فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۹ مورد.
جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی کشورها
حوزه های تخصصی:
دارالعلم های آل بویه ونقش آنان در رشد وشکوفائی علم ودانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد توصیف و تبیین دارالعلم های دوران آل بویه و نقش آن در توسعه و ارتقاء علم و دانش از یک سو و گسترش فرهنگ عمومی از سوی دیگر است.آل بویه از ابتدای حکومت و همزمان با تثبیت قدرت خویش به فعالیت های علمی و فرهنگی نیز روی آوردند؛ زیرا افزون بر این که یکی از پایه های اساسی استمرار قدرت و اقتدار، علم و تقویت فرهنگ عمومی با رویکردی عالمانه است، برای جلوگیری از انفعال در برابر رقیبان سیاسی و علمی باید استقلال علمی و متکی به فرهنگ غنی بومی خویش را تقویت می کردند.
آل بویه بیشترین تلاش خویش را در پی ریزی یک شاکله مستحکم علمی با تمام جوانب از نظر ساختاری، محتوایی، و نخبه پروری مبذول داشتند. آنان برای تحقق اهداف خود، مراکز آموزشی و پژوهشی فراوانی مانند کتابخانه های عظیم و مدارس تأسیس کردند و امکانات مادی و معنوی بسیاری را در این مسیر صَرف نمودند. در دوران مذکور، مؤسسات و مراکز علمی، فرهنگی و دینی دیگری هم با عنوان دارالعلم تأسیس شدند که داشتن کتاب و کتابخانه برای پیشبرد و تسهیل امور آن ها ضروری می نمود.در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی بخشی از این حوزه ی تاریخی، یعنی وضعیت دارالعلم ها در آن دوره مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی موضوع تهیگی در آیین بودا بنا بر متنی ختنی از کتاب زمبسته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
151 - 164
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان های ایرانی باستان و میانه نقش به سزایی در روشن سازی آداب، فرهنگ و اوضاع سیاسی و اجتماعی، نیز پندارها و باورهای مردم ایران باستان دارد. شناخت فرهنگ ایران باستان و پیشینه زبان فارسی، به ویژه در زمینه واژگان تنها از طریق فارسی باستان و فارسی میانه، که فارسی نو ادامه آن ها است، کافی نیست بلکه بررسی علمی و تجزیه و تحلیل دیگر زبان های ایرانی از دوره باستان تا دوره نو ضروری است. از این میان زبان ختنی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که مطالعه و بررسی آن در سده اخیر، به سبب ویژگی های زبانی و غنای فرهنگی و پیوستگی آن با آیین بودایی و زبان و ادب سنکسریت، گسترش چشم گیری یافته است. این زبان در ختن رواج داشته که پایگاه آیین بودا نیز بوده است. در این پژوهش به معرفی سرزمین ختن، زبان ختنی و جایگاه آن در میان زبان های ایرانی،معرفی کوتاه کتاب زمبسته (Zambasta) که مجموعه ای از آموزه های دین بودا به زبان ختنی را در بر دارد، وزن شعر در زبان ختنی، تاریخچه مختصری از بودایی گرایی در ایران و مسأله تهیگی در آیین بودا پرداخته شده است.
پژوهشی در جلوه های آیات الهی بر آثار هنری ایرانی ـ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های آیات الهی با زبان و خط عربی، پس از اسلام بر آثار هنری ایران تاثیرگذار بوده است و سکه های مزین به آیه های قرآنی قرن اول هـ. .ق. صحه بر آن می گذارد. این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که جلوه های آیات الهی در ارتباط با آثار هنری ایرانی ـ اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ و فرضیه تحقیق مبتنی بر آن است که محتوا و مضامین کتیبه نگاری آثار هنری ایرانی ـ اسلامی، بیانگر جلوه های آیات الهی متناسب با کاربری آثار هنری است.
داده های پژوهش، بررسی 120 اثر هنری موزه ملی ایران است که از این میان، حدود 32 اثر به صورت مستقیم (معرفی در متن)، 52 اثر غیرمستقیم (بهره گیری از محتوای کتیبه ها در متن) و 37 اثر دارای کتیبه های مشابه و تکراری بودند و تحلیل و نتیجه گیری پژوهش مستند به کل جامعه آماری است. نتیجه ی بررسی، بیانگر آن است که مضامین و مفاهیم کتیبه نگاری جلوه های آیات الهی با کاربرد هر اثر هنری ارتباط مستقیم دارد و محتوای کتیبه ها، یافته های پژوهش را در دو گروه آثار وابسته به معماری (با مضمون ارشادی) و آثار هنری صنایع ظریفه (با محتوای حفاظت بخشی، و ولایت پذیری و...) قرار می دهد.
حفاظت از بافت تاریخی شهر و کاهش آسیب پذیری آن با تأکید بر بحران ناشی از زلزله
حوزه های تخصصی:
به رغم ارزش و اهمیتی که امروزه برای بناها و بافت های تاریخی مورد اتفاق نظر قرار گرفته است اما مقولة حفاظت از این ثروت های فرهنگی و تاریخی و چگونگی تحقق آن در کشور ما همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. متأسفانه آسیب پذیری این آثار در برابر طیف وسیعی از مخاطرات و عوامل آسیب رسان، بیش از آن که اندیشة حفاظت از این آثار را در برابر عوامل یاد شده بارورتر نماید، اندیشة حذف یا استحالة آنها را بارور نموده است. تداوم این نوع نگاه نسبت به بافت ها و بناهای تاریخی با موضوعیت کلی حفاظت در تعارض بوده و موجودیت بخش عمده ای از مواریث فرهنگی و تاریخی ما را در معرض آسیب بزرگ تری قرار داده است. در این نوشتار به بررسی و ارائة راهکارهایی مبادرت گردیده است که می تواند میزان خطرپذیری بافت ها و بناهای ارزشمند تاریخی در مقابل عوامل مختلف طبیعی و به ویژه بحران های ناشی از زلزله را کاهش داده و تلفات، خسارات و آسیب های ناشی از آن را تا حدود قابل توجهی بکاهد.
قلّه ای از طالقان، با قلمی گوهرنشان: نقد و معرفی کتاب ""راز خط در آثار استاد غلام حسین امیرخانی
هنر صخره ای در زنجان: بررسی نقاشی های صخره ای آق داش ماه نشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۹
133 - 149
حوزه های تخصصی:
بخش شرقی شهرستان ماه نشان در استان زنجان، منطقه ای کوهستانی با کوه های نسبتاً بلند و دره های میان کوهی است. در دامنه یکی از بلندی های این ناحیه و در دیواره پناهگاه های صخره ای موجود در رشته صخره ای موسوم به آق داش، نگاره های جالب توجهی به تصویر درآمده است. نقاشی های آق داش که تنها رنگین نگاره های شناسایی شده در استان زنجان و احتمالاً شمال غرب ایران است، از لحاظ تنوع موضوعات نقش شده و تا حدودی تفاوت با سایر نقاشی های صخره ای ایران، اهمیت زیادی در مطالعه نگاره های صخره ای ایران دارد. موضوع بیشتر نقوش آق داش نقش مایه های هندسی است که در اشکال گوناگونی نقاشی شده اند. علاوه بر آن، نگاره های انسانی، جانوری و گیاهی از دیگر موضوعات به تصویر درآمده در پناهگاه های آق داش است. با توجه به شباهت بسیاری از نگاره های هندسی آق داش با نقش مایه های سفال های دوره مس سنگی غرب، شمال غرب و فلات مرکزی ایران، نیز وجود تعداد اندکی سفال های مربوط به این دوره پیرامون پناهگاه های آق داش، انتساب نقاشی های آق داش به این دوره پیش از تاریخی، بیش از هر دوره دیگری محتمل است.
شواهدی جدید از عصر مفرغ جدید و عصر آهن در قلعه تپه ابهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
69 - 82
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز ابهررود در شرق استان زنجان از مناطق کمتر شناخته شده باستان شناسی ایران است. قلعه تپه یکی از بزرگ ترین مکان های باستانی این حوضه بوده و در کناره جنوبی ابهررود قرار دارد. امروزه به علت تخریب گسترده قسمت زیادی از تپه باقی نمانده است. در سال ۱۳۹۰ قلعه تپه مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت که طی آن آثار قابل توجهی از دوره های مختلف به دست آمد. یکی از مهم ترین این آثار سفال های عصر مفرغ جدید و عصر آهن است. مدارک سفالی به دست آمده نشانگر حضور مردمان عصر مفرغ جدید و عصر آهن در این تپه است. وجود سفال های موسوم به پلی کروم عصر مفرغ در این محل نشانه ارتباط قلعه تپه با مناطق شرقی و دشت قزوین است. همچنین وجود سفال های خاکستری عصر آهن I در قلعه تپه می تواند نشانگر استمرار در استفاده از این محل از عصر مفرغ تا آهن باشد. وجود چندین ظرف سفالی سالم عصر آهن I و یک ظرف پلی کروم عصر مفرغ جدید نشان می دهد که در اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن از تپه برای دفن مردگان استفاده می کرده اند. در نهایت بر پایه یافته های سفالی در قلعه تپه می توان به چشم اندازی از ارتباطات فرهنگی مردم ساکن حوضه آبریز ابهررود، که همچون دالانی طبیعی دو منطقه فرهنگی شمال غرب و شمال مرکزی را به هم وصل می کند، با مناطق همجوار دست یافت. احتمالاً حوضه آبریز ابهررود به عنوان سهل ترین راه ارتباطی شمال مرکزی با غرب و شمال غرب، در طول زمان به تناوب تحت نفوذ فرهنگ های مناطق شرقی و غربی خود قرار گرفته است.
بررسی مولفه های معیارهای ارزیابی عکس های تاریخی ایران جهت ثبت در برنامه حافظه جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی معیارهای ارزیابی میراث مستند در برنامه حافظه جهانی، به شناسایی مؤلفههای این معیارها در دسته میراث مستند عکسهای تاریخی ایران (عصر قاجار) بپردازد.
روش : این پژوهش به روش سند پژوهی، مصاحبه، و با کمک فن دلفی انجام شده است. جامعه پژوهش، مؤلفههای معیارهای ارزیابی دسته انتخاب شده میباشد که توسط 10 نفر از متخصصان پاسخ داده شده است.
یافتههای پژوهش : نتایج این پژوهش در دو بخش معیارهای مطلق و نسبی حاصل شد. بررسیهای این پژوهش نشان میدهد که مهمترین توجه در انتخاب آثار مستند عکسهای تاریخی، معیارهای مطلق است؛ و در زیرمجموعه معیارهای مطلق، معیار اصالت 18 مؤلفه؛ و برای معیار اهمیت جهانی، منحصربه فرد بودن و غیرقابل جایگزین بودن، 5 مؤلفه حاصل و تأیید شد؛ و در نهایت، 50 مؤلفه به منظور ارائه دستورالعمل پیشنهادی جهت انتخاب عکسهای تاریخی ایران (دوره قاجار) به دست آمد.
شواهد استفاده از غارهای صعب العبور در دوره دالما در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
37 - 50
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر به معرفی و بحث در مورد چند غار که در دوره دالمایی مورد استفاده بوده اند، پرداخته می شود. استفاده از غارها از جمله شواهد دامداری و بویژه دامداری کوچ نشینی (چه فصلی و چه دائم) است، از این جهت شواهد موجود می تواند بازتاب زندگی کوچ شینی در این دوره باشد. موقعیت جغرافیایی غار و نیز مسیر سخت دسترسی به آن ها به گونه ای است که احتمالاً اسکان در آن موقت و محدود به فصول خاصی از سال و هنگامی است که چراگاه گردان، گله های خود را جهت چرا به کوه ها می برده اند. یکی از ویژگی های خاص این غارها واقع شدن در ارتفاعات، دسترسی سخت و بویژه دهانه بسیار کم عرض آن هاست و به نظر می رسد که عواملی چون امنیت (هم از جنبه در امان ماندن از حیوانات وحشی و هم سرمای شبانه در منطقه) و دسترسی به چراگاه ها در استفاده از آن ها تأثیر زیادی داشته است. این غارها شامل غار کنه شمشم در ارتفاعات شهرستان مریوان و غارهای سمنگان و کولان گورا در شهرستان دیواندره در استان کردستان و در غرب ایران است که در بررسی های باستان شناختی اخیر مورد بازدید و شناسایی قرار گرفته اند و نوشته حاضر براساس داده های بدست آمده از این بررسی است.
تعاملات علمی در قرون نخستین اسلامی بر اساس مطالعات باستان شناسی (با تأکید بر نقوش هندسی تزئینات گچبری های قرون نخستین اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل اندیشه ی فلسفی نقوش هندسی گچبری های قرون نخستین اسلامی می باشد. اندیشه ی فلسفی یونانی، به خصوص فلسفه ی افلاطون و فیثاغورث از جمله علومی است که بر تفسیر و تحلیل نقش مایه های هنر اسلامی اثرگذار بوده است. مستندات پژوهش، آثار معماری به خصوص گچبری های گنجینه ی اسلامی موزه ی ملی ایران است. پژوهش حاضر با استفاده از توصیف، تحلیل و مقایسه تطبیقی اطلاعات گردآوری شده به صورت میدانی و کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است، که بازتاب فرایند علمی قرون نخستین اسلامی در هنر ایران، به خصوص در نقوش هندسی گچبری چگونه قابل تبیین است. فرضیه مبتنی بر آن است که تعاملات علمی مسلمانان در اوایل اسلام باعث غنی تر شدن تعبیر و تفسیر نقوش هنر اسلامی به ویژه گچبری شده است. این تحقیق، نشان می دهد مضامین نقش مایه های گچبری اوایل اسلام، ترکیبی از مضامین فلسفی یونانی و اسلامی است که نشأت گرفته از تعاملات علمی رایج در اوایل دوره ی اسلامی بوده است.
جامی در منصب قضاوت
آتشکده نقاره خانه،جایگاه مغان مگ؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
83 - 102
حوزه های تخصصی:
در مطالعات نوین و در فرآیند بررسی های باستان شناسی، اهداف گوناگونی طراحی می شود. از جمله با مطالعه بناها، مسائلی چون سبک ها و ویژگی های معماری، شرایط اقتصادی، قدرت دولت حاکمه، میزان علایق و رویکردهای مردمی به مذهب و غیره را می توان بیشتر دریافت. دوره ساسانی دوره ای از تاریخ ایران است که توجه به آیین زرتشتی و حساسیت به مسائل و رخدادهای مذهبی در رأس امور شاهان آن قرار داشته و پژوهش در این دوره دلایل این رویکرد را تا حدودی روشن می سازد. بر همین اساس نگارندگان با ارائه طرح پژوهشی «بررسی باستان شناختی و تحلیل پراکنش چهارطاقی های دوره ساسانی غرب و جنوب غربی استان فارس»، اقدام به سه فصل بررسی باستان شناختی در زمستان ۱۳۹۰ و بهار و تابستان ۱۳۹۱ کردند. دستاورد این پژوهش شناسایی ۱۸ چهارطاقی حد فاصل شهرهای بالاده و فراشبند تا فیروزآباد بود. در این مقاله، به بررسی و گاهنگاری یکی از شاخص ترین و سالم ترین چهارطاقی های این منطقه با نام«مجموعه چهارطاقی نقاره خانه» پرداخته شده است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی سبک شناسی معماری چهارطاقی نقاره خانه و قیاس آن با نمونه های مشابه و همچنین تاریخ گذاری آن جهت افزودن نمونه ای شاخص در میان این گونه بناهای معماری است. روش تحقیق به صورت میدانی و کتابخانه ای بود، بر این اساس نخست این اثر شناسایی، سپس نقشه برداری شد و نمونه برداری از سفال های آن انجام گرفت. در مرحله کتابخانه ای، مقایسه این اثر با نمونه های همزمان جهت تاریخ گذاری صورت پذیرفت. بر اساس پژوهش انجام شده مشخص گردید که این چهارطاقی به دوره ساسانی و اوایل اسلام یعنی به سده های ۵ تا ۹ میلادی تعلق دارد.