کلمه مهاجرت در غالب موارد به مفهوم تغییر مکان فرد و یا گروه ، از منطقه ای به منطقه دیگر بکار برده می شود . ترک زادگاه و یا محلی که فرد یا گروه ، مدت طولانی در آنجا بسر برده و جایگزین و اسکان در ناحیه ای دیگر برای ادامه زندگی ، حرکتی است که پایه و اساس هر مهاجرتی را تشکیل می دهد. این حرکت ، در سطوح متفاوت ابعاد مختلف دارد. امروزه مهاجرت عمدتاً از روستاهابه شهرهاست . بویژه در کشورهای پیشرفته صنعتی ، مکانیزه شدن کشاورزی و در پی آن آزاد شدن نیروی کار در روستاها از یک سو و گسترش و توسعه قطبهای صنعتی و خدمات در شهرها و افزایش نیاز به نیروی انسانی در این بخشها ، اساسی ترین عامل مهاجرت محسوب می گردد. ولی در کشورهای در حال توسعه ، اغلب نابودی و اضمحلال کشاورزی محلی و سنتی به همراه ویرانی اقتصاد روستاها در اثر یورش نابودکننده فرهنگ و اقتصاد سلطه گرو مصرفی از جمله آشکارترین عوامل حرکت به سوی شهرها به حساب می آید . مهاجرت ، زمینه و بستر وابستگی اقتصادی و نمود عینی از نابودی خودکفایی کشاورزی و تشدید بخش مصرفی و نهایتاً وابستگی است. مطالعه در مورد مهاجرت و علل و شناخت ریشه های آن و تأثیر اجتماعی و پیامدهای آن در کل سیستم جامعه به تحقیق و کار فراوان نیاز دارد ولی این تحقیق و کار فراوان نیاز دارد ولی این تحقیق و بررسی نیز می تواند به خودی خود آغاز و شروع یک برنامه سازنده در برنامه ریزیهای اقتصادی اجتماعی میهن اسلامیمان باشد.
توسعه جامعه تنها با ارتقای سطح تکنولوژی امکان پذیر است . تکنولوژی مجموعه ای از عوامل سخت افزاری یا تجهیزات ، تواناییها و مهارتهای انسانی ، دانش فنی ، و تواناییهای مدیریتی و سازماندهی است. افزایش سطح تکنولوژی مستلزم رشد و ارتقای هماهنگ و سازگار تمام اجزای آن است که از طریق انتقال و توسعه داخلی تکنولوژی اتفاق می افتد . نقش مدیریت در فرایند انتقال و توسعه تکنولوژی مهم و تعیین کننده است و می توان آن را در چهار سطح کلان ، بخش علوم و تکنولوژی ، بنگاه ها ، و خود حرفه و تخصص مدیریت مطرح کرد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین مفهوم و اهمیت تکنولوژی ، نقش مدیریت در هر یک سطوح چهارگانه تشریح می شود.
باورهای آدمی در چگونگی کار سیستم عصبی و مغز نقش اساسی دارد هنگامی که آدمی باور ندارد که می تواند کاری را انجام دهد ، پیامهای پی در پی برای سیستم عصبی خود می فرستد که توان او را برایایجاد همان نتیجه محدود ساخته ، یا به کلی از میان می برد. از سوی دیگر در صورتی که آدمی به طور پیوسته پیامهای سازگاری به سیستم عصبی خود بدهد که می تواند کاری را انجام دهد ، آنگاه سیستم عصبی پیام را به مغز می برد تا همان نتیجه مطلوب را ایجاد کند و مغز نیز این امکان را فراهم می سازد . باور را شالوده فضیلت می دانند . باورهای ما روشهای خاص ، منظم و مستمری نسبت به ادراک است . باورهای ما گزینشهای اساسی ماست که ادراکمان را از جهان هستی و تدبیر زندگی نشان می دهد . بنابراین اولین گام برای رسیدن به کمال ، یافتن باورهایی است که ما در جهت نتایج هدایت کند . برای الگوی سازی یک کمال باید از سیتم باوری که به کمال ختم می شود آغاز کرد. بررسیهای انجام شده نشان می دهد که باورهای هفتگانه زیربه آدمیان نیرو می بخشد و آنان را به تلاش و کوشش بیشتر وا می دارد تا به کمالات شایسته خویش دست یابند . البته در این راستا باورهای سودمند دیگری نیز وجود دارد و این باورها را می توان نقطه آغاز محسوب داشت .
در شماره 16 فصلنامه دانش مدیریت ، ترجمه مقاله ای با عنوان « چرا کارکنان سازمان را ترک نمی کنند » چاپ شد. تحقیقی در یکی از شرکت های تحت پوشش بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی صورت گرفته که الگو و چارچوب های آن ، از مقاله چرا کارکنان سازمان را ترک نمی کنند برگرفته شده است . اینک در این مقاله نتایج تحقیق انجام شده مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج به دست آمده ، نشان می دهد که عوامل محیط داخلی ، محیط خارجی و رضایت شغلی ، از لحاظ تأثیر گذاری بر بقا و ماندگاری افراد در سازمان ، رده های اول تا سوم را بخود اختصاص داده اند . همچنین رابطه میزان رضایت شغلی و تاثیر عوامل محیط خارجی بر بقا و ماندگاری افراد ، از نوع معکوس است ؛ یعنی هر چقدر از میزان رضایت شغلی افراد کاسته می شود ، تاثیر عوامل محیط خارجی در ماندن پرسنل ، افزایش می یابد . مفهوم این رابطه این است که بسیاری ازافرادی که از کارشان ناراضی هستند ، فقط به واسطه فشار عوامل محیط خرجی در سازمان باقی می مانند و این به هیچ عنوان برای مدیریت یک شرکت مطلوب نیست.
مقاله حاضر به منظور کاربرد روشهای برنامه ریزی غیر خطی در تجزیه و تحلیل و دستیابی به هدفهای مسائل اقتصادی از دیدگاه مدیریت ، تحقیق و تألیف گردیده است. در این نوشتار تلاش شده بر جنبه ای از مدلسازی در مطلوبیتهای مورد انتظار انسان در طول دوران فعالیتش تکیه شود . تنوع سیاستهای اقتصادی با مخاطره گریز بودن سرمایه گذاران ، می تواند موجب افزایش مستقیم یا غیر مستقیم سرمایه دراقتصاد گردد . لذا ، تأثیر این سیاستها به عنوان روابط محدودیت در بهینه سازی توابع هدف مطلوبیتهای مورد انتظار تعقیب می گردد. بنابراین ، به ارائه توابع هدف و روابط محدودیت آنها برای نوسانات دو عامل مؤثر بر مطلوبیت : تقاضا و سرمایه گذاری بر سرمایه انسانی می پردازیم . برای این دو مدل می توان از روشهای زوتندیک ، لاگرانژ ، جریمه و تندترین نشیب استفاده کرد . این نوع مدلسازیها بخصوص برای جامعه ما، که برای فعالیتهای انفرادی اقتصادی خود برایانسان ، هنوز مدلهای مربوط را تهیه نکرده و مورد استفاده قرار نمی دهد ، اهمیت سزایی دارد.پرورش جنبه های نظری مسأله آن چنان درخور توجه است که کار برای جنبه دوم که برازش داده ها برای آنهاست ، آسان می گردد. مدلهای ارائه شده و روشهای مربوط می توانند به سیاستگذاران و برنامه ریزان در ارزیابی فعالیتهای کاربردی اقتصاد کمک شایان توجهی کنند.
روش برنامه ریزی اولویتی تشریح شده در ذیل ، در حال حاضر توسط وزارت حمل و نقل و ارتباطات کانادا اجرا می شود . این شیوه برنامه ریزی در آغاز برای سرمایه گذاری در بزرگراه های بین شهرها طراحی شد ، اما امروزه توان بکارگیری در نواحی شهری و حمل و نقل عمومی را نیز پیدا کرده است . مقاله حاضر ، یک زمینه کلی از شیوه مورد نظرارائه می دهد. این مقاله همچنین نشان می دهد که تا چه اندازه مدل سازی برنامه ریزی خطی برای تجزیه و تحلیل هزینه – منفعت می تواند مفید واقع گردد. این شیوه توجه دقیقی به « بده – بستان » میان زمان شروع سرمایه گذاری در بهبودها دارد. مدل همچنین برای نرخهای برگشت مختلف جهت تنزیل منافع و هزینه ها تهیه شده است . این مقاله کاربرد برنامه ریزی خطی را ، در حالی که رفتار شقوق مختلف ، بودجه های محلی و تعهدات در تصمیم گیری دخیلند ، نیز تشریح می کند . مقاله ، همچنین رفتار منافع مشترک یا مرتبط بهم بهبودها را بحث می کند . سرانجام ، در این مقاله شیوه محاسبه منافع کلیدی – زمان مصرفی و هزینه های عملیاتی وسایل حمل و نقل معرفی می شود . این شیوه تغییرات حجم ترافیک را بطور ساعتی در سرتاسر سال در نظر گرفته و از اطلاعات موجود بهعنوان داده سیستم استفاده می کند. انتخاب پروژه های حمل و نقل برای ساخت ، یک مسأله عمده برای همه مراکز حمل ونقل بشمار می رود و مشکلات اصولاً با توجه بهعوامل زیر پیچیده تر می شوند: الف – افزایش بی شائبه در تعداد تسهیلات موجود که مستلزم هزینه نگهداری روزمره است . ب- کاهش نسبی در بودجه های حمل و نقل ، به خاطر افزایش تقاضا برای منافع مالی جهت آموزش ، خدمات ، بهداشت و رفاه عمومی . ج- افزایش روز افزون تقاضا برای تسهیلات حمل ونقل . در رویارویی با این مشکل ، ایالات ان تاریو در کانادا ، یک متدلوژی برنامه ریزی اولویتی برای تسهیلات جاده سازی و حمل و نقل عمومی تدارک دیده است . این متدلوژی در حال حاضر کاربرد پیدا کرده است و بکار گرفته می شود . نتیجه جالب بکارگیری متدلوژی این بود که به عنوان یک ابزار مدیریتی برای سازماندهی سرمایه گذاری در تسهیلات حمل ونقل مورد استفاده قرار گرفت و همچنینپیوستگی بین مطالعات برنامه ریزی ، طراحی و فعالیتهای ساخت را فراهم کرد. هدف از این مقاله ارائه خلاصه ای از جنبه های فنی متدلوژی ، اشاره به انعطاف پذیری روش برای دخالت دادن متغیرهای سیاست گذاری و اتخاذ تصمیم در خصوص پروژه های وابسته به هم ، مستقل و مشابه آن است . این مقاله همچنین محاسن و معایب تکنیک برنامه ریزی اولویتی را بحث می کند.
هدف تحقیق: تحقیقات نشان داده است که تغییر رفتار در اثر آموزش دارای یک سیکل چهار مرحله ای به شرح زیر است : 1- تغییر دانش 2- تغییر نگرش 3- تغییر رفتار فردی 4- تغییر رفتار گروهی همین مسأله در رابطه با آموزشهای مدیریت نیز به چشم می خورد . منتهی اکثریت مدیران جامعه صنعتی که در دوره های مختلف مدیریت شرکت می نمایند ، فرآیند تغییر رفتارشان در حد تغییر دانش باقی می ماند. یعنی مدیران دانش خود را افزایش می دهند ، ولی ممکن است نگرش مثبت نسبت به این قضیه پیدا نکنند که این فراگرفته ها در عمل قابل پیاده کردن است و از آن یافته ها می توان به نحو احسن استفاده نمود. هدف تحقیق مشخص کردن این مسأله است که مدیران و سرپرستان در دو کارخانه بزرگ ایران تا چه حد از مفاهیم کاربردی رهبری اطلاع دارند و عملاً چقدر از این مفاهیم استفاده می کنند. قصد بر این است که نشان داده شود مدیرانی که از مفاهیم رهبری با اطلاعند و در محیط های کاری از آنها استفاده می کنند ، همواره موفق تر و موثر تر هستند. یکی از مهمترین فعالیتهای واحد آموزشی ارزیابی اثر بخشی دوره های آموزشی از آن جمله مسأله اثر بخشی دوره های آموزشی مخصوص مدیران است.
مقصود برنامه ریزی توسعه دانشگاهی ، به عنوان بخشی از برنامه ریزی توسعه آموزش عالی این است که آینده ای بهتر برای افراد ، گروه ها ، سازمانها و به طور کلی جامعه زیر پوشش جغرافیایی دانشگاه بوجود آورد. فرایند برنامه ریزی توسعه دانشگاهی مشخص می کند که یک دانشگاه : الف – به کجا برود ب – چرا به آنجا برود ج – چگونه برود د – از چه راهی برود . علاوه بر این ، فرایند برنامه ریزی تعیین می کند که چه ملاکهای اساسی برای ارزیابی اینکه « آیا دانشگاه به مقصد رسیده است یا نه » باید بکار گرفته شود . از طریق برنامه ریزی دانشگاهی می توان سؤالهای اساسی را درباره هدفهای دانشگاه مطرح کرد و به آنها پاسخ داد و سپس برنامه های عملیاتی برای تحقق این هدفها را تنظیم کرد و به اجرا درآورد . چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که : الف – مقصد ( هدف ) دانشگاه به طور مناسب انتخاب شده است؟ ب- سیاستها و خط مشی اجرایی اتخاذ شده ، رسیدن به هدفها را میسر می کند؟ ج- فرایند اجرایی برنامه های عملیاتی و طرحهای اجرایی به تحقق هدفها می انجامد ؟ د- محصول نهایی دانشگاه با برون داده های پیش بینی شده در برنامه توسعه آن دانشگاه مطابقت دارد؟ برای یافتن پاسخ این سؤالها باید از روشهای ارزیابی استفاده کرد. انجام دادن این امر مستلزم ایجاد نظام ارزیابی دانشگاهی است که می توان آن را به عنوان جزء جدایی ناپذیر نظام برنامه ریزی دانشگاهی منظور داشت و سپس جنبه های مختلف نظام دانشگاهی را در چهارچوب برنامه توسعه ارزیابی کرد. بدین ترتیب نتایج حاصل از ارزیابی می تواند در بهبود فرایند برنامه ریزی توسعه دانشگاهی و اجرای آن نقش مؤثری ایفا کند.