توسعه فضاهای پیراشهری
توسعه فضاهای پیراشهری سال چهارم بهار و تابستان 1401 شماره 1 (پیاپی 7) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ساختار توسعه سکونتگاه های روستایی بیشتر در جهت حمایت از تهیدستان روستایی و کاهش آسیب پذیری مناطق روستایی توجه ویژه به توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی می باشد. لذا هدف پژوهش حاضر این است که، آینده نگری اثرگذاری مدیریت روستایی بر تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی پیراشهری در شهرستان علی آبادکتول در افق 1410 ارزیابی و تحلیل شود. روش تحقیق این پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است، جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای با درجه دهیاری 5 و 6 در پیرامون شهر علی آبادکتول است که تعداد 35 پرسشنامه برای کارشناسان حوزه روستایی، ارگان های مربوطه درنظر گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار میک مک کمک گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد، با توجّه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل5 گانه در 3 گروه اصلی پیشران های کلیدی در آینده توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی ناشی از فعالیت مدیران روستایی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شدند که عوامل تلاش برای تملک اراضی و استفاده از اراضی خالی در داخل محدوده بافت فیزیکی جهت توسعه و گسترش بافت روستا مستقیم (4+) غیرمستقیم (1609+)، تلاش برای استقرار کارگاه های تولیدی و واحدهای دامی و باغی مستقیم (4+) غیرمستقیم (1608+)، ترویج استفاده از مصالح بومی در واحدهای مسکونی و الگوهای معماری سنتی مستقیم (3+) غیرمستقیم (1224+)، تلاش برای بهسازی و بهبود وضعیت معابر عمومی درون روستا (3+) غیرمستقیم (832+)، افزایش و بهبود تاسیسات و فضاهای آموزشی و فرهنگی (2+) غیرمستقیم (869+) از مهمترین عوامل به شمار می رود.
تحلیل اثرات و پیامدهای الحاق روستا به شهر(مورد: روستاهای الحاقی به شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ادامه رشد شهرها، فعالیت های شهری به صورت تدریجی به سمت مناطق روستایی گسترش می یابد. در چنین شرایطی تحول در ساختار های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و...در سکونت گاه های الحاق شده به ویژه روستاهای پیرامونی شهری ابعاد پیچیده ای را به خود می گیرد. این وضعیت در بسیاری از کشور های دنیا و ایران همچنین در شهر آمل به وجود آمده است. در این تحقیق به بررسی اثرات خزش شهری و پیامد های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی در سه روستای الحاقی به شهر آمل پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستاهای موردمطالعه و حجم نمونه براساس روش کوکران محاسبه شد. داده های موردنیاز تحقیق به کمک تصاویر ماهواره ای لندست 4 و سنتینل 2 در دو مقطع زمانی 1370 و 1400 و فنون سنجش ازدور و نیز تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس (آنوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به میانگین کلی، روستای شادمحل (03/3)، روستای کلاکسر (99/2) و روستای قرق (85/2) به ترتیب بالاترین و پایین ترین میانگین را دارا می باشند. آثار الحاق روستاهای موردمطالعه به شهر آمل در بعد اقتصادی به طور نسبی مثبت بوده ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی تأثیرات منفی را در پی داشته است. در بعد محیطی-کالبدی در نماگرهای دسترسی ها تأثیرات مثبتی را در روستاهای موردمطالعه مشاهده شد. اما نماگرهای تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری از مهم ترین پیامد های منفی بعد محیطی-کالبدی الحاق روستا به شهر شناخته شد. همچنین نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی تفاوت معناداری بین سه روستا وجود ندارد ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی تفاوت معناداری بین سه روستا دیده می شود.
تبیین عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات کاربری زمین در جامعه روستایی به طورجدی موردتوجه قرارگرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت است. در بخش اول از پژوهش جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی در شهرستان رشت، از تصاویر ماهواره ای لندست استفاده شد. در بخش دوم با استفاده از تحلیل های آماری عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی تحلیل شد. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش های آماری استفاده شد. نتایج نشان داد در بین شاخص های مستقل اجتماعی، شاخص مهاجرپذیر بودن روستا بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. درواقع با افزایش تعداد مهاجران ورودی به روستا، میزان تغییرات کاربری اراضی روستایی نیز افزایش یافت. در بین شاخص های مستقل اقتصادی، شاخص های کمبود آب کشاورزی و متنوع شدن اقتصاد روستا بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. در بین شاخص های مستقل کالبدی، شاخص نزدیکی به شهر بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت. درواقع با نزدیکی روستا به شهر، میزان تغییرات کاربری اراضی روستایی نیز افزایش داشت. بررسی همبستگی میان شاخص های مستقل محیطی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد که شاخص های ظرفیت های گردشگری روستا و مساعد نبودن زمین های روستا برای کشاورزی بیشترین همبستگی و رابطه بسیار قوی با تغییرات کاربری اراضی روستا داشتند. در بین شاخص های مستقل نهادی - مدیریتی، شاخص نبود قانون کارآمد بیشترین شدت همبستگی و ارتباط را با تغییرات کاربری اراضی داشت.
امکان سنجی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بر پایه ادراک ذهنی در محله زورآبادِ شهرلوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مسائل درکشورهای درحال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد؛ علل عمده ای همچون توزیع نابرابر امکانات، رشد فزاینده جمعیت کشور، عدم توجه ویژه به اقشارکم درآمد در برنامه ریزی مسکن، موجب پیدایش و توسعه این نوع از سکونتگاه ها می شوند . با وجود انتقادات ویژه به رویکردهای گذشته در مداخلات سکونتگاه های غیررسمی، رویکرد توانمندسازی با ویژگی ایجاد کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعات در توسعه بخش مسکن، توانمندسازی سیاسی و اجتماع محلی مطرح گردیده؛ دستیابی به این رویکرد در ساماندهیِ سکونتگاه ها، با مشارکت ساکنین و مطابق با نیاز آنان، میسر خواهد بود؛ هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان سنجی به منظور توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی محله زورآباد در خیابان شهید میرزایی، بر پایه ادراک ذهنی شهروندانِ شهر لوشان می باشد. پژوهش از نوع کاربردی، روش انجام پژوهش، توصیفی-تحلیلی و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شدند. بدین منظور 5 مؤلفه اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، محیط زیستی و دسترسی، که در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی دخیل بودند شناسایی شدند و در قالب 26 پرسش تخصصی و به صورت طیف لیکرت در اختیار نمونه آماری پژوهش (373 نفر) قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss-v20بهره گرفته شد. در مرحله اول با استفاده از آزمون فریدمن، مشخص شد، از دیدگاه شهروندان میان مؤلفه های تشکیل دهنده ی سکونتگاه غیررسمی محله زورآباد تفاوت وجود دارد؛ در مرحله دوم، با استفاده از تحلیل عاملی، مشخص گردید که مؤلفه اقتصادی با ضریب 321/0، به عنوان بالاترین اولویتِ توانمندسازی و به ترتیب مؤلفه محیط زیستی با ضریب 309/0، اجتماعی با ضریب 297/0، کالبدی با ضریب 266/0 و دسترسی با ضریب 231/0؛ بایستی در اولویت رسیدگی توسط مسئولان ذی ربط قرار گیرند.
پایداری اقتصادی در مناطق پیراشهری اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش پایداری اقتصادی، به عنوان ابزاری در فرآیند برنامه ریزی توسعه پایدار بوده و لذا توجه به آن در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها امری اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش سنجش پایداری اقتصادی محدوده پیراشهری شهر اسلامشهر و روستاهای اطراف خود است. نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی، تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش را ساکنین شهر اسلامشهر و 22 روستای دارای سکنه در 4 دهستان (احمدآباد مستوفی، ده عباس، فیروز بهرام و چهاردانگه) در محدوده پیراشهری شهر اسلامشهر تشکیل داده اند که طبق سرشماری سال 1395دارای 548620 نفر جمعیت بوده است که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین شده است؛ و روش نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل عاملی، تحلیل تشخیصی و رگرسیون لجستیک، مدل چند معیاره TOPSIS- fuzz) از نرم افزار Spss و ٍExcle استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که درروش تحلیل عاملی که میزان پایداری اقتصادی منطقه برابر با 41/0 است که ازنظر پایداری اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. نتایج حاصل از مدل شباهت به گزینه ایدئال فازی نشان می دهد که سکونتگاه احمدآباد با برخورداری از شاخص شباهت 79/0 بیشتر از سایر مناطق در رتبه اول برخورداری از پایداری شاخص های توسعه اقتصادی قرار دارد. بر مبنای نتایج به دست آمده از رگرسیون چند متغیره، به ترتیب: 1- عامل رفاهی تجاری، 2- عامل جمعیتی، 3- عامل صنعتی بیشترین سهم را در پایداری اقتصادی منطقه پیراشهری اسلامشهر را دارد.
تحلیل نقش مشارکت در مدیریت پسماند مناطق پیراشهری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و آلودگی های زیست محیطی، ازجمله مسائل حائز اهمیتی است که امروزه نظر بسیاری از مدیران و برنامه ریزان شهری را به خود معطوف کرده است. در این میان چگونگی جمع آوری و حمل زباله و بازیافت آن در مناطق پیراشهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، لذا مشارکت مردمی در این زمینه می تواند آثار مثبت اقتصادی و زیست محیطی فراوانی به همراه داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش مشارکت در مدیریت پسماند مناطق پیراشهری شهر زاهدان می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل PUA استفاده شده است. نتایج رتبه بندی شاخص های، ابعاد مشارکت نشان داد: در بعد مشارکت در تصمیم گیری (مشارکت در ارائه برنامه های تفکیک زباله از مبدأ)، در بعد مشارکت ید ی (مشارکت در اطلاع رسانی معضلات زیست محیطی و حفظ محیط زیست) و در بعد مشارکت مالی (تحویل زباله های تفکیکی به صورت رایگان) در اولویت قرار دارند. نتایج مقادیر ضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد مشارکت (تصمیم گیری، ید ی و مالی) و مدیریت پسماند مناطق پیراشهری، نشان داد که بین تمامی متغیر های مستقل (ابعاد مشارکت) با مدیریت پسماند مناطق پیراشهری زاهدان رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان ۹۹ درصد وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مشارکت در مدیریت پسماند در مناطق پیراشهری زاهدان مؤثر می باشد. درنهایت به منظور شناسایی عوامل مؤثر در مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند در مناطق پیراشهری زاهدان از مدل PUA، استفاده گردید.
پایش تحولات کاربری اراضی در نواحی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مهم ترین مسئله ای که شهرهای ایران با آن مواجه هستند، تغییرات وسیع کاربری اراضی کشاورزی فضاهای پیراشهری است. اثرات تغییرات کاربری اراضی کشاورزی ازجمله رواج سرمایه داری نامولد و بورسی شدن زمین در اطراف شهرها، بالأخص مراکز استان ها مشهود است. پژوهش حاضر به بررسی میزان تحولات ۱۵ سال اخیر تغییرات کاربری اراضی پیراشهر بیرجند در استان خراسان جنوبی می پردازد. داده های تحقیق به ۲ روش اسنادی و روش میدانی جمع آوری شده است. در بخش مطالعات اسنادی از تصاویر مربوط به ماهواره لندست سازمان زمین شناسی آمریکا (USGS)، در سطح تصحیحات LIT و در بخش مطالعات میدانی از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران محدوده موردمطالعه است. پرسشنامه ها درمیان ۶۰ نفر توزیع و تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نخست وسعت اراضی دارای تغییر کاربری در سال های موردمطالعه از حدود 24 هکتار در سال 1383 به حدود 177 هکتار در سال 1399 رسیده است بعلاوه بیشترین افزایش تبدیل اراضی پیراشهری بیرجند به کاربری مسکونی در قسمت شمالی بوده است و درنهایت این تحقیق نشان داد که تأمین مسکن و ساخت وساز غیررسمی مهم ترین دلایل مهاجرت به پیراشهر بیرجند و افزایش سطح پیراشهری در این شهر بوده است.
واکاوی دگردیسی نقش غالب اقتصادی در روستاهای پیرامون کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش غالب اقتصادی سکونتگاه های روستایی با توجه به جایگاه آن ها در نظام تولیدی کشور همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. این نقش با توجه به شرایط محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر آن دستخوش تغییراتی می گردد. در این میان روستاهای نزدیک به شهرها به ویژه کلانشهرها، با توجه به روابط فضایی میان این دو و متأثر از شهر اصلی، بیش از سایر روستاها در معرض این تغییر و دگرگونی واقع می شوند. پژوهش حاضر باهدف شناسایی فرایند دگردیسی روستاهای دهستان کرارج که در پیرامون کلانشهر اصفهان قرار دارند و عوامل به وجود آورنده این دگردیسی انجام شده است و در پی یافتن پاسخی روشن برای این سؤال است که "دگردیسی نقش غالب اقتصادی روستاهای پیرامون کلانشهر اصفهان متأثر از چه عواملی و در چه فرایندی بوده است" و "متأثر از این عوامل، این روستاها با چه پیام دهایی روبه رو شده اند؟". این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است و با استفاده از روش کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 50 نفر از افراد مطلع انجام گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عواملی همچون "محدودیت منابع زیست محیطی"، "نزدیکی به عوارض اصلی طبیعی و مصنوع محدوده" و "مالکیت متفاوت آب و زمین" و با توجه به شرایط زمینه ای شامل "تحولات فرهنگی-اجتماعی روستا" و "تحولات ارزش اقتصادی زمین" و همچنین شرایط مداخله گری همچون "عدم حمایت سازمان های تصمیم ساز و تصمیم گیر" و "ضعف و ناکارآمدی در تدوین و نظارت قوانین مربوط به کاربری اراضی" منجر به "دگردیسی نقش غالب اقتصادی روستاهای هدف مطالعه" شده که در نهایت پیامدهایی همچون "تغییر چهره نظام کالبدی و فضایی"، "تغییر طبقات اقتصادی ساکنان" و نیز "تغییر هویت فرهنگی- اجتماعی" روستاها را در پی داشته است.
شناسایی نماگرهای شهر هوشمند در بستر مؤلفه های کلیدی مؤثر قبل از اجرایی شدن آن در محلات حاشیه شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر های هوشمند به عنوان آینده شهر های انسانی، شهر فعال درزمینهٔ فناوری، انعطاف پذیری، پایداری، خلاقیت و قابل زندگی در جهان پیش بینی شده اند و در حال تبدیل شدن به بخشی از چشم انداز دولت های ملی اند، زیرا با هدف افزایش کیفیت زندگی شهروندان ظهور یافته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نماگرهای شهر هوشمند در بستر مؤلفه های کلیدی مؤثر قبل از اجرایی شدن آن در محلات حاشیه شهر قم، می باشد. این پژوهش، ازنظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و بنیادی و دارای ماهیتی تحلیلی-تبیینی، همچنین ازنظر روش، در گروه پژوهش های کمی و کیفی قرار گرفت. در این پژوهش مدیران و متخصصان شهر قم به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند، و بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل FAHP و تئوری زمینه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد، از مصاحبه با کارشناسان در جهت شناخت نماگر های شهر هوشمند در بستر مؤلفه های کلیدی مؤثر قبل از اجرایی شدن آن در محلات حاشیه شهر قم، شامل 47 مفهوم، 21 واحد معنایی و 9 مقوله (هم آفرینی و مشارکت در توسعه شهر هوشمند، رهبری شهر قم به سمت هوشمند سازی، توانمندسازی نیروی کار، تدوین رویکرد های فرابخشی، از بین بردن شکاف دیجیتالی، نهادی، بهبود و توسعه اشکال جدید مدیریت، نوآوری، یکپارچگی)، استخراج شد. در نهایت نتایج مدل FAHP نشان داد، از میان مقولات، هم آفرینی و مشارکت در توسعه هوشمند، در اولویت قرار دارد.
ارزیابی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاده سازی وامکان تحقق توسعه پایدار کالبدی- فضایی، مستلزم شناخت عناصر و مؤلفه های پایداری به منظور دستیابی به یکپارچگی میان بعد کالبدی و سایر ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. سکونتگاه های روستایی در بخش مرکزی شهرستان اردبیل به ویژه طی دهه اخیر با تحولات گوناگونی در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مواجه گردیده است. این تحولات به صورت دگرگونی های کالبدی - فضایی تجلی پیداکرده است. این پژوهش باهدف بررسی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستاهایی بخش مرکزی شهرستان اردبیل و تبیین علل و عوامل اثرگذار در روند پایداری/ ناپایداری آن ها صورت گرفته است. جامعه نمونه پژوهش شامل 29 روستا و 360 خانوار بخش مرکزی شهرستان اردبیل می باشد که براساس روش طبقه ای (چندمرحله ای) تعیین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های موردنیاز به شیوه ی اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جهت تحلیل داده ها نیز از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره(به روش همزمان) و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزارArc Gis بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای محدوده موردمطالعه به لحاظ وضعیت پایداری کالبدی – فضایی در سطح پایینی قرار دارند. درواقع عوامل و نیروهای بیرونی(برنامه های عمرانی و یا ارائه تسهیلات دولت در حوزه سکونتگاه های روستایی و ...) و سپس درونی(شرایط محیطی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی روستاها) زمینه های تخریب پوشش گیاهی، تغییرات کاربری زمین و درنهایت ناپایداری کالبدی-فضایی را فراهم ساخته است.
واکاوی و ارائه راهبردهای کیفیت محیطی سکونتگاه های پیراشهری مبتنی بر مشارکت محوری (مورد: محله فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی و ارائه راهبرد های کیفیت محیطی سکونتگاههای غیررسمی مبتنی بر مشارکت محوری در فرحزاد صورت گرفته است. روش تحقیق کمی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار AMOS، SPSS، و مدل های SWOT، و (FARAS، BMW)، و روش QSPM استفاده شد. پس از بیانیه مشکلات مطرح شده، نتایج رتبه بندی عرصه های موضوعی با استفاده از مدل FARAS نشان داد، از دیدگاه متخصصان، مشکلات وضع موجود در محله فرحزاد در عرصه کالبدی با مقدار وزن 456/0، بیشتر از سایر عرصه ها می باشد. در ادامه نیز، به منظور رتبه بندی هر مشکل در عرصه های موضوعی از مدل BMW استفاده شد، در بعد زیست محیطی: فقدان سیستم دفع فاضلاب با مقدار وزن 087/0، در بعد اجتماعی: امنیت اجتماعی با مقدار وزن 087/0، در بعد اقتصادی: وجود مساکنی بدون سند مالکیت عرصه با مقدار وزن 084/0، در بعد کالبدی: رشد سکونتگاه های غیررسمی شمال محله با مقدار وزن 085/0، در نهایت بعد تصمیم گیری و مدیریتی: ضعف حضور مردم در تصمیمات توسعه شهری با مقدار وزن 084/0، می باشد. در ادامه نیز به منظور ارتباط بین مشکلات مطرح شده در کیفیت محیطی و مشارکت شهروندان از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد، نتایج گویای ارتباط معنادار و مثبت بین مشکلات مطرح شده و نبود مشارکت شهروندان بود. در نهایت با استفاده از روش QSPM به تدوین اهداف در راستای ارتقاء کیفیت محیطی مبتنی بر مشارکت شهروندان پرداخته شد، نتایج نیز نشان داد، اهداف افزایش بهداشت و افزایش امنیت از جمله مهم ترین اهداف زیست محیطی و اجتماعی می باشند. مشارکت پذیر کردن مردم، افزایش پایداری اقتصادی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در محله نیز به ترتیب از مهم ترین اهداف عرصه های مدیریتی، اقتصادی و کالبدی هستند.
رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری کانون های جغرافیایی جرم در فضاهای پیرا کلان شهری (مورد: شهرجدید هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل تأثیرگذار در شکل گیری کانون های جرم خیز موجب آگاهی یافتن مدیران و برنامه ریزان و تدوین راهبردهای مناسب برای ارتقاء امنیت در آن ها می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری کانون های جرم خیز و سنجش تأثیر فقر بر شکل گیری آن ها در شهر جدید هشتگرد است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل محدوده قانونی شهر جدید هشتگرد در سال 1399 است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران معادل 400 نفر است. روایی پژوهش با توجه به نظر کارشناسان و خبرگان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ(بیشتر از 7/0) تائید شده است. از آزمون فریدمن، کای اسکوئر پیرسون، لایکلی هود، تا او بی کندال، اسپیرمن و تخمین تراکم کرنل برای تحلیل داده ها استفاده شده است. از نرم افزارهای SPSS و Arc GIS و نرم افزار جانبی Cime Analysis برای تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. بر اساس آزمون فریدمن، عوامل اقتصادی مشتمل بر فقر(با میانگین70/19)، بیکاری(25/19)، نابرابری درآمدی(12/19) و تحرک مسکونی(21/17)، بیشترین تأثیر بر وقوع جرم در شهر جدید هشتگرد دارند. توزیع فضایی جرائم به صورت خوشه ای است و بیشترین جرم در فازهای جدید و فقیرنشین اتفاق افتاده است. بر اساس نتایج آزمون های آماری کای اسکوئر پیرسون، لایکلی هود، تا او بی کندال، اسپیرمن، شدت همبستگی بالایی بین شکل گیری کانون های جغرافیایی جرم در فضاهای پسا کلان شهری و متغیرهایی نظیر فقر، نبود حمل ونقل عمومی، تنوع قومی و فرهنگی، تحرک مسکونی و فضاهای بی دفاع شهری وجود دارد.
آمایش منطقه ای روستاهای پیراشهری با تأکید بر توسعه صنعت گردشگری (مورد: روستاهای پیرامون نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر پسامدرن و امروزی شاخص های توسعه به سوی چندبعدی شدن رفته و از بخشی بودن فاصله زیادی گرفته که در این میان صنعت گردشگری یکی از بااهمیت ترین ابعاد توسعه به شمار می رود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر آمایش منطقه ای روستا های پیراشهری با تأکید بر توسعه صنعت گردشگری در نیکشهر می باشد. تحقیق حاضر برحسب هدف، یک تحقیق کاربردی، برحسب نحوه گردآوری داده ها یک تحقیق توصیفی و غیرآزمایشی می باشد و درنهایت حسب نحوه اجراء، از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اعضای شورای روستا، دهیاران و بخشداران روستاهای پیراشهری نیکشهر (تهرک، خیرآباد، زهک، نوک آباد و هیتان)، می باشد. حجم نمونه نیز بر اساس نمونه گیری هدفمند 50 نفر تعیین شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل های FARAS، FBMW، WASTPAS، استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی گویای عدم ارتباط بین توسعه صنعت گردشگری و آمایش منطقه ای روستا های پیراشهری می باشد، همچنین نتایج مدل FARAS نشان داد که از بین عناصر گردشگری، خدمات با وزن 434/0، بالاترین میزان اهمیت را در روستا های پیراشهری نیکشهر به خود اختصاص داده است. نتایج مدل FBMW نشان داد، در عملکرد فضایی عنصر های اطلاعات و خدمات، به ترتیب روستا های خیرآباد، نوک آباد، هیتان، تهرک و زهک، در عملکرد فضایی عنصر های حمل ونقل و تبلیغات، به ترتیب روستا های خیرآباد، هیتان، نوک آباد، تهرک و زهک بالاترین و پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. درنهایت نتایج مدل WASTPAS به منظور رتبه بندی روستا های پیراشهری با تأکید بر جاذبه های تاریخی و طبیعی نشان داد، روستای خیرآباد در هر دو جاذبه تاریخی-فرهنگی و طبیعی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
شناسایی موانع مؤثر در عدم انطباق آمایش تأسیسات زیربنایی با اصول پدافند غیرعامل (مورد: مناطق پیراشهری چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدافند غیرعامل بستر مناسب امنیت و توسعه پایدار کشور و یکی از مؤثرترین و پایدارترین روش های دفاعی برای آمایش تأسیسات زیربنایی می باشد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی مجموعه موانع مؤثر در عدم انطباق آمایش تأسیسات زیربنایی مناطق پیراشهری با اصول پدافند غیرعامل در چابهار می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و بنیادی و ازنظر روش، در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تئوری زمینه ای و مدل FARAS استفاده شد. نمونه گیری در بخش کیفی و کمی پژوهش تا مرحله اشباع (کفایت) نظری پیش رفت؛ نمونه گیری از نوع غیراحتمالی به صورت نمونه گیری هدفمند بود. درمجموع 20 مصاحبه عمیق صورت گرفت. از نتایج مصاحبه با افراد خبره جهت شناسایی موانع عدم انطباق آمایش تأسیسات زیربنایی مناطق پیراشهری چابهار با اصول پدافند غیرعامل با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 63 مفهوم، 20 واحد معنایی و 10 مقوله ی (عدم سیاست گذاری و تصمیم گیری، نبود طراحی و برنامه ریزی، کمبود نیروی انسانی متخصص و کارآمد، عدم نظارت بر رعایت اصول پدافند غیرعامل در زمان مکان یابی، ضعف مالی سازمان ها، عدم مدیریت یکپارچه و نامتمرکز، عدم استفاده از علوم و فنون جدید در حوزه پدافند مانند GIS، عدم آموزش کافی، آگاهی نداشتن از مباحث پدافند غیرعامل، فقدان مستندسازی، عدم ملاحظات پدافند غیرعامل) استخراج شد. درنهایت نتایج مدل FARAS نشان داد، مقوله (عدم آموزش کافی با مقدار وزن (479/0)، بیشترین میزان اهمیت را از دیدگاه متخصصان به خود اختصاص داده اند.