مطالعات جامعه شناختی شهری
مطالعات جامعه شناختی شهری سال پنجم زمستان 1394 شماره 17 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی تحت تأثیر شهرنشینی، سبک زندگی افراد را تغییر داده است. سبک زندگی در نحوه ی گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین مشارکت اجتماعی، سازمان های سیاسی و اداری، شبکه ی راهها و وسایل ارتباطی، روحیه ی فردگرایی، هویت طبقاتی و روابط غیرمستقیم و ثانویه به عنوان عوامل اجتماعی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانه ای و سرمایه ی فرهنگی به عنوان عوامل فرهنگی، مصرف گرایی، ایجاد مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایت های مشترک و سطح رفاه اقتصادی به عنوان عوامل اقتصادی و سبک زندگی افراد ارتباط معناداری وجود دارد.
مردم نگاری شهری به مثابه ی روشی برای واکاوی مسائل اجتماعی و فرهنگی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم نگاری شهری به مثابه ی یکی از روش های تحقیق کیفی است که بر آن است که برای مطالعه ی شهر باید از رویکرد انسان گرایانه استفاده کرد، زیرا این انسان ها هستند که شهر را می سازند. در واقع، مردم نگاری به مشاهده ی جهان بر اساس چارچوب مرجع افراد مورد بررسی می پردازد و محقق به گونه ای فعال در زندگی افراد و موقعیت مورد مطالعه مشارکت می کند؛ مشاهده ی وقایع عادی و فعالیت های روزمره به گونه ای که در محیط های طبیعی رخ می دهد. افزون بر آن، وقایع غیرعادی نیز مورد مشاهده قرار می گیرد و محقق به طور مستقیم در زندگی افراد مورد مطالعه مشارکت می ورزد و شخصاً فرایند زندگی اجتماعی روزمره را در محیط و میدان تحقیق تجربه می کند. تاریخچه ی مردم نگاری شهری از شهر شیکاگو آغاز می شود. تامس نخستین چهره ی برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود که تحقیقات اجتماعی خود را در زمینه ی مشکلات شهر شیکاگو بویژه موضوع هایی چون مهاجران، زنان، اقلیت گروه های قومی، انحرافات اجتماعی و غیره پیش از جنگ جهانی اول آغاز کرده بود. در واقع او بر آن بود که برای مبارزه با انحرافات اجتماعی و مشکلات زندگی شهری چاره ای جز شناخت دقیق سازوکارهای آنها و تحلیل این سازوکارها وجود ندارد. آنچه به نظر وی اهمیت داشت این بود که برداشت و نگرش افراد را نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند بشناسیم تا بتوانیم جهت گیری های ذهنی آنها در جامعه را درک کنیم.
بررسی جامعه شناختی سهم عوامل ساختاری و یادگیری اجتماعی در بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوانان، سرمایه ی اصلی هر جامعه ای محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات نظام اجتماعی و رشد و توسعه ی همه جانبه ی آن، نقش بسزایی دارند؛ از طرفی، مسأله ی بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای فردی و توسعه و ترقی قلمداد شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف شناخت سهم عوامل ساختاری یادگیری اجتماعی در تبیین بزهکاری نوجوانان مناطق حاشیه نشین شهر تبریز نگاشته شده است.روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر پیمایش است و جامعه ی آماری پژوهش شامل نوجوانان پسر 14- 19 سال به تعداد 53866 نفر شهر تبریز بوده که از این تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده اند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی متغیر بزهکاری نوجوانان با متغیرهای مستقل ساختاری یعنی آنومی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، سن، پایگاه اجتماعی و اقتصادی و ساختار خانواده معنادار نبوده است؛ اما با ابعاد یادگیری اجتماعی یعنی تعاریف مثبت از مذهب(18/0-= R)، تعاریف مثبت از قانون(17/0-= R) و شانس دستیابی به اهداف مثبت (18/0-= R) معکوس؛ ولی با تعاریف خنثی از عمل بزهکارانه (301/0r=)، بزهکاری دوستان (636/0= R)، افسردگی (14/0= R)، روابطی منفی با والدین (209/0= R) مثبت بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیونی بزهکاری نشان داد که از بین ابعاد یادگیری اجتماعی، بُعد بزهکاری دوستان بیشترین تأثیر را بر بزهکاری نوجوانان داشته است و تمام متغیرهای باقی مانده در این مدل، 32 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نموده اند؛ همچنین در مدل معادلات ساختاری، متغیرهای ساختاری نظری (آنومی اجتماعی و بی سازمانی اجتماعی) به عنوان علل دور، سبب فضاسازی بر روی یادگیری اجتماعی بزهکاری می شوند و فضای یادگیری اجتماعی نیز به عنوان علل نزدیک بزهکاری و کجروی تولید می کند
کنش های جمعی کارناوالی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، پدیده ای مدرن و ناشی از شهری شدن، شکل گیری روابط اقتصادی، ارزش های جدید، انتظارات و تحرکات جدید اجتماعی هستند. تقابل میان حکومت و جنبش های جدید اجتماعی، در فضای شهری معنا پیدا می کند و در نتیجه ی کنترل حکومت، می تواند به جنبش اعتراضی و یا انقلاب تبدیل گردد. این جنبش ها به دنبال تغییرات کلان در حکومت نیستند و مطالبات محدود و مشخصی دارند و نهادهای کوچک قدرت، سبک زندگی، محیط زیست و مسائل اجتماعی را مورد پرسش قرار می دهند. فضاهای شهری نقش مهمی در زندگی اجتماعی-سیاسی داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل می کنند. وجود اماکنی مانند میدان ها و پارک ها با ایجاد زمان – مکان متفاوت، می توانند فضای مناسبی را برای وقوع کنش های جمعی کارناوال گونه ای فراهم کرده و مطالبات طبقه ی متوسط را به شکلی متفاوت بیان کنند. این مقاله، با استفاده از روش مطالعه ی اسنادی، مصاحبه و مشاهده ی مستقیم، نقش و تأثیر فضاهای شهری را در فراهم آوری بستر مناسب برای شکل گیری کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، با نظر به شهر استانبول در سال 2013 بررسی می کند. وجود اماکنی مانند میدان تقسیم استانبول، فضایی را پدید می آورد تا مکالمه، بحث و اظهار نظر به شکل آزادانه و باز برگزار شده و در صورت پدید آمدن بسترهای لازم گفتمان و تداوم آن، این امکان فراهم شود تا از دل آن کنش های جمعی هدفمند و جنبش های اجتماعی اصلاحی پدید آمده و به رشد جامعه ی مدنی و ایجاد توسعه ی سیاسی کمک کند.
سنجش و تبیین طرد اجتماعی مهاجران خارجی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی مهاجران خارجی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی کشور میزبان است و در صورت عدم ادغام مناسب در جامعه، این گروه ها به طور بالقوه تهدیدی برای نظم و امنیت خواهند بود. از اینرو، بررسی وضعیت طرد/ ادغام اجتماعی آنها و عوامل مؤثر بر آن می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با مهاجران اثرگذار باشد. به این منظور، طرد/ ادغام مهاجران افغانی و عراقی مقیم کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی این شهر سنجش و تبیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای مهاجر و غیر مهاجر ساکن مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. روش تحقیق کمی- کیفی و شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری های نظری، خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند است. حجم نمونه منتخب شامل232 خانوار( مهاجر خارجی و بومی) می باشد و در تحلیل آماری داده ها، آزمونهای تفاوت، همبستگی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای spss و لیزرل به کار گرفته شد.
یافته های تحقیق نشان داد مهاجران دسترسی کمتری به منابع دارند و در مقایسه با بومی ها تبعیض و طرد اجتماعی شدیدتری دارند و نه تنها به رغم گذر زمان، تبعیض های اجتماعی قومی از بین نرفته بلکه مهاجران با سکونت در محله های محروم، طرد اجتماعی را با طرد فیزیکی تجربه کنند. با این اوصاف، لازم است دولت با حمایت های اقتصادی و آموزشی مهاجران، کاهش فاصله اقتصادی اجتماعی مهاجران- غیرمهاجران و فرهنگ سازی در راستای پذیرش اجتماعی آنها از ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورد.
بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان شادمانی با تکیه بر احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پیشرفت هر جامعه در گرو استفاده بهینه از نیروی انسانی آن جامعه است و یکی از مهمترین اصول در حوزه مدیریت شهری توجه به مقوله شادی و نشاط شهروندان است.هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شادمانی و عوامل جامعه شناختی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی و آنومی اجتماعی) مؤثر بر آن در بین افراد بالای 18 سال در شهر کرمان می باشد. روش پژوهش با توجه به ماهیت متغیرها و روابط بین آنها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه افراد بالای 18 سال در شهر کرمان، 508984 بودند که از این تعداد384 نفر براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از آزمون شادمانی آکسفورد پایایی (917/0) و پرسشنامه محقق ساخته پایایی( 876/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: میانگین شادمانی افراد بالای 18 سال شهر کرمان، در سطح متوسط است و براساس نتایج رگرسیون، متغیرهای وارد شده به مدل رگرسیونی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی، سن و درآمد) 39 درصد از واریانس متغیر شادمانی افراد را تبیین کردند و از بین متغیرهای مستقل، متغیر احساس امنیت اجتماعی، بیشترین نقش را در تبیین شادمانی افراد داشت و سایر متغیرها با اینکه به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر شادمانی تأثیر گذار بودند ولی به صورت پیچیده ای در تعامل با متغیر احساس امنیت اجتماعی قرار داشتند.