توسعه فضاهای پیراشهری
توسعه فضاهای پیراشهری سال دوم بهار و تابستان 1399 شماره 1 (پیاپی 3) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله نخست، مفهوم پیراشهر را از دیدگاههای مختلف بررسی کرده است. آنگاه، الگوهای مختلف پیراشهری از نظر ساختار جمعیتی، انگیزشی و کارکردی تجزیه و تحلیل شده است. سپس، عوامل ایجاد و گسترش پیراشهر و نیز پیامدهای گسترش فضاهای پیراشهری مطالعه شده است. یافتهها نشان میدهد که افزایش جمعیت، رشد شتابان شهرنشینی و خزش شهری عامل آشکارتولید فضاهای پیراشهری است. اما شکل و گوناگونی فضاهای پیراشهری وابسته به روندهای اجتماعی، اقتصادی رایج در کشورها است. روندهای اجتماعی، اقتصادی نابرابر ساز و حذف اجتماعی نقش اصلی در تنوع اشکال پیراشهری به عهده دارد. در اقتصاد شبکهای همراه با تکنولوژی اطلاعات، در مرهم نئولیبرالیسم اقتصادی نمیتوان انتظار بهبودی در وضع موجود داشت، چیزی که به وسیله اروپای شمالی و نیز کشورهای پشت کرده به نظامهای با برنامهریزی مرکزی، به وضوح نشان داده شده است. تا دهه 1990، تحلیل و برنامهریزی شهر و پیرامون آن مبتنی بر رویکرد تفکیک عناصر و عوامل اثر گذار بر دگرگونی بود که مدیریت یکپارچه شهر و محیط پیرامون را دشوار میساخت. این نشان میدهد که برنامهریزی جامع شهری-منطقهای نمیتواند تنها بر رویکرد تحلیل فضایی و پوزیتیویستی متکی باشد. ترکیب مناسب روشها و در نظرگرفتن روندهای سیاسی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادیدر برنامهریزی است که میتواند موجب بهبودی در وضعیت موجود شود. سیستم اداره و نظارت امور باید ساختار نهادی را به گونهای سامان دهد تا در عین حال که راه را برای ابتکارات شخصی و انگیزشهای فردی سد نکند، تلاشهای افراد و سازمانها در مسیر حداکثرسازی منافع، با منافع بلند مدت و مصالح توسعه ملّی هم راستا باشد.
بررسی مؤلفه های اجتماعی پدیده غریبه آشنا در مناطق روستا- شهری مورد: کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، رشد شهرهای بزرگ و افزایش جمعیت باعث گسست پیوند همدلی و نوعدوستی در کلانشهرها شده است. بهگونهای که در جوامع سنتی روابط اجتماعی بههمپیوسته بوده و براساس آشناییهای درازمدت، دوستی، مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار است و این در حالی است که شرایط خاص اجتماعی اقتصادی حاکم بر جوامع بزرگ شهری فرصت کمتری برای همدلی فراهم آورده است. با توجه به ضرورت توجه به مسائل اجتماعی گمنامی- غریبگی در فضای کلانشهرهای امروزی، در این پژوهش به بررسی مؤلفههای پدیده غریبه آشنا در فضای اجتماعی روستاهای پیوسته و ناپیوسته کلانشهر رشت پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدهاند. با توجه به جامعه آماری 120 هزار نفری مناطق روستایی پیوسته و ناپیوسته در محدوده کلانشهر رشت برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفادهشده است که از 384 روستاییان پرسشنامه تهیه گردیده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار Smart-Pls استفاده شده است و به بررسی روابط بین مؤلفههای اجتماعی، شامل: انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، تعلق اجتماعی، عامگرایی اجتماعی در رابطه با پدیدهی غریبه آشنا با کمک معادلات ساختاری پرداختهشده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که این روابط همگی در مناطق روستایی پیوسته و ناپیوسته به کلانشهر رشت از رابطه مستقیم و مثبتی برخوردارند. در این بین مؤلفههای انسجام اجتماعی با مشارکت اجتماعی بیشترین تأثیر را بر هم دارند و این همبستگی و نقاط مشترک در بین شهروندان مناطق روستایی پیوسته به کلانشهر رشت خود بازدارنده بسیاری از تعارضات و مشکلات اجتماعی است.
انبوه سازی مسکن و رضایت مندی ساکنان فضاهای پیراشهری مورد: پرند و پردیس در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رضایتمندی ساکنان از پروژه مساکن انبوه در شهر تهران را مورد سنجش قرار میدهد. در این راستا، سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی-کالبدی در هشت شاخص و 31 سؤال مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش دو شهر جدید پرند و پردیس در محدودههای غربی و شرقی شهر تهران هستند که بیشترین حجم مساکن انبوه با عنوان مسکن مهر در آنها مکانیابی و احداث شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران در هر کدام از شهرها به تعداد 380 نفر و به دو روش نمونهگیری خوشهای و سپس تصادفی ساده، ساکنان انتخاب شدند. نتایج پرسشنامه که بر اساس آزمون T-test تکنمونهای مستقل با سطح آلفای 5 درصد تحلیل شد نشان میدهد که در همه ابعاد و در هر دو شهر، نارضایتی ساکنان از پروژه مسکن مهر مشهود است بهگونهای که در شهر پرند مجموع امتیاز ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی-کالبدی به ترتیب 30/2، 26/2 و 22/2 است و همین اعداد در شهر پردیس به ترتیب 17/2، 27/2 و 50/2 است که از سطح متوسط 3 پایینتر است. در شهر پرند بیش از 83 درصد ساکنان تمایل به مهاجرت از مساکن انبوه طی 5 سال آینده را دارند و در شهر پردیس نیز این عدد 79 درصد است. همچنین بیش از 78 درصد ساکنان مسکن مهر پرند و بیش از 75 درصد ساکنان مسکن مهر پردیس، بافت فرسوده درون شهر تهران را به زندگی در مسکن مهر ترجیح میدهند.
تحلیل اثرات شهر زابل بر کانون پیراشهری بنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اثرات اقتصادی و اجتماعی حاکم بر روابط و مناسبات بین شهر و مناطق پیراشهری، دارای اهمیت نظری و کاربردی است. تحولات مناطق پیراشهری وابسته به مجموعه عوامل و نیروهای درونی و بیرونی است که به نوعی همه آنها از تعامل و ارتباط عرصههای سکونتگاههای مناطق پیراشهری و شهر با یکدیگر ناشی میشود. مقاله حاضر نیز با هدف شناخت تأثیرات اقتصادی و اجتماعی شهر زابل بر منطقه پیراشهری بنجار انجام شده است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. دادههای مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy Mamdani استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که تأثیرات شهر زابل بر توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه پیراشهری بنجار دارای رابطه معناداری در سطح 05/0=P است. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر با توجه به سطح معناداری به دست آمده ۰۰۰/۰، نشان از ارتباط معنادار و مثبت بین این دو متغیر (تأثیر اقتصادی و اجتماعی شهر مرکزی (زابل) و منطقه پیراشهری (بنجار) است. نتایج خروجی سیستم استنتاج فازی در نرم افزار متلب با استفاده از مدل فازی ممدانی نشان داد که بعد اقتصادی و اجتماعی به ترتیب با مقدار نافازی نهایی (65/0) و (60/0) در سطح متوسط قرار دارند.
چالش های مدیریت روستایی و نقش آن در توسعه نیافتگی روستاهای پیراشهری مورد: شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی چالشهای مدیریت روستایی و نقش آنها در توسعهنیافتگی روستاهای پیراشهری شیراز است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل روستاهای پیرامون شهر شیراز تا شعاع 6 کیلومتر است، بر این اساس در این پژوهش تعداد 12 روستا که در معرض بیشترین چالشهای مدیریتی از همجواری با شهر شیراز میباشند با 12246 خانوار مورد بررسی قرار گرفته است، که با استفاده از فرمول کوکران سطح خطای 08/0، تعداد 150 خانوار به عنوان نمونه تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گستردهای از شاخصها تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی(پرسشنامه و مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزارهای، FAHP، GRA و روشهای آماری تحلیل واریانس یکطرفه(One-way Anova) و کندال در SPSS استفاده گردیده است. یافتههای پژوهش مؤید این است که، چالش اجتماعی-فرهنگی مهمترین چالش پیشروی مدیریت روستایی در روستاهای پیراشهر شیراز بوده است. بر اساس تحلیل آماری، در روستاهای مورد مطالعه اختلاف معناداری بین چالشهای مدیریت روستایی در ابعاد مختلف وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، با افزایش فاصله از شهر، میزان چالشهای مدیریت روستایی تأثیر کمتری بر توسعهنیافتگی روستاهای پیرامون شهر داشته است، در واقع روستاهایی که به شهر نزدیکتر بودهاند بیشترتحت تأثیر قوانین و مقررات شهر قرار داشتهاند. در نهایت با استفاده از تکنیک GRA، مشخص گردید که، چالشهای مدیریت روستایی در روستاهای کرونی، خاتونی، ماه فیروزان و سلطانآباد دارای بیشترین تاثیر است.
خزش شهری و تحولات کالبدی فضایی سکونتگاه های پیراشهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گفتمان چالشهای توسعه ناموزون شهری در کشورهای در حال رشد، آنچه بیش از همه از نظر اقتصادی و اجتماعی چشماندازی از فقر و نمودی از اسکان غیر رسمی را پدیدار میسازد رخداد خزش شهری است. این پدیده ضمن ایجاد ناپایداری و از بین بردن عرصههای کشاورزی، رشد فیزیکی نامنظم و پراکندهای را در پیرامون کلانشهرها ایجاد کرده و میتواند به مهاجرتهای روستایی شهری دامن زده و علاوه بر دگرگونیهای مکانی فضایی در توسعه نیافتگی شهر و روستاهای پیرامونی نقش قابل توجهی داشته باشد. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف "تحلیل اثرات خزش شهری بر تحولات کالبدی فضایی روستاهای پیراشهری زاهدان" طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری شامل 4 روستای بخش مرکزی شهر زاهدان است که خزش شهری بیشترین اثرات را بر آنها داشته است. دادههای مورد نیاز از تصاویر ماهوارهای لندست تهیه شد. یافتههای تحقیق نشان داد اثرات خزش شهری زاهدان و جریانات فضایی حاکم بر آن باعث تحولات کالبدی فضایی در ابعاد مختلف (افزایش جمعیت، اندازه روستا و تحول در ساختار اشتغال و فعالیت) در نواحی روستایی پیراشهری گردیده است. این اثرات بر بخش کشاورزی منفی (6/66-)، در بخش خدمات مثبت (65/66) و در بعد اجتماعی حاکی از ایجاد نقش خوابگاهی و افزایش جابجایی جمعیت و تبادلات فرهنگی از روستاهای پیرامونی به شهر زاهدان بود.
تحلیل عوامل اثرگذار بر تحولات مسکن معیشت محور در نواحی پیراشهری مورد: سکونتگاه های دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفههای مسکن معیشتمحور و عوامل اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر تحولات مسکن معیشتمحور است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی شامل(مشاهده و پرسشنامه، مصاحبه)، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی (میانگین و توزیع فراوانی) و استنباطی( آزمون T تک نمونه ای، آزمون کروسکال والیس، آزمون ضریب همبستگی و معادلات ساختاری) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار و در 5 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهگیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده بوده، و برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 0.70 درصد به دست آمد. یافتههای تحقیق نشان می دهد، براساس آزمونTتک نمونه ای، مسکن معیشت محور روستایی در ابعاد معیشتی- تولیدی، تدارکات، زیستی، اجتماعی-فرهنگی پایینتر از میانگین عددی برآورد شده است. همچنین یافتههای معادلات ساختاری نشان میدهد، بین عوامل اقتصادی و مسکن معیشتمحور با مقدار رگرسیون 715/0 رابطه وجود دارد. براساس یافتههای معادلات ساختاری ویژگی های مسکن معیشتمحور روستایی در ابعاد معیشتی- تولیدی، تدارکات، زیستی، اجتماعی- فرهنگی به ترتیب مبین پایین بودن سطح الگوی مسکن به صورت معیشت محور است و نتایج بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر در تحولات مسکن روستاهای مورد مطالعه نشان داد چهار بعد درآمد، اشتغال، دارایی، هزینه مسکن در شرایط نامطلوب قرار دارند. یافتههای حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد با افزایش بهبود شاخصهای اجتماعی- اقتصادی تمایل به ساخت مسکن معیشت محور نیز افزایش مییابد.
اثرات اقتصادی طرح هدفمندسازی یارانه ها بر مناطق پیرامونی شهر مورد: شهر ری، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفمندسازی یارانه ها به عنوان طرحی برای بهرهوری بیشتر عرصه تولید و کاستن از هزینههای مستقیم دولت، یکی از کنشهای اقتصادی مهم و بحثبرانگیز در نظام جمهوری اسلامی است. چابکسازی تولید و توانمندسازی بخشهای مختلف اقتصاد یکی از اهداف مهمی است که در تدوین هدفمندسازی یارانهها ذکر شده است. از سوی دیگر، بررسی محتوای برنامه راهبردی اقتصاد ملی (مقاومتی) نیز نشان میدهد که این برنامه با هدف مقاومسازی عرصههای تولید در داخل کشور از طریق افزایش حجم، میزان و بهرهوری در اقتصاد ملی عملیاتی شده است. با توجه به اهمیت هدفمندسازی یارانهها، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کارکردگرایانهی این طرح بر اقتصاد خانوارهای پیراشهری شهر ری از منظر اقتصاد مقاومتی و اقتصاد سیاسی پرداخته است. به این منظور، پرسش اصلی تحقیق این است که هدفمندسازی یارانهها از منظر اقتصاد سیاسی، چه رابطهای با اقتصاد ملی دارد. ابعاد اقتصادی طرح هدفمندسازی یارانهها در این پژوهش بر اساس چهار شاخص رفتار مصرفی خانوار، سبد بودجه و هزینهی خانوار، رضایتمندی از تأمین نیازها و سطح رفاه خانوار پیش و پس از اجرای طرح، مطالعه است. نتایج نشان میدهد که تفاوت معناداری در سبد مصرفی خانوارها رخ نداده است و بنابراین بهنظر میرسد طرح هدفمندسازی یارانهها دارای رابطه ی معکوس و منفی با اقتصاد ملی کارامد است و در بلندمدت میتواند به یکی از موانع تحقق آن تبدیل شود.
واکاوی تحولات کالبدی – ادراکی روستاهای پیراشهری مورد: روستای مهرآباد در شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها با رشد شتابان خود بزرگتر میشوند و بازتاب اکولوژیکی شهرها به ویژه شهرهای بزرگ و روند رو به رشد جمعیت آنها در درجه اول گسترش فضایی یا توسعه کالبدی شهرها و دستاندازی به زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون است. این گسترش از یک سو باعث شهرگریزی و از سوی دیگر باعث افزایش رغبت به خانههای دوم و استراحت در مکانهایی به دور از شهرها شده است. این موضوع به ویژه برای روستاهای همجوار کلانشهرها، خصوصاً تهران و شهرهای بزرگ جدی است. بنابراین هر سکونتگاه روستایی که در حاشیه و پیرامون این مراکز شهری استقرار یافته باشد در معرض توجه قرار گرفته و این امر در روستاها اثرات مختلفی را بر جای گذاشته است. هدف این تحقیق بررسی اثرات محیطی، کالبدی-فضایی و اجتماعی و اقتصادی خزش شهری در روستای مهرآباد است. روش تحقیق در این مقاله روش کیفی مبتنی بر مصاحبه است، جامعه آماری پژوهش را دو گروه مدیران و مسئولین و خانوارهای روستایی ساکن روستا تشکیل داده است. مصاحبهها به روش گلوله برفی و تا حد اشباع انجام پذیرفت. نتایج بیانگر آن بود که در بعد اجتماعی رشد پدیده شهرگرایی و تغییر نگرش روستائیان مهمترین اثری است که رشد شهری در روستای مهرآباد به جای گذاشته است و در بعد اقتصادی عدم تعادل در اشتغال و کاهش درآمد و پس انداز روستائیان که در نتیجه راکد ماندن کشاورزی و دامداری رخ داده است مهمترین اثر کالبدی حاصل از خزش شهری در روستای مهرآباد قانونگریزی و افزایش ساخت و ساز غیرمجاز بوده است و در بعد محیطی نیز تخریب منابع طبیعی و افزایش آلودگیهای زیستمحیطی را به همراه داشته است.
عوامل اثرگذار بر روابط شهرهای مرزی زاهدان و میرجاوه با مناطق پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای مرزی در مقایسه با گذشته روابط گستردهتری با مناطق پیرامونی خود دارند. به همین منظور این مطالعه به بررسی عوامل اثرگذار بر روابط شهرهای مرزی زاهدان و میرجاوه با مناطق پیرامونی پرداخته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی و جمعآوری دادهها و اطلاعات از طریق روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل دو دسته هدف (خبرگان- مسئولان محلی و مدیران، ساکنین مناطق پیرامونی) است، که حجم نمونه با استفاده از نمونهگیری هدفمند 165 نفر تعیین شد. قلمرو زمانی پژوهش در بین سالهای 1398-1397 انجام شده است و قلمرو مکانی شامل مناطق پیرامون شهرهای زاهدان (محلات مهرشهر و زیباشهر) و میرجاوه (محله برفی) در استان سیستان و بلوچستان است. جهت سنجش مهمترین عامل موثر در تحول روابط بین شهرهای مرزی و مناطق پیرامونی در دو گروه هدف (ساکنین مناطق پیرامونی، خبرگان و مسئولان محلی و مدیران) از آزمون ضریب تغییرات و نرم افزار Expert choise استفاده گردید. نتایج در هر دو گروه نشان داد، همگرایی قومی مهمترین عامل در گسترش روابط بین شهرهای زاهدان، میرجاوه و مناطق پیرامونی (زیباشهر، مهرشهر، برفی) است. همچنین به منظور مشخص شدن اثرات عوامل موثر در تحول روابط میان شهرهای مرزی زاهدان، میرجاوه و مناطق پیرامونی، اقدام به تحلیل رگرسیون گردید. این تحلیل برای دو گروه هدف (متخصصان، ساکنین مناطق پیرامونی) به صورت جداگانه انجام گرفت. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، از دیدگاه دو گروه هدف (ساکنین مناطق پیرامونی، متخصصین)، عوامل مؤثر از جمله (موقعیت همجواری، زیرساختهای حمل و نقل، مشترکات فرهنگی، همگرایی محلی و ملی، بازارچه مرزی، تعاونی مرزنشینان، همگرایی قومی)، در تحول روابط میان شهرهای مرزی میرجاوه و زاهدان و مناطق پیرامونی دارای همبستگی زیادی است.
تحلیل همپوشانی پهنه بندی مکانی فقر و بافت فرسوده در فضاهای پیراشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تعیین مکانی پهنههای فقر و فرسودگی بافت کالبدی-فضایی شهر شهریار است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل محدوده قانونی شهر شهریار در سال 1395 است. در این پژوهش از طریق روش های AHP و دلفی به پهنهبندی مکانی فقر اقدام شده است. از نرمافزارهای GIS و Expert choice برای تحلیل داده ها استفاده شده است. متغییرهای پژوهش مشتمل بر بعد خانوار، نسبت جمعیت زیر 15 سال از کل جمعیت، نسبت مهاجران به جمعیت هر محله، نسبت جنسی مهاجران، نسبت جنسی، نرخ باسوادی، نرخ بیکاری کل، بار تکفل، خانههای تعمیری، خانههای تخریبی، تعداد طبقات و میزان دسترسی به کاربریهای آموزشی، بهداشتی، فراغتی و فضای سبز است. نتایج پژوهش بیانگر نوعی قطبش اجتماعی در شهر شهریار است. به طوری که محلههای بردآباد شمالی و بردآباد جنوبی، محمدیه، کرشته، فرهنگ، طالقانی، کهنز، سینک، فرزانگان، مریم شمالی، شهرک اداری، باغستان شرقی، باغستان غربی، معین الملک، بهار، علیشاعوض، شاهچای جنوبی، دینارآباد و آستانه جنوبی در وضعیت نامتعارف و محرومی قرار دارند. در همان حال که محلههای مریم جنوبی، فرزانگان جنوبی، شاهچای شمالی، بوستان، آستانه شمالی، صدف و شاهد در وضعیت بهتری قرار دارند. از سوی دیگر، محلههای امیرآباد(بردآباد شمالی و جنوبی)، کرشته، فرهنگ و کهنز به عنوان بافتهای مصوب شهر شهریار شناخته میشوند. مساحت بافت فرسوده در شهر شهریار، 150 هکتار است که بر اساس آمار سال 1395، 46274 نفر در آن زندگی میکنند. بنابراین همپوشانی کاملی بین پهنههای فقیرنشین و بافتهای فرسوده در شهر شهریار وجود دارد.
اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونتگاه های پیراشهری در دهستان آدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیستپذیری روستاهای پیراشهری در دهستان آدران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش برابر با 5831 نفر و 2107 خانوار از ساکنان مناطق روستایی دهستان آدران انتخاب گردیده است. از مجموع جمعیت دهستان با استفاده از فرمول کوکران 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه محققساخته بود تمامی نمونهها تصادفی انتخابشده است. میزان آلفای کرونباخ برای متغیر حکمروایی 87/0 و زیستپذیری 89/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد وضعیت شاخصهای حکمروایی خوب در دهستان آدران نامطلوب(59/2) و وضعیت شاخصهای زیستپذیری تا حدودی نسبتاً مطلوب (77/2) است. جهت تبیین رابطه دومتغیر از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد رابطه قوی بین تمام شاخصهای حکمروایی خوب و زیستپذیری برقرار است. در این بین متغیرهای عدالت محوری، مسئولیتپذیری، قانونمحوری به ترتیب دارای بیشترین رابطه و متغیر شفافیت دارای کمترین رابطه با زیستپذیری بودند. میتوان اینگونه عنوان کرد رعایت عدالت از جانب مدیران محلی با استفاده از الگوی حکمروایی خوب باعث توزیع برابر امکانات و بهبود زیستپذیری و افزایش کیفیت زندگی هرچه بیشتر در مناطق روستاهای پیراشهری منطقه مورد مطالعه شده است. شفافیت باید نزد مدیران افزایش پیدا کند و مردم در جریان طرحها و تخصیص بودجه قرار داده شوند. در پایان با توجه به نتایج پژوهش برای کمک به چالشهای موجود پیشنهادهایی ارائه گردید.