۱.
تفسیر صافی اثر ارزشمند ملا محسن فیض کاشانی، از تفاسیر مهم و مشهور روایی شیعه است که با استفاده از احادیث و روایات معصومین(ع)، در قرن یازدهم هجری نگارش یافته است. در این نوشتار، درباره روش تفسیری فیض کاشانی در تفسیر صافی و چگونگی استفاده وی از روایات معصومین(ع) در شرح و تبیین آیات قرآن کریم، سخن به میان آمده و این مطلب به اثبات رسیده است که با وجود روایی بودن این تفسیر، روش تفسیری فیض در این تفسیر، روشی آمیخته با روایت و درایت است. نکته تأکیدی این پژوهش، استفاده فیض به عنوان دانشمندی نوگرا در مکتب اخباری گری، از روش تفسیری روایی اجتهادی است. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت کتابخانه ای بوده و در آن، مراحل سه گانه توصیف، تحقیق و تبیین طی شده است.
۲.
حکمت و عرفان در هر کشوری از کشورهای اسلامی، بخشی از شیرازه زندگی و فرهنگ و آیین آن جامعه را تشکیل می دهد. قرن هفتم ﻫ.ق (سیزدهم میلادی)، عصر طلایی تصوّف و اوج اندیشه های عرفان اسلامی است، به طوری که عرفای این دوره چون ابن عربی، صدرالدین قونوی، جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، نجم کُبری و... تأثیر معنوی به سزایی در سرزمین های اسلامی گذاشته اند. خواجه افضل الدین محمد مرقی کاشانی نیز از عرفا و حکمای نیک اندیش این دوره به شمار می آید که تاکنون چون گوهرِ گرانبهای مدفون زیر خاک، از دیدگان بیشتر مردم این مرز و بوم به دور مانده و کمتر محقّقی به تبیین آثار و اندیشه های او پرداخته است. این پژوهش، نخست نگاهی گذرا به آثار و احوال بابا افضل دارد، سپس به بیان و روشنگری اندیشه های حکمی و عرفانی و اخلاقی او در رباعیاتش می پردازد که به همان شیوه ساده متون منثورش و با لحن گفتار شاعران پیشین، موعظه و حِکَم و حقایق عرفانی را به مذاق جان طالبان حقّ و حقیقت می چشاند و خواننده را به ناپایداری جهان می آگاهد و از دلبستگی بدان پرهیز می دهد. ناگفته نماند که اساس کار این پژوهش، رباعیاتی است که فقط به نام افضل الدین کاشانی ضبط شده است.
۳.
این مقاله کوششی است در جهت معرفی آثار ابوالحسن نورالوری، یکی از خوشنویسان ناشناخته دوره صفوی و همچنین معرفی پسرش نورالوری. در بخش اول، ابتدا به خاندان نورالوری و اشارات به ابوالحسن و آثارش در کتاب های خاندانش می پردازیم و سپس سه اثر خوشنویسی بازمانده از وی را که در سال های 1032، 1042 و 1077هجری کتابت کرده است، معرفی می کنیم. اثر اول سنگ قبری است در آران و بیدگل؛ اثر دوم کتابت درب نفیسی است در نوش آباد و اثر سوم کتابی است به نام جامع القصص که توسط وی، تدوین و نگارش شده است. در بخش دوم نیز، مقاله به معرفی درب مسجد حاج عبدالصمد بیدگل که در سال 1114 توسط نورالوری پسر ابوالحسن کتابت شده، پرداخته است و ضمن رفع ابهامات در نسبت این درب با آثار قبلی چند تن از دیگر خوشنویسان این خاندان را به اجمال معرفی می کنیم.
۴.
میرزا محمد حسین غفاری کاشانی، متخلّص به مشرقی، از جمله شاعران عارف دوره بازگشت ادبی (قرن سیزدهم) است که در هیچ یک از آثار ادبی، حتی تذکره ها از او یاد نشده است. همین مسئله، نگارندگان را بر آن داشت تا ضمن معرفی اجمالی شاعر، مشخصات و ویژگی های سبک شناختی شعر او را نیز بیان کنند. با کمی تأمل در شعر غفاری می توان پی برد که او نیز چون دیگر شاعران معاصرش، دنباله رو شاعران سبک خراسانی و عراقی است، اما در این میان، توجه او بیشتر به سبک عراقی معطوف شده است، چنان که در میان شاعران سبک عراقی نیز بیشتر به حافظ نظر دارد و به وام گیری از مضامین شعری حافظ در دیوانش می پردازد. غفاری، شعر را به عنوان ابزاری برای بیان اعتقادات، و نه برای بیان احساسات به کار می گیرد. او برخلاف شاعران دوره خود، به دنبال فضل فروشی و خودنمایی با الفاظ پرآب و تاب و متکلّف نیست، بلکه قالب شعری را برای انعکاس تفکرات عرفانی اش برمی گزیند. زبان او ساده، روان و تشبیهاتش بیشتر حسی است. کاربرد شکل کهن واژه ها، کاربرد فراوان ترکیبات عربی و عطفی، اقتباس از آیات و احادیث روایی و استفاده از آرایه های ادبی به ویژه جناس، از ویژگی های چشمگیر سبک اوست.
۵.
صباحی بیدگلی از پیش آهنگان و شاعران پرآوازه سبک دوره بازگشت ادبی است و در میان شاعران این سبک، رتبتی ممتاز دارد. او در سرودن انواع شعر (غزل، قصیده، ترکیب بند، مثنوی و...) طبع خود را آزموده و در هر صنفِ سخن، به خوبی از عهده ادای آن برآمده است. صباحی در غزلیاتِ شیرین و لطیف خود، به سخن سعدی و حافظ توجه دارد و در قصیده، کار قصیده سرایان بزرگ قرن پنجم و ششم سرمشق اوست. او توانسته است با به کارگیری انواع آرایه ها و فنون و شگرد های ادبی و هنری، سخن خویش را زیباتر، دلکش تر وجاندارتر سازد و در مواردی، تحسین مخاطبان و شاعران هم عصر خویش و پژوهشگران شعر پس از خود را برانگیزد. نگارندگان در این پژوهش سعی کرده اند با استخراج، تبیین و تحلیل پاره ای از زیبایی های ادبی و هنری اشعار او، ضمن نشان دادن توانایی و تسلط شاعر و آگاهی او از انواع آرایه های ادبی، ارزش ادبی و معنوی اشعار او را به فراخور مقاله نشان دهند. در میان آرایه های بیانی، انواع تشبیه و در بدیع لفظی، انواع جناس و همچنین در بدیع معنوی، انواع تلمیحات بیشترین کاربرد را دارند. ساخت ترکیبات بدیع و زیبا و استفاده هنری از آن، از ویژگی های دیگر شعر اوست که در این مقاله، در حد ممکن بدان پرداخته شده است. به طور کلی، می توان گفت آرایه های به کاررفته در شعر صباحی، بیشتر همان آرایه های متداول و شناخته شده سبک خراسانی است؛ حتی پاره ای از آرایه هایی که در سبک عراقی یا هندی همچون پارادوکس، تمثیل، حس آمیزی، ایجاز، لف و نشر های گوناگون رواج دارد، چندان در شعر صباحی جلوه ای ندارد.
۶.
در دوران اسلامی، در هنر سفالگری کاشان، تحولات و تغییرات فراوانی صورت گرفته است. این تغییر و تحول گاه در ارتباط با هنرهای دیگر همچون ادبیات، نقاشی، خوشنویسی و گاه نیز با توجه به قابلیت ها و امکانات تزئینی خود سفال مانند انواع فرم، نقش و تکنیک سفالینه بوده است. در این پژوهش، با در نظر گرفتن اهمیت و نقش مهمی که شعر بر تحولات هنر سفالگری، از جمله ایجاد فضایی شاعرانه، بیان مضامین عاشقانه، حماسی، عارفانه و... داشته است، به روش کتابخانه ای و همچنین میدانی، به بررسی تعامل و پیوند شعر با تکنیک سفالینه های دوره اسلامی کاشان پرداخته شده است.
۷.
ابوالرضا راوندی از عالمان و ادیبان و مصنّفان برجسته شیعی در سده ششم هجری است. از وی دیوان شعری بر جای مانده است که از یادگارهای ادبیات عربی در دوره سلجوقی است. در این دیوان، تصویری از اوضاع اجتماعی و فرهنگی کاشان نمایان است. از آن جمله است گزارش هجوم ملک سلجوق به منطقه کاشان و همچنین، معرفی بزرگان شهر و خدمات عام المنفعه آنان. یکی از گزینه های مورد بررسی در دیوان راوندی، مبحث اغراض شعری و بلاغی است. در بحث اغراض شعری، مدح، تهنیت، مرثیه، اعتذار، شکایت، نصیحت، مناجات، حکمت و چیستان، گرایش غالب دارد. در بلاغت شعری نیز این دیوان اهمیت قابل ملاحظه ای دارد که مهم ترین موارد آن عبارت اند از: تقسیم، اقتباس، تلمیح، مقابله، تجرید، عکس، مبالغه، طباق، مراعات نظیر، انواع جناس، تضمین، کنایه، استعاره و مجاز. با بررسی این آرایه ها درمی یابیم گرچه وی واجد سبک و ابداع چندانی در شعر عربی نیست، اما طبع نازک، مهارت در عرب سرایی و همچنین، بیان عقاید شیعی و توجه به اوضاع اجتماعی مردم کاشان در دوران سلجوقی، اثری بدیع از دیوان وی ساخته است.