مطالعات جامعه شناختی شهری
مطالعات جامعه شناختی شهری سال 13 بهار 1402 شماره 46 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تعیین گرهای اجتماعی رفتار مسئولانه زیست محیطی شهروندان شهر شوش با تأکید بر متغیرهای مستقل آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی و احساس تعلق مکانی است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و نمونه آماری شامل 382 نفر از شهروندان 15 تا 65 سال شهر شوش است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش پرسشنامه بوده است. یافته های توصیفی پژوهش نشان داد که میانگین رفتارهای مسئولانه زیست محیطی شهروندان شهر شوش در حد متوسط (88/59) است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین متغیرهای احساس تعلق مکانی شهروندان، نگرش زیست محیطی و رفتارهای مسئؤلانه زیست محیطی آنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای احساس تعلق مکانی (194/0)، آگاهی زیست محیطی (456/0)، نگرش زیست محیطی (225/0) به صورت مستقیم بر رفتار مسئولانه زیست محیطی تأثیر دارند. طبق یافته های تحقیق، متغیر احساس تعلق مکانی از طریق نگرش زیست محیطی 176/0 درصد اثر غیر مستقیم بر مسأله تحقیق داشته است. در مجموع، متغیرهای وارد شده در مدل توانستند 35/0 درصد تغییرات رفتار مسئؤلانه زیست محیطی را تبیین نمایند. مقایسه ضرایب بتاها نشان می دهد که اثر کل آگاهی زیست محیطی (476/0) در مقایسه با سایر متغیرهای وارد شده در مدل، بیشتر بوده است.
بازخوانی نظریه سینومرفی در هنر موسیقی خیابانی (مورد مطالعه: پیاده گذرهای شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پیدایش منظر دیداری–شنیداری شهرها، تعامل بین شهر، شهروند و موسیقی خیابانی است که در بستری به نام پیاده راه شکل می گیرد. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر نظریه «سینومرفی» تهیه شده است؛ نویسندگان باهدف دستیابی به چرایی و چگونگی شکل گیری این نوع منظر دیداری- شنیداری به بررسی هنر موسیقی خیابانی در پیاده گذرهای شهر تهران می پردازند. برای این منظور با حضور در میدان تحقیق و مشاهده رفتاری افراد فعال در این حوزه هنری مسائلی چون زمان و مکان استقرار، تعریف محدوده، انتخاب موقعیت، نوع موسیقی و ادوات مورد استفاده، نوع پوشش و هویت هنرمندان را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهند. بررسی یافته ها در محدوده تحقیق نشان می دهد رفتار و واکنش شهروندان در مواجهه با موسیقی خیابانی تحت تأثیر پیوندهای سینومرفیک به سه شکل «ترغیب و تشویق»؛ «سازگار» و «خنثی» نمود پیدا می کند. به گونه ای که رفتارهای مثبت با تأثیر در تداوم این فعالیت در یک بستر مناسب و تثبیت جایگاه موسیقی خیابانی موجب ارتقای کیفیت منظر دیداری- شنیداری در شهر شده و تعاملات اجتماعی بین مردم و محیط را افزایش می دهد.
بررسی تعاملات اجتماعی رسانه ها در توجه به رفتارهای شهروندی در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعاملات اجتماعی رسانهها در توجه به رفتارهای شهروندی است. از لحاظ دستیابی به هدف، روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات روش پژوهش موردنظر پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1401 تشکیل میدهند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و نمونه برابر 384 نفر برآورد گردید. روش نمونهگیری نیز خوشهای چندمرحلهای بود. دادهها با نرمافزار SPSS تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب رگرسیون استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تعاملات اجتماعی در رسانه ملی و رسانههای اجتماعی بر توجه به رفتارهای شهروندی تأثیر مثبت معناداری دارد. اما تعاملات اجتماعی در رسانههای محلی بر رفتارهای شهروندی تأثیری ندارد. ضریب همبستگی بین تعاملات اجتماعی در رسانهها باتوجهبه رفتارهای شهروندی برابر 65/0 و ضریب تعیین برابر 42/0 است. به عبارتی میتوان گفت که 42/0 تغییرات توجه به رفتارهای شهروندی توسط تعاملات اجتماعی در رسانهها تعیین میشود و 58/0 نیز توسط متغیرهای دیگر تعیین میشود. همچنین نتایج نشان میدهد که تعاملات اجتماعی در رسانه ملی 38/0 و تعاملات اجتماعی در رسانههای اجتماعی 57/0 تغییرات توجه به رفتارهای شهروندی را پیشبینی میکند.
رتبه بندی محلات شهر تهران با تأکید بر تحقق شهر خلاق با استفاده از نظریه ریچارد فلوریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد توصیف و تبیین ارائه الگوی شهر خلاق در کلان شهر تهران است. چارچوب نظری پژوهش، متأثر از نظریه ریچارد فلوریدا است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی بوده و داده های مربوط به شاخص های شهر خلاق به طور نمونه و محدود (150)نفر از کارشناسان با استفاده از داده های ثانویه، تهیه پرسش نامه و مصاحبه از شهروندان با 19 فاکتور از شاخص های شهر خلاق رتبه بندی و سطح بندی شده اند. جمعیت آماری مناطق 22 گانه شهر تهران است. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل تاپسیس، مناطق در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار، فرو برخوردار مورد سنجش قرار گرفت که نتایج نشان می دهد: مناطق 4، 5، 6، 2، 22 با میانگین ضریب 0.695 سطح اول یعنی سطح برخورداری از میزان تحقق پذیری شهر خلاق را به خود اختصاص دادند. مناطق 1، 14، 15، 8، 3، 12، 11، 10، 20،21 با میانگین ضریب 0.404 سطح دوم؛ یعنی متوسط (نیمه برخوردار) را کسب کردند. مناطق 7، 18، 16، 13، 19، 17، 9 با میانگین ضریب 0.223 در سطح سوم (محروم) قرار گرفتند همچنین بر اساس نتایج مدل تحلیل شبکه، شاخص نوآوری با میزان (0.265) بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلاق در شهر تهران را داراست. اما در میان شاخص های تأثیرگذار در حرکت به سمت شهر خلاق، شاخص های کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی به ترتیب با میزان 0.035 و 0.032 کمترین نقش و تأثیرگذاری را در تحقق شهر خلاق تهران دارا هستند.
بررسی جامعه شناختی سبک زندگی جوانان کافی شاپ شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه صاحب نظران و نظریه پردازان علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. زیرا توجه به این مسئله، برخاسته از تحولات اجتماعی و فرهنگی عمیقی است که؛ سهم زنان و مردان را در زمینه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دنیای مدرن آشکار ساخته است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک زندگی جوانان کافی شاپ شهر دهدشت انجام شد. چارچوب نظری پژوهش مستخرج از نظریه های وبر، بوردیو، گیدنز و برمن است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 205 نفر از جوانانی بود که در کافی شاپی های شهر دهدشت حضور داشتند. از آن میان بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم 100 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سنجش اعتبار متغیرها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار spss نسخه 19 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین درجه جهان وطنی جوانان کافی شاپ شهر دهدشت و سبک زندگی آنان رابطه معناداری وجود دارد (p<0/000). در حالی که دو متغیر میزان دین داری و تعلقات قومی و قبیله ای رابطه معناداری نداشتند. در آخر، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادهایی ارائه شد.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).
تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر رفتارهای جمعیِ نمایشی در بستر ویروس کرونا؛ مورد مطالعه: شهر بوشهر در سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی در رفتارهای جمعیِ نمایشی در بستر ویروس کرونا در شهر بوشهر، با روش پیمایش و رویکرد توصیفی انجام شده است. جمعیت آماری متشکل از ساکنان 15 سال به بالای شهر با تعداد 197864 نفر هستند که نمونه ای به تعداد 384 نفر با تکنیک نمونه گیری تصادفی – خوشه ای از میان آن انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش محقق ساخت است که رواییِ محتوایی آن توسط استادان و پایایی اش به وسیله آزمون آلفای کرونباخ (79/.) تأیید شدند. فرضیه های پژوهش با آزمون های آماریِ تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس آزمایش شدند. نتایج نشان می دهند میانگین واقعی نمره میزان رفتار جمعیِ نمایشی پاسخگویان برابر 195 و یازده صدم است که از میانگین مورد انتظار آن یعنی مقدار 174 بالا تر است و این نشان می دهد که رفتارهای جمعی نمایشی در ایام شیوع کرونا بالاتر از متوسط جامعه بوده است. در رتبه بندی میانگین ابعاد متغیر رفتارهای جمعیِ نمایشی، بُعد مد اجتماعی با میانگین رتبه ای 28/6، اولویت اول را دارد. در واقع آن بعد از رفتار نمایشی که تنها به طور دوره ای و در فرایند شیوع کرونا در معرض تغییر قرار گرفت. متغیرهای جنس، وضعیت تأهل، وضعیت تحصیلات و نوع منزل مسکونی پاسخگویان تأثیر معنی داری بر رفتارهای جمعیِ نمایشی دارند و افراد متأهل، زنان، افراد با تحصیلات پایین و افراد ساکن در مسکن غیرشخصی، بیشتر تحت تأثیر رفتارهای جمعیِ نمایشی قرار گرفته اند.