مقالات
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران برای نیل به اهداف بلندش، در همه عرصه ها به مردم متکی بوده است؛ اما این مهم در عرصه بین الملل آن طور که باید محقق نشده است. این پژوهش هدف خود را پاسخ گویی به سؤال «الگوی ارتباطات بین المللی مردم ایران در تعامل با کنشگران بین المللی از منظر مقام معظم رهبری چیست؟» و احصای ابعاد و زوایای این الگو (تعریف پدیده، علل شکل گیری، زمینه، شرایط مداخله گر بیرونی، پیامدها و راهبردهای کنشی) می داند. بدین منظور بر اساس جستجوی کلیدواژه ای و مراجعه به برخی سخنرانی ها و پیام های خاص ایشان، داده های پژوهش به دست آمد. سپس با استفاده از روش داده بنیاد متنی تحلیل، و مدل پارادایمی آن استخراج شد. بر اساس نظر رهبر معظم انقلاب، تمامی مردم ایران وظیفه دارند سطحی از نقش آفرینی جهانی را ایفا کنند. راهکارهای اجرایی ایشان برای نقش آفرینی جهانی مردم را می توان به دو دسته ارتباطات درون فردی و ارتباطات بین المللی تقسیم کرد. بدین منظور قالب ها و اصول متعددی از سوی رهبری مطرح شده که با توجه به منظومه فکری یکپارچه ایشان می توان آن ها را ذیل راهبرد (strategy) اصلی تمدن سازی و دو راهکنش (tactics) الگوسازی ایران (روش غیرمستقیم) و صدور انقلاب (روش مستقیم) قرار داد.
چارچوب یکپارچه ارزیابی آینده محور سیاست های کلی نظام ابلاغی مقام معظم رهبری مدظله العالی با رویکرد مدیریت پروژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مجموعه ای از راهبردها کلان نظام برای تحقق آرمان ها و حاوی اصولی است که آرمان های آینده را به مفاهیم اجرایی نزدیک می کند، لذا ارزیابی نتایج و تأثیرات این سیاست ها بر ارکان نظام برنامه ای کشور با رویکردی آینده محور، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا مقاله حاضر به دنبال ارائه یک چارچوب یکپارچه ارزیابی آینده- محور سیاست های کلی نظام ابلاغی مقام معظم رهبری است. در مرحله اول با رویکرد اکتشافی- تطبیقی و با بررسی ادبیات پژوهشی در حوزه ارزیابی آینده نگاری راهبردی و مدیریت پروژه، مهمترین مولفه های چارچوب ارزیابی آینده محور شناسایی و به سه مرحله پیش ارزیابی، ارزیابی اصلی و پسا ارزیابی طبقه بندی شدند. سپس با استفاده از روش دلفی و مراجعه به نخبگان و کسب نظر آنها در طی سه دور دلفی اعتبار سنجی و چارچوب نهایی تحقیق طراحی شد. جمع آوری داده با استفاده از روش پیمایش انجام شده است و جامعه آماری پژوهش متخصصان و خبرگان حوزه سیاستگذاری، آینده پژوهی بوده اند. بر اساس یافته های تحقیق، چارچوب ارزیابی آینده محور در 9 مرحله شناسایی شده و 29 مولفه موثر بر ارزیابی آینده محور سیاست های ابلاغی با مقدار ضریب توافق کندال 804/0 بین صاحب نظران اجماع و توافق حاصل شد. همچنین بررسی نظرات خبرگان درباره عوامل موثر بر چارچوب ارزیابی با آزمون فریدمن، نشان می دهد که مرحله پسا ارزیابی با میانگین 3.54، مرحله ارزیابی اصلی با میانگین 3.26 و مرحله پیش ارزیابی با میانگین رتبه 3.16 ب ه ترتی ب بااهمیت ترین مراحل چارچوب ارزیابی آینده محور هستند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش، توصیه های سیاستی ارائه شده است
استراتژی بهره گیری از ساختارهای ارگانیک در پایگاه های مقاومت بسیج: آثار، دستاوردها و ارائه الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار فعلی پایگاه های مقاومت بسیج که از یک الگوی مکانیکی بهره می گیرد، هرچند مزیت هایی را به همراه داشته است، اما دارای اشکالات متعدد و قابل توجهی است که فعالیت های این مجموعه را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار داده است. از جمله ایرادات این ساختار می توان به پراکندگی واحدها در سطح افق، روابط دقیق و انعطاف ناپذیر، وظایف مشخص و ضعف در نوآوری، استاندارد بودن فعالیت ها و ناتوانی در ایجاد خلاقیت، سیستم تصمیم گیری متمرکز (از بالا به پایین)، ضعف در هویت بخشی، استفاده نکردن از نیروهای خبره در تصمیم گیری ها و همچنین عدم تعامل میان واحدهای زیرمجموعه اشاره کرد که دو رکن اصلی اهداف این مجموعه یعنی اثربخشی و بهره وری در فعالیت های مختلف را عمیقاً تحت تأثیر منفی خود قرار داده است. این تحقیق به دنبال آن است که دستاوردهای یک تحقیق تجربی و پژوهش عملی (اقدام پژوهی) در به کارگیری یکی از انواع ساختارهای ارگانیک در پایگاه مقاومت بسیج را موردبررسی قرار دهد و آثار آن را گزارش نماید تا از این طریق الگویی را برای رسیدن به اهداف ارائه نماید. مطالعات این پژوهش (شامل طراحی، پیاده سازی، پایش، ارزیابی و گزارش) که 3 سال زمان برده است، نشان می دهد که استفاده از یک ساختار ارگانیک با حفظ ساختار مکانیکی پیشین در پایگاه بسیج امکان پذیر است و سبب ایجاد خلاقیت، انعطاف پذیری، ایجاد نوآوری، تقسیم وظایف مبتنی بر اهداف، تصمیم گیری غیرمتمرکز (از پایین به بالا)، بهره گیری از نیروهای متخصص در تمامی امور و تعامل بسیار دقیق و منظم واحدهای زیرمجموعه شده است و آثار مثبت دیگری نیز به همراه داشته است.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کارآفرینی تخریب خلاق و فرآیندی برای ارزش آفرینی و بستری برای رشد و تعالی جامعه انسانی می باشد. این پژوهش در زمینه مطالعات کارآفرینی در اقتصادمقاومتی و با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش، آمیخته است. در مرحله کیفی؛ ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه کیفی و عمیق با خبرگان بود. جامعه آماری شامل خبرگان کارآفرینی و اقتصادمقاومتی با حجم نمونه 25 نفر با نمونه گیری به روش هدفمند قضاوتی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. تجزیه و تحلیل یافته ها به روش نظریه داده بنیاد با رویکرد کلاسیک(گلیزری) انجام شد. در مرحله کمی؛ ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخت یافته و نمونه آماری تحقیق 384 نفر از کارآفرینان و فعالان اقتصادی کشور بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مولفه های خلق ارزش برای کارآفرینی در اقتصادمقاومتی شامل چهار مولفه به ترتیب اولویت:1. ایجاد بنگاه جدید(کسب و کارجدید) با شدت تاثیر 0/895، 2.خلق ثروت (ایجاد ثروت مولد) با شدت تاثیر 0/894، 3. توسعه کسب وکارها (ماندگاری کسب وکارها، گسترش کسب وکارها) با شدت تاثیر 0/892، 4. دستاورد جدید(تکنولوژی نوآورانه، محصول جدید) با شدت تاثیر 0/865؛ می باشند. نتیجه گیری: هدف غایی کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی، خلق ارزش است.
تدوین چشم انداز امنیتی مطلوب جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر مولفه های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای رسیدن به «وضعیت امن»، اصلی ترین انتخاب واحدهای سیاسی است و پیش بینی آن در آینده می تواند محصول پژوهشی سازمان یافته باشد که آینده پژوهی امینتی نامیده می شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کنشگران ژئوپلیتیکی فعال منطقه ای و جهانی، طیف گسترده ای از آینده های محتمل را برای وضعیت امن پیش روی خود دارد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های ژئوپلیتیکی موثر بر امنیت ایران و ترسیم آینده مطلوب امنیتی با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی از نوع مطالعه موردی است که با استفاده از برخی مدل های کمی و کیفی تالیف شده است. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات موجود در زمینه امنیت، معیارهای امنیتی در شش گروه نظامی، اقتصادی، مکانی فضایی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی، طبقه بندی شده و بر این اساس، 22 مولفه برای امنیت ج. ا. ایران ارائه شده اند؛ سپس از طریق توزیع 36 پرسشنامه، نظرات گروهی از کارشناسان مرتبط جمع آوری شده است. داده های مستخرج با تلفیق روش های میانگین و تاپسیس، تحلیل شده و مولفه های کلیدی امنیت سازی، استخراج گردیده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که سه مولفه «موقعیت»، «مقدورات نظامی» و «قدرت اقتصادی» به عنوان کلیدی ترین مولفه های ژئوپلیتیکی امنیت سازی ایران، تشکیل هشت سناریوی امنیتی را داده و در نهایت سناریوی منطبق بر «موقعیت ژئواستراتژیکی، مقدورات نظامی سخت افزاری و اقتصاد بزرگ» با کسب امتیاز بالاتر، می تواند ملاک تدوین چشم انداز امنیتی کشور قرار گیرد که دستاورد این پژوهش است.
ظهور ترامپ و تأثیر آن بر کاهش قدرت نرم آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی به کارگیری منابع قدرت نرم از سوی کشورها به شدت به نوع رفتار و حکمرانی حاکمان وابسته است. برخورداری از ویژگی های دموکراتیک، مشورت پذیری، و کارگروهی از عناصر اصلی یک حکمرانی خوب در حوزه قدرت نرم است. ترامپ با تأکید بر شعار"اول آمریکا"و دارای رویکردهای نژاد پرستی، ضد سازمان های بین المللی، ضد اسلام و شدیدا معتقد به دیدگاه های اقتصادی مرکانتیلیستی بوده که در تضاد با ارزش های قدرت نرم است. این مقاله در صدد ارزیابی وضعیت قدرت نرم امریکا در دوران ترامپ بوده و به این سئوال پاسخ می دهد که سیاست ها و عملکرد ترامپ در حوزه قدرت نرم چگونه بوده و کدام عوامل باعث کاهش قدرت نرم این کشور در بین متحدین و جامعه بین المللی شده است؟ روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ترامپ و تیم سیاستگذار وی اصولا به قدرت سخت و سرمایه گذاری در آن حوزه بیشتر علاقه و اعتقاد دارند و در حال قربانی کردن ارزش های نرم لیبرالیسم به پای منابع قدرت سخت هستند. اقدامات ترامپ در خروج از معاهدات بین المللی، نادیده گرفتن دیپلماسی و رویکرد سخت به مسایل نرم از مهمترین عوامل کاهش قدرت نرم آمریکا می باشد.