مفهوم سازی های قرآنی در روش شناسی تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)
حوزه های تخصصی:
ادعای اصلی زبان شناسی شناختی بر این است که معنا، همان مفهوم سازی است. مراد از مفهوم سازی، پردازش اطلاعات می باشد. در مفهوم سازی یک قلمرو مفهومی را برحسب قلمرو مفهومی دیگر می فهمیم. عوامل زیادی بر یک مفهوم سازی در حوزه زبان شناسی شناختی اثرگذار است که از آن جمله می توان به چهار تکنیک کلی توجه/ چشم گیری، داوری و مقایسه، چشم انداز/ موقعیت مندی و ترکیب اشاره کرد. آیت الله خامنه ای در روش تفسیری خود از این روش بسیار استفاده کرده اند. این مقاله می کوشد تا با روش تحلیلی و مبتنی بر آثار منتشره از ایشان و به طور خاص کتاب های منتشره، عوامل مختلف مفهوم سازی را استخراج کند. در توجه و چشم گیری با تکیه بر نگاه کانونی بر توحید و نفی طاغوت و قدرت گرایی، از حمل و توسعه معنایی کفر و شرک در قلمرو اجتماعی سیاسی به وجه پویایی استفاده کرده است. از سوی دیگر داوری و مقایسه خود توسط مقوله بندی ها، استعاره ها و زمینه ها، نظریات تفسیری را قوام می بخشد. مقوله بندی در ذیل «ائمه کفر» و «ائمه دین»، «ملت و حکومت» و «ترس و انحطاط» ازجمله موارد مقایسه ای روش ایشان است. شاهکار مفهوم سازی وی، استفاده از استعاره های ساختاری (راه، استحکام، وضوح، موسمی، قایق، آهن ربا، تجارت، غربال، گره) استعاره وجودی (حرکت بخشی، زایش ایمان، گشودگی، مربی) استعاره جهتی (قله، عمق) می باشد. این مسأله خود چشم اندازها و موقعیت مندی و دیدگاه مسلط و همچنین شاخص های بی شماری را مطرح کرد و امور درونی بسیاری را از ذهنیت خارج نموده و به امر بیرونی و عینی تبدیل کرده است. این موضوع خود از نوعی قالب گیری ساختاری و جریان سازی پویانیرویی در روش شناسی ایشان تبدیل شده است. این مقاله کوشیده تا با تشکیل شبکه روابط علّی مفهوم سازی از منظر آیت الله خامنه ای، نظریه عام شناختی ایشان را استخراج کند.