یکی از شرکای مهم تجاری ایران، به ویژه در دوره صفویان متاخر، هندوستان بود. علل رشد مبادلات، میزان صادرات و واردات و نیز کم و کیف موازنه تجاری بین دوکشور در این دوره چندان مورد بررسی همه جانبه قرار نگرفته است. در این دوره، بسیاری از بازرگانان، عناصر و اقلیت های گوناگون دست اندرکار در بندرها، شهرها و مراکز تجاری دو کشور مستقر شده بودند و چرخه عظیمی از داد و ستد را به وجود آورده بودند. بنابر آنچه گفته شد، پرسشی بنیادی مطرح هست که ساختار قومی فعال در چرخه تجاری دو کشور چگونه بوده است و این اقوام ایفاگر چه نقشی در این روند بوده اند؟ آنان چه نوع کالاهایی را با چه حجم و ارزشی داد و ستد می کردند؟ در این راستا و برای شناخت مسائلی از این دست، نخست ترکیب عناصر قومی، میزان نقش آنان و انواع کالاهای مورد معامله، حجم صادرات و واردات دو کشور و موانع موجود در این روند مورد مطالعه قرار می گیرند. این بررسی ها نشان می دهند که حجم عظیمی از انواع کالاها، توسط بازرگانان دو کشور که بیشتر از اقلیت های مذهبی بودند، داد و ستد می شد. از سویی، تا زمانی که سیاست سخت گیرانه ای بر صادرات و واردات ایران حاکم بود، موازنه تجاری با هند روند مثبتی داشت اما در سال های پایانی حکومت صفویان، به دلایلی که خواهد آمد، رفته رفته منفی گردید.