آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۷

چکیده

هدف از این نگاشته، تبیین فرایند دانش دینی در المعهد العالمی للفکر الاسلامی است. نگارنده در این نگاشته، ابتدا به دیدگاه اسماعیل فاروقی و سپس به دیدگاه طه جابر العلوانی در باب اسلامی سازی دانش می پردازد. چیستی اسلامی سازی معرفت و مساله عقب ماندگی مسلمانان و استعمار غرب و مبانی و اصول هستی شناختی و روش شناسی دانش اسلامی و نیز فرایند عملیاتی شدن این حقیقت از دیدگاه این دو شخصیت، بخش مهمی از این نگاشته به شمار می آید. روش: روش مقاله تحلیل اسنادی می باشد. یافته ها: 1- علوانی درد عقب ماندگی مسلمانان را خوب درک کرده و راه کار مناسبی به نام اسلامی سازی معرفت ارایه نموده است و به خوبی بر معرفت شناسی و روش شناسی تاکید داشته است؛ ولی به جهت ضعف فلسفی نتوانسته نظام معرفت شناختی و روش شناختی مناسبی برای اسلامی سازی معرفت ارایه کند. 2- علوانی به بی طرف نبودن دانش و روش شناسی دانش پی برده؛ ولی گویا با تمسک به پست مدرنیسم به نوعی نسبی گرایی غلطیده است و با نسبی گرایی می خواهد علم دینی را محقق سازد. این رویکرد، اولا، خطری به مراتب بیشتر از پوزیتیویسم دارد و ثانیا، چنین علم دینی، ارزش معرفت شناختی ندارد. نتیجه گیری: هنوز رویکرد مرکز جهانی اندیشه اسلامی نتوانسته مدل روش مندی برای اسلامی سازی معرفت ارایه دهد و در نیمه راه به سر می برد. امید آنکه نسل بعدی بتواند با توجه به این اشکالات، گامی موثرتر در اسلامی سازی معرفت بردارد. روش ترکیبی فاروقی که بر گرفته از روش شناسی غربی و محتوای اسلامی است؛ گره ایی را برای تولید دانش اسلامی باز نمی کند. پس باید محققان در گام های بعدی بتوانند روش شناسی مبتنی بر فلسفه های مضاف اسلامی تولید کنند و سپس با تبیین فرایند تولید دانش اسلامی به نظریه های علوم اسلامی دست یابند.

تبلیغات