School Administration (مدیریت مدرسه)
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار 1398 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین مفهوم "مدیریتِ حکمت بنیانِ مدرسه " بود. چارچوب روش شناختی مورد استفاده، رویکرد کیفی از نوع نظریه مبنایی با نگاه سیستمی بود. برای جمع آوری داده از اطلاع رسان ها، مصاحبه های عمیق غیررسمی و تحلیل اسناد استفاده شد. همچنین برمبنای اشباع نظری، 15 تن از حکمای معاصر و فیلسوفان تعلیم و تربیت و علوم اجتماعی در سطح جهانی برای مشارکت در این پژوهش دعوت شدند. 5 سند نیز به عنوان اطلاع رسان مورد استناد قرار گرفت. تحلیل داده ها در ۳ مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. نظریه نهایی نیز حول مقوله محوری "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " صورت بندی شد. باور پذیری نظریه تولید شده از طریق راهبردهای بازبینی اعضاء، تحلیل موارد منفی و چند سویه سازی منابع مورد تعدیل قرار گرفت. فرایند تحلیل داده ها تا حد شکل گیری نظریه نیز جهت تامین معیار اعتمادپذیری پژوهش، تا حد ممکن توصیف شد. نتایج نشان داد، "مدیریت حکمت بنیان مدرسه " با اتکا به عوامل نگرشی، نظری و سازمانی قابل بازشناسی است. همچنین این سازه تحت تأثیر شرایط مداخله گر محیطی و سیاست های کلان و شرایط زمینه ای (قابلیت های عملی، قابلیت های فرهنگی، قابلیت های معنوی، قابلیت های نظری) قابل توسعه است. در واقع به کارگیری راهبرد رهبری حکیمانه، موجب توسعه حکمت در مدارس، بالندگی فرهنگی و تحقق اهداف نافع مدرسه خواهد شد.
بررسی رابطه یادگیری مادام العمر با اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت و رابطه یادگیری مادام العمر با اثربخشی مدرسه است. جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران که شامل1109 نفر هستند، از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 240 نفر انتخاب گردید. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسشنامه است . جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 21 سوالی یادگیری مادام العمر بر مبنای مدل گای و همکارانش (2014) و از پرسشنامه محقق ساخته 18 سوالی اثربخشی مدرسه بر مبنای مدل چن و لین (2011) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزاربود. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی( شاخص های مرکز و پراکندگی) و استنباطی( آزمون های تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره خطی) با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که : وضعیت یادگیری مادام العمر و اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5شهر تهران دارای تفاوت معنادار با وضعیت مطلوب در سطح آلفای 05/0 و بیانگر وضعیت نامطلوب است ؛ همچنین یادگیری مادام العمر و ابعاد آن دارای رابطه و اثر مثبت، مستقیم و معنادار با / بر اثربخشی مدرسه در معلمان مدارس هوشمند منطقه 5 شهر تهران در سطح آلفای 05/0 هستند .
جو سازمانی به عنوان واسطه بین رهبری خدمتگزار و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان سبک رهبری خدمتگزار و رفتار شهروند سازمانی با در نظر گرفتن متغیر میانجی جوسازمانی در دبیرستان های شهر سنندج در سال تحصیلی1396- 1395 بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی هست. جامعه آماری این پژوهش شامل 651 نفر از دبیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر سنندج بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طبقه ای (انتخاب تصادفی مدرسه و انتخاب تصادفی معلم در مدرسه) تعداد 238 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبک رهبری خدمتگزار، پرسشنامه جوسازمانی مدارس متوسطه دوم و پرسشنامه رفتار شهروند سازمانی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رگرسیون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین متغیر مستقل رهبری خدمتگزار و متغیر وابسته رفتار شهروند سازمانی دبیران و جوسازمانی وجود دارد. رهبری خدمتگزار پیش بین کننده معناداری برای رفتار شهروندی سازمانی است و عامل فروتنی از مجموع عوامل رهبری خدمتگزار بیشترین تأثیر را بر جوسازمانی دارند. همچنین رهبری خدمتگزار به صورت غیرمستقیم با میانجیگری جوسازمانی بر رفتار شهروند سازمانی اثرگذاری مثبت دارد.
تبیین معیارهای روان شناختی شایستگی مدیر مدرسه و تعیین روابط علّی، میان آنها مبتنی بر روش فازی در آموزش و پرورش استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شایستگی های روان شناختی مدیریتی برای مدیر مدرسه و تعیین روابط علّی بین آنها با ترکیب روش دلفی و دیمتل فازی می باشد. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیار های اولیه شایستگی روان شناختی استخراج و پیش مدل تدوین گردید. 25 نفر از اساتید و خبرگان در دانشگاههای سراسر کشور با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت و بر اساس نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح شده شامل معیار های فرعی نگرش، شخصیت و ادراک به همراه 26 زیر معیار تدوین شد. بر پایه پیش مدل اصلاح شده و با هدف غربالگری ثانویه، پرسشنامه ای با طیف لیکرت تهیه و پایائی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ(96/0) تایید گردید. نمونه ای با حجم 150 نفر از بین مدیران مدارس در آموزش وپرورش استان اصفهان بر اساس روش هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت. نتایج پرسشنامه با تکنیک دلفی و رویکرد فازی تحلیل و مدل نهائی شامل 10 زیر معیار تدوین گردید. در پایان با نظرخواهی از 8 نفر از خبرگان دانشگاه از طریق پرسشنامه دیمتل فازی روابط علّی بین زیر معیار های شایستگی روان شناختی تعیین گردید. نتایج نشان داد متغیر های مسئولیت پذیری، انتقاد پذیری، خودکنترلی، مهارت تصمیم گیری، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری، علّی و زیر معیار های، رضایت شغلی، تفکر خلاق، مثبت اندیشی و تفکر سیستمی متغیر معلول محسوب می گردند.
صلاحیت های معلمی متناسب با ویژگی های جهانی و اعتبارسنجی آن از دیدگاه مدیران و معلمان نمونه مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی صلاحیت های معلمی متناسب با ویژگی های جهانی و اعتبار سنجی آن از نظر متخصصان علوم تربیتی و معلمان نمونه است. روش انجام پژوهش آمیخته اکتشافی(کمی-کیفی) و جامعه آماری آن 167نفر از متخصصان علوم تربیتی و معلمان نمونه شهرتهران در سال تحصیلی 96-1395 و نمونه آماری 114 نفراست که 80 نفر آن معلمان نمونه و 34 نفر متخصصان علوم تربیتی میباشند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این تحقیق ابتدا به صورت کیفی به تدوین ابزار ( پرسشنامه محقق ساخته ) و تحلیل محتوا اقدام و روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط صاحب نظران تایید و پایایی آن پس از اجرای مقدماتی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرانباخ 98/0 محاسبه گردید و در مرحله دوم ( کمی) ابزار طراحی شده اجرا گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که صلاحیت های حرفه ای در پنج بعد شامل دانش حرفه ای ( دانش پداگوژی،برقراری ارتباط، تخصصی/ سازمانی و خودشناسی)، مهارت های حرفه ای(مهارت تدریس ، برقراری ارتباط موثر، کار تیمی ، فناورانه و ارزشیابی)، توانایی های حرفه ای (تفکر خلاق تفکر انتقادی،حل مسئله، توانایی ذهنی / تحلیلی، رهبری)، نگرش های حرفه ای ( یادگیری مادام العمر، نگرش معلمی،خود/دگرباوری مثبت، نگرش پیش کنشی،نگاه دمکراسی، دیدگاه دانش آموز محوری) و ویژگی های حرفه ای (اخلاقی، رفتاری، عاطفی، و ارتباطی) می باشد. بررسی آزمون خی دو نشان داد در تمامی این مؤلفه ها، مقادیر مشاهده شده و مورد انتظار با یکدیگر تفاوت معناداری دارد. نهایتاً، دانش برقراری ارتباط، دانش تخصصی و دانش خودشناسی بیشترین اهمیت را از نظر متخصصان علوم تربیتی و معلمان نمونه دارد.
شناسایی شایستگی مدیران مدارس جهت استفاده در کانون ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش آمیخته با استفاده از داده های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق تحقیق توصیفی- پیمایشی مورد ارزیابی قرار داده شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش کشور بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 12 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه ی آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش وپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه بدون ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از مصاحبه کیفی، از روش تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز و محوری استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی نیز از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد شایستگی های موردنیاز مدیران مدارس برای استفاده در کانون ارزیابی عبارت اند از: دانش و آگاهی (تخصص، تجربه، دانش بروز، دانش فناوری اطلاعات، آگاهی از قوانین اجرایی، دانش محیطی و شناخت اسناد بالادستی)، هوش و استعداد (هوش منطقی، هوش میان فردی، هوش فرهنگی، هوش هیجانی، خلاقیت، توانایی رهبری، توانایی مدیریتی، قدرت تصمیم گیری)، مسائل اعتقادی و اخلاقی (اخلاق حسنه، التزام به ارزش های جامعه، سعه صدر، مهربانی، مسئولیت پذیری).
طراحی مدل ساختاری- تفسیری (ISM) مؤلفه های مدارس اثربخش در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری- تفسیری مولفه های مدارس اثربخش در دوره اول متوسطه بود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید گروه علوم تربیتی، روسا و معاونین آموزش و پرورش، مدیران و معاونان آموزشی مدارس، دبیران و اولیاء دانش آموزان دوره اول متوسطه با مدرک علوم تربیتی در شمالغرب کشور می باشند، که نمونه ای به حجم 217 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های تحقیق ابتدا با استفاده از مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور در زمینه مدارس اثربخش، پرسشنامه محقق ساخته ای تهیه گردید، که بعد از تایید روایی صوری و محتوایی آن به روش های کمی و کیفی، پایایی پرسشنامه(970/0=α) بدست آمد. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که الگوی تحلیل عاملی 16 مولفه ای مدارس اثربخش بر اساس مولفه ها(فرهنگ، جو مدرسه، انتظارات سطح بالا از دانش آموزان، رهبری اثربخش، معلم اثربخش، انسجام، نهفتگی، تامین منابع، دستیابی به اهداف، فناوری اطلاعات و ارتباطات، راهبردهای یادگیری، عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی، مشارکت والدین، سازگاری یا قابلیت انطباق با محیط، نظارت و ارزیابی و ارائه بازخورد، تصمیم گیری) و زیر مولفه ها با تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم دارای برازندگی مناسب بوده، و مدل ساختاری-تفسیری مولفه های مدارس اثربخش با استفاده از رویکرد ISM در نُه سطح طراحی گردیدکه اولین سطح آن به عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی و آخرین سطح به تامین منابع اختصاص دارد.
ارائه الگوی تلفیقی جوامع یادگیرنده حرفه ای ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف آموزش کمک به پیروزی افراد است و نظام آموزشی که در تحقق این امر کارایی لازم را نداشته باشد، نیازمند بازبینی و اصلاح است. هدف این پژوهش، بهره گیری از اصول تفکّر ناب برای شناسایی و حذف موانعی است که تبدیل نظام آموزشی ایران به اجتماع یادگیرنده حرفه ای را به چالش می کشاند. در این پژوهش کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در قالب کاربردی سیستماتیک از روش پژوهشی داده بنیاد، داده های حاصل از 13 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان ، مشاهده 10 منطقه آموزشی استان تهران و تحلیل محتوای 45 سند مرتبط، با کدگزاری در نرم افزار MAXQDA 12 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. 1370 کد استخراج شده، در قالب 239 مفهوم، 19 مقوله و 6 مؤلفه دسته بندی شده اند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، آموزش بر اساس نیازهای فراگیران، معلّمان و سایر ذی نفعان عامل اصلی لزوم شکل گیری اجتماع یادگیرنده حرفه ای است که فرایندها و تعاملات شکل دهنده آن مثل همکاری، به اشتراک گذاشتن، ارزیابی و شناسایی، تحت تأثیر عوامل زمینه ای تسهیل گر (فرهنگ و رهبری) و عوامل بازدارنده (ضعف ها و اتلاف ها) قرار می گیرند. شدت و ضعف این دو دسته از عوامل، می تواند موجب بروز تغییراتی مثبت یا منفی در پیامدهای مورد انتظار این جوامع گردد.
آموزش چندفرهنگی؛ تأملی در تجربه ی ایده آل معلمان موفق در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ملاک های موفقیت معلمان برجسته در حوزه ی آموزش چندفرهنگی صورت گرفته است تا چگونگی موفقیت آن ها در آموزش چندفرهنگی را نشان دهد. به همین منظور، پژوهش کیفی و روش تجربه ی ایده آل روش مبنایی پژوهش بوده و از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته جهت جمع آوری داده ها و از تحلیل محتوای کیفی جهت تحلیل داده ها، استفاده شده است. جهت استفاده از روش تجربه ی ایده آل 4 مرحله ی طرح، جستجو، مشاهده و جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل، اجرا شد. تعداد معلمان موفق در آموزش چندفرهنگی در سال های 2014 - 2015 شامل 5 نفر بوده که از تمامی معلمان با روش مصاحبه ی نیمه سازمان یافته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. مصاحبه ها با اجازه ی معلمان ضبط و بر روی کاغذ پیاده شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد 14 نکته ی کلیدی در موفقیت معلمان در آموزش چندفرهنگی نقش مؤثری ایفا کرده است. نکاتی مانند نگرش مثبت معلمان نسبت به تنوع و نقاط اختلاف و شباهت ها، استفاده از شیوه ی بیان و سبک گفتار دانش آموزان در خانه و فرهنگشان در محاوره های کلاسی، ارتباط تنگاتگ و مستمر با والدین دانش آموزان و استفاده از آن ها در فرایند یادگیری، به رسمیت شناختن هویت چندگانه ی دانش آموزان و توسعه ی زبان، دانش تاریخی و فرهنگی آن ها در کلاس، حضور در اجتماعات دانش آموزان، محیط های زندگی دانش آموزان در خارج از مدرسه.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف « بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی و رابطه آن با یادگیری سازمانی معلمان مقطع دوم متوسطه کرمانشاه» اانجام شد. روش تحقیق در رسته تحقیقات پیمایشی وتوصیفی قرارداد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع دوم متوسطه استان کرمانشاه به تعداد 800 نفر بودند. نمونه آماری دراین تحقیق با استفاده از جدول جرسی و مورگان با احتساب واریانس پیشینه معادل ۲۶۰ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه های استاندارد رابینز جهت سنجش فرهنگ سازمانی و پرسشنامه مارکورات جهت سنجش سازمان یادگیرنده (یادگیری سازمانی) بود. با توجه به استاندارد بودن، روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تائید است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (خطر پذیری ، توجه به ره آورد ، خلاقیت و نوآوری، توجه به اعضای سازمان ، تاثیر نتایج تصمیمات بر کارکنان، توجه به تیم و سنجش پایداری با یادگیری رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان بکارگیری مدیران مدارس از مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه(اول و دوم) شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96- 95 تشکیل می دهد که تعداد آنها برابر با 82 نفر(66 نفر مرد،16 نفر زن) می باشد و بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی، 66 نفر به عنوان نمونه پژوه ش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل یک نمونه پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش است که روایی آن توسط جمعی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق فرمول آلفای کرانباخ برابر با 83/0بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و نیز آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون t تک گروهی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t مستقل و با به کارگیری نرم افزار آماری 19 SPSS انجام شده است. به طور کلی یافته ها نشان داد که توجه به مدیریت دانش در بین مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط بوده است و در حد نسبتاً خوبی قرار دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که بین دیدگاه مدیران از لحاظ میزان توجه به مدیریت دانش بر اساس جنسیت، سابقه خدمت و نیز میزان تحصیلات تفاوت وجود ندارد. در نهایت بر اساس یافته ها، چهار عامل کلی شامل: عوامل شخصی و فردی، عوامل سازمانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و عوامل مربوط به نظام آموزشی در به کارگیری موثر مدیریت دانش در مدرسه نقش دارد.
طراحی مدل استقرار نظام مدیریت استعداد در مدارس با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت استعداد در مدارس انجام پذیرفته است. این پژوهش بر پایه پژوهش آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم قیاسی استقرایی انجام پذیرفته که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان آموزش و پرورش و مدیران مدارس مقطع متوسطه شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند اعضای نمونه آن انتخاب شده اند. در این پژوهش داده های کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و Matlab برای آماده سازی داده ها جهت انجام مدلسازی با استفاده از رویکرد ISMبکار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که وجود نظام کارآمد مدیریت استعداد در مدارس مستلزم تدوین چشم انداز و نگرش مبتنی بر استعداد پروری است. از این رو سازمان آموزش و پرورش باید حین استخدام، خزانه های استعدادی تشکیل دهد که از طریق آن بتواند افراد با استعداد را بر اساس نوع تخصص مورد نیاز به راحتی شناسایی و به استخدام مدارس درآورد. باید توجه داشت که افراد باید با توجه به نوع استعدادشان در تخصص های مرتبط قرار گیرند. بر اساس مدل پژوهش مدارس باید این افراد را با فعالیت های اساسی خود درگیر کنند و آن ها را در فرآیند برنامه ریزی و تصمیم گیری خود دخالت داده و از طرف دیگر برای آن ها برنامه ریزی مسیر شغلی مناسب را انجام دهد تا فرصت رشد و تعالی سازمانی و فردی به صورت تواٌمان برای مدارس و افراد با استعداد بوجود آید.
بازگشت به مدیریت : طراحی و تبیین الگوی نوین صلاحیت های مدیران آموزشی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است الگویی بر اساس تحلیل مضمون برای صلاحیت های مدیران مدارس آموزش وپرورش استخراج گردد. جامعه آماری این پژوهش در زمینه اسناد شامل: کلیه مقالات، رساله ها، طرح ها و گزارش های پژوهشی مرتبط با موضوع موردپژوهش در گستره زمانی 2000-2018 در حوزه صلاحیت های مدیران آموزشی با نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل مضمون با همسوسازی داده ها به تدوین و اعتبار یابی چارچوب صلاحیت های مدیران آموزشی پرداخته شد .پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 95/0 برآورد گردید. بر اساس یافته های این پژوهش صلاحیت های مدیران آموزشی در 4 تم فراگیر دانایی، تعالی معنوی، پویندگی و پایستگی خلاصه گردید. مضمون دانایی شامل دو مضمون پیش سازمان دهنده (یاددهی- یادگیری و سازمانی) و 8 مضمون پایه می باشد. مضمون تعالی معنوی شامل 3 مضمون پیش سازمان دهنده (عشق به هستی، جهان بینی معنوی و ایمان و امید) و 9 مضمون پایه است. مضمون پویندگی شامل 4 مضمون پیش سازمان دهنده (پیشرویی، تشریک مساعی، مدیریت ارتباطات، دیدگاه جهانی) و 8 مضمون پایه است. درنهایت مضمون پایستگی شامل 5 مضمون پیش سازمان دهنده (مدیریت تکنولوژی، مدیریت مالی پایدار، مدیریت نوآفرینی، مدیریت محیط زیست و مدیریت سلامت پایدار) و 13 مضمون پایه می باشد. مدل حاضر می تواند مبنای مناسبی برای مدیران در مدارس و همچنین سنجش و ارائه راهکارهایی برای انتخاب مدیران بر اساس مؤلفه های تعریف شده در این مدل باشد.
واکاوی فرایند مدیریت استعداد معلمان در دوره متوسطه آموزش و پرورش شهر اردبیل (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد عبارت است از انجام یک سری فعالیت های یکپارچه به منظور تضمین جذب ، نگهداری ، انگیزش و توسعه کارکنان مستعد مورد نیاز ، در حال حاضر و در آینده توسط سازمان. این پژوهش فرایند مدیریت استعداد معلمان در دوره متوسطه آموزش و پرورش شهر اردبیل را با استفاده از طرح نظام دار نظریه داده بنیاد کاوش نموده است. به این منظور با مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته با 18 نفر از معلمان نمونه و مجرب دوره متوسطه مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار Atlas-Ti تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از 12 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی(تغییرات سیستمی و تغییرات مدیریتی)؛ مقوله محوری (مدیریت حرفه ای فرد در سازمان و مدیریت روانی- ذهنی فرد در سازمان)؛ راهبردهای (اقدامات اجرائی طرح)؛ عوامل زمینه ای (فضاسازی زمینه ای محیطی، ساختاری و فضاسازی زمینه ای نیروی انسانی)؛ عوامل مداخله ای (تغییرات عملکردی لازم در مدارس و تغییرات ساختاری لازم در مدارس) و پیامد (دستاوردهای شناختی روانی و دستاوردهای علمی آموزشی ) فرایند مدیریت استعداد معلمان در دوره متوسطه شهر اردبیل و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می نماید.
بررسی وضعیت رفتارهای خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران است. خودرهبری در پژوهش حاضر شامل نه مؤلفه است که عبارتند از: تجسم عملکرد موفق، هدف گذاری شخصی، صحبت کردن با خود، پاداش دادن به خود، ارزیابی باورها و مفروضات، تنبیه خود، مشاهده شخصی، تمرکز بر پاداش های طبیعی و راهنمایی خود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت هر یک از مؤلفه ها در میان جامعه موردپژوهش بود..در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره اول و دوم منطقه پنج تهران(تعداد۱۷۰۹) در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ است. از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۴۰ نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. ابزار این پژوهش پرسش نامه تجدیدنظر شده نک و هوتن(۲۰۰۲) بود. برای محاسبه روایی سازه ای پرسش نامه از روایی همگرایی و واگرایی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری SPSS23 و Smart PLS.2 به کار گرفته شد. درنهایت، نتایج نشان داد که کلیه مؤلفه های نه گانه خودرهبری در جامعه مورد پژوهش مورد تائید قرار گرفت. به عبارت دیگر کلیه افراد جامعه مورد پژوهش در ارتباط با مولفه های خودرهبری از وضعیت مناسبی برخوردارند.
نقش پیش بینی کنندگی ادراک از حمایت سازمانی در رابطه با رضایت شغلی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش توصیفی- همبستگی است. به همین منظور از جامعه مدیران مدارس شهرستان سنقر 92 نفر (31 مدیر زن و 61 مدیر مرد) با روش تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران(1986) و مقیاس رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین(1969) بود. روایی محتوایی و صوری آن با نظر اساتید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ و همبستگی بین سوالی تایید گردید. یافته های این تحقیق بیانگر آنست که: ادراک مدیران مدارس از حمایت سازمانی در حد متوسط و وضعیت رضایت شغلی آنان بالاتر از میانگین مقیاس است. بین ادراک از حمایت سازمانی مدیران و میزان رضایت شغلی آنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ادراک از حمایت سازمانی در رابطه با رضایت شغلی نقش پیش بینی کننده ای دارد. همچنین یافته ها بیانگر آنست که، رابطه معناداری بین ادراک از حمایت سازمانی مدیران و میزان رضایت شغلی آنان بر حسب متغیرهای دموگرافیک جنس، سن، سطح تحصیلات و سابقه شغلی وجود ندارد.