با وجود اهمیت مفهوم همردیفی برای نظریهپردازی در حوزه مدیریت و سازمان، طراحی مدلها و سازههای لازم برای اندازهگیری همردیفی میان عناصر سازمانی همواره با مشکل مواجه بوده است. این مقاله ضمن مرور مفهوم همردیفی بهعنوان یک اصطلاح جامع در مطالعات اقتضایی، سه دستهبندی عمده از این مفهوم را معرفی میکند. در هر یک از این دستهبندیها، نگرشهای مختلف نسبت به همردیفی، روش صورتبندی مسئله و اندازهگیری همردیفی در هر نگرش، و نیز مسائل خاص در مطالعات مربوط به آنها مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. در انتها چهارچوبی جامع از نگرشهای مختلف نسبت به همردیفی با استفاده از سه نوع دستهبندی مورد بحث پیشنهاد شده است.
ارایه مدلهای مناسب بودجهریزی برای اعمال مواد قوانین برنامه و تبصرههای بودجه سالیانه از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور مقاله حاضر که حاصل مطالعهای در اینباره است درصدد ارایه مدلی برای بهینهسازی تخصیص اعتبارات بند الف تبصره6 قانون بودجه به شهرستانهای استان است. در این مقاله ضمن توجه و تعیین اهمیت و وزن شاخصهای توزیع اعتبار عمرانی استانی به شهرستانهای استان، فاصله وضع موجود هر شهرستان تا وضع مطلوب که همان اهداف برنامه پنج ساله است تعیین میشود. بودجه مورد نیاز هر شهرستان نیز محاسبه میشود و با الگوی پیشنهادی تسهیم به فاصله ثابت تخصیص اعتبار بین شهرستانها صورت میگیرد. مدل یادشده بر اساس دادههای مربوط به سال 1381 سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خراسان صورتبندی میشود. نتایج حاصل از مدل، با نتایج روش فعلی مورد استفاده سازمان (تسهیم به نسبت) مقایسه شده و نشان داده میشود که روش جاری سازمان بهینه نیست.
یکی از مهمترین عوامل موثر در پیادهسازی موفق هر سیستم مدیریتی، زیر ساختار اجرایی لازم از بعد فناوری اطلاعات است. سیستم کارت امتیازی متوازن نیز بهعنوان یک سیستم مدیریتی، از این قاعده مستثنی نیست. از طرفی با توجه به افزایش کاربرد این سیستم، بررسی زیرساختار اجرایی فناوری اطلاعات مربوط، گامی در جهت اجرای موفقیت آمیز این سیستم در سازمانها خواهد بود. مدل توسعه داده شده در این مقالـه با عنوان "فناوری اطلاعات/ کارت امتیازی متوازن" در قالب یک ماتریس 5 * 7 به بررسی پیش نیازهای فناوری اطلاعات در مراحل مختلف پیادهسازی کارت امتیازی متوازن میپردازد. این ماتریس دارای 7 ردیف و 5 ستون شامل: مقدمات، برنامهریزی پروژه، ساخت مدل، اجرای فنی، انسجام سازمانی، انسجام فنی و عملیات، مراحل پیادهسازی کارت امتیازی متوازن است. ستونها نیز که ابعاد فناوری اطلاعات را بررسی میکنند شامل سخت افزار، نرم افزار، شبکه، داده و منابع انسانی میشوند. بهعبارتی دیگر هر درایه از این ماتریس نمایانگر پیش نیاز اجرایی سیستم کارت امتیازی متوازن در یک مرحله خاص و یک بعد مشخص است. افزون بر آن این مدل به اندازهگیری میزان آمادگی سازمانها در رابطه با پیادهسازی کارت امتیازی متوازن نیز میپردازد.
این مقاله، عملکرد الگوریتم (Simulated Annealing) SA و (Genetic Algorithm) GA را در تعویض پیشگیرانه بهینه قطعات به منظور حداقل کردن زمان خوابیدگی بررسی میکند. به این منظور، تعدادی معیار ارزیابی برای تحلیل عملکرد این الگوریتمها تشریح شده تا با استفاده از آنها بتوان تصمیم گرفت که کدام الگوریتم را در تعویض پیشگیرانه قطعات میتوان بهکار برد.
سرمایة اجتماعی واقعا" ایدة نویی نیست، شرایطی که موجب شده است این مفهوم بهگونهای مطرح شود تا مردم به آن فکر کنند و اهمیت و فایدة آنرا تشخیص دهند، نو است. سرمایه اجتماعی بهعنوان روابطی که افراد با هم ایجاد میکنند در دهة 1990 مفهوم مهمی شد، و در رشتههای علوم اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. با زمینة مساعدی که از وجود مباحث اجتماعی در حوزة سازمان و مدیریت از گذشته وجود داشته، بررسی سرمایة اجتماعی در این محدوده و استفاده از آن در مطالعات سازمانی به سرعت افزایش یافته است. سرمایة اجتماعی سازمانی، بهعنوان منبع ناشی از روابط اجتماعی درون سازمان تعریف میشود که از طریق گرایش به هدف جمعی و اعتماد مشترک سطوح اعضا مشخص شده است. سرمایه اجتماعی بهعنوان ویژگی جمعی، محصول فرعی فعالیتهای سازمانی دیگری است که مکمل عمل جمعی محسوب میشوند، و بهعنوان پدیدههای مدیریتی دارای ویژگیهای اعتماد، هنجارها، ارزشها و رفتارهای مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهد متقابل، شناخت متقابل و شبکهها است. علت توجه سازمانها به سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر؛ اهمیت سازمان بر مبنای دانش، و رشد اقتصادی شبکهای شده، میدانند. سرمایه اجتماعی بنابر ماهیت خود میتواند مزایا و معایبی برای سازمان داشته باشد، و توسعه سرمایه اجتماعی مستلزم درک هزینهها و منافع نسبی ناشی از آن است که توجه به آن برای مدیران علاقهمند به سرمایهگذاری در این حوزه ضروری است. هدف این مقاله معرفی مفهوم سرمایه اجتماعی و تبیین علت توجه سازمانها به آن است.
این مقاله به کارآفرینی اجتماعی بهعنوان یک پارادایم اشاره دارد که دو زمینهی سیاسی و اجتماعی در پیدایش آن مؤثر بوده است. تغییر رویکرد رفاه اجتماعی به نولیبرالیسم در حوزه علوم سیاسی و پیدایش مفهوم سرمایه اجتماعی درقلمرو جامعه شناسی, بهطور آشکار، پارادایم کارآفرینی اجتماعی را در ادبیات کارآفرینی پیش روی جوامع در عصر کنونی قرار داده است. جوهره این پارادایم، خلاقیت اجتماعی و درگیر شدن شهروندان در عرصههای تصمیمگیری دربارهی نیازها، انتظارات، مسایل و ارزشهای اجتماعی آنان است.