شناسایی موانع و ابعاد مغفول مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه
حوزه های تخصصی:
مشارکت و اعتمادسازی جدی بین خانه و مدرسه همیشه مورد توجه متخصصان امر آموزش و پرورش بوده است اما گاهی مواقع، به دلایل مختلف این امر میسر نمی گردد و باعث میشود اعتمادسازی و مشارکت واقعی بین خانه و مدرسه بدرستی انجام نشود، در حالیکه اعتماد و مشارکت واقعی زمانی صورت میگیرد که خانواده ها در امور مدرسه درگیر شوند و مدرسه نیز خانواده ها را همراه و همیار خود ببیند. بهمین جهت پژوهش حاضر، بصورت کیفی و با هدف « شناسایی موانع و ابعاد مغفول مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه» با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید دانشگاه فرهنگیان شهرستان اسلامشهر بودند که پانزده نفر از اساتید که در زمینه آموزشی و پرورشی فعالیت دارند با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد تا ابعاد مغفول و موانع آن مشخص گردد. با توجه به یافته ها، موانعی همچون، عدم شناخت اولیا از اهداف و کارکردهای مدرسه و ناتوانی آنها در تطبیق خود با برنامه ها، تغییرات سریع برنامه های درسی و آموزشی، کمبود وقت، شاغل بودن، فاصله و درگیر بودن با کارهای روزمره، ساختار نظام آموزشی، وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده ها، بی مهری کادر اجرایی و آموزشی مدارس نسبت به خانواده ها، عدم تبلیغات مناسب توسط رسانه های عمومی در ترویج فرهنگ مشارکت و اعتمادسازی بین خانه و مدرسه، و سه بعد مغفول فکری و نگرشی، ساختاری و منابع انسانی در بی اعتمادی و عدم مشارکت بین خانه و مدرسه شناسایی گردید.