آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

گفت وگو با دیگری دینی از نتایج و رویدادهای مهمی است که در عرصه دینداری قابل تصور است. پس از انقلاب در ایران برخی سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی با این پیش فرض که پیشینه این سنخ از گفت وگوها در حوزه تمدن اسلامی وجود دارد، به این مسئله توجه کردند. بدون تردید، نمایندگان این نهادها در این سال ها با اتکا بر همین گفت وگوها در اثبات هویت اسلامی-  شیعی با ادیان دیگر و به ویژه مسیحیت کاتولیک، کسب تجربه کرده اند. این پژوهش با رویکردی کیفی می کوشد با تحلیل مضمون گفتارهای ناظر به ذهنیت و تجربه این افراد به این پرسش پاسخ دهد که اساساً کنشگران با ابتناءی بر رویکرد درون دینی که مبناگرای سنتی اتخاذ می کند، چگونه به دیگری دینی نگریسته و چه تفسیری از گفت وگو با «آن دیگری» ارائه می کند. بدین منظور، داده های میدانی به روش نمونه گیری هدفمند و در مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از کنشگران این عرصه گردآوری شد. تحلیل مضامین گفتارها نشان داد که از نگاه مبناگرای سنتی، گفت وگو با دیگری دینی در مواجهه با دیگری دینی حقانیت را مقدم بر همسان نگری مذهبی کرده، جهان گری دینی را به عنوان یک اصل ثابت در گفت وگوها پذیرفته و تلاش می کند با مشروعیت بخشی سیاسی- دینی به دیگری مسیر گفت وگوهای دینی را از پیش تعیین کند.

تبلیغات