توسعه فضاهای پیراشهری
توسعه فضاهای پیراشهری سال چهارم پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 8) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برای سنجش قابلیت های هدفمندی یارانه ها در راستای بهبود عملکرد طرح، بررسی نقش آن بر تاب آوری معیشتی عرصه های پیراشهری و گروه های آسیب پذیر ضروری به نظر می رسد. ازاین رو متناسب با عملکرد و اهداف هدفمندی یارانه ها، اثرات و پیامدهای آن بر معیشت روستاییان به شکل اثرات مثبت و منفی نمود پیدا می کند.پژوهش حاضر باهدف سنجش «اثرات هدفمندی یارانه ها بر معیشت پایدار روستاهای پیراشهری بخش مرکزی شهرستان بروجرد» انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی می باشد.جامعه آماری این پژوهش تمامی خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان بروجرد بوده که بر اساس فرمول کوکران، نمونه آماری مورد پرسش تعداد ۲86 سرپرست خانوار تعیین گردید. برای تعیین ارتباط بین مؤلفه های اثرگذار و اثرپذیر تحقیق از ضرایب همبستگی اسپیرمن و کندال تائوبی و به منظور تعیین ارتباط کل متغیرها، از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. درنهایت نتایج پژوهش دلالت بر وجود رابطه معنادار بین شاخص های هدفمندی یارانه ها با شاخص های معیشت پایدار روستاهای بخش مرکزی شهرستان بروجرد دارد؛ بنابراین ارتقاء شاخص های اثرات هدفمندی یارانه ها برای دستیابی به تاب آوری معیشتی عرصه های پیراشهری شهرستان بروجرد، به مثابه یکی از راهبردهای اثرگذاری است که باید بیش ازپیش موردتوجه دولت قرار گیرد.
تحلیل استراتژیک بازآفرینی شهری با تأکید بر مؤلفه های اجتماعی در فضاهای پیراشهری (مورد: بافت فرسوده منطقه 20 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری درون مناطق و محله های شهری نیازمند برنامه ریزی استراتژیک هستند تا به فراهم سازی فعالیت ها و فضاهای سالم کمک کند. وجود بافت های ناکارآمد و فرسوده یکی از معضلات اساسی شهر تهران و بخصوص منطقه ۲۰ این شهر است که دارای معضلات و ناهنجاری هایی متعدد اجتماعی است و یکی از ضرورت های مهم این منطقه از شهر تهران بازآفرینی این بافت های شهری است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری با تأکید مؤلفه های اجتماعی می باشد.پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه بافت فرسوده می باشد .روش نمونه گیری براساس روش نمونه گیری گلوله برفی می باشد که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند و در جمع بندی و استخراج نتایج و تحلیل آن ها، از نرم افزار SPSS، Excel و MICMAC وSWOT استفاده می شود. یافته ها نشان داد که عوامل: سکونت بیش از 5 سال، عناصر هویت بخش در محله، احساس یکی بودن با اجتماع محلی، مشارکت مردمی در داشتن محله ای بهتر، ارتباط با همسایگان که به عنوان عوامل کلیدی موضوع انتخاب شدند. این متغیرها به واسطه اینکه دارای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالایی هستند از انعطاف لازم برخوردار هستند و می توانند مورد کنترل قرار بگیرند و به نحوی که مطلوب برنامه ریزان است تغییر کنند. نتایج حاصل از بخش دوم نشان داد، بازآفرینی شهری در منطقه 20 شهر تهران دارای تهدیدات و فرصت های زیادی برای تدوین راهبردهای مناسب شهری است و استراتژی SO و راهبرد تهاجمی را به عنوان اولین راهبرد و استراتژی برای بازآفرینی شهری بافت فرسوده منطقه 20 شهر تهران در اولویت می باشد.
معنای توسعه در فضاهای پیراشهری؛ یک مطالعه پدیدارشناختی (مورد: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار جمعیتی در پیرامون شهر ها و بافت سکونتگاهی پرتراکم، شکل بنیادین و جدیدی را در جهت بهبود بخشی به زندگی شهری مطالبه می کند، شناخت این فرم از نیازها در قالب توسعه مندی از دیدگاه پیراشهرنشینان باعث برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح در فضاهای شهری و پیراشهری می شود. بدین منظور برای درک معنای توسعه و تجربه زیسته افراد در فضاهای پیراشهری با روش پدیدارشناسی 43 نفر از پیراشهرنشینان (به مرحله اشباع نظری رسید) مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته اجرا شد. یافته های پژوهش از طریق نرم افزار MAXQDA 2020 مورد رصد قرار گرفت و همچنین در فرایند نهایی سازی جهت روایی و شفافیت انعکاس مقوله نهایی از نرم افزار ATLAS.ti 7.5 استفاده شد، یافته ها نشان دادند که پیراشهرنشینان فهم معنای توسعه در فضاهای پیراشهری را به مثابه پیشرفت محوری، اخلاق محوری، شفاف محوری، کیفیت محوری و روان محوری، تعبیر می کنند از دیدگاه پیراشهرنشینان توجه به مناطق پیراشهری از طریق مؤلفه های اشاره شده باعث از حاشیه درآمدی این مناطق خواهد شد. همچنین چرخش مؤلفه های میانی از طریق یک بسط تئوریک ساختار شکل گیری منش قدرتمندانه شهری را بر پایه این پژوهش شناسایی و تنظیم شد. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود مؤلفه های بهره مندی اکثریت جامعه، فراگیری دانش، بالا رفتن سطح اطلاعات مردم و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی بر مبنای رویکرد مشارکتی افزایی در جهت تعادل بخشی سکونتگاه های پیراشهری در دستورکار قرار گیرد.
واکاوی عوامل مؤثر بر زیست پذیری اقتصادی در فضاهای ناکارآمد پیراشهری (مورد: کوی فاطمیه شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی پدیده ای است که نه تنها در ایران بلکه در کل جهان به عنوان معضلی مطرح می گردد که دولت ها تاکنون نتوانسته اند از آن رهایی یابند و برای حل آن چاره ای بیندیشند. برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی در مناطق حاشیه ای و پیراشهری، نیازمند شناسایى عوامل مؤثر بر زیست پذیری در جوامع مختلف است. با عنایت به اینکه مؤلفه زیست پذیری، در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، قابل بررسی است، بعد اقتصادی مهم ترین بعد تأثیرگذار بر کیفیت زندگی شهری و ارتقای آن محسوب می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی وضعیت شاخص های اقتصادی مؤثر بر زیست پذیری مناطق پیراشهری زنجان می پردازد. هدف اصلی این تحقیق ارتقای کیفیت زندگی و افزایش زیست پذیری این نوع بافت هاست. در این راستا، شاخص های مؤثر در بعد اقتصادی زیست پذیری پس از استخراج از ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان، با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری- تفسیری مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. بررسی وضعیت زیست پذیری اقتصادی با استفاده از نرم افزار میک مک انجام می پذیرد. نتایج پژوهش، نشان می دهد شاخص های «درآمد مناسب و کافی»، «داشتن شغل مناسب»، «وضعیت امنیت شغلی»، «فرصت های شغلی مناسب» و «میزان پس انداز» بیش ترین سهم را در زیست پذیری اقتصادی کوی فاطمیه دارند. ازاین رو ارتقای این شاخص ها به دلیل داشتن قدرت نفوذ و وابستگی بالا که در اثر تغییر یافتن، کل سیستم را متأثر خواهند کرد؛ برای توسعه و افزایش زیست پذیری این منطقه پیشنهاد می گردد.
ارزیابی رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی محلات پیراشهری کلانشهر رشت مبتنی بر شاخص های شهر بوم گرا (مورد: محله های حمیدیان و عینک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد سریع جمعیت شهری در جهان و افزایش نگرانی در مورد کیفیت محیطی سکونتگاهی، چالش ایجاد شهر پایدار برای زندگی در اولویت برنامه ریزان شهری قرار گرفت و ایده بوم شهر واکنشی بر این نگرانی ها بود. ایده بوم شهر، را می توان ادامه رویکرد های توسعه شهری در چارچوب نظری الگوی توسعه پایدار برای محلات پیراشهری دانست. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی محلات پیراشهری حمیدیان و عینک مبنی بر شاخص های شهر بوم گرا است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از مدل فازی ممدانی و نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد، درجه میزان رضایت ساکنین در تمام گویه ها به جزء گویه های (تعامل و ارتباط احترام آمیز شهروندان با یکدیگر با مقدار میانگین 15/3 ، وجود روحیه و علاقه مشارکت مردمی با مقدار میانگین 12/3، میزان تعاملات اجتماعی در فضا های عمومی سرسبز، جذاب و دارای عناصر طبیعی با مقدار میانگین 00/3، وجود بازار های هنری خوداشتغالی فروش کتاب، موسیقی، صنایع دستی و تئاتر های محلی شهر با مقدار میانگین 13/3، وجود بازار های محلی و ارگانیک برای کشاورزان برای فروش محصولات خود با مقدار میانگین 12/3، تعداد و کیفیت فضای سبز با مقدار میانگین 11/3)، پایین تر از حد متوسط عدد (3) می باشند. در ادامه نیز نتایج نشان داد، رضایت ساکنین در زیرمعیار های (تعامل و ارتباطات مردمی با نمره 56/4، اعتماد به منابع آب با نمره 96/2)، به ترتیب بالاترین و پایین ترین درجه را به خود اختصاص داده اند، همچنین بیشترین میزان رضایت ساکنین در معیار اجتماعی با نمره 89/4، و کمترین میزان در معیار شهرسازی و زیرساخت ها و خدمات شهری با نمره 32/2، می باشد. درنهایت نتایج تحلیل فضایی نشان داد، وضعیت معیار های بوم گرا در محله حمیدیان مطلوب تر از محله عینک است.
خوانش عوامل کلیدی موفقیت در باز آفرینی سکونتگاه های پیراشهری با تاکید بر ذینفعان نهایی (مورد: شهر چهاردانگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، خوانش عوامل کلیدی موفقیت در بازآفرینی سکونتگاه های پیراشهری با تأکید بر ذینفعان نهایی در چهاردانگه می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و بنیادی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و ازنظر روش، در گروه پژوهش های کمی و کیفی قرار دارد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش گراند تئوری و مدل های ترکیبی (EDAS و FBMW)، استفاده شد. نتایج در بخش کیفی (گراند تئوری) نشان داد، 5 مقوله ظرفیت سازی، کنش مشارکتی، مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی، نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانون مشخص، آگاهی و دانش بازیگران طرح های بازآفرینی، از واحد های معنایی استخراج شد. در نهایت، نتایج مدل EDAS به منظور رتبه بندی مقولات نشان داد، مقوله مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی با مقدار وزن نهایی 99/0، بالاترین رتبه و بیشترین اولویت را به خود اختصاص داده است، و نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانونی مشخص با مقدار وزن 011/0، پایین ترین رتبه و کمترین اولویت را شامل شده است. همچنین بر اساس نتایج مدل FBMW در مقوله ظرفیت سازی، واحد معنایی مشارکت ذینفعان با مقدار وزن 089/0، در مقوله کنش مشارکتی، واحد معنایی مشارکت نیروی انسانی با مقدار وزن 093/0، در مقوله مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی، واحد معنایی تمرکززدایی با مقدار وزن 094/0، در مقوله نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانونی مشخص، واحد معنایی عدم نگاه نرم افزاری به موضوع بازآفرینی با مقدار وزن 083/0، در مقوله آگاهی و دانش بازگیران طرح های بازآفرینی، واحد معنایی آموزش ذینفعان با مقدار وزن 085/0، بیشترین رتبه و بالاترین میزان اولویت را به خود اختصاص داده است.
تحلیل ابعاد پایداری روستاهای پیرامونی مناطق ویژه اقتصادی (مورد: منطقه ویژه اقتصادی رامشار سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مناطق ویژه اقتصادی، نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه پایدار منطقه ای دارند. به طوری که با توجه به آمارها و ارقام در داخل و خارج از کشور این مناطق در توسعه پایدار و در قالب شاخص های مختلفی تأثیر بسزایی دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل ابعاد پایداری روستاهای پیرامونی مناطق ویژه اقتصادی رامشار سیستان می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy BWM بهره گرفته شد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، ارتباط بین منطقه ویژه اقتصادی رامشار و ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی)، معنادار و مثبت است. نتایج مدل FBWM نشان داد، در بین ابعاد مطرح شده، بعد اقتصادی با وزن 351/0 بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج تحلیل فضایی روستاهای پیرامون منطقه ویژه رامشار نشان داد، روستاهای(سکوهه با مقدار تجمیع کلی 612/3، دوست محمد حاجی با مقدار تجمیع کلی 564/3، سعید خان با مقدار تجمیع کلی 556/3)، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند.
الگوی ساختاری عوامل اثرگذار بر نگرش زنان پیراشهری نسبت به پلیس (مورد: منطقه غرب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فضاهای پیراشهری وجود مسائل و چالش های اجتماعی از واقعیت های مهم و قابل توجه است که بایستی برنامه ریزی در جهت حل آن با وسواس و اولویت دار انجام گیرد. زنان به عنوان یک بخش از جمعیت انسانی هر سکونتگاهی، به ویژه در عرصه پیراشهری، غالباً بیشترین سهم از چالش ها و ناهنجاری های اجتماعی سهم شان است. برخی از این مسائل، با عملکرد نیروهای تأمین کننده امنیت در فضا نظیر پلیس ارتباط دارد. همچنین، در سال های اخیر پلیس نیز تلاش داشته تا نقش خویش در جوامع و روابط خود با افراد جامعه را بهبود بخشد. نگرش مثبت به پلیس حاصل مؤلفه های بسیاری می شود که در طول این سال ها به برخی بیش تر پرداخته و اهمیت داده شده است. پژوهش حاضر و نتایج آن، برآیند مطالعه و بررسی دیدگاه 291 نفر از دانشجویان دختر مقاطع مختلف که در منطقه غرب پیراشهر اصفهان ساکن بوده ، می باشد. نمونه گیری از طریق روش نمونه-گیری تصادفی ساده انجام شده است. داده های حاصل از توزیع پرسشنامه با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS تجزیه وتحلیل گردیده است. از مدلسازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد و به منظور تشخیص برازندگی مدل از شاخص های برازش مدل توسط PLS استفاده گردید. نتایج نشان داد ترس از جرم، قربانی جرم شدن و رسانه ها به طور معناداری تعیین-کننده های نگرش دانشجویان دختر نسبت به پلیس می باشند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که قربانی جرم شدن و ترس از جرم در دانشجویان دختر تأثیر منفی بر روی نگرش آنان نسبت به پلیس دارد ولی رسانه های جمعی تأثیر مثبتی دارد. همچنین مشخص شد دانشجویان کمتر از 20 سال سن از نگرش مثبت تری به پلیس برخوردارند و دانشجویان مقطع دکتری، ترس از جرم بیشتری نسبت به سایر دانشجویان دارند.
واسنجی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان در فضاهای پیراکلانشهری (مورد: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از اصلی ترین مؤلفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد سرمایه اجتماعی است. ازاین رو، آگاهی از میزان سرمایه اجتماعی اعضای یک جامعه و نقش آن در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی و مؤلفه های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر واسنجی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان در فضاهای پیراکلانشهری مشهد می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، از نوع همبستگی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد مهاجران افغان در شهر مشهد در سال 1400-1399 (400 هزار نفر) که با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۲ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج بررسی برازش مدل های اندازه گیری در مقدار ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای تمامی متغیرهای (سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان) بیشتر از ۷/۰ و مقدار واریانس استخراج شده بیش از ۵/۰ به دست آمده و موردقبول می باشد و در آزمون روایی واگرا، در تمامی متغیرها از روایی واگرای مطلوبی برخوردار هستند. نتایج مدل های ساختاری با توجه به مقادیر به دست آمده از ضریب تعیین (سرمایه ساختاری با ۵۵۹/۰ بیشترین و سرمایه شناختی با ۲۰۹/۰ کمترین) نشانگر روابط مستقیم در حد متوسط در بین شاخص ها می باشد. سایر نتایج نشان داد کلیه وزن های مدل بیرونی ترکیبی به جز در مورد (امنیت فکری از متغیر احساس امنیت) در سطح ۹۹ درصد اطمینان معنادار است. درنهایت در بررسی مسیر گرافیکی احساس امنیت بر مبنای ابعاد سرمایه اجتماعی (شناختی، ارتباطی و ساختاری)، بعد ساختاری (581/0) بیشترین اثرگذاری را نشان می دهد.
توسعه جوامع محلی پیراشهری با تاکید بر نقش مدیریت مشارکتی (مورد: صفادشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه جوامع محلی پیراشهری صفادشت با تأکید بر نقش مدیریت مشارکتی است. روش تحقیق کمی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت توصیفی-تحلیلی و ازنظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل تلفیقی (سورای فازی و کوپراس فازی) و نرم افزار SPSS استفاده شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل دو بخش می باشد، بخش اول ساکنین محلی عرصه پیراشهری صفادشت می باشد که بر اساس نمونه گیری تصادفی و روش کوکران، تعداد (379 خانوار) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. در بخش دوم نیز جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر در این حوزه می باشد، با توجه به اینکه جامعه نمونه در بیشتر مدل های فازی بین 20-30 نفر می باشد، در این قسمت از پژوهش نیز 20 نفر (متخصص) به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. نتایج مشخص کرد، وضعیت مدیریت مشارکتی و به دنبال آن وضعیت توسعه جوامع محلی در منطقه پیراشهری صفادشت در وضعیت مطلوبی قرار ندارد، بنابراین بین دو متغیر ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد. در ادامه نیز، نتایج مدل تلفیقی (سواری فازی و کوپراس فازی) به منظور رتبه بندی میزان تأثیرپذیری مدیریت مشارکتی در هر یک از مؤلفه های مطرح شده در ابعاد (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) نشان داد، امتیاز کل بعد اجتماعی (34/72)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و از بین مؤلفه های آن، بیشترین میزان تأثیر مدیریت مشارکتی در مؤلفه (مشارکت و کنترل محلی) می باشد. همچنین در بعد اقتصادی، امتیاز کل (48/72)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و از بین مؤلفه های آن، عدالت و رفاه اقتصادی با امتیاز (11/73)، بیشترین میزان تأثیر را از مدیریت مشارکتی به خود اختصاص داده است. درنهایت، امتیاز کل بعد زیست محیطی (345/71)، در وضعیت سبز و سطح کیفی خوب قرار دارد، و بین مؤلفه های آن، تقویت آگاهی های زیست محیطی با امتیاز (44/72)، بیشترین میزان تأثیرپذیری را از مدیریت مشارکتی به خود اختصاص داده است.
آسیب شناسی زیست پذیری شهری در حریم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از چالش های پیش روی مدیریت شهری در حریم شهر تهران، رشد شتابان سکونتگاه های پیرامونی و گستردگی فضایی-کالبدی در این محدوده هاست؛ به طوری که نوعی ناپایداری و پیچیدگی عملکردی را در این پهنه ها پدید آورده که تداوم این روند بر کیفیت زیست پذیری شهری در حریم تأثیرگذار است. بنابراین مدیران و برنامه ریزان شهری می توانند با آسیب شناسی زیست پذیری حریم کلان شهر تهران راهبردی جهت حفظ و صیانت از آن را ارائه نمایند. هدف از این مقاله آسیب شناسی زیست پذیری شهری در حریم کلان شهر تهران است. روش آن توصیفی -تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها از معادلات ساختاری PLS استفاده شد. در این پژوهش از 5 مؤلفه و 46 شاخص استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که کلیه شاخص ها با یکدیگر رابطه معناداری دارند. همچنین شاخص های اجتماعی – فرهنگی، خدماتی – زیربنایی و محیطی – اکولوژیکی دارای بیشترین اثرات کل و شاخص های اقتصادی و مدیریتی دارای کمترین اثرات کل در آسیب شناسی زیست پذیری حریم کلان شهر تهران را در برمی گیرند. همچنین شاخص های خدماتی – زیربنایی اجتماعی – فرهنگی و مدیریتی دارای بیشترین عملکرد سازه و شاخص های اقتصادی و محیطی – اکولوژیکی دارای کمترین عملکرد سازه در آسیب شناسی زیست پذیری حریم کلان شهر تهران را دارا می باشند.
واکاوی عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار سکونتگاه های روستایی پیراشهری جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی زیست پذیری پایدار روستایی در گستره برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار ارزشمند است. در پیشبرد برنامه های توسعه روستایی به ویژه در سکونتگاه های پیراشهری نقش بنیادین دارد. در بسیاری از مناطق کشور ما هنوز، عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار روستایی شناسایی و سنجیده نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر برای از بین بردن این شکاف مطالعاتی، در نظر دارد عوامل اجتماعی مؤثر بر زیست پذیری پایدار سکونتگاه های روستایی پیراشهری در شهر جیرفت را شناسایی و مورد وارسی قراردهد. براین مبنا، با ابزار پرسشنامه و به روش کمی و توصیفی تحلیلی در 30 روستا و 400 خانوار نمونه تصادفی عوامل مؤثر بر زیست پذیری پایدار روستایی بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری و با نرم افزار ایموس گرافیک انجام شد که عوامل اثرگذار بر زیست پذیری پایدار روستایی را آشکار ساخت. یافته ها بیانگر اثرگذاری مثبت و معنی-دار عواملی همچون؛ آگاهی، اعتماد، انسجام، شبکه و روابط، تشکل و مشارکت اجتماعی، بر زیست پذیری پایدار روستایی است. همچنین، یافته ها آشکار ساخت که از میان شاخص های زیست پذیری، عامل روابط اجتماعی با کمترین میانگین معادل 67/2 و عامل تشکل اجتماعی با مقدار40/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و در میان شاخص های زیست پذیری پایدار در سکونتگاه های روستایی شاخص خدمات بهداشت و درمان کمترین میانگین معادل75/2 و شاخص مشارکت با مقدار 21/3 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است. بنابراین، توجه به عوامل اجتماعی و اهمیت دادن به آن ها در فرایند زیست پذیری پایدار روستایی می تواند به رفع نابرابری های اجتماعی و درنتیجه بهبود و ارتقاء سطح زیست پذیری مناطق روستایی کمک کند.
واکاوی جریان های فضایی حاکم بر شهر و ناحیه پیراشهری (مورد: بخش پاپی شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و ناحیه پیراشهری به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. آشکارسازی جریان های حاکم در سطح نواحی می تواند در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری های توسعه شهری و روستایی نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل جریان های فضایی در نواحی پیراشهری به منظور تبیین نظام فضایی حاکم بر شهر روستا در بخش پاپی شهرستان خرم آباد است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. جامعه آماری موردمطالعه همه سکونتگاه های روستایی بخش پاپی و نمونه آماری دهیاران و افراد مطلع به روستا هستند. داده ها و اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش میدانی و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزارNodeXL مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که شهر سپیددشت نتوانسته در سطح محلی جریان های پیراشهری را به خود جذب کند و نقش شهری را به خوبی ایفا کند و در مقابل شهر خرم آباد و دورود در ارتباط با بخش پاپی نقش مرکزیت بیشتری نسبت به شهر سپیددشت دارند و این ارتباطات موجب شده تا روستاییان برای تأمین خدمات، بازاررسانی و همچنین سرمایه گذاری متحمل هزینه و زمان بیشتری شوند. بنابراین نظام شبکه ای و پیوند محکم شهر و روستا در بخش پاپی برقرار نیست.
تبیین اثرات بنیان های گردشگری طبیعی در توسعه مقاصد پیراشهری(مورد: منطقه ونایی شهرستان بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مبتنی بر طبیعت، یک الگوی فضایی از گردشگری در عصر پسامدرن و شکل دهنده متنی فضایی است که خوانش آن در پیرامون سفر به نقاط طبیعی (ساحل، جنگل، کوه، چشمه و..) با انگیزه های متفاوت از سوی گردشگران صورت می گیرد. در این میان اثرات بنیان های گردشگری طبیعی حاکم بر محیط می تواند منجر به توسعه فضاهای پیراشهری اطراف شهرهای بزرگ گردد که اغلب با تبدیل شدن روستا به شهر نمود عینی پیدا می کند. بدین سان، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات بنیان های گردشگری طبیعی در توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری منطقه ونایی که در 12 کیلومتری شهرستان بروجرد در منطقه ای کوهستانی قرارگرفته است طراحی شد. این منطقه پیراشهری از سال 1398 به دلیل توسعه در ابعاد مختلف از روستا به شهر تبدیل شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی، و به شیوه توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش را دو گروه تشکیل می دادند دسته اول: ساکنین منطقه به تعداد 4649 نفر و دسته دوم گردشگران ورودی به ونایی بودند که درنهایت پس از انجام نمونه گیری، حجم نمونه به تعداد 380 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده-ها، پرسشنامه ای متشکل از 53 گویه و در چهار بعد بنیان های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بودند که روایی و پایایی آن در همه ابعاد بالاتر از 7/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که منطقه ونایی از نظر بنیان های گردشگری طبیعی در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد. 10 متغیر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، فرصت های سرمایه گذاری، کشف فرصت های اقتصادی جدید، موقعیت جغرافیایی، موقعیت فضایی، خدمات تبلیغاتی و بازاریابی، متغیر کالبدی، فرصت های ارتباطی، و فرصت های خدماتی با 99 درصد اطمینان رابطه مثبت و معناداری با توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری بروجرد دارند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 7/96 درصد تغییرات توسعه مقاصد گردشگری در منطقه ونایی توسط 5 متغیر (فرصت های سرمایه گذاری، موقعیت فضایی، مشارکت اجتماعی، خدمات تبلیغاتی و بازاریابی و متغیر کالبدی) پیش بینی و تبیین می شود. در این میان الگوی علّی به دست آمده از تبیین اثرات نشان داد به ترتیب بنیان های مدیریتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دارای بیشترین اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه مقاصد گردشگری پیراشهری (منطقه ونایی) بروجرد هستند.