در این پژوهش با استفاده از داده های حاصل از 107 نفر از اعضای تعاونیهای تولید کشاورزی، درجه اهمیت تنگناهای پیش روی تعاونیهای تولیدی با بهره گیری از معیار آنتروپی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که نبود برنامه ریزی جامع بلندمدت از سوی مدیران و اعضای تعاونیها در زمینه اقدامات بازاریابی در زمان تولید محصولات و پس از تولید با وزن (1/0)، وجود عوامل واسطه ای و دلالان در هنگام فروش محصول از سوی تعاونیها با وزن (0727/0) و عدم بکارگیری نیروهای متخصص از سوی تعاونیها در مقوله خرید و فروش محصول با وزن (0690/0) به ترتیب به عنوان مهمترین و موثرترین تنگناها در ناکارایی نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی میباشند. با توجه به یافته ها، برگزاری کلاس های آموزشی برای مدیران و اعضای تعاونیها در رابطه با اصول و روشهای صحیح بازاریابی، اتخاذ سیاست ها و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت حمایتی و هدایتی ویژه از سوی دولت در جهت کاهش فعالیت واسطه های توزیع محصولات کشاورزی و در نهایت حذف آنها، فراهم نمودن زمینه های مناسب برای انتقال تجارب و تخصص تعاونیهای تولید کشاورزی موفق در فرایند بازاریابی به سایر تعاونیهای تولیدی، و استفاده از نیروهای مجرب و تحصیل کرده در تعاونیها، به عنوان عوامل موثر بر تقویت و قدرت نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی پیشنهاد میشود.