هادی خدیور

هادی خدیور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

بررسی عنصر شخصیّت در حکایات مشترک هفت اورنگ جامی و مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامی عطار هفت اورنگ مصیبت نامه حکایت تمثیل شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.
۲.

نشانه شناسی مفهوم عشق در منظومه ویس و رامین بر اساس نظریه رمزگان دانیل چندلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی عشق رمزگان ویس رامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۷
کتاب ویس و رامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی ازجمله منظومه های عاشقانه ماندگار در ادب پارسی است. این کتاب روایت عشق ممنوعه ویس بر برادر همسر خود رامین و البته احساس عاشقانه متقابل رامین به اوست. فخرالدین اسعد گرگانی یک داستان قدیمی پهلوی را که پیرامون منشأ آن بین مورخین اختلاف وجود دارد را به نظم درآورده و به نظر می رسد قدری باورهای خود را در آن دخیل کرده است چراکه در بسیاری از ابیات و تکه های داستان با نگاهی شگفت مندانه و قاضی مأبانه روبه رو هستیم. در اینجا ما با روش نشانه شناسی و با استفاده از نظریه رمزگان دانیل چندلر به دنبال بررسی مفهوم عشق در قالب رمزگان های اجتماعی، ادراکی، تفسیری و متنی هستیم. این داستان سرشار از مفاهیم ناب عاشقانه بر مبنای رمزگان های یادشده و تجربیاتی جالب در قیاس با نظریات جدید است.
۳.

ردّ پای واسوخت بر جاده ی شعر فارسی(از سبک خراسانی تا درخشش در قالب یک مکتب مستقل)

کلید واژه ها: عشق عاشق معشوق وقوع واسوخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۶۸
     نویسندگان این مقاله نخست سعی دارند به ارائه تعریف دقیقی از واسوخت ، انواع و اهداف آن بپردازند و مشخّص کنند که شاعران از چه زمان و به چه دلیل رو به سرایش اشعار واسوختی آورده اند . نیز تبیین شباهت ها و تفاوت های مضامین واسوختی در سبک خراسانی و عراقی در مقایسه با مکتب واسوخت از جمله دستاوردهای این پژوهش است. واسوخت از مصدر مرکب مرخّم به معنی بیزاری و رویگردانی عاشق از معشوق می باشد. مضامین واسوختی از ابتدا همراستا با جریان سوخت- البته نه به فراگیری آن- بلکه همواره با شدّت و ضعفی متفاوت از جانب شاعران مختلفی به شعر کشیده شده که البته پرداختن به این مضمون با اعمال پاره ای تغییرات امروزه نیز کاربرد دارد. مضمون واسوخت در سبک خراسان از اعتدالی نسبی برخوردار است به طوری که رفتار واسوختی به یک اندازه از محبّ و محبوبِ اشعار سبک خراسانی سر می زند. در سبک عراقی هرچند معشوق بر مسند ناز تکیّه می زند و عاشق بر مفرشِ نیاز نزول می کند؛ امّا  رگه هایی کمرنگ از واسوخت گویی  در سروده های شاعران سبک عراقی نیز به چشم می آید که در نوع خود جالب توجّه است.گفتنی است این شیوه از واسوختگویی که در سبک های خراسانی ، آذربایجانی و عراقی  بیشتر در لابه لای اشعار سوختی قرار می گرفت، با روی کار آمدن مکتب واسوخت تغییر نمود و شکلی مستقل یافت. واسوخت و سوخت هر دو از بطن وقوع گرایی زاده شدند. وقوع نیز تحت الگوی حقیقت سرایی و حقیقت انگاری شکل گرفته است.
۴.

تعلیم مدیریت زمان در شاه نامه فردوسی

کلید واژه ها: مدیریت زمان ادبیات کلاسیک فارسی فردوسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۸۴
در زندگی فردی و اجتماعی، برای بهتر زیستن و برقراری روابط سالم اجتماعی و پیشرفت و تحّول، نیازمند راهکارها و الگوهایی هستیم تا به جانب موفقیت و کمال حرکت کنیم. متون کلاسیک ادبیات فارسی، با تأثیر برداری فراوان از فرهنگ ایرانی- اسلامی، بسیاری از این الگوها را در لابلای داستان ها و سخنان نغز عبرت آمیز ارا ئه کرده است که می تواند برای نسل امروز قابل تأویل و تأمل باشد. شاه نامه حکیم ابوالقاسم فردوسی از جمله متونی است که با پرداختن به ارزش های فرهنگی، تعلیمی - اجتماعی چون مدیریت زمان سعی در ترسیم  جامعه ای آرمانی دارد که زمینه های رشد و تحّول را برای انسان فراهم می سازد. ما در این مقاله بسیاری از الگوها و راه کارهای تعلیمی را که جامعه شناسان و روان شناسان، برای مدیریت زمان مطرح می کنند در خلال داستان های شاه نامه جستجو می کنیم. 
۵.

ناز و نیاز در ادبیّات غنایی فارسی ( با تکیه بر غزلیّات سنایی، حافظ و وحشی بافقی)

کلید واژه ها: ناز نیاز سنایی حافظ وحشی بافقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۳۵۷
ناز و نیاز یکی از مضمون های غنایی متداول در غزلیّات عاشقانه و عارفانه ُ ادبیّات فارسی است و شاعران و عارفان هر یک به نوع خویش این مضمون را در اشعار به کار گرفته اند. اساس روابط در اشعار عاشقانه و عارفانه بر پایه ُ عشق استوار شده و معشوق اهل ناز و عاشق پر از حسّ نیاز است. در تمامی این روابط، زمانی که معشوق روی به ناز می آورد، طرف مقابل یعنی عاشق نیز خریدار ناز شده و احساس نیازمندی در او نمایان می گردد. سبب اصلی نازِ معشوق نهفته در زیبایی خود اوست و منشأ نیاز در عاشق بیش از همه وابسته به ناز معشوق است. در این مقاله بررسی توأمان ناز و نیاز در اشعار سنایی به عنوان شاعری عارف، حافظ به عنوان شاعری عاشقانه عارفانه گو و وحشیِ عاشقانه سرا در نوع خود جالب توجّه است و نگارندگان می کوشند به سؤالاتی از این دست پاسخ دهند: ناز و نیاز عاشقانه چیست؟ ناز و نیاز عارفانه چیست؟ ناز و نیاز عاشقانه چه وجوه اشتراک و افتراقی با ناز و نیاز عارفانه دارد ؟ نیز انواع ناز و نیاز مورد مداقه واقع می شود.
۸.

عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس

کلید واژه ها: مولانا عرفان عقل عشق وجنون مثنوی غزلیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۲۰۹
یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنه ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:«عقل جزوی است که منکر عشق است» [1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان «عقلِ عقل» مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است.3- عقل جزوی عشق را منکر بود                  گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان