بخش حمل ونقل از جمله بخشهای زیر بنایی اقتصاد هر کشور است که فعالیتهای آن نه تنها فرآیند توسعه اقتصادی یک کشور را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه خود نیز در جریان توسعه اقتصادی یک جامعه تغییر و تحولات کمّی و کیفی فراوانی را تجربه می کند . اما تأثیر این این بخش بر فرآیند از تأثر آن از توسعه اقتصادی است . از این رو شرایط و موقعیت این بخش ، یکی از شاخصهای مهم سطح توسعه یافتگی ، و از جمله عوامل تعیین کننده روند تحولات آن محسوب می شود . به عبارتی حمل و نقل را پایه های پلی دانسته اند که انقلاب صنعتی بر روی آن استوار است. باز شدن بازارهای تازه برای کالاهای تولیدی یک جامعه و یا فراهم آمدن بازارهای جدید تأمین مواد اولیه و وابسته می تواند شدیداً بر جریان رشد اقتصادی یک منطقه مؤثر باشد ، که از جمله عوامل لازم برای این کار ، داشتن و توجه کردن به شبکه های ارتباطی حمل و نقل می باشد. گستردگی منحصر به فرد فعالیتهای گوناگونی که در این بخش انجام می گیرد ، سرمایه بری نسبتاً بالای این فعالیتها در مقایسه با سایر فعالیتهای زیر بنایی و تحولات سریع تکنولوژیکی در آن ، پیوند و ارتباط بخش حمل ونقل را با فرآیند توسعه اقتصادی – اجتماعی ، آنچنان حساس و پیچیده می سازد ، که اصولاً توجه مستمر به روند فعالیتها و تدوین اهداف ، برنامه ها و اجرای سیاستهای مناسب و هماهنگ با فرآیند توسعه ملی و زیر بخشهای حمل و نقل را امری اجتناب ناپذیر می سازد. به موجب گزارش کارشناسان و حسابداران صنعتی ، تقریباً نیمی از قیمت تمام شده کالاها مربوط به هزینه های حمل ونقل می باشد ، که یه طور کلی شامل حمل مواد به کارخانه ، ارسال کالای ساخته شده به انبار ، و نهایتاً عرضه به بازار تا رسیدن به دست مصرف کننده می باشد . 50 درصد این گونه هزینه ها ، مربوط به ارسال کالای ساخته شده به بازار مصرف می باشد. هدف تحقیق حاضر تعیین چگونگی استفاده بهینه از وسایط حمل و نقل موجود شرکت سهامی قند و شکر کشور می باشد . سازمان قند و شکرهر ساله جهت تأمین شکر مورد نیاز جامعه اقدام به خرید شکر از کارخانجات تولید کننده داخل و یا کشورهای خارج می نماید و جهت حمل شکر از مبادی به مقاصد کشور از سه نوع وسایط نقلیه استفاده مینماید که عبارتنداز : وسایط نقلیه در تملک سازمان ، راه آهن جمهوری اسلامی ایران و پیمانکاران بخش خصوصی . در این تحقیق به منظور تعین حمل و نقلهای ضروری و تشخیص حرکتهای پرت و زاید ، اقدام به جمع آوری اطلاعات مبدأ – مقصد مربوط به عرضه و تقاضای شکر در سطح ایران شد . آنگاه با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی شبکه حمل و نقل بهینه شکر طراحی و پیشنهاد شد. واضح ترین عوارض نامطلوب عدم استفاده از شبکه بهینه حمل و نقل می تواند حمل و نقل مجدد ، حمل و نقل مضاعف و بالطبع هزینه های اضافی و جانبی حمل و نقل باشد.
در قسمت اول این مقاله درباره شش تصمیم عمده ای که مدیران بازاریابی بین الملل باید قبل از ورود به بازار جهانی مورد توجه قرار دهند بحث و بررسی به عمل آمد. این شش تصمیم عمده عبارت بودند از : 1- ارزیابی اوضاع محیط بازاریابی بین الملل 2- تصمیم به فعالیت در سطح بین الملل 3- تصمیم در مورد انتخاب بازارها درسطح بین الملل 4- تصمیم در مورد چگونگی وارد شدن به بازار بین الملل 5- تصمیم در مورد برنامه هایبازاریابی بین الملل 6- تصمیم در مورد نوع سازمان بازاریابی بین الملل . اینک در ادامه به شش توضیح تکمیلی از بازاریابی جهانی و مطالب مرتبط با آن می پردازیم.
در « جنگ سرد این عصر » که به حق ، آن را عصر ابرقدرتهای اقتصادی نامیده اند ، تولید و عرضه هر چه بیشتر و با کیفیت محصولات و خدمات ، نقش سلاحهای استراتژیک و سرنوشت ساز را در حیات سیاسی – اجتماعی ملتها ایفا می کند . مسلح شدن بدین سلاح کارساز ، جز در پرتو مدیریتی مؤثر و کارآرا ، کهنقش رهبری را در این امر خطیر به عهده دارد ، میسر نیست و غفلت از آن مستلزم پرداخت بهایی سنگینتر از هر غفلت و تأخیر دیگری است . در میان شیوه های مختلف « مدیریت کیفیت » ، « نظام کیفیت جامع » ( TQC) شیوه های است که توانسته در میدان عمل کارآیی خود را به اثبات برساند . این نظام با مفهومی به نام « کایزن » ( بهبود مستمر و مشارکتی ) مترادف است که مهمترین مفهوم در مدیریت ژاپنی است و توانایی شگرف خود را در بهبود بخشیدن به کارآیی مدیریت در تمامی سطوح به خوبی نشان داده و موجب نیک فرجامی این کشور در صحنه رقابت جهانی گریده است . از طرف دیگر « نظام کیفیت جامع » دستاورد حرکتی بسیار اصیل و جهانی است که می رود تا دیریا زود همه اندیشه ها و ذهنها را تحت سلطه خود درآورد . این حرکت در سیر علوم و معارف بشری به سمت نوعی جهان بینی است که در ان میان احساسات ، دراک ، اندیشه ها ، شناختها و ارزشهای انسانی و شعبه های مختلف علوم و معرفت همنوایی و وحدتی ایجاد شده باشد . این حرکت قهری و طبیعی تحول در علوم ، که از اوایل قرن بیستم کاملاً آشکار گردیده ، خود ، یکی از بهترین دلایل اصالت ، کارآیی و اثر بخشی نظام کیفیت جامع است . کشورهایی که فکر خودکفایی و شکوفایی اقتصادی را در سر می پرورانند، از جمله کشور انقلابی و از بند رسته ما ، که به برکت « اسلام » توانسته از زیر یوغ اسارت و بندگی استکبار جهانی رهایی یابد ، نیازمند شیوه هایی است که ضمن سازگاری هر چه بیشتر با فطرت الهی انسانها و با وضعیت فرهنگی و اقتصادی جامعه ، کارآیی و توانایی خود را در عمل به اثبات رسانده باشد. بنابراین با توجه به اینکه « فرهنگ کیفیت جامع » وجوه تشابه زیادی با « فرهنگ اسلامی » دارد ، می توان با بارور کردن آن به وسیله ارزشهای الهی اسلام و هماهنگ و سازگار نمودن آن با اوضاع فرهنگی و اقتصادی کشورمان ب سیستمی مطلوب برای مدیریت ، تولید ، آموزش ، بهبود مستمر و در نهایت خودکفایی و شکوفایی اقتصادی دست یافت . این تحقیقی که با توجه به ضرورت حیاتی مذکور انجام گردید ، برای رسیدن به هدف خود ، یک بررسی عمیق و همه جانبه را برای معرفی « نظام کیفیت جامع » و ریشه یابی تفاوتهای آن با فرهنگ مدیریتی غرب از یک سو و تجزیه و تحلیل علل و عوامل کامیابی و ناکامی آن در شرکتهای ایرانی از سوی دیگر انجام داده و سعی کرده است که ضمن بارور کردن آن ، الگوی اجرایی آن را نیز در کشورمان ارائه دهد.
فرایند تصمیم گیری برای شناسایی نیروهای مستعد و شایسته برای جانشینی مدیریت و پرکردن سمتهای کلیدی بلا تصدی از جمله فعالیتهای بسیار اساسی و استراتژیک نیروی انسانی است . غالب عوامل عمده این فرایند مانند توان رهبری ، هوش و ذکاوت ، مدیریت منابع انسانی ، ظرفیت تصمیم گیری ، ابتکار و خلاقیت ، احساس مسئوولیت ، دانش شغلی و ... قابل سنجش دقیق کمّی نیستند. ارزیابان عوامل فوق الذکر را به گونه ای متفاوت مورد سنجش و ارزشیابی قرار می دهند . به این ترتیب نحوه قضاوت و اظهار نظر تصمیم گیران در شناسایی نیروها نقش عمده ای ایفا می کند . از طرف دیگر عملکرد افراد و نیز عوامل دیگر پرسنلی « مانند سابقه ، تحصیلات و ... » از جمله مواردی است که امکان سنجشهای کمّی را در ارتباط با نیروهای مستعد فراهم می آورد . به این ترتیب در شناسایی نیروها می توان از روشی استفاده نمود که معیارهای عینی و ذهنی را توأماً به کار گرفته و نتیجه را به گونه ای ارائه دهد تا از حداقل ذهنیت و تعصب فردی برخوردار باشد. مدل چگونگی شناسایی نیروهای مستعد و شایسته با هدف تعیین میزان عرضه داخلی نیرو در ارتباط با مدل جامع ( ترکیبی ) برای نوعی تصمیم گیری چند معیاره طراحی شده است . در این رابطه از متدلوژی مجموعه های فازی برای کمّی کردن تصمیم گیری استفاده می شود . با توجه به اینکه مراحل موجود در فرایند متعدد و متنوع است از نرم افزار مناسبی برای انجام مراحل و محاسبات مربوط می توان استفاده نمود.
در جهان امروز و فردا، که ارتباطات اجتماعی در ابعاد کمّی و کیفی ، مرکز ثقل زندگی و فعالیتهای انسان را تشکیل می دهد ، هر کس به گونه ای نیازمند درک و فهم پیامهایی است که می فرستد و یا دریافت می کند . یک محقق روانشناسی و علوم تربیتی می کوشد تا از طریق مصاحبه ، مشاوره ، انواع آزمونها ، سخن گفتن ، سکوت کردن و حرکات حسی ، حرکتی و عاطفی ، اختلالات گفتاری و رفتاری و یا هر عنصر دیگری را ، که راهگشای فهم و درک فرد باشد ، کشف کرده و به دست آورد تا با تکیه بر آنها بتواند راه حلهای مناسبی ارائه دهد و یا علت موفقیت یا عدم موفقیت را در یک فرایند شناخته و آن را بشناساند . یک جامعه شناس نیز تلاش می کند تا تأثیر فرهنگی پیامهای وسایل ارتباط جمعی را در جامعه به دست آورد . یک مورخ نیز با برررسی ناممه های ارسالی سربازان به خانواده های خود در جستجوی آن است که علت یک واقعه جنگی یا کیفیت برخورد سربازان با مسایل را بررسی کند . از سوی دیگر ممکن است یک ادیب هم ، اشعار شاعری را از جهت ساختار مفهومی و تخیّلی و عقیدتی بررسی و مطالعه نماید. سرانجام ، یک سیاستمدار نیز بخواهد نظام تبلیغاتی رقیب را بشناسد تا در تصمیم گیریهای آینده از آن استفاده کند . برای هر کدام از موارد ذکر شده و یا هر موردی از موارد علوم انسانی در زمان حاضر ابزار و فنی وجود دارد که آن را « تجزیه و تحلیل محتوا » در ارتباطات اجتماعی می نامند.
این مقاله ادبیات تجربی دو دهه اخیر در مورد تحلیلهای مستقیم و تحلیلهای وابسته به متغیر تعدیل کننده را درارتباط با فشارهای سازمانی ، رضایت شغلی و عملکرد شغلی و بررسی و خلاصه می کند . عوامل مؤثر تعدیل کننده ساختارهای مختلف در سطوح تجزیه و تحلیل فردی ، گروهی و سازمانی طبقه بندی ، سپس به طور منظم بررسی می شوند . ارزیابی اجمالی این تحقیق پیشنهاد می کند که گرچه پیشرفتهای با اهمیتی در روشهای تحلیلی برای بررسی این پدیده ها صورت گرفته است ؛ با این همه قسمت اعظم این تحقیق ، نقش روابط متقابل را ، که در طول زمان ظاهر می شوند ، در نظر نمی گیرد . ما برای پیشرفت کیفی دقت نظری و نیرومندی روش مطالعه در این حوزه مهم تحقیق سازمانی چهار راهنمایی ارائه می دهیم . علی رغم پیشرفتهای اخیر تحقیق درباره فشار سازمانی ، در مسائل اساسی نظری و روش مطالعه ، عدم توافق توجهی وجود دارد . این حوزه به عناون قلمرویی از تحقیق علمی از اهمیت زیادی در محدوده علوم سازمانی برخوردار بوده است . اعتقاد بسیاری از محققان بر این است که فشارهایی که به وسیله افراد تحمل می شود بر نتایج مهم سازمانی تأثیر می گذارد . ایوانسیویچ و ماتسون ( 1980 ) برآوردهایی از هزینه های مربوط به فشار را در اقتصاد آمریکا تهیه کرده اند که اگر به دلار این زمان گزارش می شد 10 درصد از GNP بیشتر می شد . گرچه بیشتر این هزینه ها ناشی از صدمات مربوط به سلامتی و فشارهای روحی هستند که در محیط های سازمانی رخ می دهند لیکن ضرر عمده ناشی از تأثیرات فشار بر بازده های سازمانی ارزشمند نظیر رضایت شغلی و عملکرد شغلی است . در این گزارش ما ارتباط فشار سازمانی را با این دو بازده مهم می سنجیم . در ابتدا ما به تجزیه و تحلیل و مرور مطالعات تجربی ، که در دو دهه گذشته انجام شده است و فشار سازمانی را با این دو بازده مرتبط می سازند ، می پردازیم . سپس ارزیابی اجمالی از قسمت اعظم این تحقیق ارائه می دهیم . در مرحله سوم ، راهنمایی چهارگانه ارائه می شود که به نظر می رسد هم در بهبود دقت نظری و هم در نیرومندی روش تحقیق در طرحهای تحقیقاتی آینده به ما کمک می کند . امیدواریم که در امر توجه محققان به چهار راهنمایی دقیقی که در پایان این بررسی ارائه خواهیم داد کیفیت یافته های تحقیقاتی آینده به طور چشمگیری افزایش یابد. از آنجا که مرور تاریخچه و وسعت تحقیق درباره فشار سازمانی در نوشته های دیگر آمده است ( برای مثال به پیروباگات 1985 و گانستر و شابروگ 1991 مراجعه شود ) وارد شدن به چنین مقوله ای ضروری به نظر نمی رسد . در عوض به یک روش منظم ازارتباط بین فشار سازمانی و نتایج با ارزش آن از بعد سازمان مروری خواهد شد . در ابتدا بر ارتباط بین فشار سازمانی و رضایت شغلی مروری صورت خواهد گرفت که هم بر تأثیرات اصلی یا مستقیم آن و هم بر تأثیرات تعدیل کننده ای که در سطح فردی ، گروهی و سازمانی وجود دارد ، تمرکز یافته اند . سپس بر متون مربوط به ارتباط بین فشار سازمانی و عملکرد شغلی مروری می شود . در این بخش ، درست مانند بخش قبل ، به بررسی اهمیت تلاشهای تحقیقاتی که ار انواع مختلف تأثیرات تعدیل کننده بهره می گیرند ، می پردازیم . به هر حال چون پژوهشهای نسبتاً کمتری در مورد مطالعات نوع دوم ( ارتباط بین فشار سازمانی و عملکرد شغلی ) صورت گرفته است ، تمرکز ما بیشتر بر ارتباطات مستقیم بین فشار شغلی و عملکرد شغلی است.
ظهور انگیزش به عنوان یک موضوع برجسته و اساسی در علم مدیریت دست کم سه دلیل دارد : 1- فشارهای خارجی روز افزون در رقابتهای ملی و بین المللی ، اوضاع اقتصادی ، اجتماعی ، فن آوری و مقررات دولتی صاحبنظران و دست اندرکاران مدیریت را وادار کرده است تا برای افزایش یا دست کم حفظ سطح جاری کارآیی و اثر بخشی سازمانی ، فنون و ساز و کارهای جدیدی را ایجاد یا کسب نماید . این امر مستلزم بکارگیری اثر بخشی تمام منابع مالی ، فیزیکی و انسانی سازمان است . 2- دومین دلیل توجه رو به رشد نسبت به رابطه میان منابع انسانی سازمان و رشد و توسعه بلند مدت است . سازمانها از اغاز پیدایش تا مدت مدیدی به منبع انسانی خود به عنوان ذخایر پایان ناپذیری می نگریستند ذخایری که به دلیل عرضه بی پایان نیروی کار واجد شرایط تغییرات مکرری در آنها می توانست صورت پذیرد . ولی اکنون مدیران با استفاده از استراتژیهایی مانند طراحی شغل ، مدیریت بر مبنای هدف و مهارت آموزی نسبت به پرورش ، ایجاد انگیزه و حفظ نیروی کار اثر بخشی در تمام سطوح مهارتی توجه بیشتری مبذول داشته اند . 3- در دیدگاه مدیران عملیاتی نسبت به کارکنان تغییر مهمی رخ داده است . رهیافتهای مدیریتی نخستین ، کارگران را تنها ابزار کار و چیزی در کنار دیگر دیگر ابزارهای تولید می پنداشتند و چنین گمان می کردند که آنان با پول برانگیخته می شوند در حالی که برخلاف این تصور ساده لوحانه و سطحی که ناشی از عدم شناخت ابعاد وجودی انسان بود آنان به وسیله عوامل متعددی به کار برانگیخته می شوند که از آن جمله می توان به چالشی بودن کار ، توفیق طلبی ، پیشرفت و پول اشاره کرد. سخن کوتاه ، موضوع انگیزش مهمترین موضوع در رفتار و عملکرد سازمانی بشمار می آید . دیدگاهی که نیروی انسانی را منبع نامحدود انگاشته و چنین می پندارد که تنها به وسیله ابزارهای مادی می توان افراد را برانگیخت بسیاار ساده لوحانه است . آنچه که مدیران نیاز دارند رهیافتهایی است که بر اساس آنها کارکنان گرانقدر را جذب کرده و ضمن ایجاد انگیزه زیاد ، آنان را حفظ و نگهداری نمایند.
اگر بپذیریم که فنون ریاضی روشهایی هستند که « باعث تخصیص بهینه منابع محدود به فعالیتهای رقیب می شوند» ، پس بجاست که در سازمانهای خصوصی و عمومی ، که پیچیدگی تنظیم بودجه و تخصیص منابع به نیازها و اهداف و مصرف امکانات مالی آینده آنها آن چنان زیاد است که با روشهای ذهنی معمول نمی توان حد مناسب رضایت را به دست آورد ، از مدلها و فنون ریاضی استفاده کرد . برای درک اهمیت برنامه ریزی ریاضی و بودجه بناچار باید مراحل و سیر تکوین جنبه های فنی بودجه نویسی را مورد مطالعه قرار داد. در مرحله اول؛ یعنی بین سالهای 1920 تا 1935 تأکید بیشتر بر نظارت بر هزینه ها بوده ، بودجه صرفاً به عنوان یک وسیله کنترل مورد استفاده قرار می گرفت . در این مرحله ، بودجه بر اساس فصول و مواد هزینه تهیه می شده است . از آنجا که محیط سازمان در این دوره ، محیطی آرام و با ثبات به شمار می آمده است ، بودجه نویسی نیز از پیچیدگی خاصی برخوردار نبود و معمولاً برای پیش بینی هزینه ها از روند گذشته و روشهای ذهنی و کیفی استفاده می شد. در دهه بعد با به وجود آمدن بودجه عملیاتی و برنامه ای ، مدیریت و اندازه گیری عملیات سازمان مورد توجه قرار گرفت . در این مرحله بودجه به عنوان ابزاری برای بهبود مدیریت مورد استفاده قرار می گرفت . در این دهه بودجه به تفکیک برنامه ها نظر داشت و بر حسب فصول و مواد هزینه تهیه می شد . از آنجا که محیط با وجود پیچیدگی بیشتر هنوز از ثبات و آرامش برخوردار بود ، استفاده از فنون آماری همانند سریهای زمانی برای پیش بینی های کوتاه مدت هزینه در تصمیم گیری مورد توجه قرار گرفت و رواج یافت . فنون مدیریت علمی و نوین پیشرفته تر شد و از « حسابداری قیمت تمام شده ، کارسنجی ، نرمها و استانداردها » در تعیین هزینه واحدعملیاتی استفاده شد. مرحله سوم ، مرحله آغاز تلاش و کوشش در جهت برنامه ریزی در بودجه بود که ادامه آن در سال 1965 به صورت سیستم بودجه طرح و برنامه تداوم یافت و آشکار گردید . در این سیستم با وجود توجه فراوان به برنامه ریزی به موازات آن ، مدیریت و نظارت نیز مورد توجه قرار می گرفت . در شکل مطلوب این سیستم ، برنامه ریزی به طور متمرکز انجام می پذیرد و مسئولیتهای مدیریت در نظارت به رده های پایین تر تفویض می گردد . در این دوره دانتزیک ( Dantzig) روش برنامه ریزی خطی خطی را به شکل کاملاً کاربردی بهبود داد و حتی شکل تجزیه آن را نیز توسعه داده و روشهای مربوط به صف ، تئوری بازی و شبیه سازی به شکل وسیع مورد استفاده قرار گرفت . محیط سازمانی نسبت به دو مرحله قبل از پیچیدگی بیشتری برخوردار شده و رقیبان نیز وارد محیط شدند و در مقابل حرکات استراتژیک و تاکتیکی سازمان واکنش نشان دادند . متغیرهای تصمیم گیری به طور تصاعدی افزایش ، و نگرش سیستمی در مدیریت رواج یافت و « انسان بودجه ای » همانند انسان سازمانی سایمون و انسان اقتصادی کلاسیکها مفهوم پیدا کرد. مرحله چهارم بودجه نویسی از زمانی آغاز شد که محیط سازمانی به یک محیط متلاطم و اشفته مبدل شد و پیچیدگی تصمیم و تغییر و تحولات بنیادی و خودجوش در محیط سازمانی ، برنامه ریزی استراتژیک را در مدیریت پدید اورد . در این دوره بودجه به عنوان ابزار و عامل استراتژیک برای رویارویی با حوادث غیر قابل پیش بینی مورد استفاده قرار گرفت . در این دهه ، در بودجه نویسی سناریوهای متعددی طراحی می شود و برای هر فعالیت ( برنامه ) که به واحدهای تصمیم گیری تعبیر می شوند ، نیز سطح ریالی و مالی مختلفی در نظر گرفته شد و بسته به نوسان مقدار بودجه به واسطه متغیرهای غیر قابل کنترل ، از سطح مورد نظر استفاده گردید . این تفکر به تدوین بودجه بر مبنای صفر در سال 1973 منجر گردید. استفاده از مدلهای ریاضی چند منظوره و چند هدفه در این دوره برای تدوین بودجه از رواج چشمگیری برخوردار گردید که از آن جمله می توان به برنامه ریزی آرمانی اشاره کرد. اینک مهمترین مدلهای قطعی ریاضی که درباره رویکردهای تئوریک بودجه ریزی تهیه شده است ، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ، جهت توسعه صادرات ، حمایت منطقی از تولیدات داخلی در مقابل واردات محصولات خارجی با تعرفه های مناسب و تلاش به منظور هماهنگی میان صادرات و واردات ، در سرلوحه فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی کشور قرار گرفت . در همین راستا و در جهت دستیابی به این اهداف دولت گامهای اساسی و بنیادین برداشت که متأسفانه به دلایل گوناگون سیاستهای حمایتی فوق نتوانست انتظارات مورد نظر را برآورده سازد. از این رو در اندک زمانی ، پوششهای حمایتی دولت به مرور کم رنگ تر شد و پیامد آن نیز اندک اندک به شکل حضور گسترده شرکتهای خارجی ، اشباع بازار داخلی از محصولات خارجی ، تقدم خرید مصنوعات سایر کشورها و عدم اعتماد نسبت به تولیدات داخلی آشکار شد. مشکل واردات محصولات خارجی در دوران بازسازی و سازندگی اقتصادی برای استقلال اقتصادی و حمایت از تولیدات داخلی یک زنگ خطر جدی است . نکته قابل توجه دیگر در این رابطه آن است که این مهم تا به حال در کشورما به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته است ، به گونه ای که در دو ، سه سال اخیر بر اثر اتخاذ سیاستهای جدید و متنوع اقتصادی و بازرگانی و همچنین بدون مطالعه بازار مصرف و حمایت از صنایع داخلی ، شاهد ورود انواع و اقسام محصولات خارجی بوده و هستیم . آنچه در این تحقیق مورد بحث قرار می گیرد علل تمایل بیشتر مصرف کنندگان داخلی به خرید محصولات خارجی است ؛ علی رغم آنکه محصولات مشابه ایرانی نیز در کنار محصولات خارجی عرضه شده و در بازارموجود است . جانمایه بنیاد این تحقیق بر این نظر استوار است که علت اصلی گرایش مصرف کنندگان ایرانی به محصولات خارجی تنها کیفیت نیست بلکه مجموعه عواملی است که بازاریابی برتر محصولات خارجی پیوند دارد . از این رو در این رابطه مهمترین عواملی که ممکن است در گرایش به محصولات مختلف از دیدگاه مصرف کنندگان با اهمیت تلقی شود ، مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت .
اهمیت نقش آموزش و پرورش در توسعه هر کشور ، بر کسی پوشیده نیست؛ با این حال ، شرایط جدید حاکم بر جهان و به ویژه کشورهای غربی ، توجه ویژه ای را به این بخش معطوف داشته است . ریشه این توجه را می توان به رقابت فزاینده کشورهای صنعتی مربوط دانست . رقابتی که بسیاری از بنگاه های اقتصادی را در مرز شکننده سقوط یا بقاء نگاه داشته است . در چنین وضعیتی بنا به گفته رئیس سابق IBM ، موضوع آموزش از یک مسأله اجتماعی فراتر رفته و به یک مقوله اقتصادی تبدیل شده است . « اگر امروز دانش اموزان ما نتوانند رقابت کنند ، چگونه شرکتهای ما فردا می توانند به رقابت بپردازند »؛ در حالی که رقابت عامل تعیین کننده در تسخیر بازارهای بین المللی سطح کیفیت کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور است. « کیفیت آموزش » ، متغیر اساسی است که نقش اصلی را در « رقابت پنهان » بین کشورها به عهده دارد؛ چرا که طرز تفکر ؛ عمل ، و تصمیم گیری مدیران ، مهندسان ، کارگران ، معلمان و سایر اقشار جامعه نسبت به کیفیت به نوع اموزش آنها بستگی دارد. نگرانی در مورد تواناییهای علمی دانش آموزان را بیشتر از هر جا می توان در گزارشهای مربوط به ایالات متحده مشاهده کرد . کشوری که خود را دررویارویی با رقابت سنگین مدعیانی چون ژاپن یا آلمان می بیند . به عنوان نمونه قابل توجه است که : • تنها یک سوم جوانان آمریکایی می دانند جنگهای داخلی آمریکا در کدام نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است . • تنها یک نفر از هر پنج نفر جوان بین 21 تا 25 سال می تواند یک نامه درخواست کار بنویسد . • یک چهارم بزرگسالان نمی دانند آیا خورشید به دور زمین می چرخد یا برعکس. • شرکتهای آمریکایی حدود 20 تا 40 میلیارد دلار در سال خرج می کنند تا آموزشهای تکمیلی به کارکنان خود بدهند . • یک چهارم همه دانش آموزانی که دوره دبیرستان را شروع می کنند بدون اتمام آن مدرسه را ترک می کنند .