مقالات
حوزه های تخصصی:
بیلانکوه یا ولیانکوی از محلات تاریخی شهر تبریز است. اشتهار این محله به نام «بیلانکوه» را به وجود مدفن اکابر اولیاء و عرفای تبریز در آن منسوب می کنند. مزارات بیلانکوه همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده اند، مرقد و مزار بزرگانی چون : اخی سعدالدین (عارف نامدار قرن ششم هجری)، کمال الدین مسعود خجندی (شاعر و عارف قرن هشتم هجری) کمال الدین بهزاد هراتی (نگارگر بزرگ قرن دهم هجری) و جز آن در این محله واقع شده اند. در دوره ایلخانی، بنیانگذاری شهرک دانشگاهی ربع رشیدی، توسط خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بر اهمیت آن افزود و از این رو قرن هشتم هجری دوره رونق و شکوفایی بیلانکوه محسوب می شود. این منطقه از تبریز در ادوار بعدی نیز همواره مورد توجه بوده است. وجود آثار ارزشمند و متعدد مربوط به دوره های مختلف تاریخی نشان از اهمیت و جایگاه این محله تاریخی تبریز دارد. توجه و عنایت اکابر اولیاء و عرفا – به ویژه از قرن ششم هجری به بعد - به بیلانکوه، موجب شکل گیری زوایا و خانقاه ها و مقابر ایشان در این محله شده است؛ از این رو ارائه نتایج بررسی های میدانی درباره آثار و بقایای مقابر و مزارات بیلانکوه یکی از محور های این مقاله است.
تحلیلی بر نقش عبدالرحمان پاشابابان در روابط ایران و عثمانی در دوره فتحعلی شاه (1228-1212ق /1814-1798م)
حوزه های تخصصی:
پس از روابط پر فراز و نشیب ایران با عثمانی در عصر حکومت های صفوی و افشار، این ارتباط در دوره قاجاریه هم تداوم داشت و در این میان، عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور، از ابتدای تشکیل دولت صفوی تا انقراض قاجار، کم و بیش شبیه به یکدیگر بودند:1) اهمیت عتبات عالیات2)زوار و 3) کردها که در پاره ای از متون با عنوان عشایر سرحدی از آنان نام برده شده است، از مهم ترین این عوامل هستند. در منطقه کردنشین عراق امروزی، امارت بابان قرار داشت و در ابتدای دوره قاجاریه، عبدالرحمان پاشا امیر آن بود. وی در طول نزدیک به سه دهه، به عنوان امیری عثمانی اما با رویکرد ایرانی خواهی و ایران گرایی، بر یکی از مهم ترین نقاط بین دو کشور، حکم می راند. در طول حکمرانی بارها به ایران پناهنده شد و از طرف ایران و با حمایت فتحعلی شاه دوباره به امارت نشست. مکاتبات صورت گرفته بین رجال طراز اول ایرانی و عثمانی به حمایت از او، لشکرکشی ها و جنگ های درگرفته به نفع یا بر ضدش و نیز احترام شایسته ای که در ایران از وی به عمل می آمده است، همگی مؤیّد اهمیت جایگاه و اعتبار او در ایران بوده است. علاقه مندی عبدالرحمان پاشا به ایران از یک سو و حمایت این کشور از وی از سوی دیگر از آن جهت حائز اهمّیت است که وی بر بخشی از قلمروی عثمانی حکم می راند و بابان به عنوان منطقه ای سرحدی، فقط در مدتی کوتاه به ایران مالیات می پرداخت بنابراین ایرانی-خواهی او از نظرعثمانی ها عملی ناصواب و غیرقابل بخشش بود. به همین جهت در روابط بین دو کشور، اطاعت یا عدم اطاعت پاشای بابان، مسأله ای مهم تلقی می شد.
مسأله جانشینی، بی اعتمادی سیاسی و بازتابهای آن در نهاد وزارت در دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
مسأله جانشینی به عنوان یکی از مسائل پایدار تاریخ ایران، بازتاب ها و پیامدهای فروانی در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشته است. این مقاله می کوشد تا با رویکردی نو یکی از پیامدهای مسأله جانشینی یعنی حذف و قتل وزیران قاجاری را در بستر فرهنگ سیاسی ایران و در پیوند با مسأله جانشینی مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چرا مسأله جانشینی در دوره قاجار سبب حذف وزیرانی شد که در فرآیند جانشینی دخالت داشتند. فرضیه این پژوهش بدین قرار است: مسأله جانشینی و دخالت وزیران مطرح قاجاری با توجه به فرهنگ سیاسی ایران که مبتنی بر بی اعتمادی سیاسی بود، سبب سوء ظن و بدگمانی شاهان قاجار به وزیران خویش و هراس آنان نسبت به از دست رفتن جایگاه خود می شد و همین امر سبب بروز پدیده وزیرکشی به عنوان مخرج مشترک مسأله جانشینی و بی اعتمادی سیاسی می شد.
راه آهن و ترقی از نگاه اندیشمندان ایران عصر ناصرالدین شاه
حوزه های تخصصی:
بعد از طرح اندیشه احداث راه آهن در ایران عصر ناصری توسط اروپایی ها، عده ای از اندیشمندان ایرانی در مورد احداث راه آهن در ایران تفکر و تامل کردند و در طرح ها و اندیشه های خود، ضمن تشریح ضرورت ها، فواید و نحوه انجام کار، میان راه آهن و ترقی و پیشرفت جامعه ایرانی ارتباط مستقیم برقرار کردند. ارتباط میان راه آهن و ترقی در نوشته های این اندیشمندانِ روزگار ناصرالدین شاه، مساله ای است که در مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار و طرح های به جا مانده از اندیشمندان در روزنامه اختر و نسخ خطی و اسناد مورد بررسی قرار می گیرد و به این پرسش پاسخ داده می شود که اندیشمندان ایرانی در مورد ورود به عصر سرمایه داری چه نقشی به راه آهن می دادند؟
جایگاه روحانیون متنفّذ در مدرنیزاسیون قضایی و تدوین قانون مدنی در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
در طول اعصار پیشین در نظام قضایی ایران، منصب قضاوت همواره در حیطه اختیارات علما و روحانیون بوده است که این امر با رسمی شدن مذهب تشیع در عصر صفوی، از استحکام بیشتری برخوردار گردید. با روی کار آمدن دولت پهلوی، مدرنیزاسیون در کلیه ابعاد و ارکان مملکت در دستور کار قرار گرفت، طبعاً نظام قضایی سنتی مبتنی بر عرف و شرع نیز از دایره شمول مدرنیزاسیون برکنار نماند. این تغییر و تحولات در ساختار اداری و اجرایی کشور با واکنش هایی از سوی مردم به ویژه علما و روحانیون مواجه گردید، به ویژه در حوزه نظام قضایی که علما و روحانیون شیعی به طور سنتی خود را متولی امر قضا می دانستند. از آنجا که رویکرد دولت پهلوی در نظام قضایی، دوری جستن از نظام قضایی شرعی و تمایل به ساختارهای غربی بود، با مخالفت بیشتری از سوی ایشان مواجه گردید، بنابراین آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ این موضوع است که اشخاص و متنفّذینی که در نوسازی دستگاه قضایی ایفای نقش کردند، چه پایگاه های داشتند که منتهی به تدوین قانون مدنی بر اساس فقه جعفری گردید؟
روابط تجاری ایران و هند در دوره صفویان متأخر با تکیه بر نقش عناصر فعال در آن (از دوره شاه عباس یکم تا پایان حکومت صفویان 1135-996)
حوزه های تخصصی:
یکی از شرکای مهم تجاری ایران، به ویژه در دوره صفویان متاخر، هندوستان بود. علل رشد مبادلات، میزان صادرات و واردات و نیز کم و کیف موازنه تجاری بین دوکشور در این دوره چندان مورد بررسی همه جانبه قرار نگرفته است. در این دوره، بسیاری از بازرگانان، عناصر و اقلیت های گوناگون دست اندرکار در بندرها، شهرها و مراکز تجاری دو کشور مستقر شده بودند و چرخه عظیمی از داد و ستد را به وجود آورده بودند. بنابر آنچه گفته شد، پرسشی بنیادی مطرح هست که ساختار قومی فعال در چرخه تجاری دو کشور چگونه بوده است و این اقوام ایفاگر چه نقشی در این روند بوده اند؟ آنان چه نوع کالاهایی را با چه حجم و ارزشی داد و ستد می کردند؟ در این راستا و برای شناخت مسائلی از این دست، نخست ترکیب عناصر قومی، میزان نقش آنان و انواع کالاهای مورد معامله، حجم صادرات و واردات دو کشور و موانع موجود در این روند مورد مطالعه قرار می گیرند. این بررسی ها نشان می دهند که حجم عظیمی از انواع کالاها، توسط بازرگانان دو کشور که بیشتر از اقلیت های مذهبی بودند، داد و ستد می شد. از سویی، تا زمانی که سیاست سخت گیرانه ای بر صادرات و واردات ایران حاکم بود، موازنه تجاری با هند روند مثبتی داشت اما در سال های پایانی حکومت صفویان، به دلایلی که خواهد آمد، رفته رفته منفی گردید.
پژوهشی بر شناخت مجموعه ارسلان جاذب در دوره غزنوی در سنگ بست
حوزه های تخصصی:
محوطه تاریخی سنگ بست واقع در 35 کیلومتری جنوب مشهد، شامل بقایای شهری ویران، محصور با دیواری دفاعی و خندقی پیرامون آن است. مجموعه ای از بناهای ویران خارج از حصار این شهر، پیرامون مقبره منسوب به ارسلان جاذب والی توس در زمان سلطان محمود غزنوی (421-389هـ .ق/1030- 998م) وجود دارد. در این مقاله سعی شده است برای نخستین بار به مقبره ارسلان جاذب به عنوان جزیی از یک مسجد شبستانی، درون مجموعه ای از بناهای عام المنفعه که ظاهراًَ توسط خود او بنیاد گردیده، نگریسته شود. همچنین کاربری بناهای موجود در بافت پیرامون مقبره و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.