دین و ارتباطات
دین و ارتباطات سال نوزدهم بهار و تابستان 1391 شماره 1 (پیاپی 41) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر، در بخش اول به تبیین رویکردهای نظری و ارائهی مدلهای تطبیقی عرصة تأثیر و تقابل کارکردی الگو در فضای ذهن و عین مخاطب، پرداخته و در بخش دوم به مطالعة موردی در مصداق عروسک باربی میپردازد. در رویکرد نظری، در مقام تأثیر الگو بر مخاطب، به ابعاد مسئله در سه سطحِ مدلِ نظری، تقلیل تئوریک و تحلیل پرداخته می شود؛ در سطح اول تحلیل، کارکرد اساسی الگو، «همزادپنداری» در نظر گرفته شده است، که خود در سطح تحلیل دوم به سه کارکرد «مطلوب آرمانی»، «معیار خوب و بد» و نیز «سبک زندگی»، توسعه مییابد. از منظر تفکیک حوزههای عینیت و ذهنیت نیز، کارکرد شخصیت الگو بر مخاطب، در پنج سطح بینش، دانش، گرایش، روش و کنش، ذکر می گردد. پس از آن «مفهومشناسی متنی و فرهنگی» سه واژة متشابه «اسوه»، «اسطوره» و «قالب» با یک ماتریس تطبیقی و مقایسه ای برای تبیین تفاوت کارکردگرایانه رویکرد تولیدی و شخصیت سازی در نگاه اسلامی و غربی ارائه می گردد. در پایان با توجه به تأثیر متقابل ذهنیت و عینیت از دو منظر حرکت از بعد مادی به بعد ذهنی، و حرکت از بعد ذهنی به بعد مادی، تلاش می شود، حوزة الگوسازی، با مطالعة موردی عروسک باربی، در بستر کلان مفهومی تقابل الگویی تمدنی غرب با تمدن اسلامی، و به ویژه «اسلام هراسی» پس از حادثة یازده سپتامبر، شاهدی بر تعین و تشخص تحلیلی در حوزة الگوها ارائه شود.
منظومة فرهنگی؛ کاربرد استعارة منظومة شمسی برای ساماندهی سازمان های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به عملکرد و نقش سازمان ها و نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، چند ویژگی مشترک و کلان را درباره مجموعه آنها نشان می دهد: تعداد زیاد این سازمان ها؛ نبود تمایزهای مأموریتی میان آنها؛ تداخل و موازی کاری در فعالیت ها؛ کمبود هماهنگی کلّی (دو و چندسویه) در سیاست گذاری و اجرا؛ و نبود یک ستاد فرماندهی مرکزی قدرتمند و مؤثر. این عوامل موجب شده تا در چرخه سیاست گذاری فرهنگی کشور، سازمان های مختلفی از تدوین سیاست تا اجرا و نظارت بر آن را عهده دار شوند و چنین وضعیتی با بروز تداخل های مأموریتی، نتایج ناخواسته ای را در پی آورده که ازجمله مهم ترین آنها بروز ناهماهنگی در عملکرد سازمان های فرهنگی، توسعه افقی و غیرهدفمند این سازمان ها، و مصرف رو به رشد بودجه است که نهایتاً اثربخشی نه چندان مطلوب بدنه فرهنگی نظام یعنی سازمان ها و نهادهای فرهنگی کشور را به دنبال داشته است.
استعاره ها دیرزمانی است که در حوزه های مختلف علوم انسانی ازجمله در دانش سازمان و مدیریت برای تبیین وضعیت و درک و شناخت پدیده ها به کار می روند. این مقاله بر آن است که با استفاده از استعاره «منظومه» برپایه کارکرد منظومه شمسی، وضعیت مطلوب و آرمانی مجموعه سازمان ها و نهادهای فرهنگی کشور را درقالب یک «منظومه فرهنگی» تبیین نماید. پرسش اصلی مقاله آن است که «آیا مشکل اصلی کشور در حوزه فرهنگ، نبود یک نظام جامع مدیریت فرهنگی برای هدایت مجموعه سازمان های فرهنگی کشور است؟»، در پاسخ، نخست با استناد به پژوهش های کاربردی متعددی که ازسوی شورایعالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام یافته به تبیین این مشکل و راه حل های مرتبط با آن می پردازد و سپس با معرفی چند ویژگی برگزیده از منظومه شمسی، استعاره منظومه را درقالب منظومه فرهنگی برای تبیین ویژگی های نظام فرهنگی مطلوب در ساماندهی سازمان های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کار می گیرد.[i]
[i]. اصطلاح منظومة فرهنگی را در مفهومی که توضیح آن در این مقاله می آید، نویسنده برای نخستین بار در بهار سال 1387 و در کلاس درس «سازمان ها و سیاست های فرهنگی» برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشتة فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام به کار گرفته و در سه سال متوالی مورد نقد و بررسی همین گروه از دانشجویان و برخی همکاران دانشگاهی قرار داده است. اگرچه این اصطلاح قبلاً به عنوان معادلی برای واژه های مجموعه یا گروهی از سازمانها استفاده شده بود، ولی کاربرد آن به منظور تبیین وضعیت و الگوی مطلوب ساماندهی سازمان های فرهنگی کشور، نخستین بار است، که در یک مقاله ارائه می گردد.
«برزخ» یهودی-مسیحی شده در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برزخ، مفهوم نام آشنایی است که علاوه بر به تصویر کشیده شدن در سینمای رایج جهان، با شکل گیری سینمای مشهور به سینمای معنا گرا در ایران، در پردة سینما به تصویر کشیده شده است. رویکرد رایج در سینمای جهان به مسألة برزخ به عنوان یک مرحلة جهان پس از مرگ، بر اساس «مسحیت عبرانی شده» و یا رویکرد «یهودی-مسیحی» گسترش یافته است. این نوشتار، پس از تبار شناسی رویکرد مذکور و مفهوم شناسی برزخ از منظر اسلامی و یهودی-مسیحی، برخی از مهترین آثار تولید شده در سینمای ایران در دهة اخیر با موضوع برزخ تحلیل شده و تاثیرپذیری آشکار آنها از سینمای جهان (که برخی از مهمترین آنها نیز تحلیل شده است) نشان داده می شود و در انتها تعارض این نگاه رایج در سینمای ایران با رویکرد شیعی دربارة جهان پس از مرگ توضیح داده می شود. ظرفیت های معناگرایانة سینما برای بررسی ابعاد ماورایی شیعی نیز در این مقاله تبیین شده است.
رویکرد دوفضایی به آسیب های مجازی و دین: نگرش ها و تجربه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه شناسی آسیبی کاربران فضای مجازی ایران، چه نسبتی با اعتقاد دینی و اخلاقی آنها دارد؟ آیا می توان میان سطوح مختلف دینداری و تجربه های آسیبی، ارتباط معناداری یافت؟ از سوی دیگر آیا نسبتی میان نگرش ها به آسیب های مجازی (ناهنجاری و جرم) و سطح دینداری وجود دارد؟ میان سه متغیر تجربه شناسی آسیبی، نگرش سنجی نسبت به آسیب ها و سطح دینداری کاربران فضای مجازی ارتباط معناداری وجود دارد؟ موارد فوق، سؤالات اساسی است، که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد. برای پاسخگویی به این سؤالات نیازمند مفهوم شناسی رویکرد دوفضایی به آسیب های مجازی خواهیم بود.
لذا در این مقاله ابتدا پارادایم دوفضایی شدن تبیین شده و در ذیل این نگاه، تبدیل هایی که از آسیب فیزیکی به آسیب مجازی رخ می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. سپس داده های پرسشنامه برخط با رویکرد اکتشافی، جهت تجربه شناسی آسیبی، نگرش سنجی آسیبی و همچنین سنجش سطح دینداری مطالعه می شود. پس از آن رابطه میان سطح دینداری و تجربه شناسی آسیبی و سطح دینداری و نگرش سنجی آسیبی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان به عنوان جمع بندی مباحث مطرح شده، همچنین طرح الگویی برای تبیین روابط میان سه متغیر، به ترسیم نقشه مسیر روابط میان متغیرهای مورد توجه خواهیم پرداخت. این نقشه مسیر را می توان بر اساس روش تحلیل مسیر و منطق اکتشافی بودن پژوهش، نوعی تحلیل مسیر اکتشافی و یا نقشه مسیر اکتشافی دانست.
تحلیل ارتباط شناختی وبلاگ نویسی طلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله وبلاگ نویسی طلاب با رویکردی ارتباطشناختی تحلیل شده است؛ به این معنا که هر وبلاگ از چهار بعد فرستنده، پیام، رسانه و مخاطب، مورد تحلیل قرار گرفته است. وبلاگ های نمونه بر اساس نمونه گیری هدفمند و پس از گونه شناسی وبلاگ های طلاب، که به هفت گونه سیاسی، اجتماعی، ادبی، روزنوشت، اندیشه، معارفی و سایر (عمومی) تقسیم شده اند و لحاظ کردن معیارهایی نظیر سابقه چهارساله وبلاگ و به روزرسانی مستمر، انتخاب شده اند. در ادامه با الهام از «مدل هنجاری رسانه های سایبر اسلامی» که با هدف تحلیل سایت های دینی طراحی شده و به همین دلیل در تحلیل وبلاگ فاقد کارایی لازم است، مدلی برای تحلیل ارتباط شناختی وبلاگ نویسی طلاب ارائه شده است، که شامل 21 شاخص است. در گزینش شاخصهای درون مدل، تناظر با ابعاد چهارگانه فرآیند ارتباط و وجود جامعیت و تناسب لازم جهت تحلیل ارتباط شناختی وبلاگ، مدنظر قرار گرفت. در مرحلة بعد، هریک از وبلاگ های نمونه بر طبق مدل پیشنهادی تحلیل شدند. برخی از یافته های تحقیق از این قراراند: ذکر هویت فردی و صنفی در اکثر وبلاگ های طلاب، تفاوت الگوی وبلاگ نویسی طلاب زن نسبت به طلاب مرد و بهره گیری طلاب اصلاح طلب از الگوی جریان دومرحله ای. در پایان نیز به منظور حضور کارآمدتر طلاب در عرصه وبلاگ نویسی، پیشنهادهایی مانند نگارش گروهی، به روزرسانی متوسط، اعتبارسازی، خاص سازی و... ارائه شده است.
«بازنمایی خدا» در بلاگفای فارسی (تحلیل «الهیات مردم پسند مجازی اینترنتی» در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان پیشامجازی، به مدت دو هزاره، «خداوند» مضمون و گوهر الهیات سنتی در ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) بوده است. اکنون در جهان مجازی، و در پرتو مجازی شدن و شکل گیری فضای مجازی، رسانه اینترنت ما را با نوع جدید و غیرقابل باوری از «رسانه ای شدن دین و الهیات» و نیز «مردم پسند شدن دین» و «دین مردم پسند» روبرو ساخته است. ماحصل این فرایند «الهیات مجازی» است. در این مقاله ضمن بررسی نظری «الهیات مجازی و خدای مجازی»، تحلیل محتوایی کیفی از «بازنمایی خدای مجازی» در «وبلاگ های فارسی» ارائه شده است. مقالة نشان می دهد، که «وبلاگ ها» بنا به ماهیت رسانه ای و مجازی منحصر به فرد خود توانسته اند؛ برداشت سنتی و قرائت پیشامجازی از «خداوند و الهیات» آن را به چالش کشند؛ و در عوض به «هژمونی متنی» و مجازی «خدای دین مردم پسند» اجازه بروز و ظهور دهند. این چالش، فارغ و مجزا از نوع و ماهیت داوری درباره درستی یا نادرستی آن و نیز قضاوت درباره تهدیدسازی یا فرصت سازی برای «دین داری های سنتی و اجتماعی» در هزاره سوم، دست مایه ای جدید و جذاب برای جامعه شناسی دین؛ به ویژه با تمرکز بر سه گانه: «جامعه شناسی وبلاگ های دینی»، «مطالعات فرهنگی دین مردم پسند مجازی» و «مطالعات رسانة دینی» در ایران است.
تبیین بنیان های نظری حاکم بر «ارزش های خبری» و «نظریة استفاده و خشنودی»؛ مقدمه ای بر مطالعة بومی خبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از دهة 1960 شاهد مطرح شدن فهرست های مختلف و متنوع ارزش های خبری در ارتباطات هستیم. در این مقاله، پس از بررسی تحلیلی-مقایسه ایِ فهرست های گوناگون ارزش های خبری در پنج دهة اخیر، فهرست منتخب و پیشنهادی نگارندگان که سعی شده، جامع فهرست های پیشین باشد، جهت تحلیل های پسینی ارائه می گردد. پس از آن نشان می دهیم، که مسألة ارزش های خبری در رسانه ها (فضای عملی ارتباطات) و علوم ارتباطات (فضای علمی ارتباطات) مبتنی بر نظریة استفاده و خشنودی در حوزة نظریه های مخاطب شناسی می باشد؛ سپس به تبیین بنیان های فلسفیِ نظریة «استفاده و خشنودی» پرداخته و در این راستا، نگاه انسان محورانه (اومانیسم) و سرمایه سالارانه (کاپیتالیسم) به عنوان دو بنیان نظری حاکم بر نظریة استفاده و خشنودی، مطرح می شود. در پایان با توجه به مطالعة موردی تأثیر جهان بینی های غالب مدرنیسم بر نظریة استفاده و خشنودی، بر ضرورت داشتن نگاه انتقادی در مواجهه با علوم ارتباطات در تولید علوم ارتباطات اسلامی و اخذ رویکرد محتاطانه و گزینشی در بهره گیری از الگوهای عملیاتی علوم ارتباطات همچون ارزش های خبری در جامعة اسلامی تأکید می ورزیم.