مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان براساس باورهای فراشناختی درباره اهمال کاری با نقش واسطه ای اضطراب امتحان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آن ها 320 نفر (206 زن و 114 مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اهمال کاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و پرسشنامه باورهای فراشناختی درباره اهمال کاری استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پیشنهادی، برازندگی مطلوبی با داده ها دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و باورهای فراشناختی درباره اهمال کاری به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمال کاری تحصیلی داشتند و در مجموع 28 درصد واریانس آن را تبیین می کنند. باورهای فراشناختی منفی درباره اهمال کاری تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق اضطراب امتحان بر اهمال کاری تحصیلی اثر داشت و میانجی گری کامل مورد تأیید واقع شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که باورهای منفی در مورد اهمال کاری، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی می کند. از این رو تعدیل این باورها می تواند به عنوان برنامه ای برای کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی در نظر گرفته شود.
پیش بینی سبک مکانیزم های دفاعی بر اساس کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب روانکاوی و عصب شناسی در ابتدا ناملموس و عجیب به نظر می رسد. ترکیبی که سعی کرده است معانی و مفاهیم روانکاوی را با دانش عصب شناسی متحد کند تا بتواند دانش یکپارچه ای را برای درک بهتر و عمیق ذهن آدمی فراهم کند. با این حال تعامل روانکاوی و عصب شناسی جهت تفسیر رفتار آدمی در سه دهه ی گذشته مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و یافتن سهم کارکردهای اجرایی در پیش بینی سه سبک دفاعی رشد نایافته، رشد یافته و روان رنجور در دانشجویان شهر تهران می باشد. بدین منظور نمونه ی ۱۴۰ نفری (شامل ۷۶ نفر زن و ۶۴ نفر مرد) به شیوه ی نمونه ی در دسترس مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل یک پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (DSQ) و چهار آزمون رایانه ای عملکرد مداوم، استروپ، ان بک و برو نرو می باشد. برای تحلیل داده از همبستگی پیرسون و رگرسیون استاندارد چند متغیره استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین سبک های دفاعی و کارکردهای اجرایی وجود دارد همچنین این پژوهش توانست مدلی را جهت تعیین سهم کارکردهای اجرایی در سبک دفاعی رشد یافته و روان رنجور نشان دهد. میزان عملکرد فرد در کارکردهای اجرایی بر سبک مکانیزم دفاعی مؤثر است.
الگوی عملکردی بازشناسی هیجان های اساسی با استفاده از آزمون رایانه ای کن تب (CANTAB) در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفه های شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان می تواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگ ها و ملیت های مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجان ها بهتر از هیجان های دیگر بازشناسی می شوند. در یکسری از اختلالات روان شناختی و آسیب های عصب شناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب – روان شناختی معتبر رایانه ای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانه ای ماتریس های پیش رونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خرده آزمون بازشناسی هیجان، از مجموعه آزمون های شناختی کمبریج (کن تب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنی ها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. داده های جمع آوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای داده ها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجان ها تشخیص می دهند و ترس ضعیف ترین هیجانی است که می توانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخص های شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر توانایی ها و ضعف های شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافته های مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران می تواند داشته باشد.
مقایسه بازداری پاسخ و تصمیم گیری پرخطر در افراد وابسته به بازی های رایانه ای با بیماران وابسته به مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش کاربرد کامپیوتر و اینترنت، اعتیاد به بازی های رایانه ای به عنوان یک اختلال روانپزشکی جدید پیشنهاد شده است. شواهد زیادی نشان داده اند که در سطح مدارهای عصبی، اعتیاد به بازی های رایانه ای مشابه اعتیاد به مواد مخدر است، اگرچه بررسی ها به لحاظ مقایسه کارکردهای مغزی بسیار اندک است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای بازداری پاسخ و تصمیم گیری پرخطر بین افراد وابسته به بازی، بیماران وابسته به مواد (هروئین و متآمفتامین) و افراد بهنجار بود. نمونه شامل 180 نفر مرد (هر گروه 45 نفر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمون برو نرو و آزمون بارت برای بررسی بازداری پاسخ و تصمیم گیری پرخطر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بازداری پاسخ در گروه های وابسته به مواد و وابسته به بازی در مقایسه با گروه بهنجار به طور معناداری کمتر بود (001/0< P)، هر چند گروه وابسته به بازی در مقایسه با گروه وابسته به مواد عملکرد بهتری نشان داد (001/0< P). بعلاوه، عملکرد گروه وابسته به بازی در تصمیم گیری پرخطر مشابه گروه وابسته به مواد بود و به طور معناداری بیشتر از گروه بهنجار بود (001/0< P). به نظر می رسد دو گروه وابسته به بازی و وابسته به مواد به لحاظ مؤلفه های تکانشگری به ویژه تصمیم گیری پرخطر مشابه هستند و این می تواند زمینه تداوم مصرف دارو و یا ادامه بازی های آنلاین با وجود پیامدهای آزارنده در هر دو گروه باشد.
تأثیر نسبت های مختلف تمرین (مشاهده عمل، تصویرسازی حرکتی و تمرین ترکیبی) بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر: چالشی بر فرضیه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای پیشرفت بیشتر در تمرینات و یادگیری، آموزش های شناختی تصویرسازی و مشاهده عمل را مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نسبت های مختلف تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر همراه با بار شناختی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، اکتساب و یادداری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 98 دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنه سنی 12-8 سال به صورت تصادفی به 10 گروه (تمرین بدنی، تصویر سازی حرکتی، مشاهده عمل، تصویر سازی حرکتی- تمرین بدنی و مشاهده عمل - تمرین بدنی) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های جمعیت شناختی، تصویرسازی حرکتی ((MIQ-R و وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ-2) تکلیف استروپ و تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب 1920 کوشش و 48 ساعت بعد در جلسه یادداری یک بلوک 80 کوششی را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس 2 (مراحل ارزیابی: اکتساب، یادداری) × 5 (گروه های آزمایشی) با تکرار روی عامل مراحل ارزیابی از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی نوع تمرین و نوع بار شناختی معنادار است (05/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد شرکت کننده های گروه مشاهده عمل و تصویر سازی با بار شناختی پایین بهترین عملکرد و شرکت کننده های گروه تمرین با بار شناختی پایین ضعیف ترین عملکرد را نسبت به سایر گروه ها داشتند. انجام تمرینات به صورت ترکیبی مشاهده ای و تصویر سازی باعث عملکرد بهتر در یادگیری و تحکیم حافظه حرکتی شود.
تأثیر القای تجارب هیجانی بر شاخص های فیزیولوژیک و کارکردهای شناختی نوجوانان بر اساس سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر پاسخ های فیزیولوژیک و کارکردهای شناختی نوجوانان بر اساس مؤلفه سرسختی روان شناختی است. بدین منظور ابتدا 400 نفر از دانش آموزان دو مدرسه منطقه 2 شهر تهران در مقطع متوسطه دوره دوم پرسشنامه سرسختی اهواز (AHI) را تکمیل کردندکه از میان آن ها بر اساس نمرات انتهایی توزیع (10 درصد)، دو گروه 20 نفری شامل گروهی سخت رو و گروهی با سخت رویی پایین انتخاب شدند. به منظور القای تجارب هیجانی مثبت و منفی از قطعه فیلم هایی به مدت 5 دقیقه استفاده شد. قطعه فیلم ها برای شرکت کنندگان هر گروه به صورت انفرادی نمایش داده شد. پاسخ های فیزیولوژیک شرکت کنندگان (فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب) به وسیله دستگاه فشارسنج دیجیتالی سنجیده شد و عملکرد شناختی شرکت کنندگان انسانی در دو حیطه توجه و حافظه به عنوان کارکردهای شناختی با استفاده از بخش فراخنای اعداد وکسلر-3 -نسخه تجدیدنظر شده بزرگ سالان - قبل و بعد از تماشای فیلم ها، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معنادار بین سه بار اندازه گیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (به صورت ترکیبی) برای ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و یا فشارخون دیاستولیک در سطح 01/0>P وجود داشت. همچنین وجود تفاوت معنادار بین سه بار اندازه گیری خط پایه، القای هیجان مثبت و القای هیجان منفی (به صورت ترکیبی) برای کارکردهای شناختی در سطح 01/0>P تائید گردید. درمجموع یافته های پژوهش بیانگر این مطالب هستند که افراد با سرسختی بالا به دلیل داشتن ویژگی سخت رویی و خودکنترلی بالا، قدرت جلوگیری از نشان دادن واکنش های هیجانی و تکانشی به شرایط یا رویدادهای بالقوه فشارزا رادارند و به طور مؤثری می توانند شرایط مواجهه با استرس را تسهیل کرده و مانع بروز مشکلات روانی و جسمی گردند.