پژوهش های تاریخی
پژوهش های تاریخی دوره جدید سال 15 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 59) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد پنهان اختلافات بنی هاشم و امویان، تفاوت نگرش این دو دودمان به جزئیات قدرت، ازجمله «فاصله قدرت» است. فاصله قدرت که بسیار مورد توجه انسان شناسان است، توزیع و انباشت قدرت سیاسی، روابط بین مردم و صاحبان قدرت را واکاوی می کند. نظریه ابعاد فرهنگی «هافستِد»، همین مؤلفه را یکی از شش محور تفاوت فرهنگی جوامع برشمرده است. مقاله حاضر با تأکید بر مسئله فاصله قدرت، گزاره های تاریخی از رفتار قدرتمندان دو خاندان قریش را بررسی می کند و تحلیلی را از نقش دیدگاه غالب در هریک از این دو دودمان در اختلافات آنان، ارائه می دهد. براساس این پژوهش، شوق به فره مند دیده شدن، تأکید بر نمایش قدرت، قوم گرایی، تلاش برای حفظ برتری اقتصادی، گشاده دستی های نامتعارف و هدفمند و نگاه بهره جویانه به دیگران واموال عمومی، مواردی است که نشان می دهد بنی امیه به فاصله زیاد قدرت اعتقاد داشتند. در آن سو، ساده زیستی، نگاه نجیبانه به دیگران و اموال عمومی، فروتنی، نیکی به فرودستان و پرهیز از قبیله محوری، از شواهدی است که تأکید بنی هاشم بر فاصله کم قدرت را نشان می دهد. بر این اساس، باید گفت که تفاوت دیدگاه درباره فاصله قدرت، منشأ اصلی تفاوت نگرش دو خاندان امیه و هاشم به اقتصاد، جامعه و سیاست بوده است.
چگونگی ایجاد زنجیرۀ هم ارزیِ گفتمان مهدویت در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنگاه که امری همچون مهدویت از حدود قلمروهای عقیدتی فراتر می رود و به پدیده ای سیاسی-اجتماعی بدل می شود، از ظرفیت های لازم برای مطالعه به مثابه یک گفتمان برخوردار می شود، مهدویت نیز در عصر صفویه، چنین ظرفیتی داشته است. به منظور تحقق چنین مطالعه ای و با مبنا قراردادن نظریه گفتمان ارنستو لاکلائو و شانتال موفه، براساس روشی تاریخی-تحلیلی، سؤال اساسی آن است که ساختار سیاسی- اجتماعی عصر صفویه، چگونه توانسته است چنین زنجیره هم ارزی نسبتاً فراگیری را مستقر کند. در همین راستا، فرضیه پژوهش آن است که مهدویت ازطریق یکی از اصول و ارکان گفتمان، یعنی زنجیره هم ارزی، این قابلیت را یافته است که قاطبه جامعه را فارغ از تفاوت های جنسیتی، قومیتی، جغرافیایی، سیاسی و حتی دینی، در یک همگرایی چشمگیر قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد مفصل بندی حاکمیت صفوی براساس مهدویت، در توازی با ایجاد زنجیره هم ارزی، ازطریق عمومیت باور به منجی، به منزله سازوکارهای گفتمانی، موفق به ایجاد همگرایی اجتماعی فارغ از تفاوت های موجود شده و ازطریق نبود مفصل بندی دال منجی، به مثابه دال های تهی، چنین پوششی را رقم زده است. همچنین ژرف ساخت های هژمونیک سازی صفویه، ازجمله تاریخ نگری و تاریخ نگاری ها و مواضع و متون فقهی علمای شیعه، امکان ایجاد این زنجیره را فراهم کرده اند.
نقش یهودیان در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاجران یهودی در ایرانِ قرون نخستین اسلامی، بیشتر به تجارت برده شهرت داشتند. همچنین جغرافیانویسان قرون نخستین، از گروهی تجار یهودی به نام راذانی ها نام می برند که به نقاط مختلف سفر می کردند و به تجارت برده مشغول بودند. آنها بردگان را از اروپا به سمت بیزانس و از آن طریق، به جهان اسلام حمل کردند و باعث رشد و ترقی این تجارت، در این دوره تاریخی شدند. به نظر می رسد جنگ های مختلف در اروپا و آسیا که به اسارت مردم از دو طرف در طی این جنگ ها منجر می شد، بر مسئله تجارت برده، تأثیرگذار بوده است و تاجران یهود با خرید و فروش این اسرا، سهم زیادی در گسترش این تجارت داشته اند. در هر حال، به رغم رونق تجارت برده در دوره بحث شده، این موضوع بازتاب زیادی در منابع تاریخی این دوره نداشته و حتی در پژوهش های جدید نیز، کمتر بررسی شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از منابع قدیم و مرتبط و به شیوه توصیفی تحلیلی، نقش تاجران یهودی را در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی تا پایان سده چهارم هجری مطالعه کند. برای این منظور، تلاش خواهد شد تا با استفاده از شیوه مطالعات تاریخی، داده های تاریخی از منابع کتابخانه ای گردآوری و دسته بندی و درنهایت یافته های پژوهش، بیان شود.
تحلیل انتقادی مقالات فارسی در بازتاب وضعیت زنِ عربِ پیشااسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث زنان و مسائل مربوط به آنان در جامعه عرب پیش از اسلام از موضوعات مورد توجه محققان و پژوهشگران ایرانی در سالهای اخیر بوده و دهها مقاله در نشریات پژوهشی به چاپ رسانده اند. آنچه اهمیت دارد چگونگی بازتاب وضعیت زن ِعرب پیشااسلامی در این دست از پژوهش هاست. تحلیل انتقادی این مقالات هم زوایای نگرش محققان به وضعیت زنان در این دوره با وجود تقسیم بندی جامعه ی عرب به قبل و بعد از اسلام که نشانگر نوعی گذار به خصوص در ارتباط با وضعیت زنان هست را نشان دهد و هم مشخص می کند که آنها تا چه حد دستاورد و یافته ای جدیدی فارغ از رویکردهای کلیشه ای به جامعه علمی عرضه کرده اند. به این منظور، مقاله پیش رو با روش تحلیل تاریخی و با الهام از روش تحلیل محتوا در استخراج مفاهیم و مقوله ها به بررسی موضوع مورد بحث در بیش از سی مقاله که در دو یا سه دهه اخیر چاپ شده اند، پرداخته است. یافته پژوهش نشان می دهد محققان در اغلب مقالات با ارائه مفاهیم و مقوله های تکراری بر پایمال شدن حقوق انسانی زنان در این دوره تاکید و وضعیت نامناسبی از شرایط زیست اجتماعی آنان که ناشی از کم توجهی به رعایت اصول علمی و تحقیقی در بررسی شرایط زیست محیطی و فرهنگی جامعه ی عرب بدون پیش داوری بوده را به تصویر کشانده اند. هر چند در برخی مقالات رویکرد علمی و پژوهشی با استناد به داده های تاریخی و ادبی وضعیت متفاوت تری را نشان می دهد، اما تعداد این مقالات نسبت به رویکردهای کلیشه ای و نگاه سیاه و سفیدی به دوره قبل و بعد از اسلام محدود است.
مناسبات دولت انگلیس با خوانین حیات داودی با تأکید بر قراردادهای شرکت نفت ایران و انگلیس با آنها (از 1299ش/1920م تا 1320ش/1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درزمان کشف نفت در ایران، یکی از چالش های دولت انگلیس برای بهره برداری از این منابع، ضعف دولت مرکزی و ناتوانی در کنترل قدرت های محلی بود که در محل فعالیت شرکت سکونت و حکمرانی داشتند؛ بنابراین انگلیس برای چیره شدن بر این چالش، وارد مناسبات گسترده ای با حکام و خوانین ساکن در مکان های فعالیت شرکت، ازجمله با بختیاری ها، بنی کعب و حیات داودی ها شد. بر همین اساس، هدف این پژوهش بررسی فعالیت های شرکت نفت ایران و انگلیس در قلمرو حکمرانی خوانین حیات داودی و تبیین سیاست های این شرکت در قبال سران این طایفه، از اواخر دوره قاجار تا سقوط رضاشاه است. سؤال پژوهش این است که برقراری ارتباط بین خوانین حیات داودی و شرکت نفت ایران و انگلیس، به چه نحوی بوده و تغییر حکومت از قاجار به پهلوی، چه پیامدهایی برای آنها داشته است؟ طبق یافته های پژوهش، قرارداشتن قلمرو حکمرانی حیات داودی ها در محدوده عملیاتی شرکت، موجب انعقاد قراردادهایی مابین آنها شد که ازنظر اقتصادی و سیاسی، منافع زیادی برای سران این طایفه به همراه داشت؛ اما این مراودات در دوره پهلوی کاملاً با برنامه های این حکومت در تعارض بود. از طرفی شرکت نفت نیز به تبعیت از سیاست های دولت انگلستان، سطح ارتباطات خود را با حیات داودی ها کاهش داد و یا آن را به طور کامل قطع و مناسباتش را با دولت مرکزی تقویت کرد. درنهایت این تغییرات موجب بروز چالش و درگیری مابین بزرگان این طایفه با حکومت پهلوی و حذف آنها از صحنه قدرت شد. روش این پژوهش، توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر اسناد است.
تأثیرگذاری صوفیان و سادات در گسترش اسلام در ماوراءالنهر طی چهار قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمان شدن ترکان ماوراءالنهر، تحت تأثیر عواملی چند از جمله فتوحات، تجارت و مهاجرت گروه های مختلف انجام شد. قبل از پیروزی مسلمانان بر ترکان در سال 652م/32ه ، آیین پرستش ارواح نیاکان، روح آسمان و مظاهر طبیعی بین ترکان رواج داشت و البته قبایلی از ترکان هم پیروِ آیین بودایی ، دین مسیحی، یهودی و برخی زرتشتی بودند، بنابراین با ادیان توحیدی آشنایی داشتند؛ اما به تدریج و تحت تأثیر عواملی، پس از مقاومت های اولیه مقابل سپاه مسلمانان، دین بیشتر ترکان اسلام شد و در این مهم، گروه هایی مانند صوفیان، زهاد و سادات هم نقش داشتند. با توجه به اهمیت نهادینه شدن اسلام در بین ترکان، مقاله پیش رو با روش تحلیلی-توصیفی در پی پاسخ به این سؤال است که آیا در اسلام پذیری ترکان، نقش پررنگ تری برای سادات نسبت به صوفیان قائل می شوند؟ بر اساس یافته های پژوهش، عمده ترین دلیل مهاجرت سادات به ماوراءالنهر، دوری آن از مرکز خلافت بود. در واقع با توجه به اینکه سادات، خلفا را غاصب حکومت می دانستند، همواره باعث غضب خلفا می شدند، برای حفظ امنیت خود به اجبار مهاجرت می کردند و ضمن مجاورت با قبایل ترک، با آنها پیوند می یافتند، حتی در حراست از ثغور شرکت می کردند. همچنین با اشتغال به حرفه های مختلف مانند تجارت و صنعت، به تدریج جزئی از جامعه آنها می شدند و با فعالیت های فرهنگی بزرگان سادات که بیشتر از طریق آموزش تعالیم اسلام و ذکر اخبار و شرح حال پیامبر و بزرگان صدر اسلام انجام می شد، در شناخت کامل تری از اسلام بسیار مؤثر بودند.صوفیان که بیشتر از خراسان به این نواحی وارد می شدند، تحت فشار گروهی از منتقدان مسالک صوفیه در جهت یافتن مناطق امن برای ترویج افکار خود، راهی مناطق مذبور می شدند و چون تعالیم آنها خالی از رنگ عتاب و عذاب بود، برای عده ای جذابیت بیشتری داشت. درنتیجه با توجه به حسن شهرت و نفوذی که سادات در اثر دیانت داشتند و نیز به علت رفتار حسنه آنها با مردم، همچنین به عنوان منسوبان به پیامبر(ص)، با برگزاری کلاس های درس و حل معضلات شرعی ، ذکر احادیث و تألیف کتب در منطقه، حضور بسیار تأثیر گذاری داشتند؛ بنابراین باید پذیرفت که نسبت به صوفیان نقش مؤثرتری در نهادینه شدن اسلام بین ترکان داشتند.