آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

در دهه های اخیر، در اثر گسترش مدرنیته در عرصه ی جهانی، تحولاتی در زمینه های فرهنگی و ساختاری روی داده که سبب گرایش زنان به بازتعریف هویت اجتماعی شان شده است. در این میان مصرف گرایی مفهومی است که با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد و این امر در بازتعریف هویت زنان تأثیر فراوانی داشته است. در پژوهش حاضر عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کلیشه های جنسیتی و بازتعریف هویت اجتماعی قادر می سازد مورد مطالعه قرارگرفته است. روش تحقیق مورد استفاده روش کمّی از سنخ پیمایشی؛ جامعه ی آماری زنان دهه های50، 60 و70 شهر اصفهان و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. نتایج این پیمایش نشان می دهد که در جامعه ی مورد مطالعه، تحصیلات هیچ رابطه ای با میزان مصرف گرایی ندارد حال آنکه بین بازتعریف هویت زنان و مصرف گرایی و بین دو متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف گرایی رابطه وجود دارد. همچنین بین مصرف گرایی و وضعیت تأهل همبستگی وجود دارد اما این همبستگی پایین بوده و می توان استدلال کرد که تأهل افراد نمی تواند تأثیر چندانی بر میزان مصرف گرایی زنان داشته باشد. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به تفاوت میزان مصرف گرایی زنان بر حسب دهه ی تولد اشاره داشت. نتایج تحقیق نشان می دهد که حداقل بین دو گروه زنان دهه های50 و 60 در میزان مصرف گرایی تفاوت معناداری وجود دارد.

تبلیغات