مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهایی برای شناخت بیشتر و عمیق تر درس کارورزی می باشد. در این مقاله سعی بر بیان اهمیت این درس در دانشگاه فرهنگیان شده است که دانشجو معلمان با گذراندن دوره های آن، مهارت های عملی فراوانی در زمینه معلمی، حضور و اداره کلاس پیدا می کنند. روش تحقیق به کار رفته در این مقاله؛ روش توصیفی تحلیلی می باشد که به تحلیل و توصیف داده های مورد بررسی در درس کارورزی تاکید دارد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز نیز از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است که در این روش به بررسی منابع چاپی و الکترونیکی در این حوزه مطالعاتی رجوع کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان داده است که کارورزی درسی درکنار سایر دروس نیست و پلی بین نظر و عمل است که دانش و نظریه دانشگاهی را با کاربرد و مهارت در محیط کار تلفیق می کند و مهارت های حرفه ای دانشجو معلمان را تقویت می کند که موجب آماده سازی آنان برای ورود قوی تر به کلاس درس می شود. دانشجو معلمانی که دوره های کارورزی را گذرانده اند بهتر می توانند از توانایی های خود استفاده کنند و استعدادهای خود را شکوفا کنند.
واکاوی مفاهیم ادب و اخلاق در فرهنگ اسلامی و بررسی نسبت میان آن دو
حوزه های تخصصی:
در زبان عربی علاوه بر واژه «اخلاق»، واژه «ادب» نیز در معنای اخلاق کاربرد دارد. این دو واژه پس از ظهور دین اسلام کاربرد فراوان یافتند. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه اسناد و منابع و مقالات و نسخ مرتبط با موضوع به بررسی مفهوم لغوی و کاربردی اخلاق و ادب در فرهنگ اسلامی پرداخته و سپس بر اساس واکاوی این مفاهیم در فرهنگ اسلامی، به تبیین نسبت میان این دو مفهوم و تدقیق مفاهیم می پردازد.یافته ها نشان می دهد موضوع اخلاق، امر اخلاقی است اما موضوع ادب تمامی موضوعاتی است که درست و نادرست بر آنها صدق می کند. همچنین، اخلاق از نظر لغوی و پیشینه کاربرد آن، امری شخصی و ناظر بر رفتاری فردگرا است. اما ادب امری اجتماعی و ناظر بر رفتارهای جامعوی افراد بوده است. به عبارت دیگر خاستگاه ادب جامعه و خاستگاه اخلاق، سرشت و خلقیات ناشی از طبیعت انسان است و در مواردی که ادب مرتبط با اخلاق است، جنبه فضیلت گرایانه پیدا می کند و هدف آن به کار انداختن فاعلیت اخلاقی انسان و انجام درست ترین کار اخلاقی است.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با تاب آوری روان شناختی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش یاری می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش اخلاقی و هوش معنوی با تاب آوری روانشناختی در دانش آموزان بود. در این مطالعه 80 نفر از دانش آموزان دختر سال تحصیلی 1389 – 1399 شهرستان بهشهر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادقی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، پرسشنامه هوش معنوی شاه حسینی و معنوی پور (1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هوش معنوی و هوش اخلاقی می توانند 25 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را به طور معنی داری پیش بینی کنند (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش و نقش هوش معنوی و اخلاقی در افزایش تاب آوری، در برنامه های مبتنی بر افزایش تاب آوری لازم است به این عوامل توجه شود.
رابطه خلاقیت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر رشته های علوم انسانی، تجربی و ریاضی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین مؤلفه های خلاقیت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر رشته های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی مقطع متوسطه شهرستان مهاباد بررسی شده است. تعداد 320 نفر (176 نفر دختر و 144 نفر پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به متغیر های تحقیق از آزمون خلاقیت عابدی به دست آمد. همچنین جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از میانگین نمراتی که دانش آموزان در پایان سال تحصیلی در همه دروس کسب می کنند استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد مؤلفه های سیالی، بسط و انعطاف پذیری به ترتیب بیشترین رابطه معنادار را با پیشرفت تحصیلی دارند. و مؤلفه ابتکار کمترین رابطه را با پیشرفت تحصیلی دارد و در سطح معنی داری کمتر از 05/0 معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد که به ترتیب مؤلفه های سیالی و بسط بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نیز نشان داد که بین مؤلفه های خلاقیت بر حسب رشته های تحصیلی تفاوت وجود ندارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مؤلفه های خلاقیت در دو جنس دختر وپسر تفاوت وجود ندارد.
بررسی نقش تجارب زیسته تحصیلی والدین و تمایز یافتگی معلمان در حس تعلق به مدرسه فرزندان
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اساسی هر نظام آموزشی، تربیت شهروندانی موثر، آگاه و مسئولیت پذیر می باشد که در جهت اهداف و مقاصد جامعه ی خویش قدم برداشته و برای تعالی آن بکوشند. تمایزیافتگی یک ویژگی کم و بیش پایا و موثر در کیفیت زندگی است که خود دربرگیرنده گروهی از شناسه ها است. در ادبیات علمی، تعلق به مدرسه با عنوان های دیگری همچون تعهد به مدرسه، پیوند با مدرسه و دلبستگی به مدرسه توصیف شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است که به بررسی نقش تجارب زیسته تحصیلی والدین و تمایز یافتگی معلمان در حس تعلق به مدرسه فرزندان پرداخت. نمونه گیری به روش هدفمند بود. چنانچه از نتایج تحقیق مشخص شده است تجارب زیسته تحصیلی والدین اثر مستقیمی بر حس تعلق و کیفیت تحصیلی فرزندان دارد آنچنان که اگر این تجارب مثبت و همراه با موفقیت بوده موجب تعلقی با کیفیت بالا در فرزندان شده است. همچنین در معلمان نیز اگر معلمان در تمایزیافتگی چه در ساحت فردی و چه در ساحت بین فردی با مشکل مواجه بودند موجبات حس تعلق پایین را در فرزندان پدیدآورده است.
بررسی اثربخشی قصه گویی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی آموزشگاه گلستان می باشد. نمونه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی آموزشگاه گلستان می باشد که 60 نفر از آنها، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت یک ماه و نیم، طی 12 جلسه ی 30 دقیقه ای، تحت آموزش مهارت های اجتماعی با روش قصه گویی قرار گرفتند. داده ها پس از اتمام جلسات، بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت، به صورت سه گزینه ای « هرگز، بعضی اوقات و اغلب اوقات» جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانسی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی از طریق قصه گویی باعث بهبود مهارت های اجتماعی، خودتنظیمی و ارتباط موثر در دانش آموزان می گردد.
تحلیل محتوای دعای کمیل بر اساس ساحت های شش گانه تربیت
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین محتوای تربیتی دعای کمیل بر اساس ساحت های شش گانه تربیت است. در این پژوهش دعای کمیل از ابعاد گوناگون تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر کیفی و به شیوه تحلیلی_توصیفی انجام گرفته است. پرسش هایی که در این پژوهش باید به آن ها پاسخ داده شود عبارتند از: 1. مؤلفه ها ی هر یک از ساحت های شش گانه تربیت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟ 2. مصادیق مؤلفه های هر یک از ساحت های تربیتی در دعای کمیل کدامند؟. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دعای کمیل، از میان ساحت های شش گانه، مصادیق بیشتری از مؤلفه های ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی دارد، هرچند که مصادیقی از مؤلفه های سایر ساحت های تربیتی نیز یافت شد. باتوجه به تحلیل های صورت گرفته و نتایج پژوهش، می توان دعای کمیل را در کنار سایر منابع معتبر دینی، منبع تربیتی مناسبی به حساب آورد.
موانع اندیشه ورزی اجتماعی در میان اصحاب جامعه شناسی ایران
حوزه های تخصصی:
تفکر و اندیشیدن یا به تعبیری اندیشه ورزی، هر نوع فعالیت فکری و عقلی است که درصدد حل یک مسئله یا وضعیت چالش برانگیز باشد و یا بخواهد وضعیت موجود را به وضعیت روشن و مطلوبی برساند. اهمیت اندیشه ورزی اجتماعی در این واقعیت نهفته است که بدون اندیشه ورزی و معرفت اندیشی اجتماعی، امکان حل مسائل و چالش ها اجتماعی وجود ندارد و رسالت جامعه شناسی نیز به سرانجام نمی رسد. با استفاده از تحلیل عقلی و نظری و بر اساس مصادیق حاصل از مشاهدات و تجربیات نویسندگان، به بررسی موضوع پژوهش پرداخته شده است. تاکید اساسی مقاله بر این نکته است که شرط بنیادی اندیشه ورزی، عقلانیت خود بنیاد است که تحقق این عقلانیت نیازمند آزادی و رهایی از قیمومت و سلطه مواردی است که این عقلانیت خود بنیاد را در معرض تهدید قرار می دهد. این موارد تحکم آمیز بیش از آنکه کلان مقیاس باشند، خرد مقیاس اند و منبع این قیمومت و سلطه ای که عقلانیت خود بنیاد را تهدید می کند بیشتر جنبه ای درون ذهنی دارد و مربوط به الگوهای ارزشی و هنجاری است که در زندگی فردی و اجتماعی اصحاب جامعه شناسی وجود دارد و سایه ی تحکم خود را بر فضای اندیشه ی حوزه ی جامعه شناسی گسترانیده است. مصادیق این قیمومت و سلطه عبارتند از: «روزمرگی»، «نبود اندیشه ی مسئله محور»، «خودداری از تحلیل نظری»، «ضعف در زمینه ی نقد تولیدات جامعه شناختی» و « ارجاع به منابع به مثابه ی فضیلت».
بررسی گفتمان سیره پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در مواجهه با اهل کتاب
حوزه های تخصصی:
پیروی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلَّم) به عنوان اسوه و الگو برای همه مسلمانان فرضی است که از سوی قرآن کریم به آن اشاره شده است. از این رو سیره عملی ایشان که از آن به سنت تعبیر می گردد، می تواند در بسیاری از سبک زندگی فردی و کنش های اجتماعی مسلمانان راهگشا باشد. در این میان، سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) در شهر مدینه و چگونگی تعامل ایشان با ناهمسویان دین اسلام همانند اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) می تواند به مثابه شیوه ای شایسته، سرلوحه منش اجتماعی، سیاسی و اخلاقی اسلامی قرار گیرد. در این مقاله ابتدا با بررسی منابع تاریخی به نوع سیره پیامبر (ص) در مواجهه با یهودیان و مسیحیان پرداخته شد، سپس با رویکردهای نوین پژوهشی به تطبیق آن نمونه ها با تکیه بر فرضیه گفتمان صلح و مدارا در سیره پیامبر اکرم (ص) در چگونگی شیوه تعامل ایشان با اهل کتاب پرداخته شد، و این نتیجه به دست آمد که گفتمان ایشان را می توان بر اساس مصالحه و مدارا در برخورد با اهل کتاب دانست.