کاشان شناسی

کاشان شناسی

کاشان شناسی دوره 16 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 30) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بازشناسی تکنیک فرم دهی در کتیبه های کاشی زرین فام در کاشان قرون ۷ و ۸ هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال کاشان دوره میانی اسلامی کاشی زرین فام کتیبه نقش برجسته بدنه خمیرسنگی سفال قالب زده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۶۹
در میان پژوهش های زرین فام، تعداد بسیاری به روش ساخت لعاب، خاستگاه های تولید، مفاهیم نقوش، فرم شناسی پرداخته و کمتر به جنبه تولید جسم این کاشی ها اهتمام شده است. بدنه سنگی تحولی شگرف در سفالگری تمدن اسلامی به حساب می آید. این نوع با استناد بر یافته های باستان شناسی در قرن پنجم در ایران ساخته شده و قابلیت های فراوانی را در اختیار هنرمندان سفالگر قرار داده است تا جایی که قطعات بزرگ و قطور محراب ها و ظروف ظریف را با آن ساخته اند. تنوع ساخت فرم با چرخ کاری و قالب گیری، گستردگی کاشی های ستاره ای، کوکبی و صلیبی و نیز کتیبه های برجسته، مصداق این ادعاست. استفاده نکردن از آن و نبود اطلاعات عملی کافی برای بازشناسی قابلیت های عملی این ماده، تصوراتی نادرستی را در پی داشته است. شاید مقایسه گل رس با این آمیزه، این اشتباهات را به وجود آورده؛ در گل های رسی به علت چسبندگی و آب میان مولکولی و ریز بودن دانه ها فرم پذیری بسیار بالاست و روش هایی متفاوت برای ایجاد نقوش و ایجاد حجم اختیار می شود. می توان گفت جز ایجاد ترک خوردگی که در فرایند خشک شدن به وجود می آید، محدودیت دیگری برای سازندگان آثار به وجود نمی آید و نیز کشف تعدادی قالب هم برای ساخت ظروف و هم برای ایجاد نقوش و مخصوصاً طراز تکرارشونده فوقانی در کاشی های دارای کتیبه برجسته که قطعاً به صورت قالبی انجام پذیرفته، این پنداشت را به همراه داشته که کتیبه کاشی های دوران میانه، قالبی بوده است. هدف از این مقاله بازشناسی شیوه اجرای کتیبه نویسی و بررسی فنی و تحلیل ایرادات نظریه قالبی تزیینات کاشی های کتیبه دار زرین فام سده های 7 و 8 هجری است. لذا سعی شده است با طرح تلفیق دو روش قالبی و ایجاد نقش به روش مستقیم با نمایش قطعات کاشی ساخته شده در کارگاه به شکل عملی فرضیه جایگزین مورد آزمون قرار گیرد. بدین ترتیب این پژوهش به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست: شیوه اجرایی کتیبه نویسی در محراب های زرین فام سده های 7 و 8 هجری در عرایس الجواهر چگونه بیان شده و قابل تبیین است؟ و با توجه به مراحل آزمایشگاهی چگونه قابل اجراست؟ درحالی که طبق نظریه کنونی، هریک از کاشی های کتیبه دار نیازمند یک قالب جداگانه است و در صورت قالبی نبودن، اشکال تکرارشونده چگونه اجرا می گردیده است. نتیجه این تحقیق را می توان این گونه بیان داشت که کاشی های با کتیبه برجسته به صورت مستقیم و در بسیاری موارد به صورت بداهه با استفاده از مهارت هنرمند و نوع مخصوصی از خمیرسنگ بر روی کاشی که در قالب شکل گرفته و قسمت های تکرارشونده را بر خود داشته و بستری خالی جهت ایجاد حروف و تزیینات داشته، ایجاد می گردیده است. روش تحقیق در بخش نظری به صورت توصیفی تحلیلی و در بخش آزمایشگاهی و کارگاهی به صورت تجربی و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی است.
۲.

بررسی ابریشم بافته های کاشان در مؤسسه هنر شیکاگو و موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارچه های ابریشمی و زربافت قالی مؤسسه هنر شیکاگو موزه متروپولیتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۰
ابریشم بافته های کاشان بخشی از هویت کهن دست بافته های نفیس ایران است. اوج رونق این محصولات به دوره صفوی و تحت حمایت دربار و توسعه کارگاه های پارچه بافی و فرش بافی بازمی گردد. کاشان با تمدن کهن سیلک، حضور هنرمندان نساج، و موقعیت جغرافیایی آن، به عنوان گذرگاه تبادلات تجاری نقش مهمی در تهیه منسوجات ایران دارد. توانایی بافندگان کاشان در پارچه بافی و تولید قالی های ظریف ابریشمی در دوره های متعدد، سبب گردید که بافته های بومی این منطقه به عنوان بخشی از میراث ملموس فرهنگ و هنر این دیار شناخته شوند. در بررسی پارچه های ابریشمی مؤسسه هنر شیکاگو و گنجینه عظیم بافته های ایران در موزه متروپولیتن، دست بافته های ابریشمی کاشان به وفور یافت می شود. این مسئله که محصولات جایگزین ارزان قیمت و گران قیمت بودن تأمین مواد اولیه برای بافت منسوجات ابریشمی سبب رکود فرهنگ سنتی ابریشم بافی شد، شناسایی روش های بافت و نمونه پارچه های تولیدشده، بستری برای بازخوانی اهمیت دانش بومی بافته ها خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی ویژگی های پارچه های ابریشمی کاشان در مؤسسه هنر شیکاگو و قالی و پارچه های ابریشمی موزه متروپولیتننجام شده است. داده های پ ژوهش به روش کتابخانه ای و دیجیتالی جمع آوری گردید و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر 24 نمونه منسوج ابریشمی کاشان است. نتایج نشان می دهد در بافت پارچه های مؤسسه هنر شیکاگو، ترکیب ابریشم با زر و سیم کاربرد دارد و نقوش واگیره های متأثر از عناصر طبیعی است. منسوجات ابریشمی موزه متروپولیتن شامل قالی و پارچه است. مساحت قالی ها تا 6 متر مربع و با نقوش گرفت وگیر و لچک و ترنج متعلق به دوره صفوی بوده اند. نگاره های پارچه ها به اشکال انسانی، حیوانی و گیاهی و با نخ های ابریشمی رنگین بافته شده اند. تنوع نقوش و روش های بافت پارچه قابل ملاحظه است و می تواند الگویی در تداوم حیات دست بافته های ابریشمی کاشان باشد. 
۳.

پیشنهاد مدلی برای انتخاب رنگ فضای خواب در معماری مسکونی معاصر، مبتنی بر مبانی حکمت طبیعیات (مصداق: خانه های تاریخی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت طبیعیات فضای خواب مزاج رنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۷
 انتخاب رنگ به عنوان یک عنصر کالبدی مهم در فضای اجرایی معماری مسکونی امروز ایران از مدل های پژوهش شده علمی پیروی نمی کند. در این راستا سلایق دست اندرکاران ساختمان سازی مانند کارفرمایان، سرمایه گذاران، سازندگان، سوداگران، معماران و عرف و هنجارهای جامعه بیشترین نقش را ایفا می کنند. موضوع رنگ در معماری از منظرهای مختلف قابل پژوهش است که در این نوشتار از منظر توجه به مبانی نظری حکمت طبیعیات مورد توجه قرار گرفته است. حکمت طبیعیات یکی از سه شاخه اصلی حکمت است که به امور طبیعیه یا پدیده هایی که شامل ماده و زمان می شوند می پردازد. مبانی و احکام حکمت طبیعیات در طب سنتی ایران، به ویژه در آثار به جامانده از ابن سینا، به موضوعاتی مانند ویژگی های محیط و کالبد آن می پردازد و از این منظر می تواند به عنوان مبانی نظری کاربردی در ویژگی های عناصر کالبدی محیط مانند رنگ مورد استفاده و استناد قرار گیرد. ارتباط معماری و حکمت طبیعیات در حدود یک دهه اخیر مورد توجه پژوهشگران معماری و شهرسازی قرار گرفته است. هدف این نوشتار پیشنهاد مدلی کاربردی برای انتخاب رنگ در فضاهای خانه امروز ایران است؛ چراکه از منظر طب سنتی در حکمت طبیعیات تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است. پرسش اصلی این است که براساس مبانی نظری حکمت طبیعیات رنگ فضاهای مسکونی مبتنی بر چه شاخصه هایی انتخاب می شده است؟ روش پژوهش کیفی و در حوزه مبانی، مبتنی برتحلیل محتوای متون مرتبط با حکمت طبیعیات در طب سنتی و استخراج شاخصه های انتخاب رنگ در فضاهای معماری مسکونی به صورت عام و در فضای خواب به صورت خاص پرداخته و جهت رسایی مبانی نظری، این شاخصه ها را در تعدادی از خانه های تاریخی شهر کاشان به عنوان مصداق جست وجو می نماید. یافته ها نشان می دهد که رنگ به عنوان یک عنصر مهم کالبدی دارای مزاج بوده و می تواند با ایجاد تعادل نسبی بین مزاج مکان طبیعی یا طبیعت و مزاج فعالیتی که در عملکردهای فضایی مانند فضای خوابیدن رخ می دهد، موجب تعادل مزاج مکان مصنوع یا معماری شود و با این شاخصه می توان رنگ فضا های خانه را انتخاب نمود. یافته های نظری پژوهش در چند مصداق از خانه های تاریخی شهر کاشان نیز مشاهده شد.
۴.

مبانی حدیث پژوهیِ فیض کاشی در کتاب شافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیض کاشانی کتاب وافی کتاب شافی مبانی فقه الحدیثی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۲
 فیض کاشانی از دانشمندان شیعه در دوران حکومت صفوی است که در کنار کار پژوهش و نگارش، کار ارزشمند دیگری نیز در دستور کار خویش نهاده بود که همانا «تلخیص» و فشرده نویسی کتاب هایش است. وی الوافی را در «جمع کتب اربعه» نگاشته که پس از کمابیش چهارده سال از زمان نگارشش، دست به تلخیص آن یازید و نامش را شافی نهاد. وی در الوافی، مبانی و روش های حدیث پژوهی اش را آشکار نمود و در تلخیص کتابش، بدان مبانی و روش ها کمابیش پایبند بود؛ هرچند خود اشاره ای دارد بر این پایه که در برخی موارد، دگرگونی هایی در «ترتیب ابواب و تسمیه آنان» رخ داده است. جستار پیشِ رو، پژوهشی است در دستیابی به مبانی حدیث پژوهی فیض بر پایه کتاب الشافی؛ مبانی فقه الحدیثی فیض را در شافی که بر پایه مبانی معرفتی و غیرمعرفتی نهاده شده است، در این موارد می توان پیگیری نمود: به کارگیری آیات و روایات در شرح روایات، بهره گیری از مبانی و دلالت های عقلی در شرح روایات، بازخوانی حدیث براساس چندمعنایی بودن آن، حل تعارض میان روایات با استفاده از جمع عرفی همانند حمل مطلق بر مقید، خاص بر عام و...، بهره گیری از دانش های ادبی در شرح روایت، تأویل گرایی، و رویکرد به فرهنگ عربی در فهم حدیث. این مبانی کمابیش همانند مبانی وی در وافی است؛ البته با بیشترین دگرگونی در «تبویب و تسمیه ابواب». این جستار براساس منابع کتابخانه ای گرد آمده است و از پیش هم نهادن داده های گوناگونی که راه پژوهش به دست آمد و نیز با تحلیل و راستی آزمایی، کوشش شد تا جایی که برای نگارنده شدنی است به این مبانی و روش ها دست یابیم.
۵.

مترجمان و شارحان کاشانی نهج البلاغه (سده های ششم تا دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نهج البلاغه شارحان و مترجمان کاشانی سید فضل الله راوندی قطب راوندی ملا فتح الله کاشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۴
 سنت شرح نویسی بر متون دینی از قدیم الایام رایج بوده و در این میانه، شرح نویسی بر نهج البلاغه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به رغم آنکه محققان، قرن ششم را دوران رکود علمی شیعی برشمرده اند، شکوفایی دوران کتابت و شرح نویسی نهج البلاغه با اهداف حفظ و صیانت از میراث شیعی، توضیح واژگان دشواریاب، شرح مبانی کلامی، فلسفی ، تبیین حوادث تاریخی ، ذکر نکات ادبی و بلاغی، گسترش فرهنگ معنوی، نقد آراء شارحان پیشین و همچنین نقد و بررسی اسنادی احادیث، در همین قرن اتفاق افتاده و کاشان در سابقه تاریخی خود و در قرن های ششم تا دهم، به دلیل داشتن عالمانی چون سید ابوالرضا ضیاءالدین، فضل الله حسینی راوندی، قطب الدین راوندی و مُلا فَتح الله کاشانی، حوزه مهمی در بسط و ترویج معارف نهج البلاغه بوده است. شرح نهج البلاغه ابوالرضا راوندی در قرن ششم به عنوان اولین شرح نهج البلاغه شهرت یافته و منهاج البراعه از سعید بن هبهالله راوندی کاشانی معروف به قطب راوندی در همان قرن و همچنین تنبیه الغافلین و تذکره العارفین مُلا فَتح الله کاشانی در قرن دهم، پایه و مستند دیگر شروح نهج البلاغه در سایر قرون بوده است. این مقاله با رویکردی توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای و با استفاده از منابع و نسخ قدیمی و خطی موجود، به بررسی آثار و شرح حال مترجمان و شارحان نهج البلاغه در فاصله سده های ششم تا دهم هجری با تأکید بر شارحان کاشانی پرداخته است. اینکه اولین شرح نهج البلاغه [با توجه به شرح های مختصر لابه لای سطور] متعلق به ابوالرضا فضل الله کاشانی است، و اینکه شروح قطب راوندی و ملا فتح الله کاشانی نقش مؤثری در بسط و ترویج آموزه های حکمی، ادبی و بلاغی قرن های ششم تا دهم داشته اند، ازجمله نتایج و دستاوردهای این مقاله است.
۶.

سنجش و تحلیل رقابت پذیری ادراک شده از مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رقابت پذیری ادراک شده مقاصد گردشگری شهر کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۵
امروزه رقابت در گردشگری به یکی از مسائل مهم تبدیل شده است. ازسوی دیگر، رقابت مقصد تا حد زیادی تحت تأثیر کیفیت تجربه گردشگر است. با در نظر داشتن این نکته، هدف این مقاله شناسایی مهم ترین اولویت های رقابت پذیری ادراک شده از دیدگاه گردشگران خارجی در شهر کاشان است. در این راستا، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت رقابت پذیری ادراک شده از مقاصد گردشگری با جمع آوری داده ها مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش گردشگران خارجی هستند که از 21 بهمن 1401 تا 30 اردیبهشت 1402 به کاشان سفر کرده اند تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های استنباطی (خی دو، تی تک نمون های، تحلیل مسیر) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 77/2 می توان عنوان کرد که وضعیت رقابت پذیری ادراک شده در سطح رضایت بخشی نیست. در این میان، میانگین سطح جذابیت های مقصد با میانگین 74/2، بعد عوامل زیرساختی با میانگین 69/2، عوامل تأثیرگذار ذهنی 64/2 و عوامل پشتیبانی با میانگین برابر 04/3 محاسبه شد. این یافته ها بینشی را برای سیاست گذاران و دست اندرکاران گردشگری در توسعه راهبردهای مؤثر برای بهبود رقابت پذیری درک شده مقاصد گردشگری فراهم می کند. روش این مطالعه همچنین می تواند برای سایر مقاصد برای سنجش رقابت پذیری درک شده آن ها اعمال شود.
۷.

ارائه مدل پارادایمی چابکی نیروی انسانی در شرکت های صنعتی بر اساس نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: شرکت های صنعتی منطقه آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی منابع انسانی نظریه داده بنیاد شرکت های صنعتی شهرستان آران و بیدگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
 این تحقیق با هدف ارائه مدل پارادایمی چابکی نیروی انسانی در شرکت های صنعتی براساس نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: شرکت های صنعتی منطقه آران و بیدگل) انجام شد. روش این پژوهش کیفی با تمرکز بر رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری شامل تمام متخصصان دانشگاهی حوزه مدیریت و نیز معاونان و مدیران شرکت های صنعتی شهرک صنعتی آران و بیدگل بود که به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی، 30 نفر برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه متمرکز بوده که با استفاده از نرم افزار (MAXQDA) و به کارگیری رویه های کدگذاری، تجزیه و تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه، 443 کد باز را فراهم آورد که در قالب ارکان مدل پارادایمی چابکی نیروی انسانی در شرکت های متوسط و بزرگ قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که مفهوم مرکزی چابکی منابع انسانی متشکل از مؤلفه های دانش و یادگیری، هوشمندی و شایستگی، نوآوری و خلاقیت، سرعت، انطباق پذیری، پاسخ گویی، انعطاف پذیری، تاب آوری، دوراندیشی و آینده نگری و تغییرمداری بود. همچنین، چابکی منابع انسانی خود متأثر از شرایط علی (38 مفهوم در قالب 10 مقوله)، شرایط زمینه ای (34 مفهوم در قالب 10 مقوله) و عوامل مداخله گری (16 مفهوم در قالب 5 مقوله) بوده که در قالب راهبردهایی چون کنش گرایی مثبت، عملکرد منسجم و یکپارچه و فعالیت های گروهی و جمعی (10 مفهوم در قالب 3 مقوله کنش) نمود یافته و دارای پیامدهای درون سازمانی و برون سازمانی هستند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹