فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۸٬۲۲۵ مورد.
اولویت بندی تنگناهای پیش روی تعاونیهای تولید کشاورزی شهرستان مشهد با تاکید بر نظام بازاریابی (کاربرد معیار آنتروپی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های حاصل از 107 نفر از اعضای تعاونیهای تولید کشاورزی، درجه اهمیت تنگناهای پیش روی تعاونیهای تولیدی با بهره گیری از معیار آنتروپی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که نبود برنامه ریزی جامع بلندمدت از سوی مدیران و اعضای تعاونیها در زمینه اقدامات بازاریابی در زمان تولید محصولات و پس از تولید با وزن (1/0)، وجود عوامل واسطه ای و دلالان در هنگام فروش محصول از سوی تعاونیها با وزن (0727/0) و عدم بکارگیری نیروهای متخصص از سوی تعاونیها در مقوله خرید و فروش محصول با وزن (0690/0) به ترتیب به عنوان مهمترین و موثرترین تنگناها در ناکارایی نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی میباشند. با توجه به یافته ها، برگزاری کلاس های آموزشی برای مدیران و اعضای تعاونیها در رابطه با اصول و روشهای صحیح بازاریابی، اتخاذ سیاست ها و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت حمایتی و هدایتی ویژه از سوی دولت در جهت کاهش فعالیت واسطه های توزیع محصولات کشاورزی و در نهایت حذف آنها، فراهم نمودن زمینه های مناسب برای انتقال تجارب و تخصص تعاونیهای تولید کشاورزی موفق در فرایند بازاریابی به سایر تعاونیهای تولیدی، و استفاده از نیروهای مجرب و تحصیل کرده در تعاونیها، به عنوان عوامل موثر بر تقویت و قدرت نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی پیشنهاد میشود.
بررسی تأثیرات نامتقارن شوک های قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران
حوزه های تخصصی:
اتکای بیش از اندازه کشورهای صادرکننده نفت به درآمدهای نفتی و تک پایگی اقتصاد، از نظر اقتصاددانان پدیده ای نامطلوب به شمارمی رود. نامطلوب بودن این پدیده عمدتاً ناشی از برونزا بودن قیمت نفت برای این کشورها و تأثیرات عمیق افزایش و یا کاهش ناگهانی قیمت نفت در بازار های جهانی بر اقتصاد این کشورهاست. در این مقاله، آثار بروز تغییرات پیش بینی نشده و برونزا در قیمت های جهانی نفت، که از آن به عنوان شوک نفتی یاد می شود، روی چهار متغیر کلان اقتصادی ایران شامل نرخ رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ رشد مخارج عمرانی دولت و نرخ رشد مخارج جاری دولت، با استفاده از الگوی خود رگرسیون برداری ساختاری طی دوره 1369 تا 1387 و مبتنی بر داده های فصلی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل در خصوص فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر عدم تقارن تکانه های مثبت و منفی، دلالت بر آن دارد که تأثیرات تکانه های منفی به صورت کاهش رشد اقتصادی به مراتب بیشتر از تأثیرات تکانه های مثبت به صورت افزایش رشد اقتصادی بوده است. همچنین، متغیر نرخ تورم و نرخ رشد مخارج جاری دولت نیز در پاسخ به شوک های مثبت و منفی، رفتار کاملاً نامتقارن از خود نشان می دهند، به گونه ای که شوک منفی قیمت نفت در مقایسه با شوک مثبت، اثر بیشتری بر این متغیرها دارد. اما، در خصوص متغیر نرخ رشد مخارج عمرانی دولت، نتایج از اثرگذاری بیشتر شوک های مثبت بر رفتار این متغیر نسبت به شوک های منفی حکایت دارد.
بررسی نقش انرژی در ارزش افزوده ی بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چهار دهه ی اخیر، مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران با نرخی فراتر از رشد تولید این بخش افزایش یافته و یکی از عامل های آن، پرداخت یارانه ی انرژی است. با توجه به بار مالی بالای انرژی برای دولت، تجدید نظر در الگوی استفاده از انرژی ضرورت دارد. این مطالعه با هدف تحلیل نقش انرژی در ارزش افزوده ی بخش کشاورزی صورت گرفته و روش مورد استفاده شامل برآورد تابع تولید، علیت و تغییرات شدت مصرف انرژی می باشد. داده های مورد استفاده به صورت سری زمانی در سال های 84-1353 می باشد. نتایج تخمین تابع تولید نشان داد که انرژی بر تولید بخش کشاورزی اثر معنی دار داشته و 10 درصد افزایش در مصرف انرژی، تولید را به میزان 1/4 درصد افزایش می دهد. همچنین، مشخص شد که مصرف انرژی بر ارزش-افزوده ی بخش کشاورزی و زیربخش های آن (به جز زیر بخش جنگلداری) اثر مثبت دارد، اما ارزش افزوده اثری بر مصرف انرژی ندارد. همچنین، یافته ها نشان داد که هر چند کاهش قیمت انرژی موجب افزایش شدت مصرف انرژی شده، اما رشد فناوری و جایگزینی نهاده های سرمایه و نیروی کار می تواند موجب کاهش شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی شود.
بررسی و رتبه بندی نقش عناصر آمیخته بازاریابی در رضایت مندی مصرف کنندگان ماهی پرورشی در شهرستان خرمشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف سرانه ی آبزیان 7/8 کیلوگرمی کشور ایران در مقایسه با کشورهای صنعتی پیشرفته(حدود 30 کیلوگرم) و مصرف سرانه ی جهانی(3/16کیلوگرم) مبین آن است که فقر مصرف گوشت ماهی در بین مردم کشور ما در مقایسه با خیلی از کشورهای دیگر وجود دارد. با توجه به مزایای غذایی و پزشکی گوشت ماهی نسبت به سایر گوشت ها و به ویژه گوشت قرمز، تحقیق حاضر در راستای بهبود مصرف و رضایت مندی مصرف کنندگان ماهی پرورشی در شهر خرمشهر اجرا شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، روش نمونه گیری تصادفی ساده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه-ی آماری تحقیق خانوارهای ساکن در شهر خرمشهر بوده و 400 نفر(خانوار) به عنوان نمونه ی آماری تعیین و پرسشنامه برای آنها تکمیل شده است. از آزمون اسپیرمن برای آزمون فرضیات تحقیق، از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی متغیرهای فرعی متغیرهای اصلی(آمیخته بازاریابی) و از نرم افزار آماریSPSS برای انجام عملیات آماری استفاده شده است. مهم ترین نتایج تحقیق این بود که با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن تمام فرضیات تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر از نظر مصرف کنندگان، به کارگیری عناصر آمیخته ی بازاریابی شامل محصول، قیمت، توزیع، فعالیت های تشویقی(ترفیع) و متغیرهای فرعی مربوط به آنها بر رضایتمندی مصرف کنندگان ماهی پرورشی در شهر خرمشهر مؤثر است. همچنین از طریق آزمون فریدمن مشخص شد که از نظر مصرف کنندگان تفاوت معناداری بین متغیرهای فرعی لحاظ شده برای متغیرهای اصلی محصول، قیمت، توزیع و فعالیت های تشویقی وجود دارد. پیشنهاد می شود که در جهت افزایش رضایت مندی مصرف کنندگان به آموزش روش های پخت، بهبود قیمت نسبت به کیفیت، روش های نگهداری و حمل و نقل ماهی و اجرای الگوی بازاریابی مناسب توجه شود.
بهینه سازی مصرف انرژی در بخش کشاورزی در منطقه کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مسئله هدفمند کردن یارانه ها و تأثیراتش بر قیمت و به دنبال آن الگوی مصرف نهاده ها، باید به بهینه سازی مصرف نهاده انرژی توجه بیشتری کرد. هدف از مطالعه حاضر نیز بهینه سازی مصرف انرژی در بخش کشاورزی منطقه کاشمر با استفاده از اطلاعات سال زراعی1388-1389 است. مدل به کار رفته برنامه ریزی چند هدفه با پارامتر های بازه ای است. در ابتدا، میزان انرژی ورودی هر یک از محصولات و سهم مصرف انرژی هر نهاده در تولید برآورد شد و سپس با در نظر گرفتن اهداف و محدودیت ها به بهینه سازی مصرف انرژی در بخش کشاورزی منطقه مورد مطالعه پرداخته و الگوی کشت بهینه با در نظر گرفتن سطوح مختلف نهاده در دسترس ارائه شد. در نهایت، با توجه به هم ارزهای انرژی نهاده ها، مقادیر بهینه مصرف انرژی برای هر یک از نهاده ها در سطوح مختلف ریسک محاسبه و با مقادیر واقعی مقایسه شد. نتایج نشان داد که در شرایط بدون ریسک در مقایسه با شرایطی که در آن مقادیر ریسک 65/1 و 96/1 در نظر گرفته شد، اختلاف بین مقادیر واقعی و بهینه مصرف انرژی نهاده ها کمتر است. در شرایطی که ریسک در مدل لحاظ می شود، اختلاف مقادیر بهینه و واقعی مصرف انرژی بیشتر شد. نهاده آب در کلیه سطوح بیشترین اختلاف را در مقادیر بهینه و واقعی داشت و کود نیترات کمترین اختلاف را نشان داد. در پایان، استفاده از محصولاتِ با نیاز آبی کمتر و تعیین میزان انرژی ورودی روش های مختلف آبیاری و همچنین استفاده بهینه و کارا از سایر نهاده ها توصیه می شود. طبقه بندی JEL: C61