است که نزد عطار، حیرت و یقین دارای حرکتی دایره وار است که در سیر از یقین به حیرت، یقین حاصل شده برای عارف، در نهایت او را به حیرت می کشاند. زیرا، آخرین مرتبه یقین الهی، اعتراف به حیرت در برابر آن هستی مطلق و بی بدیل می باشد. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.
بررسی تناسب اجزای تشبیه و استعاره با موضوع در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجزای صور خیال به خصوص مشبهٌ به و مستعارٌ منه با ظرفیت وسیع و نامحدود واژگانی، معنایی، هنری و ادبی، نقشی کلیدی در ساختار تشبیه و استعاره دارند؛ امّا آیا این عناصر گنجایش آن را دارند که بار موضوع یک سروده را بر دوش بکشند؟ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی و چرایی گزینش اجزای صور خیال را در شعر فارسی در ارتباط با حوزه موضوعی آن ها، با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوه متن پژوهی بررسی کند. یافته ها نشان می دهد علاوه بر ابعاد زیبایی شناسانه، حماسی، غنایی، عرفانی و تعلیمی بودنِ موضوع اشعار، در انتخاب اجزای صور خیال سهم چشمگیری دارد. لازم به ذکر است در زمینه تناسباتِ اجزای صور خیال و موضوع اشعار، بسامد فراوان کاربردها مدّ نظر است.
اعتراض در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینه تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیأت های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
نقد و تحلیل غزل های عاشورایی جامه دران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقعه عاشورا، حماسه ای بزرگ در تاریخ بشر است و همواره نویسندگان و شاعران به تبیین جنبه های گوناگون آن پرداخته و احساسات درونی خود را بیان کرده اند. از زمره این شاعران، در دوره معاصر می توان «سعید بیابانکی» را نام برد. گستردگی شعر عاشورایی، آشنایی با شاعران برجسته عاشورایی معاصر و شناسایی غزل های عاشورایی شاخص پس از انقلاب و نیز بهره گیری از زبان تصویری برای تبیین مفاهیم عاشورایی در قالب غزل، نشان از اهمّیّت این پژوهش است. بررسی این مجموعه نشان می دهد که شاعر مفاهیمی چون عطش، شهادت و مظلومیّت سیّد الشهداء (ع) و یاران وفادارش را با بهره گیری از عوامل تصویرساز در محور افقی به تصویر کشیده که نماد و استعاره در رأس آن است. پژوهش حاضر، به بررسی، نقد و تحلیل غزل های عاشورایی این شاعر، از منظر درونمایه و شگردهای هنری، بر اساس کتاب «جامه دران» با روش تفصیلی- تحلیلی پرداخته تا درونمایه ها و شگردهای هنری آن را بیان کند.
بررسی تطبیقی داستان غنایی یوسف و زلیخای جامی (خاتم الشعرا) و عندلیب (شاعر ترکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر متقابل ادبیات ملل در حیطه ادبیات تطبیقی قرار دارد و کنکاش در این زمینه، اعتلا و غنای زبان و ادبیات ملی و تفاهم و دوستی ملت ها را در پی خواهدداشت. تاثیر زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی بر زبان و ادبیات بومی یکی از موضوعات پژوهش در ادبیات تطبیقی است. یوسف و زلیخا داستانی قرآنی است که بازتاب وسیعی در ادبیات غنایی داشته است. در این جستار بازآفرینی اثر دو سخنور با زبان و فرهنگ متفاوت با بهره گیری از رویکرد تطبیقی- تحلیلی، مورد بررسی و تبیین قرارگرفته و یوسف و زلیخای عبدالرّحمان جامی (قرن نهم) با یوسف و زلیخای نورمحمّد عندلیب، شاعر، نویسنده و مترجم ترکمن(قرن دوازدهم) مقایسه شده است، تا وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر فارسی و ترکمنی مورد بررسی قرارگیرد. نتایج کلّی پژوهش، بسامد عوامل متافیزیکی داستان عندلیب در شکل گیری پیرنگ داستان نقش اساسی را دارد؛ ولی جامی در اثر خود از طرحی باورمندانه و منطقی تر بهره جسته است. ویژگی های داستان های کهن را در هر دو اثر می توان دید؛ در روایت جامی محور اصلی داستان عشق یوسف و زلیخاست وی تلاش دارد در ضمن داستان بینش عرفانی خود را بیان کند؛ در روایت عندلیب، یوسف شخصیت اصلی داستان است و داستان با آنچه در سوره یوسف آمده، نزدیک می باشد.
تصحیح متن، تفسیر فکر(بررسی شیوه تصحیح و تحلیل دیوان ناصر خسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان ناصر خسرو و با تصحیح استاد مجتبی مینوی و دکتر مهدی محقق از جمله آثار منقح متون فارسی است که با شیوه علمی و متد تحقیق و تصحیح فراهم آمده است. مع هذا ارزش های این متن صرفاً در مقام تصحیح باقی نمی ماند، بلکه با ژرف نگری بیشتری می توان دریافت که این دو استاد برجسته- با تبحّر در تاریخ، کلام، فلسفه و ادبیات فارسی نیز با تسلط کامل به زبان و ادب عربی- اثر ویژه ای را باز تولید کرده اند؛ به گونه ای که کار تصحیح متن حاضر، علاوه بر گزارش و تحلیل به تفسیر و حتی تأویل متمایل می شود یا قابلیت فهم و تأویل بیشتری پیدا می کند. آگاهی استاد مینوی از تاریخ و فرهنگ و به ویژه متن شناسی و تصحیح متن، همراه با تبحّر دکتر محقق در کلام، و آگاهی از نحله ها و فرق اسلامی و علوم عصر، سبب شده شعر و اندیشه ناصر خسرو بازنمایی واقعی تری بیاید. کار استاد مینوی در روش شناسی و جست و جو برای قطعیت متن با طرز دکتر محقق در شناسایی جوهر و هستی شعر ناصر خسرو، گویای دو رویکرد توأمان در متن است. نگاه دوم به متن (شیوه دکتر محقق) افزودن بر قابلیت فهم بیشتر به استمرار معنا و تفسیر مدد می رساند. در جستار حاضر دو رویکرد و تبحّر ویژه استاد مینوی و استاد محقق در تصحیح متن با این هدف بررسی شده که تلفیق و برآیند آن می تواند راهنمای ارزنده ای برای محققان در حوزه تصحیح باشد.
تحلیل جایگاه زنان با تکیه بر دو اثرِ سرگذشت ندیمه و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، یکی از ابزارهای درک جایگاه و نقش زنان در جامعه است. از طریق آثار ادبی می توان به اوضاع و شرایط اجتماعی واقف شد که فراتر از خوانش رسمی و رایج هر دوره ای است. خصوصا اگر این آثار متعلق به دو جامعه ی متفاوت با دیدگاه ها و فرهنگ های متمایز از هم باشد. پژوهش حاضربر مطالعه دو اثر ادبی «ندیمه» مارگارت اتوود و «سووشون» سیمین دانشور متمرکز شده است تا ضمن بازنمایی جایگاه و نقش زنان در هر دو اثر، تفاوت ها و تشابه های هر دو نویسنده را به عنوان نمایندگان فرهنگ غرب و شرق واکاوی نماید. در زمینه حقوق، وظایف و مشکلات زنان هر دو مولف مشترکات فراوانی دارند، اما در عواملی چون عدم رعایت حقوق زنان و نقش ساختارهای فکری و فرهنگی در ایفای وظایف و استیفا حقوق زنان، تفاوت های مشهودی به چشم می خورد چنانکه نگاه جهانی تر و عام تر جامعه ی غربی در تقابل با نگاه محدودتر و سنتی تر جامعه ی شرقی به زن قرار می گیرد. نگارنده در نوشتار حاضر ضمن بازخوانی آثار ندیمه و سووشون، اهتمام دارد به روش توصیفی- تحلیلی (کتابخانه ای) ضمن پرداختن به موضوع جایگاه زن ، تمایزها و علل آن را،در این دو اثر واکاوی می نماید.
بررسی و تحلیل لایه ایدئولوژیک واژگان، در داستان امیر ارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر زبانی در بافت فرهنگی خاص شکل می گیرد، به همین سبب می توان در آثار ادبی، گفتمان فرهنگی و خصوصا ایدئولوژیک آن جامعه را نشانه یابی کرد و بدین وسیله تحولات فرهنگی حاکم بر نسل های گوناگون و حتی ژانرهای گوناگون ادبی را مورد بررسی قرار داد که چنین بررسی ای در حیطه سبک شناسی و از مقوله تحلیل گفتمان قرار می گیرد. داستان امیرارسلان نامدار که از جمله رمانس های عامیانه ی پر مخاطب زبان فارسی است، نه تنها چون هر متن ادبی دیگری تهی از نگرش های ایدئولوژیک نیست بلکه اهمّیّت این اثر و یافته های این پژوهش آن است که در شرایط تاریخی خاص عصر قاجار، گفتمان زبان، قدرت و ایدئولوژی را به خوبی تبیین می کند؛ در این بررسی به لایه های ایدئولوژیک(واژگان) و پس زمینه های اجتماعی و تاریخی آن پرداخته شده و این که این داستان ظاهرا عاشقانه، چگونه مباحث فرهنگی و ایدئولوژیک را بازتاب می دهد. حاصل پژوهش بیانگر آن است که داستان امیر ارسلان علی رغم ساختار رمانس واره بودن با رویکرد ایدئولوژیک دینی- ملّی، جهت تبیین تفوق اسلام بر کفر و با نظرگاه شیعی تدوین شده است و از ژانری تاریخی در گذر ایّام به ژانری عاشقانه-داستانی تبدیل شده است، تا با این ساختار و با تکیه بر حافظه جمعی توده ها تاثیر حداکثری را بتواند براقشار مختلف جامعه بگذارد.
تحلیل اسطوره خاک در اندیشه خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشیده ایم میان حکمت خیام و اسطوره اندیشی او رابطه ای برقرار کنیم. زیرا دریافته ایم که انتخاب شعر برای بیان اندیشه های او، با توجه به رابطه شعر و اسطوره، انتخابی آگاهانه بوده است. چرا که نشانه های بسیاری نظیر زمان اساطیری، دور و دایره می خواری، از خاک بر آمدن گل و سبزه و خاک شدن آن ها، کوزه و کوزه گری، مشاهده اعضای آدمیان رفته در ذرّات غبار معلّق در هوا و نظایر این ها بر اسطوره اندیشی او دلالت دارد و بیان بینش اساطیری جز از رهگذر ادبیات و به ویژه شعر ممکن نیست، از این گذشته با توجه به نشانه هایی که همه با «خاک » ارتباط دارند، این نکته هم برجسته می شود که طبع خیام خاکی است و مطابق نظر اسطوره شناسان که برای هر هنرورز، نویسنده و شاعر عنصری از میان عناصر اربعه برمی گزینند، ما عنصر خیام را «خاک» دانسته و کوشیده ایم با تکیه بر نشانه هایی که از رباعیات او استخراج کرده ایم، این مدعا را قابل قبول سازیم. بنابراین روش تحقیق در این مقاله کیفی و توصیفی بوده و اطلاعات مربوط به آن با شیوه کتاب خانه ای فراهم آمده است. هدف نویسندگان بیش تر اثبات اسطوره اندیشی خیام با تکیه بر خاک بوده، نتایج به دست آمده گرایش خیام را به این عنصر زایا نشان می دهد.