عرفا برای اقناع و متقاعدسازی مخاطبان خود و همچنین برای انتقال و تشریح مفاهیم عرفانی، از شیوه های مختلف و امکانات زبانی و ادبی متعددی بهره برده اند. یکی از شیوه هایی که در اقناع مخاطب و هم سو کردن او با عقاید مطرح شده تأثیر شگرفی دارد، استفاده از اعتقادات مخاطب و توسل به عقاید خود ایشان است که به عنوان مهم ترین اصل از اصول ارتباطات اقناعی نیز مطرح شده است. لذا با توجه به این که مخاطبان عرفا مسلمانان بوده اند و آیات قرآنی و سخنان بزرگان دین جزء اعتقادات عمیق آنها محسوب می شده، طبیعی است که عرفا برای متقاعد ساختن مخاطبان خود، از حجّیت قرآن برای حجّیت بخشی به کلام خود بهره برده باشند. سنایی به عنوان نخستین کسی که به طور رسمی عرفان را وارد حوزه ادبیات کرد، با اشراف کامل به مقبولیّت قرآن و حدیث نزد مسلمانان، هر جا که لازم می بیند، در موضوعات مختلف دینی و اخلاقی از جمله: توحید حق تعالی، تنزیه، ستایش جایگاه حضرت علی(ع)، نکوهش دنیاپرستی و ... برای اثبات صحّت گفتار خود و جلب تأیید مخاطب، به آیات و احادیث متوسل می شود و از این طریق به راحتی کلام خود را برای مخاطب قابل پذیرش می سازد.