موقوفات فاطمه(س)
آرشیو
چکیده
متن
زندگى کوتاه زهراى مرضیه(س) برکات بىشمارى را به دنبال داشت، برکات معنویش سراسر تاریخ اسلامى را فرا گرفت، حکایتهاى پیامبر(ص) و ائمه اهل بیت(ع) از رفتار خداپسندانهاش بالاترین مدرسه انسانسازى آنان بود، مفسران ژرفاندیش در ذیل سوره کوثر، فاطمه(س) و فرزندانش را مصداق حقیقى کوثر - خیر کثیر - دانستهاند (1) ، که خداوند آنها را به پیامبرش عنایت کرد پس نمىتوان برکات وجودى فاطمه(س) را منحصر در امور معنوى تنها دانست، عملکرد و سیره پیامبرگونهاش در امور مادى و معنوى هر دو برکت را به دنبال داشت. او در باب صدقات و موقوفات برترین بانوى جهان بوده و هست، هر چه را مالک بوده بر اساس سیره پدر بزرگوارش تقدیم به فقراء و مستمندان مىنمود و علاوه بر کمکهاى مقطعى کمکهاى جاویدان و مستمرى - موقوفات و صدقات - داشته است.
علامه عالیمقدار مجلسى (ره) مىگوید:
سید بنطاووس(ره) رو به فرزندش نمود، گفت: پسرم، موقوفات و صدقات جدهات فاطمه زهرا(س) همانند العوالى - حیطان سبعه - و ... از اموالى بود که رسول خدا(ص) آنها را بدون جنگ و درگیرى مالک گردید و کسى در آن شریک نبوده و ملک خالص آن حضرت شد و «فئ» محسوب شد. بعدا پیامبر خدا(ص) آنها را در زمان حیات خویش به دخترش به صورت هبه (بخشش) واگذار کرد. فاطمه(س) هم آنها را در راه خدا وقف نمود - غیر از فدک که توضیحش خواهد آمد - و سپس «موقوف علیهم» - کسانى را که مىتوانند از آن موقوفات استفاده نمایند - مشخص کرد.
سپس سید بنطاووس(ره) اضافه کرد و گفت فرزندم: در ارزش آنها همینقدر بس که بعضى از آن اموال سالانه بین 24000 تا 70000 درهم درآمد داشته است. (2)
اسامى صدقات صدیقه طاهره(س)
الف) امالعیال: چشمهاى است که به برکت آن روستایى بزرگ در کنارش ساخته شده، این روستا در نزدیکى قلعههاى «آرة» که بین راه مکه و مدینه است واقع شده، در آن روزگار بیش از 20000 نخل خرما داشته است و امروز هم در آنجا میوههاى مختلف مانند لیمو، انگور، موز به عمل مىآید، امالعیال در یکصد و هفتاد کیلومترى مدینه منوره و پنجاه و شش کیلومترى شرق «سقیا» قرار دارد. (3)
عرام بناصبغ سلمى که شخصى مورد اطمینان است و در سالهاى 275 هجرى قمرى زندگى مىکرده و در شناسایى منطقه «تهامه» از خبرگى ویژهاى برخوردار بود (4) مىگوید: امالعیال قریة صدقة فاطمة الزهراء بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله); روستاى امالعیال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است. (5)
امروز هم فرزندان فاطمه(س) از آن بهره مىگیرند.
این چشمه و این سرزمین از سوى صدیقه طاهره(س) بر سادات حسینى وقف گردیده است. (6)
چه بسا وقف بر سادات حسینى از آن جهتبوده که بنا بر پیشبینى فاطمه(س) امامت در نسل و فرزندان حسین بنعلى - علیهما السلام - استمرار پیدا مىکرده و از سوى دیگر بعد از شهادت ابا عبدالله الحسین(ع) فرزندان آن حضرت بیشتر مورد غضب و ناخوشایندى حاکمان بنىامیه واقع مىشدند و نیاز به یک پشتوانه مالى خاص داشتند. از این رو «امالعیال» را وقف سادات حسینى مىنماید و در بین مسلمانان روشن و مسلم است که اموال موقوفه باید صرف «موقوف علیهم» گردد.
سمهودى نیز مىنویسد: امالعیال، چشمهاى است که متعلق به فاطمه زهرا(س) بوده سپس آن را وقف نمود. توسط این چشمه بیش از بیست هزار نخل آبیارى مىگردیده و جعفر بنطلحة بن عبیدالله تیمى دویستهزار دینار جهت احیاء آن و اطراف آن صرف کرده است. (7)
ب: دیگر موقوفات صدیقه طاهره در وصیتنامهاش به على بنابیطالب(ع) چنین آمده است: ابوبصیر مىگوید: امام محمد باقر(ع) فرمود: آیا وصیتنامه مادرم فاطمه(س) را در این مورد بخوانم؟ ما تقاضا و درخواست نمودیم که قرائت کند. حضرت ظرف کوچک (و یا زنبیلى) را بیرون آورد و نوشتهاى را از آن میان به دست گرفت و چنین قرائت کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما اوصتبه فاطمة بنت محمد رسول الله - صلى الله علیه و آله - اوصتبحوائطها السبعة، العواف و الدلال و البرقة و المیثب و الحسنى و الصافیة و ما لام ابراهیم الى على بنابىطالب فان مضى على فالى الحسن فان مضى الحسن فالى الحسین فان مضى الحسین فالى الاکبر من ولدى. شهد الله على ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیر بن عوام و کتب على بن ابىطالب - علیه السلام -»; (8) این وصیتنامهاى است که فاطمه زهرا(س) دختر محمد پیامبر خدا(ص) بدان وصیت نمود. در آن وصیت نمود که زمینها و باغهاى دیوار شده هفت گانه: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنى، الصافیه و مشربه ام ابراهیم، در اختیار على بنابىطالب(ع) است و چنانچه على(ع) از دنیا رفت در اختیار فرزندم حسن بنعلى - علیهما السلام - قرار مىگیرد و چنانچه او از دنیا رفت در اختیار فرزند دیگرم حسین بنعلى - علیهما السلام - خواهد بود و بعد از او در اختیار بزرگترین فرزندانم قرار خواهد گرفت. گواهى مىدهد بر این وصیتنامه خداوند متعال و سپس افرادى همانند مقداد بناسود کندى و زبیر بنعوام. که وصیتنامه توسط امیرمؤمنان على بنابیطالب [علیهالسلام] نوشته شد.
همانند روایت فوق با اندکى اختلاف از امام صادق و امام رضا - علیهما السلام - نقل گردیده و مضمون گذشته را مورد تاکید قرار دادهاند.
سمهودى در باره باغهاى هفتگانه به نقل از واقدى گفته است: مخیریق در میان یهود بنىنضیر عالم اندیشمند و متعهدى بود که ایمان به پیامبر خدا(ص) آورد سپس اموالش را در اختیار آن حضرت قرار داد و این اموال همان باغهاى دیوار کشیده هفتگانه بوده است. و همچنین از محمد بنکعب نقل کرده که: که این اموال متعلق به مخیریق یهودى بوده، چون جنگ «احد» فرا رسید رو به دیگر یهودیان کرد و گفت: چرا محمد - (صلى الله علیه و آله) - را یارى نمىکنید؟ سوگند به خدا همه شما مىدانید که یارى دادن به او وظیفه و تکلیف همه شماها است. جواب دادند:
امروز شنبه است [روز عبادت و تعطیلى است]مخیریق گفت: شما از وظیفه فرار مىکنید شنبه یعنى چه؟! سپس خود شمشیر بر گرفت و همراه با رسول گرامى اسلام با دشمنان آن حضرت جنگید تا سخت مجروح گردید و چون در بستر افتاد چنین وصیت کرد:
«اموالى الى محمد یضعها حیثیشاء; دارائىهاى من در اختیار محمد(ص) خواهد بود هر کجا مىخواهد و صلاح مىداند مصرف کند.» (9)
رسول خدا در سال هفتم هجرت اموال مخیریق را جزء صدقات قرار داد (10) ولکن امام رضا(ع) فرمود: رسول خدا آنها را وقف بر فاطمه نمود، و سپس فاطمه آنها را بر بنىهاشم و بنىالمطلب وقف نموده است. (11)
باغهاى هفتگانه موقوفه فاطمه(س)
«حیطان سبعه» همان باغها و مزارع هفتگانهاى است که اطراف آن دیوار کشیده شده بود و بیشتر آنها در منطقه «العوالى» و شرق مدینه منوره واقع شده بود.
1- العواف: بعضى آن را - الاعواف - دانستهاند و لکن ابنشبه مىگوید صحیح در نزد من «العواف» است، و آن جایگاه وسیعى است در نزدیکى شهر مدینه که مردم آن اموال خویش - گوسفندان و شتران و ... - را در آن جا نگهدارى مىکردند، این وادى از سرچشمه «مهزور» آبیارى مىگردید. (12)
ابو غسان گفته است: الاعواف جزء معروف بالعالیة (13) ; اعواف; قطعه زمین شناخته شدهاى است که در منطقه باب العوالى واقع شده است.
2 - الصافیة: این باغ در قسمتشرقى مدینه واقع شده و به قطعه «زهیره» (14) معروف است این مکان از جمله اموالى بود که از یهود بنى قریظه بدست آمد و چون هیچگونه درگیرى وجود نداشت جزء اموال خالص پیامبر خدا(ص) محسوب شد و کسى در آن سهمى نداشت. پیامبر آن را به دخترش فاطمه(س) واگذار کرد او هم آن را وقف نمود.
3 - الدلال: قطعه زمینى بود که در قسمتشرقى مدینه قبل از صافیه واقع شده، آن را بنىثعلب یهود مالک بودند، امام باقر(ع) فرمود: دلال متعلق به یک زن یهودى از بنىنضیر بود که سلمان(ره) در نزد او در بردگى بسر مىبرد، آن زن طى قراردادى با سلمان بنا را بر این گذاشتند که سلمان آن سرزمین احیا کند و درختکارى نماید سپس آن زن مسلمان را آزاد نماید، رسول خدا(ص) از این پیمان و قرارداد آگاه شد، به نزد مسلمان در محل کاشتن درختها آمد و به او کمک کرد و در مدت کوتاهى درختان بزرگ شدند و به ثمر نشستند، پس از مدتى که اسلام قدرت پیدا کرد. آن سرزمین به عنوان غنیمت - فئ - به تصرف پیامبر خدا درآمد،پیامبر(ص) آن را به دخترش فاطمه داد. فاطمه(س) هم آن را وقف در راه خدا نمود. (16) و بعضى محدثان از «الدلال» تعبیر به «الکلاب» کردهاند و گفتهاند: آن نهر آب مورد توجهى بود که در مدینه جارى مىگشت و مردم از آن بهره مىبردند.
4 - برقه: این باغ در قبله مدینه به سمت مشرق قرار گرفته بود، قبلا از اموال یهود بنىقریظه محسوب مىگردید لکن بعد از اینکه به دست رسول خدا(ص) افتاد سلمان(ره) در آن درختکارى کرد و بعد هم به فاطمه واگذار شد که آن حضرت آن را وقف بر بنىهاشم و بنىالمطلب نمود. (17)
5 - المیثب: جایش معین نیست و لکن جزء عنائمى است که بدون جدال به دست پیامبر(ص) افتاد، او هم آن را به دختر خویش داد و بعد هم فاطمه(س) وقفش نمود، بکرى مىگویند: از موقوفات عام رسول خدا(ص) است. (18)
6 - حسنى: موضعى است که در نزدیکى «الدلال» واقع شده و مشهور به «الحسینیات» مىباشد، این محل از وادى «مهزور» آبیارى مىگردد. (19)
7 - مشربه ام ابراهیم: در آخر باب العوالى مدینه منوره، بستانى است که چون امابراهیم - ماریه قبطیه - همسر رسول خدا(ص) را در آنجا درد زایمان عارض شد، دستش را به چوبى گرفته بود که بعد از لحظاتى فرزندش «ابراهیم» به دنیا آمد بدین جهت مشربه امابراهیم نام گرفت این بستان در نزدیکى مدارس یهودى آن روز قرار داشت و درختان آن بستان از وادى «مهزور» آبیارى مىگردید. (20)
مشربه به اطاق مسکونى اطلاق مىشود، پیامبر خدا(ص) ماریه قبطیه را آنجا سکونت داده بود. (21
آیا فدک جزء موقوفات بوده یا نه؟
در باره فدک توجه به دو مطلب حائز اهمیت است: اولا: فدک در 140 کیلومترى مدینه منوره واقع شده و بعضى مانند یاقوت حموى فاصله بین فدک و مدینه منوره را دو تا سه روز دانستهاند و فدک را غیر از حیطان سبعه مىدانند زیرا حیطان سبعه همگى در اطراف مدینه بوده و تملیک آنها توسط مخریق در سال دوم و سوم هجرت بعد از غزوه احد بوده و آنها را به رسول خدا(ص) واگذار نموده. و حدود و جایگاه آن هم معین شده همان طورى که گذشت.
فدک را کسى جزء صدقات و موقوفات آن حضرت ندانستهاند بلکه بر اساس کلام فاطمه(س) فدک ملک طلق او بوده و نیز خلفاء بنىامیه و بنىعباس هم که در بعضى از مقاطع تاریخى به فرزندان فاطمه(س) واگذار کردند آن را میراث آن حضرت دانستند.
در نامه مامون عباسى به هنگام واگذارى فدک به فرزندان فاطمه(س) خطاب به فرماندار مدینه (قثم بن جعفر) نوشت:
انه کان رسول الله(ص) اعطى ابنته فاطمة(س) فدک و تصدق علیها بها و ان ذلک کان امرا ظاهرا معروفا عند آله - علیه الصلاة و السلام - ثم لم تزل فاطمة تدعى منه بما هى اولى من صدق علیه. و انه قد راى ردها الى ورثتها و تسلیمها الى محمد بنیحیى بنالحسین زید بنعلى بنالحسین بنعلى ابىطالب [علیه السلام] و محمد بنعبدالله بنالحسین بنعلى بنالحسین بنعلى بنابىطالب - رضى الله عنهم - لیقوموا بها لاهلها. (22)
همانا رسول خدا(ص) فدک را به دخترش «فاطمه»(س) بخشید و بر او روا داشت، این مطلب در نزد اهل بیت رسول خدا(ص) روشن و آشکار استبعد همچنان فاطمه(س) مدعى آن بود که فرمایش آن بانو سزاوارتر به تصدیق و قبول است، پس مصلحت در این است که فدک به ورثه فاطمه(س) بازگردانده شود و به محمد بنیحیى و محمد بنعبدالله نوههاى على بنالحسین[علیهالسلام] واگذار کنید تا آنها به اهلش برسانند.
پىنوشتها:
1- التفسیر الکبیر، فخر رازى، ج 32، ص 124; مجمع البیان، ج 10، ص549.
2- سفینة البحار، شیخ عباس قمى، ج7، ص 45; بحارالانوار، ج29، ص123، ح 5.
3- معجم معالم الحجاز، عاتق بنغیثبلادى، ج 1، ص 21.
4- اعلام زرکلى، ج 4، ص223.
5- معجم معالم الحجاز، ج6، ص 194.
6- عمدة الاخبار فى مدینة المختار، احمد بنعبدالحمید عباسى، ص 241.
7- وفاء الوفا باخبار دار المصطفى، ج 4، ص 1130.
8- فروع کافى، ج7، ص 48، ح 5; بحارالانوار، ج43، ص235،ح1.
9- وفاء الوفا، ج3، ص 990 و 825.
10- تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج3، ص173 - 175.
11- فروع کافى، ج7، ص47 و 48، ح 1 - 4.
12- تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 174.
13- بحارالانوار، ج 22، ص299.
14- همان.
15- تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 174; بحارالانوار، ج22،ص299.
16- بحارالانوار، ج 22، ص 300.
17- همان.
18- معجم معالم الحجاز، ج 8، ص309.
19- وفاءالوفا، ج 4، ص 1291.
20- تاریخ المدینة المنورة، ج 1، ص173; بحارالانوار، ج 22، ص299; وفاءالوفا، ج 4، ص 1291.
21- همان.
22- معجم معالم الحجاز، عاتق بنغیث البلادى، ج7، ص7 -26.
علامه عالیمقدار مجلسى (ره) مىگوید:
سید بنطاووس(ره) رو به فرزندش نمود، گفت: پسرم، موقوفات و صدقات جدهات فاطمه زهرا(س) همانند العوالى - حیطان سبعه - و ... از اموالى بود که رسول خدا(ص) آنها را بدون جنگ و درگیرى مالک گردید و کسى در آن شریک نبوده و ملک خالص آن حضرت شد و «فئ» محسوب شد. بعدا پیامبر خدا(ص) آنها را در زمان حیات خویش به دخترش به صورت هبه (بخشش) واگذار کرد. فاطمه(س) هم آنها را در راه خدا وقف نمود - غیر از فدک که توضیحش خواهد آمد - و سپس «موقوف علیهم» - کسانى را که مىتوانند از آن موقوفات استفاده نمایند - مشخص کرد.
سپس سید بنطاووس(ره) اضافه کرد و گفت فرزندم: در ارزش آنها همینقدر بس که بعضى از آن اموال سالانه بین 24000 تا 70000 درهم درآمد داشته است. (2)
اسامى صدقات صدیقه طاهره(س)
الف) امالعیال: چشمهاى است که به برکت آن روستایى بزرگ در کنارش ساخته شده، این روستا در نزدیکى قلعههاى «آرة» که بین راه مکه و مدینه است واقع شده، در آن روزگار بیش از 20000 نخل خرما داشته است و امروز هم در آنجا میوههاى مختلف مانند لیمو، انگور، موز به عمل مىآید، امالعیال در یکصد و هفتاد کیلومترى مدینه منوره و پنجاه و شش کیلومترى شرق «سقیا» قرار دارد. (3)
عرام بناصبغ سلمى که شخصى مورد اطمینان است و در سالهاى 275 هجرى قمرى زندگى مىکرده و در شناسایى منطقه «تهامه» از خبرگى ویژهاى برخوردار بود (4) مىگوید: امالعیال قریة صدقة فاطمة الزهراء بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله); روستاى امالعیال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است. (5)
امروز هم فرزندان فاطمه(س) از آن بهره مىگیرند.
این چشمه و این سرزمین از سوى صدیقه طاهره(س) بر سادات حسینى وقف گردیده است. (6)
چه بسا وقف بر سادات حسینى از آن جهتبوده که بنا بر پیشبینى فاطمه(س) امامت در نسل و فرزندان حسین بنعلى - علیهما السلام - استمرار پیدا مىکرده و از سوى دیگر بعد از شهادت ابا عبدالله الحسین(ع) فرزندان آن حضرت بیشتر مورد غضب و ناخوشایندى حاکمان بنىامیه واقع مىشدند و نیاز به یک پشتوانه مالى خاص داشتند. از این رو «امالعیال» را وقف سادات حسینى مىنماید و در بین مسلمانان روشن و مسلم است که اموال موقوفه باید صرف «موقوف علیهم» گردد.
سمهودى نیز مىنویسد: امالعیال، چشمهاى است که متعلق به فاطمه زهرا(س) بوده سپس آن را وقف نمود. توسط این چشمه بیش از بیست هزار نخل آبیارى مىگردیده و جعفر بنطلحة بن عبیدالله تیمى دویستهزار دینار جهت احیاء آن و اطراف آن صرف کرده است. (7)
ب: دیگر موقوفات صدیقه طاهره در وصیتنامهاش به على بنابیطالب(ع) چنین آمده است: ابوبصیر مىگوید: امام محمد باقر(ع) فرمود: آیا وصیتنامه مادرم فاطمه(س) را در این مورد بخوانم؟ ما تقاضا و درخواست نمودیم که قرائت کند. حضرت ظرف کوچک (و یا زنبیلى) را بیرون آورد و نوشتهاى را از آن میان به دست گرفت و چنین قرائت کرد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما اوصتبه فاطمة بنت محمد رسول الله - صلى الله علیه و آله - اوصتبحوائطها السبعة، العواف و الدلال و البرقة و المیثب و الحسنى و الصافیة و ما لام ابراهیم الى على بنابىطالب فان مضى على فالى الحسن فان مضى الحسن فالى الحسین فان مضى الحسین فالى الاکبر من ولدى. شهد الله على ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیر بن عوام و کتب على بن ابىطالب - علیه السلام -»; (8) این وصیتنامهاى است که فاطمه زهرا(س) دختر محمد پیامبر خدا(ص) بدان وصیت نمود. در آن وصیت نمود که زمینها و باغهاى دیوار شده هفت گانه: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنى، الصافیه و مشربه ام ابراهیم، در اختیار على بنابىطالب(ع) است و چنانچه على(ع) از دنیا رفت در اختیار فرزندم حسن بنعلى - علیهما السلام - قرار مىگیرد و چنانچه او از دنیا رفت در اختیار فرزند دیگرم حسین بنعلى - علیهما السلام - خواهد بود و بعد از او در اختیار بزرگترین فرزندانم قرار خواهد گرفت. گواهى مىدهد بر این وصیتنامه خداوند متعال و سپس افرادى همانند مقداد بناسود کندى و زبیر بنعوام. که وصیتنامه توسط امیرمؤمنان على بنابیطالب [علیهالسلام] نوشته شد.
همانند روایت فوق با اندکى اختلاف از امام صادق و امام رضا - علیهما السلام - نقل گردیده و مضمون گذشته را مورد تاکید قرار دادهاند.
سمهودى در باره باغهاى هفتگانه به نقل از واقدى گفته است: مخیریق در میان یهود بنىنضیر عالم اندیشمند و متعهدى بود که ایمان به پیامبر خدا(ص) آورد سپس اموالش را در اختیار آن حضرت قرار داد و این اموال همان باغهاى دیوار کشیده هفتگانه بوده است. و همچنین از محمد بنکعب نقل کرده که: که این اموال متعلق به مخیریق یهودى بوده، چون جنگ «احد» فرا رسید رو به دیگر یهودیان کرد و گفت: چرا محمد - (صلى الله علیه و آله) - را یارى نمىکنید؟ سوگند به خدا همه شما مىدانید که یارى دادن به او وظیفه و تکلیف همه شماها است. جواب دادند:
امروز شنبه است [روز عبادت و تعطیلى است]مخیریق گفت: شما از وظیفه فرار مىکنید شنبه یعنى چه؟! سپس خود شمشیر بر گرفت و همراه با رسول گرامى اسلام با دشمنان آن حضرت جنگید تا سخت مجروح گردید و چون در بستر افتاد چنین وصیت کرد:
«اموالى الى محمد یضعها حیثیشاء; دارائىهاى من در اختیار محمد(ص) خواهد بود هر کجا مىخواهد و صلاح مىداند مصرف کند.» (9)
رسول خدا در سال هفتم هجرت اموال مخیریق را جزء صدقات قرار داد (10) ولکن امام رضا(ع) فرمود: رسول خدا آنها را وقف بر فاطمه نمود، و سپس فاطمه آنها را بر بنىهاشم و بنىالمطلب وقف نموده است. (11)
باغهاى هفتگانه موقوفه فاطمه(س)
«حیطان سبعه» همان باغها و مزارع هفتگانهاى است که اطراف آن دیوار کشیده شده بود و بیشتر آنها در منطقه «العوالى» و شرق مدینه منوره واقع شده بود.
1- العواف: بعضى آن را - الاعواف - دانستهاند و لکن ابنشبه مىگوید صحیح در نزد من «العواف» است، و آن جایگاه وسیعى است در نزدیکى شهر مدینه که مردم آن اموال خویش - گوسفندان و شتران و ... - را در آن جا نگهدارى مىکردند، این وادى از سرچشمه «مهزور» آبیارى مىگردید. (12)
ابو غسان گفته است: الاعواف جزء معروف بالعالیة (13) ; اعواف; قطعه زمین شناخته شدهاى است که در منطقه باب العوالى واقع شده است.
2 - الصافیة: این باغ در قسمتشرقى مدینه واقع شده و به قطعه «زهیره» (14) معروف است این مکان از جمله اموالى بود که از یهود بنى قریظه بدست آمد و چون هیچگونه درگیرى وجود نداشت جزء اموال خالص پیامبر خدا(ص) محسوب شد و کسى در آن سهمى نداشت. پیامبر آن را به دخترش فاطمه(س) واگذار کرد او هم آن را وقف نمود.
3 - الدلال: قطعه زمینى بود که در قسمتشرقى مدینه قبل از صافیه واقع شده، آن را بنىثعلب یهود مالک بودند، امام باقر(ع) فرمود: دلال متعلق به یک زن یهودى از بنىنضیر بود که سلمان(ره) در نزد او در بردگى بسر مىبرد، آن زن طى قراردادى با سلمان بنا را بر این گذاشتند که سلمان آن سرزمین احیا کند و درختکارى نماید سپس آن زن مسلمان را آزاد نماید، رسول خدا(ص) از این پیمان و قرارداد آگاه شد، به نزد مسلمان در محل کاشتن درختها آمد و به او کمک کرد و در مدت کوتاهى درختان بزرگ شدند و به ثمر نشستند، پس از مدتى که اسلام قدرت پیدا کرد. آن سرزمین به عنوان غنیمت - فئ - به تصرف پیامبر خدا درآمد،پیامبر(ص) آن را به دخترش فاطمه داد. فاطمه(س) هم آن را وقف در راه خدا نمود. (16) و بعضى محدثان از «الدلال» تعبیر به «الکلاب» کردهاند و گفتهاند: آن نهر آب مورد توجهى بود که در مدینه جارى مىگشت و مردم از آن بهره مىبردند.
4 - برقه: این باغ در قبله مدینه به سمت مشرق قرار گرفته بود، قبلا از اموال یهود بنىقریظه محسوب مىگردید لکن بعد از اینکه به دست رسول خدا(ص) افتاد سلمان(ره) در آن درختکارى کرد و بعد هم به فاطمه واگذار شد که آن حضرت آن را وقف بر بنىهاشم و بنىالمطلب نمود. (17)
5 - المیثب: جایش معین نیست و لکن جزء عنائمى است که بدون جدال به دست پیامبر(ص) افتاد، او هم آن را به دختر خویش داد و بعد هم فاطمه(س) وقفش نمود، بکرى مىگویند: از موقوفات عام رسول خدا(ص) است. (18)
6 - حسنى: موضعى است که در نزدیکى «الدلال» واقع شده و مشهور به «الحسینیات» مىباشد، این محل از وادى «مهزور» آبیارى مىگردد. (19)
7 - مشربه ام ابراهیم: در آخر باب العوالى مدینه منوره، بستانى است که چون امابراهیم - ماریه قبطیه - همسر رسول خدا(ص) را در آنجا درد زایمان عارض شد، دستش را به چوبى گرفته بود که بعد از لحظاتى فرزندش «ابراهیم» به دنیا آمد بدین جهت مشربه امابراهیم نام گرفت این بستان در نزدیکى مدارس یهودى آن روز قرار داشت و درختان آن بستان از وادى «مهزور» آبیارى مىگردید. (20)
مشربه به اطاق مسکونى اطلاق مىشود، پیامبر خدا(ص) ماریه قبطیه را آنجا سکونت داده بود. (21
آیا فدک جزء موقوفات بوده یا نه؟
در باره فدک توجه به دو مطلب حائز اهمیت است: اولا: فدک در 140 کیلومترى مدینه منوره واقع شده و بعضى مانند یاقوت حموى فاصله بین فدک و مدینه منوره را دو تا سه روز دانستهاند و فدک را غیر از حیطان سبعه مىدانند زیرا حیطان سبعه همگى در اطراف مدینه بوده و تملیک آنها توسط مخریق در سال دوم و سوم هجرت بعد از غزوه احد بوده و آنها را به رسول خدا(ص) واگذار نموده. و حدود و جایگاه آن هم معین شده همان طورى که گذشت.
فدک را کسى جزء صدقات و موقوفات آن حضرت ندانستهاند بلکه بر اساس کلام فاطمه(س) فدک ملک طلق او بوده و نیز خلفاء بنىامیه و بنىعباس هم که در بعضى از مقاطع تاریخى به فرزندان فاطمه(س) واگذار کردند آن را میراث آن حضرت دانستند.
در نامه مامون عباسى به هنگام واگذارى فدک به فرزندان فاطمه(س) خطاب به فرماندار مدینه (قثم بن جعفر) نوشت:
انه کان رسول الله(ص) اعطى ابنته فاطمة(س) فدک و تصدق علیها بها و ان ذلک کان امرا ظاهرا معروفا عند آله - علیه الصلاة و السلام - ثم لم تزل فاطمة تدعى منه بما هى اولى من صدق علیه. و انه قد راى ردها الى ورثتها و تسلیمها الى محمد بنیحیى بنالحسین زید بنعلى بنالحسین بنعلى ابىطالب [علیه السلام] و محمد بنعبدالله بنالحسین بنعلى بنالحسین بنعلى بنابىطالب - رضى الله عنهم - لیقوموا بها لاهلها. (22)
همانا رسول خدا(ص) فدک را به دخترش «فاطمه»(س) بخشید و بر او روا داشت، این مطلب در نزد اهل بیت رسول خدا(ص) روشن و آشکار استبعد همچنان فاطمه(س) مدعى آن بود که فرمایش آن بانو سزاوارتر به تصدیق و قبول است، پس مصلحت در این است که فدک به ورثه فاطمه(س) بازگردانده شود و به محمد بنیحیى و محمد بنعبدالله نوههاى على بنالحسین[علیهالسلام] واگذار کنید تا آنها به اهلش برسانند.
پىنوشتها:
1- التفسیر الکبیر، فخر رازى، ج 32، ص 124; مجمع البیان، ج 10، ص549.
2- سفینة البحار، شیخ عباس قمى، ج7، ص 45; بحارالانوار، ج29، ص123، ح 5.
3- معجم معالم الحجاز، عاتق بنغیثبلادى، ج 1، ص 21.
4- اعلام زرکلى، ج 4، ص223.
5- معجم معالم الحجاز، ج6، ص 194.
6- عمدة الاخبار فى مدینة المختار، احمد بنعبدالحمید عباسى، ص 241.
7- وفاء الوفا باخبار دار المصطفى، ج 4، ص 1130.
8- فروع کافى، ج7، ص 48، ح 5; بحارالانوار، ج43، ص235،ح1.
9- وفاء الوفا، ج3، ص 990 و 825.
10- تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج3، ص173 - 175.
11- فروع کافى، ج7، ص47 و 48، ح 1 - 4.
12- تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 174.
13- بحارالانوار، ج 22، ص299.
14- همان.
15- تاریخ المدینة المنوره، ج 1، ص 174; بحارالانوار، ج22،ص299.
16- بحارالانوار، ج 22، ص 300.
17- همان.
18- معجم معالم الحجاز، ج 8، ص309.
19- وفاءالوفا، ج 4، ص 1291.
20- تاریخ المدینة المنورة، ج 1، ص173; بحارالانوار، ج 22، ص299; وفاءالوفا، ج 4، ص 1291.
21- همان.
22- معجم معالم الحجاز، عاتق بنغیث البلادى، ج7، ص7 -26.