فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۹۳ مورد.
رسوخ پراگماتیسم در اقتصاد نهادگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله آن است که نشان دهیم پراگماتیسم یک مبنای فلسفی و روش شناختی اقتصاد نهادگرا است. همچنین می خواهیم نشان دهیم که اقتصاددانان نهادگرا، براساس رویکرد پراگماتیستی خود، از روشهای تحقیق کیفی استفاده می کنند. طبق نتایج به دست آمده از این تحلیل، پوزیتیویسم منطقی، به عنوان مبنای فلسفی اقتصاد متعارف، تفاوتهای بنیادینی با پراگماتیسم دارد. اقتصاددانان نهادگرا، به طورخاص به پراگماتیسم پیرس و دیویی استناد می کنند. روش تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم، یک روش تحقیق کیفی است که در مقابل روش تحقیق کمّی قرار دارد. روش تحقیق کمّی در علم اقتصاد از پوزیتیویسم منطقی سرچشمه گرفته است.
اقتصاد نهادی نوین و توسعه
حوزه های تخصصی:
میلتون فریدمن ، گنجینه ملی
حوزه های تخصصی:
بدیل جدید (گرایشی نو در نظریه اقتصاد)
حوزه های تخصصی:
چالشهای گرایش نهادی : فرصتهای جدید میان رشتهای در تئوری توسعه
حوزه های تخصصی:
چارچوب مفهومی برای تفسیر تاریخ مکتوب بشری
حوزه های تخصصی:
بنیان روش شناختی اقتصاد نهادی : مدل الگو ، داستانسرای و کل گرایی
حوزه های تخصصی:
مکتب اصالت فایده
حوزه های تخصصی:
بررسی مکتب نهادگرایی در سیر اندیشه های اقتصادی
حوزه های تخصصی:
نقدی بر روش شناسی نظریه عدالت در لیبرالیسم
حوزه های تخصصی:
مکتب کینزی
حوزه های تخصصی:
تاریخ به عنوان یکی از منابع شناخت پدیدههای اقتصادی
حوزه های تخصصی:
گسست آرام
ارتباطات عمومی اقتصاد و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث و سئوال از پیوند اقتصاد با فلسفه سابقه ای طولانی دارد، هر چند اهمیت موضوع از دهة 1920 به بعد بیشتر گردیده است. تأثیرپذیری اقتصاد از پارادایم اثبات گرایی منطقی در دهه های 1920 و 1930 و تداوم این تأثیر در شکل گیری جریان اصلی اقتصاد (یعنی نئوکلاسیک) در دهه های 1950 و 1960 حساسیت پژوهش در عرصه های فوق الذکر را بالا برده است. تحولات فلسفة علم از 1970 به بعد و تأثیرگذاری پارادایم های جدید در اواخر قرن 20 و اوایل قرن حاضر، بر اهمیت بحث افزوده است. این مقاله در نظر دارد به کنکاش در این ارتباط اقدام نماید. قسمت اول به طرح موضوع و معرفیهای کلی اختصاص دارد. قسمت های دوم تا چهارم به تحلیل محورهای اصلی ارتباط فلسفه و اقتصاد مبادرت مینماید و سرانجام بر نکات قابل ملاحظه تأکید میشود.
نخستین مکتب های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد غالب در متون مربوط به اندیشه اقتصادی، رویکرد بررسی انفرادی اندیشه ها ی اقتصادی است .هر چند رویکرد انفرادی، صلاحیتهایی دارد ولی اندیشه های اقتصادی را می توان با رویکرد دیگری به نام ""رویکرد مکتب فکری"" نیز بررسی کرد.رویکرد مکتب فکری دارای مزایایی است که در مقاله بر شمرده شده است. در این مقاله نخستین اندیشه های اقتصادی که ویزگی مکتب فکری داشتند، با استفاده از این رویکرد بررسی شده است.بدین منظور سه مکتب سالامانکا ، مرکانتی لیسم و فیزیوکراسی معرفی و تحلیل گردیده و زمینه پیدایش، دوره حیات ، بنیانگذار و نمایندگان و اصول هر مکتب اقتصادی برشمرده شده است.سپس دیدگاههای آن مکتب ، مورد ارزیابی انتقادی قرار گرفته و تجدید حیات این اندیشه ها در سالهای اخیر معرفی گردیده است.