دهه های نهائی قرن سیزدهم هجری ، شاهد جریانهای فکری و اجتماعی تشکلهای متعددی در جهت تجدید فکر دینی و اصلاحات اجتماعی بود. یکی از این نهضت های فرهنگی – اجتماعی ، تجمع « اصحاب سراچه » در خراسان به همراهی حاج میرزا حبیب خراسانی ، خدیو گیلانی ، فاضل خراسانی ، صید علی خان درگزی ، رئیس الطلاب سبزواری و یاران ایشان بود. اصحاب سراچه ، عموماً از طبقه عالمان و نخبگان فرهنگی مقیم خراسان بودند و در چهار چوبه التزام به اسلام و روح دیانت و پرهیز از تعصب و ریا ، بر تجدید و احیاء فکر دینی ، و لزوم اصلاحات فرهنگی و اجتماعی تأکید داشتند . این تشکل فرهنگی – اجتماعی که زیر چتر عرفان تجربی و تزکیه نفس پیدا شده بود ، با تحریک عوام بوسیله رهبران سنتی فرهنگی و سیاسی ، محکوم و سرکوب شد.
یکی از فرق اسلامی که در حیات هزار و سیصد ساله خود اهتمامی ویژه به تاریخنگاری مبذول داشته فرقه اباضیه است که در تحقیقات اسلام شناسی ، این بعد از حیات فرهنگی آنان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. آثار اباضی نه تنها در مطالعه تاریخ این فرقه اساسی ترین منابع محسوب می گردند ، بلکه در مطالعات عمومی تاریخ اسلام در نواحی شبه جزیره و عراق در مشرق ، بخش هایی از شمال و شرق آفریقا در مغرب ، و حتی برخی نواحی ایران چون خراسان و جزایر خلیج فارس منابعی مهم و درخور نیازمند مجالی گسترده است، در این مقاله سعی بر آن بوده تا روشی مبتنی بر دوره های تاریخی و سبک نگارش برای طبقه بندی آثار تاریخی باضیه و معرفی منطقی آنها عرضه گردد. در این مقاله به نوشته ای اباضیان مشرق بیشتر عنایت شده است.