مقالات
حوزه های تخصصی:
در راستای تعیین نقش هیجانات مثبت و منفی، خوش بینی و بدبینی و سبک های پردازش اطلاعات در سازگاری روانشناختی، تعداد 400 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از مقیاس هیجانات مثبت و منفی (PANAS)، آزمون جهت گیری زندگی (LOT-R)، پرسشنامه ی شخصیتی کالیفرنیا (CPI) و سیاهه ی سبک های پردازش (PMPI)، متغیرهای مورد مطالعه اندازه گیری شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که خوش بینی، هیجانات مثبت، سبک عقلانی و سبک تجربی پردازش اطلاعات قادرند سازگاری روانشناختی را به طور معنی دار پیش بینی کنند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سازگاری روانشناختی دانشجویان به طور چشمگیر از عوامل هیجانی، اسنادی و شناختی آنها تأثیر پذیر بوده و این مؤلفه ها قادرند روند سازگاری روانشناختی آنها را تحت الشعاع خود قرار دهند.
مقایسه ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه درنوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش
حوزه های تخصصی:
کارکرد اجرایی مجموعه ای از فرایندها است که مسئولیت هدایت شناختی، عاطفی، رفتاری وعملکردی انسان را در زمان فعالیت وحل مسأله برعهده دارند. هدف این پژوهش مقایسه ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه در نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است، بر این اساس50 نوجوان دارای اختلال سوءمصرف حشیش ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز با دامنه ی سنی 15 الی 18سال انتخاب شده و با 50 نفر از نوجوانان عادی مقطع دبیرستان از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به عنوان گروه شاهد، که از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شاختی با یکدیگر همتا شده بودند، به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب شده و بایکدیگر مقایسه شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون بندرگشتالت،TOVA (به عنوان یک آزمون عملکرد مستمر) وآزمون شکل گیری مفهوم ویگوتسکی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی، عملکرد ضعیف تری در بازداری رفتار و بازسازی مجدد اندیشه داشتند، و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. به طور کلی با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر عملکرد ضعیف تر نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی در کارکردهای اجرایی (بازداری رفتار و بازسازی مجدداندیشه)، به نظر می رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در رفتار اجتماعی نامناسب، مشکلات درتصمیم گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری ها و تغییر، حواس پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می شود.
تأثیر برنامه ی آموزش ژیمناستیک بر چرخش ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزش ژیمناستیک به عنوان یک فعالیت حرکتی بر چرخش ذهنی به عنوان یک فاکتور شناختی است. تحقیق حاضر با در نظر گرفتن گروه آزمایش با تمرین آموزش ژیمناستیک، از بین دانشجویان رشته ی تربیت بدنی، و گروه کنترل بدون تمرین و آموزش، از بین دانشجویان دیگر رشته های علوم انسانی، هر گروه 40 نفر (20نفر پسر و 20 نفر دختر) انجام شد. ابتدا از هر دو گروه آزمون چرخش ذهنی پترز و همکاران (1995) گرفته شد و پس از آن گروه آزمایش، 9 هفته به برنامه ی آموزش حرکات پایه و ابتدایی ژیمناستیک پرداختند. پس از اتمام جلسات آموزش، مجدداً پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. برای بررسی تفاوت در نمرات پیش و پس آزمون در دو گروه، از تحلیل کواریانس یکراهه (ANCOVA) و برای بررسی تفاوت چرخش ذهنی بین دوگروه و دختران و پسران در نمرات پیش آزمون، از آزمون t استفاده شد. یافته ها، تفاوت معنادار در نمرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون و تنها برای گروه آزمایش را نشان داد. تفاوت بین نمرات دانشجویان رشته ی تربیت بدنی و دانشجویان دیگر رشته های علوم انسانی، به نفع دانشجویان تربیت بدنی معنادار بود. همچنین بین نمرات پسران و دختران در چرخش ذهنی، تفاوت معناداری به نفع پسران مشاهده شد. مطالعه ی حاضر حاکی از تأثیر برنامه ی آموزش ژیمناستیک بر توانایی چرخش ذهنی بود، که تأثیرات برنامه ی مداخله ی حرکتی بر توانایی های فضایی و شناختی را نشان می دهد.
بررسی تأثیر آموزش توجه بارکلی و میدان دید مفید بر جستجوی بینایی کودکان و بزرگسالان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی بزرگسالان و کودکان بود. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری تصادفی هدفمند، 60 آزمودنی با توجه به معیارهای پژوهش (30 آزمودنی بزرگسال و 30 آزمودنی کودک بهنجار) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون توجه متمرکز، ارزیابی مختصر وضعیت روانی و پرسشنامه ی محقق ساخته (جهت کنترل متغیرها) بود. ابتدا پیش آزمون (توجه متمرکز) برای آزمودنی ها اجرا شد؛ سپس آزمودنی های گروه بزرگسال به مدت سه هفته، 5 جلسه ی 35 دقیقه ای، آموزش دریافت کردند و گروه کودک نیز 10 جلسه ی 45 دقیقه ای، به مدت 5 هفته آموزش دریافت نمودند و در پایان پس آزمون برای آزمودنی های هر دو گروه اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر معنا دار آموزش توجه بر میزان پاسخ صحیح و زمان واکنش جستجوی بینایی بود. با توجه به تأثیر آموزش توجه بر جستجوی بینایی، اهمیت این آموزش ها بر شکل دهی پردازش و فرایندهای شناختی صحیح، توجه به محرک های مورد نظر و پاسخ گویی سریع و با دقت، بیش از پیش روشن می شود.
اثر آموزش گروهی تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فرانگرانی های نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فراشناخت ها در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. از بین 200 شرکت کننده، 34 شرکت کننده با توجه به نمره ای که در پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی، افسردگی بک و مصاحبه ی ساختار یافته بر اساس DSM-IV-TR کسب کردند، غربال شده و در نهایت 16 شرکت کننده با نمره ی بالا در مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت و پس از ارائه ی مطلبی در مقابل دو بزرگسال (غربال دوم)، انتخاب شدند. شرکت کننده ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تکنیک آموزش توجه دریافت کرد. بعد از جلسه ی چهارم، جلسه ی هشتم و 1 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت، مقیاس سندرم شناختی- توجهی و پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی پاسخ دادند. طبق نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، گروه آزمایش کاهش معناداری در توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی مثبت و منفی، نظارت شناختی، سندرم شناختی- توجهی و اضطراب اجتماعی نشان دادند. بر اساس نتایج این مطالعه، اضطراب می تواند از طریق دستکاری توجه بدون به کارگیری تکنیک های شناختی- رفتاری به طور دیرپایی اصلاح شود؛ با این حال تصمیم گیری قطعی مطالعات بیشتری را می طلبد.
تأثیر تصویرسازی ذهنی بر پیشرفت عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ورزشی ایروبیک
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی بر بهبود عملکرد حرکتی ورزشکاران رشته ی ایروبیک صورت گرفته است. در این مطالعه که از نوع مطالعات آزمایشی است؛ 40 دختر ورزشکار رشته ی ایروبیک با میانگین سنی 3/22 سال به طور داوطلبانه در طرح آزمایشی شرکت نمودند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و گواه گمارده شدند. طرح آزمایشی این پژوهش شامل 13 جلسه برنامه ی تصویرسازی ذهنی بود (3 روز در هفته و به مدت یک ماه)، که در پایان هر جلسه، تمرین فیزیکی تنها در مورد گروه تجربی اعمال شد. هر دو گروه تجربی و گواه در چهار نوبت پیش آزمون، میان آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه پس از اتمام مداخله) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی آزمودنی ها از چک لیست عملکرد حرکتی که توسط مربی (محقق) و داور رشته ی ایروبیک در یک مقیاس ده درجه ای تنظیم شده بود، استفاده گردید؛ و به منظور تحلیل داده ها و خنثی نمودن اثر پیش آزمون از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.مطابق با یافته های به دست آمده، تغییرات نمرات عملکرد حرکتی در ارزیابی های میان آزمون، پس آزمون و پیگیری، تغییرات معناداری نشان داد؛ در نتیجه می توان چنین استنباط نمود که تصویرسازی ذهنی می تواند بر پیشرفت عملکرد حرکتی تأثیر گذار باشد.
مقایسه اثر بخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئینی در افغانستان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئین در افغانستان انجام شده است.
بدین منظور در قالب یک طرح شبه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی تعداد 30 نفر از سوء مصرف کنندگان هروئینی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد طبیبان جهانی کابل به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی یک (CBT) و آزمایشی دو (BAT) جایگزین شدند. هر دو گروه در ابتدا با استفاده از آزمون حافظه فعال (WMI) از زیر مقیاس های حافظه وکسلر (ویرایش سوم) و نرم افزار استروپ، حافظه کاری و زمان واکنش آنان ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایشی یک درمان شناختی رفتاری و گروه دو درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه درمان گروهی را دریافت نمودند. در پایان مجدداً بواسطه آزمون های فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دهنده تفاوت معناداری در عملکرد حافظه کاری و زمان واکنش ساده هر دو گروه می باشد. این یافته ها نشان می دهند که درمانگری رفتاری- شناختی بر بهبود حافظه کاری و درمانگری فعال سازی رفتاری بر کاهش زمان واکنش افراد وابسته به هروئین اثر بخش تر می باشد. بنابر این هر دو روش درمانگری در اصلاح عملکرد شناختی برای افراد وابسته به هروئین قابل کاربرد است.