آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

این مقاله ادبیات تجربی دو دهه اخیر در مورد تحلیلهای مستقیم و تحلیلهای وابسته به متغیر تعدیل کننده را درارتباط با فشارهای سازمانی ، رضایت شغلی و عملکرد شغلی و بررسی و خلاصه می کند . عوامل مؤثر تعدیل کننده ساختارهای مختلف در سطوح تجزیه و تحلیل فردی ، گروهی و سازمانی طبقه بندی ، سپس به طور منظم بررسی می شوند . ارزیابی اجمالی این تحقیق پیشنهاد می کند که گرچه پیشرفتهای با اهمیتی در روشهای تحلیلی برای بررسی این پدیده ها صورت گرفته است ؛ با این همه قسمت اعظم این تحقیق ، نقش روابط متقابل را ، که در طول زمان ظاهر می شوند ، در نظر نمی گیرد . ما برای پیشرفت کیفی دقت نظری و نیرومندی روش مطالعه در این حوزه مهم تحقیق سازمانی چهار راهنمایی ارائه می دهیم . علی رغم پیشرفتهای اخیر تحقیق درباره فشار سازمانی ، در مسائل اساسی نظری و روش مطالعه ، عدم توافق توجهی وجود دارد . این حوزه به عناون قلمرویی از تحقیق علمی از اهمیت زیادی در محدوده علوم سازمانی برخوردار بوده است . اعتقاد بسیاری از محققان بر این است که فشارهایی که به وسیله افراد تحمل می شود بر نتایج مهم سازمانی تأثیر می گذارد . ایوانسیویچ و ماتسون ( 1980 ) برآوردهایی از هزینه های مربوط به فشار را در اقتصاد آمریکا تهیه کرده اند که اگر به دلار این زمان گزارش می شد 10 درصد از GNP بیشتر می شد . گرچه بیشتر این هزینه ها ناشی از صدمات مربوط به سلامتی و فشارهای روحی هستند که در محیط های سازمانی رخ می دهند لیکن ضرر عمده ناشی از تأثیرات فشار بر بازده های سازمانی ارزشمند نظیر رضایت شغلی و عملکرد شغلی است . در این گزارش ما ارتباط فشار سازمانی را با این دو بازده مهم می سنجیم . در ابتدا ما به تجزیه و تحلیل و مرور مطالعات تجربی ، که در دو دهه گذشته انجام شده است و فشار سازمانی را با این دو بازده مرتبط می سازند ، می پردازیم . سپس ارزیابی اجمالی از قسمت اعظم این تحقیق ارائه می دهیم . در مرحله سوم ، راهنمایی چهارگانه ارائه می شود که به نظر می رسد هم در بهبود دقت نظری و هم در نیرومندی روش تحقیق در طرحهای تحقیقاتی آینده به ما کمک می کند . امیدواریم که در امر توجه محققان به چهار راهنمایی دقیقی که در پایان این بررسی ارائه خواهیم داد کیفیت یافته های تحقیقاتی آینده به طور چشمگیری افزایش یابد. از آنجا که مرور تاریخچه و وسعت تحقیق درباره فشار سازمانی در نوشته های دیگر آمده است ( برای مثال به پیروباگات 1985 و گانستر و شابروگ 1991 مراجعه شود ) وارد شدن به چنین مقوله ای ضروری به نظر نمی رسد . در عوض به یک روش منظم ازارتباط بین فشار سازمانی و نتایج با ارزش آن از بعد سازمان مروری خواهد شد . در ابتدا بر ارتباط بین فشار سازمانی و رضایت شغلی مروری صورت خواهد گرفت که هم بر تأثیرات اصلی یا مستقیم آن و هم بر تأثیرات تعدیل کننده ای که در سطح فردی ، گروهی و سازمانی وجود دارد ، تمرکز یافته اند . سپس بر متون مربوط به ارتباط بین فشار سازمانی و عملکرد شغلی مروری می شود . در این بخش ، درست مانند بخش قبل ، به بررسی اهمیت تلاشهای تحقیقاتی که ار انواع مختلف تأثیرات تعدیل کننده بهره می گیرند ، می پردازیم . به هر حال چون پژوهشهای نسبتاً کمتری در مورد مطالعات نوع دوم ( ارتباط بین فشار سازمانی و عملکرد شغلی ) صورت گرفته است ، تمرکز ما بیشتر بر ارتباطات مستقیم بین فشار شغلی و عملکرد شغلی است.

تبلیغات