فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۸٬۲۲۵ مورد.
شناسایی عوامل ایجاد کننده ضایعات مرکبات در استان فارس با الگوسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رو به افزایش ضایعات مواد غذایی یکی از مشکلات جدی در اکثر کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه است. هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی عوامل ایجاد کننده ضایعات مرکبات در استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و الگوسازی معادلات ساختاری است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نمونه گیری تصادفی و تکمیل 221 پرسش نامه در بین باغداران استان فارس در سال 1392 جمع آوری شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، متغیرهای تأثیر گذار بر ضایعات مرکبات در استان فارس در قالب هفت عامل زیر دسته بندی شدند: ""زیرساخت های نامناسب""، "" آفات و شرایط اقلیمی""، "" مدیریت نامناسب مصرف نهاده های آب و سموم""، "" مدیریت نامناسب پس از برداشت""، "" انبارداری و حمل نامناسب محصول""، "" مدیریت برداشت و عرضه"" و "" مدیریت نامناسب مصرف نهاده های کود و رقم درختان"". بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی، تمام ضرایب متغیرهای لحاظ شده در الگو دارای ارزش آماری است. نتایج برآورد مدل نهایی تحقیق نشان داد که متغیرهای آفات و شرایط اقلیمی، زیرساخت های نامناسب، انبارداری و حمل نامناسب محصول و مدیریت نامناسب پس از برداشت متغیرهای تأثیر گذار بر ضایعات مرکبات در استان فارس اند. طبقه بندی JEL:C38
گزارش کشوری: ونزوئلا
آثار کاهش تعرفه بخش کشاورزی بر متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از پروژه تحلیل تجارت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی، یکی از موضوعات پر اهمیت اقتصادی در سال های اخیر بوده است. با توجه به اینکه در راستای این عضویت، کاهش تعرفه های بخش کشاورزی موضوعیت پیدا خواهد کرد، لذا بررسی اثرات اقتصادی کاهش و یا حذف تعرفه های این بخش در اعمال سیاست های موثر جهت حداقل کردن زیان های احتمالی این الحاق، ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، مقاله حاضر آثار رفاهی کاهش تعرفه های وارداتی بخش کشاورزی از کشورهای منتخب طرف تجاری ایران و بالعکس را با استفاده از مدل پروژه تحلیل تجارت جهانی (GTAP) که یکی از شاخه های مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر می باشد و داده های ماتریس حسابداری اجتماعی بر مبنای سال 1380، تحلیل می نماید. همچنین در این پژوهش، آثارکاهش تعرفه ها بر مقدار تولید و سطح قیمت ها و انتقال عوامل تولید بین بخش های مختلف اقتصادی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که کاهش 50 درصدی این تعرفه ها، رفاه اجتماعی، کارایی تخصیص منابع در بخش کشاورزی و تولیدات کشاورزی را افزایش می دهد. به-علاوه، تقاضای عوامل تولید نیروی کار ماهر و غیر ماهر و سرمایه در این بخش افزایش یافته که افزایش قیمت عوامل تولید را به دنبال دارد. این درحالی است که حذف کامل تعرفه های کشاورزی به کاهش رفاه می انجامد. همچنین سهم تخصیص کارای منابع در رفاه منفی می شود، به این معنی که این سناریو باعث عدم تخصیص مجدد منابع به صورت کارا شده و از این جهت باعث کاهش رفاه می شود. البته کاهش تعرفه های این بخش، تولید بخش صنعت را به میزان بسیار جزئی کاهش می دهد.
بررسی عوامل اثرگذار بر گروه های خسارت در بیمه محصولات کشاورزی""بررسی موردی واحدهای زنبورداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین منابع مالی بیمه کشاورزی، مشتریان آن هستند. به همین دلیل شناسایی این مشتریان بالقوه و پیش بینی سطوح خسارت آنها، از این جهت که عامل سودآوری در بیمه است از اهمیت بالایی برخوردار است. بر همین اساس تحقیق حاضر در پی آن است تا با تفکیک واحدهای زنبورداری (بعنوان بخشی از مشتریان بیمه کشاورزی) از نظر خسارت و تعیین عوامل اثرگذار بر هر بخش با استفاده از الگوی لاجیت ترتیبی، الگویی برای پیش بینی خسارت مشتریان جدید برای بیمه زنبورستان ها ارائه دهد. بر همین اساس اطلاعات مربوط به واحدهای زنبورداری با میانگین تولید کمتر از 13 کیلوگرم که در سال زراعی 90-1389 جمع آوری شده بود، به 3 گروه کم خسارت، خسارت متوسط و پرخسارت تقسیم شدند. نتایج برآورد الگوی لاجیت ترتیبی نشان داد متغیرهای شغل مدیر، تحصیلات بالاتر از دیپلم، تجربه، شرکت در دوره های آموزشی، تعداد کندو با پوشش عایق، تأمین ملکه از مرکز تهیه ملکه، نظافت زنبورستان بعد از زمستان گذرانی و واکنش مناسب زنبوردار در زمان کمبود گرده اثر منفی و معنی دار بر افزایش سطوح خسارت دارند. متغیرهای حمله کنه واروا، بیماری نوزما اثر مثبت و معنی داری بر افزایش سطوح خسارت دارند. همچنین زنبورستان های استان اصفهان در مقایسه با سایر استان ها خسارت کمتری دارند. بنابراین پیشنهاد می شود در طبقه بندی واحدهای زنبورداری عوامل نامبرده شده در نظر گرفته شوند.
اثرپذیری سیاست های حمایتی کشاورزی بر تولید برنج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید و ایجاد امنیت غذایی، اکثر کشورهای جهان و از جمله ایران از راه های مختلف این بخش را مورد حمایت قرار می دهند. نگاهی به روند تولید، مصرف و واردات در کشور نشان می دهد که به رغم رشد تولیدات، ایران همچنان یکی از بزرگترین واردکنندگان برخی از محصولات زراعی در جهان است. لذا این پرسش وجود دارد که سیاست های حمایتی تا چه حد توانسته است موجب افزایش تولید و عملکرد محصولات زراعی در کشور گردد. ازاین رو در این مطالعه، میزان کل حمایت داخلی(AMS) برنج طی دوره ی 1388-1368 محاسبه شده و با استفاده از روش علیت گرنجری هسیائو، وجود رابطه ی علیت بین میزان حمایت ها و میزان رشد تولید مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین با بهره گیری از الگوی تصحیح خطا، روابط بلندمدت بین متغیرها بررسی گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رشد حمایت ها بر رشد تولید برنج و رشد عملکرد تولید تأثیری نداشته است. این در حالی است که رشد حمایت ها موجب رشد سطح زیر کشت این محصول در دوره ی مطالعه شده است. بنابراین تجدید نظر در سیاست های حمایتی به منظور انتقال یارانه ها از مرحله ی تولید به سایر مراحل نظیر بازاریابی و توزیع پیشنهاد می گردد. برای اثرپذیری بیشتر، سیاست های حمایتی پیشنهاد می-گردد و این سیاست های حمایتی معطوف به افزایش عملکرد گردد. وضع قیمت تضمینی بالاتر برای ارقام پرمحصول نسبت به قیمت بازاری ارقام سنتی و همچنین نسبت به قیمت بازاری ارقام پرمصرف، از جمله ی این اقدامات است. از طرفی پیشنهاد می شود تا سیاست های حمایتی نهاده ای با هدف بهبود تکنولوژی تولید وضع و به مرحله ی اجرا درآید.
واگذاری امور گاز پاکستان به بخش خصوصی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی سازمان های غیر انتفاعی و بنگاه های عمومی مقایسه بنگاه های خصوصی و عمومی،خصوصی سازی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد انرژی نفت،گاز طبیعی،زغال سنگ،مشتقات نفتی سیاست گذاری،قانون گذاری،آزادسازی
اثر نوسانات قیمت جهانی نفت بر بازده سهام صنایع انرژی بر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله رابطه بین نوسانات قیمت نفت و بازده سهام صنایع فلزات اساسی، فرآورده های نفتی و شیمیایی را با استفاده از مدل های خود رگرسیون برداری( (VARو خود رگرسیون ناهمسان واریانس شرطی چندمتغیره (MGARCH) در دوره زمانی فروردین 1383 تا اسفند 1393 به صورت تجربی تحلیل می کند. در این مطالعه از مدل VAR-GARCH که توسط لینگ و مکالیر (2003) توسعه یافته است، استفاده می شود. مزیت این مدل این است که، به مسئله ی بازده و نوسانات در بین مجموعه ی در نظر گرفته شده، می پردازد. نتایج نشان می دهد اثرات میانگینی بین بازار نفت و بازار سهام فلزات اساسی و فرآورده های نفتی وجود دارد ولی در مورد بازار سهام صنایع شیمیایی این اثرات صدق نمی کند. اثر نوسانات بین دو بازار قیمت جهانی نفت و صنایع شیمیایی و فلزات اساسی وجود ندارد ولی بین نوسانات بازار نفت و نوسانات بازده سهام فرآورده های نفتی رابطه معنی داری منفی وجود دارد. در تیجه سرمایه گذاران بایستی تا حد امکان وابستگی سبد پرتفوی خود ره به قیمت نفت کاهش دهند.
ارزیابی سیاست های مکمل اصلاح قیمت انرژی در بخش حمل و نقل: الگوی تعادل عمومی محاسبه پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از موضوعات مهم در سیاست اصلاح قیمت حامل های انرژی، بکارگیری سیاستی مکمل برای جبران تأثیرات منفی ناشی از اصلاح قیمت حامل های انرژی است. بررسی مطالعات گذشته نشان می دهد که کاهش دریافتی دولت از خانوارها، اثرات منفی اصلاح قیمت ها را بهتر جبران می کند. با توجه به اینکه بخش حمل و نقل جزء بخش های انرژی بر است پس اصلاح قیمت حامل های انرژی اثرات منفی بالایی بر آن دارد. از اینرو در تحقیق حاضر با استفاده از الگوی تعادل عمومی (CGE) مبتنی بر جدول داده-ستانده سال 1385، اثرات استفاده از سیاست مکمل اصلاح قیمت حامل های انرژی (کاهش دریافتی دولت از خانوار) در بخش حمل و نقل بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که افزایش قیمت حامل های انرژی و توزیع درآمد حاصل از این سیاست از کانال کاهش پرداختی خانوارها به دولت نسبت به توزیع نقدی یارانه ها و یا ترکیبی از این دو، اثرات منفی افزایش قیمت حامل های انرژی را بهتر جبران می کند.