تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 6 تابستان 1393 شماره 20
مقالات
حوزه های تخصصی:
این که آیا در ادبیات فارسی شعر سپید وجود دارد سوالی است که مقاله ی پیش رو سعی در یافتن پاسخی برای آن دارد. نوشتار زیر با تحلیل تعریف، تاریخچه و تقطیع عروضیِ آن چیزی که در ادبیات جهان به عنوان شعر سپید نامیده می شود و مقایسه ی آن با آن چیزی که در ادبیات ایران این عنوان را دارد به این نتیجه می رسد که به کار بردن عنوان شعر سپید برای شعرهای ایرانی – به ویژه برای مُبدع این نوع شعر در ایران یعنی احمد شاملو یک سوء تفاهم جریان ساز بوده است. این مقاله همچنین با تعریفی که از شعر آزاد ارائه می دهد نتیجه گیری می کند که شعر شاملو را با خوش بینی می توان در زمره این قالب شعری قرار داد.
تحلیل ساختار روایی شعر «مسافر» سهراب سپهری بر اساس الگوی ریخت شناسی
حوزه های تخصصی:
نظریه ریخت شناسی از جمله نظریه هایی است که در زمینه تحلیلِ ساختاری آثار ادبی بسیار کارآمد است. اهمیت این نظریه سبب شد تا با رویکرد به آن، شعر مسافر از سهراب سپهری مورد مطالعه شکل شناسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی به دو بخش تقسیم می گردد: بخش اول، به بیان مباحث نظری و اصول تئوری ریخت شناسی و الگوی ولادیمیر پراپ در تحلیلِ آثار ادبی می پردازد. همچنین اصطلاحاتِ مربوط به این نظریه از قبیل «خویشکاری»، «نمودگار» و «حرکت» در این بخش شرح داده می شود. در بخشِ دوم، عناصر ریخت شناسیِ شعر و ارکانِ موجود در آن در قالب جدول هایی ارائه می گردد. علاوه بر آن، نگارنده تحتِ عنوانِ تحلیل ریخت شناسی مسافر، با توجه به الگوی ساختاری پراپ و بافتِ تاریخی آن به ارائه تحلیل کلّی از این شعر می پردازد. نتیجه این تحلیل نشان می دهد عناصر ریخت شناسی و ساختارِ این شعر، علاوه بر برخی شباهت ها با الگوی روایی پراپ، از ساختاری مستقل برخوردار است که آن را باید در چارچوب تفاوت های جامعه ایران و روسیه تحلیل کرد.
تحلیل نظریه بینامتنیت در داستان مار و مرد سیمین دانشور
حوزه های تخصصی:
ادبیات موجودیتی زنده و پویا دارد و در مسیر پویش خود ناگزیر از اقتباس، ترکیب، تأثیر، تأثر و بازآفرینی است. بنابراین آثار ادبی با هم تعامل دارند و ناگزیر آفرینش هر متنی با تکیه بر میراث ادبی و متون قبل از آن، صورت می گیرد. کمتر اثری را می توان یافت که با متون دیگر ارتباط و یا حداقل نظری به آنها نداشته باشد. شعرا و نویسندگان، خود به این نکته اذعان داشته اند که مضامین و موضوعات گفتنی، قبل از ایشان گفته و یا نوشته شده است و از این نظر کار، بر آنان مشکل شده است. ژولیا کریستوا نظریه ی بینامتنیت را برای هر نوع ارتباط میان متن های گوناگون مطرح کرد و پس از آن ژرارژنت با بررسی مطالعات او این نظریه را گسترش داد. موضوع این مقاله بررسی مصادیق بینامتنیت در داستان زیبای مار و مرد اثر سیمین دانشور بر پایه ی نظریه ی بینامتنیت، است.بنابراین کوشیده ایم رابطه ی میان متن این داستان با متن های پیش از آن را بیابیم و تحلیل کنیم. بنابراین ابتدا نگاهی گذرا به نظریه ی بینامتنیت و تاریخچه ی آن در متون افکنده ایم و سپس خلاصه ی داستان را آورده و سرانجام متن این داستان را با تکیه بر نظریه ی ژرارژنت، تحلیل کرده ایم. هدف از این تحلیل نشان دادن میزان و چه گونگی تعامل داستان «مار و مرد» با آثار و آگاهی های بیش از آن است. روش نقد و بررسی نیز طبق نظریه ی بینامتنیت ژنت خواهد بود.
لایه های قابل تامل رمان ماه کامل می شود اثر فریبا وفی از منظر سبک شناسی انتقادی
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که نشان دهد برای کشف گفتمان مسلط و ایدئولوژی حاکم دریک اثر ادبی، چگونه می توان از رهگذر سبک شناسی انتقادی به این مهم دست یافت .در این مقاله، نخست بر روی مفهوم سبک تأمل کرده و سپس نقبی بر سبک شناسی انتقادی زده ایم و از رهگذر آن ، لایه های رمان «ماه کامل می شود» اثر فریبا وفی را مورد بررسی قرار داده ایم .این پژوهش به روش لایه ای انجام شده است . ابتدا لایه ی بیرونی و بافت موقعیتی متن مورد بررسی قرار گرفته است و سپس در لایه ی روایی و متنی ، مسایلی چون کانون سازی ، میزان تداوم و جنبه های آن و خردلایه های واژگانی ، نحوی و بلاغی با عنوان مؤلفه های سبکی، تجزیه و تحلیل شده است. در پایان مقاله به این نتیجه می رسیم که در این رمان ، یکی از مولفه ی مهم و معنا دار تقابل است؛ از سوی دیگر ، ویژگی های سبکی متن نظیر تقابل شخصیت ها و برجستگی قطب منفی و عدم قطعیت کلام راوی ونیز طنز های موجود در روایت رمان ، نشان دهنده ی ایدئولوژی پنهان متن است که عبارت است از وجود خلا در زندگی و احساس سردرگمی راوی و درنتیجه بی ثباتی هویتی ،که این امر منجر به عدم یافتن جایگاه مستقل برای راوی در جامعه ، به عنوان یک زن مجرد می شود
کاربرد واژگان در رمان شازده احتجاب از منظر زبان و جنسیت
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در نقد اصالت زن(فمنیسم) و زبان شناسی تفاوت زبان زن و مرد است که در تمام جنبه های زبان قابل مشاهده است. در گذشته بهترین گفتار را آن می دانستند که بیانش مردانه باشد، اما در داستان پردازی معاصر به جنسیت توجهی ویژه می شود. زبان شناسی جنسیت ابعاد مختلفی دارد که آواها، تکواژها، واژه ها، نظام صرفی و نحوی و گفتمانی زبان را شامل می شود. کاربرد این نمودها در زبان زنان و مردان متفاوت است. لذا در مقاله حاضر کوشش شده تفاوت های واژگان به کار رفته در زبان زنان و مردان رمان شازده احتجاب شامل متغیرهایی چون رنگواژه ها، دشواژه ها (رکیک و غیررکیک)، سوگندواژه ها، تشدیدکنند ه ها، تعدیل کننده ها، صفات و واژه های عاطفی، واژه های جنسیتی(صریح و ضمنی) و دایره ی واژگان در مکالمات شخصیت های رمان با توجه به موازین علمی زبان شناسی و گاه روان شناسی نقد و بررسی شود. هوشنگ گلشیری اگر چه در مواردی زبانی متناسب با جنسیت قهرمانان خود خلق کرده، لیکن به دلیل عدم توجه به یافته های علمی زبان شناسان اجتماعی مخصوصاً زبان و جنسیت، در مواردی هم موفق به خلق زبانی متناسب با جنسیت قهرمانان خود نشده است.
«بررسی جایگاه و ویژگی های وزیر در متون ادبی»
حوزه های تخصصی:
وزارت یکی از مهم ترین مناصب در طول تاریخ است.این منصب با توجه به شرایط و موقیت های گوناگون دچار تغییراتی شده است. حکومت ها متناسب با ویژگی های خود هر کدام قواعدی را به این منصب افزوده اند. به عنوان مثال زمانی که مسلمانان ایران را فتح کردند قوانین و ویژگی های اسلامی را به آن افزودند که باعث شد این منصب شکلی اسلامی پیدا کند. در این مقاله علاوه بر بررسی مفهوم واژه وزیر، در کتاب های گوناگون؛به تاریخچه، ویژگی ها، پیوند دین و سیاست و تاثیر آن بر منصب وزارت و نیز جایگاه و حیطه توانایی های وزیر بر اساس برخی متون تاریخی و ادبی پرداخته شده است.
بررسی و تطبیق مضامین اجتماعی در ادبیات جبران خلیل جبران و نیما یوشیج
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان در هر دوره ای متأثّر از محیط سیاسی – اجتماعی خویش هستند و این تأثیر در آثار و نوشته ها یشان نمود می یابد. از عدالت و برابری خرسند بوده اند و زبان به بیان عشق خود به وطن، زن، آزادی و...گشوده اند و از ظلم و ستم ها، بی عدالتی ها و ... شکایت کرده اند. از جمله این شاعران می توان جبران خلیل جبران را نام برد که در سال(1931 –1833م) در «البشری» در لبنان متولد شد و به خاطر ترس از فقر و تحت تأثیر اوضاع سیاسی- اجتماعی مجبور به ترک لبنان شد. و نیما یوشیج از جمله شاعران سیاسی و اجتماعی است که در سال( 1274- 1338ش) در یوش، دهکده نور مازندران متولد شد. او زندگی خود را به ناچار دور از زادگاه و در تهران سپری کرد. جبران و نیما مانند هر شاعر دیگری متأثر از محیط و اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان خویش بوده اند و مسائل سیاسی- اجتماعی به وضوح در آثار شان نمود پیدا کرده است. از جمله این مضامین می توان به طبیعت، آزادی، انسان گرایی و جامعه آرمانی، سیاست و... اشاره کرد. این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی مضامین اجتماعی از دیدگاه دو شاعر معاصر عرب زبان جبران خلیل جبران و شاعر فارسی زبان، نیما یوشیج. جبران و نیما به خوبی توانسته اند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، سیاست و ظلم ستیزی و ... را به تصویر بکشند. از طبیعت زنده و پویای لبنان و یوش سخن بگویند و با یاد وطن آرام گیرند و با طامعین و ظالمان مبارزه کنند و مرگ در راه آزادی را برتر از زندگی با ذلت بدانند. روش پژوهش بر اساس مکتب تطبیقی آمریکاست. در این مقاله، تفاوت و شباهت فکری این دو شاعر و نقاش در رابطه با مضامین اجتماعی موجود در عصرشان به تصویر کشیده می شود.