یکی از انواع فعل در زبان فارسی، افعال پیشوندی است که کمابیش از دوره باستان تاکنون در زبان فارسی رواج دارند. در این مقاله چگونگی کاربرد افعال به همراه پیشوند و تأثیر کارکرد آن در فعل از چند منظر مطالعه و بررسی شده اند. روش انجام این پژوهش از طریق مطالعه تاریخی – تطبیقی زبان شناسی تاریخی در زبان فارسی است. اهدافی که در این پژوهش دنبال می شود این است که سیر تاریخی زبان فارسی و تحولات دستوری (صرفی – نحوی) در حوزه پیشوندهای فعلی برپایه متون پی گیری شود و با اشاره به صورت های تاریخی فارسی باستان و میانه، نمود آن در چند متن برگزیده فارسی دری به نتایجی بیانجامد.-نخست از دیدگاه پیشینه تاریخی و دگرگونی های آوایی صورت گرفته در پیشوند فعل از زبان های ایرانی باستان تا فارسی دری مورد بررسی قرار گرفته است. در زبان های اوستایی و فارسی باستان کمابیش بیست و یک پیشوند فعلی وجود داشته است که علاوه بر کارکرد و یا نقش پیشوند فعل، به عنوان قید و حرف اضافه نیز بوده اند. این پیشوندها در زبان های میانه غالباً یا متروک شده اند و یا چونان جزیی مرده در ساختمان فعل به کار رفته اند و کارکرد پیشوندی خود را از دست داده اند. در فارسی میانه برای پرکردن جای آن ها زبان به پیشوندهای جدیدی نیاز پیدا کرد که بیشتر از قیدها، صفت ها و حروف اضافه دوره باستان بوده اند. این دسته به منظور پدیدآوردن معنای جدید بر سر افعال می آمدند و در آن تغییر معنایی ایجاد می کرده اند. - دوم از نظر کارکرد معنایی این پیشوندها مورد بررسی قرار گرفته اند که روی هم رفته به سه دسته تقسیم شده اند:نخست پیشوندهایی که در معنی اصلی خود به کار رفته اند.دیگر پیشوندهایی که در معنی فعل ساده هیچ تغییری ایجاد نمی کنند، مگر اینکه جنبه تأکیدی دارند.دسته سوم پیشوندهایی که در معنی فعل ساده تغییر ایجاد می کنند و به فعل معنی تازه ای می بخشند.- سوم کارکرد نحوی این پیشوندها در رابطه با فعل در محور هم نشینی جمله مورد ارزیابی قرار گرفته است.- در پایان افزون بر نتایج به دست آمده، پیشوندهای فعلی از منظر بسامد و میزان کاربرد آن ها با فعل های ساده در قالب جدول و نمودار مورد تحلیل قرار گرفته اند.