فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۰۰۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از شرح اقلیم منطقه کاشان و سازوکارهای مردم این منطقه برای سازگاری با محیط طبیعی، تاریخ آن از پیش از تاریخ تا دوره قاجار به اجمال مرور می شود. نتیجه گرفته می شود که این منطقه همواره محل آمد و شد و تاخت و تاز لشگریان مختلف بوده است. شهر کاشان از دوره سلجوقی به بعد، در پناه برج و باروی سترگ خود را در برابر هجوم ها مقاوم کرده است؛ اما روستاهای نزدیک شهر و از جمله نوش آباد فاقد برج و بارو بودند و دشمن سرخورده از حمله به کاشان به روستاهای اطراف آن حمله می کرده است. مشکلات ناشی از ناامنی از یک سو و آگاهی اهالی از روان بودن آب قنات از زیر خانه هایشان از سوی دیگر، و همچنین وجود اقلیم گرم و خشک منطقه کاشان، باعث شده است که آن ها فضاهائی در خانه های خود به صورت چاه ایجاد کنند. این فضاهای زیرزمینی را که در آن ها هم آب قنات جاری بوده و هم اتاق های زیرزمینی برای انبار گندم داشته، در نوش آباد «اوئی» می گویند. تجزیه و تحلیل راهروها و فضاها می رساند که کاربری جانپناه، بخش عمده ای از هدف سازندگان آن ها بوده است. یافته های تحقیق بیانگر این هستند که: 1- وضعیت اقلیمی منطقه کاشان در ایجاد فضای معماری جدیدی به نام «اوئی» برای بهره برداری از آب نقش داشته است؛ 2- وضعیت جغرافیائی و قرار گرفتن منطقه در مسیر لشگرکشی ها و حوادث تاریخی آن، در پیدایش فضای معماری مزبور به منزله جانپناه مهم بوده است؛ 3- بهره برداری از «اوئی» در دوره های مختلف با توجه به شرایط سیاسی تغییر کرده؛ و 4- احتمال این که چنین فضاهائی از آئین مهر و مهرپرستی باقی مانده باشد، وجود دارد.
سیری در شکل گیری و تحولات قالی بافی مدرسه اسلام در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران حکومت مظفرالدین شاه با گسترش آزاداندیشی و ترقی طلبی در ایران، مدارس جدید یکی پس از دیگری در تهران و سپس شهرهای دیگر مانند تبریز آغاز به کار کردند. در این میان، تنها چند مدرسه خاص وجود داشت که هنر و صنعت در آنها در کنار آموزش نظری مورد توجه قرار گرفت. مدرسه اسلام در تهران شاخص ترین این مدارس بود که هنر قالی بافی در آن به اوج رسید و اکنون یک جفت قالیچه از بافته های آن در مجموعه موزه فرش ایران محفوظ است. مقاله حاضر با روش پژوهش تاریخی به کنکاش در اسناد و نوشته های دوره قاجار و تحلیل آنها پرداخته و از این طریق به چگونگی توجه به هنر قالی بافی در این مدرسه و نتایج آن دست یافته است. مدرسه اسلام به دست سید محمد طباطبایی که خود از سران مشروطه و از روحانیون مشهور بود، با این هدف سربرآورد که نفوذ شخصیت او پایه های مدارس جدید را استوار سازد و ادامه حیات این مراکز را تضمین کند. مؤسس و مسئولان مدرسه که از شناخته شده ترین روشنفکران و دگراندیشان آن زمان بودند، هنر قالی بافی را به صورت هدفدار وارد برنامه آموزش مدرسه کردند تا از این طریق شاگردان را در هر دو حوزه علم و صنعت پرورش دهند. در کمتر از دو سال قالی های این مدرسه به چنان درجه و لطفی رسید که پای آن به دربار باز شد و سپس به عنوان هدیه در عرصه روابط بین الملل از آن بهره گرفته شد. اما با اوج گرفتن مشروطه و درگیری بیش از پیش طباطبایی و اطرافیانش در سیاست، مدرسه اسلام و قالی باقی آن به حاشیه رانده شد و سپس از رونق افتاد.
سرگفتار باستان شناسی
حوزه های تخصصی:
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
شگفتی و برجستگی سیستان متنی به زبان پهلوی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نظامی: واژه های ارتشی
حوزه های تخصصی:
معماری هفت تپه
اهمیت استخوان در شناخت فرهنگ گذشته بشر
حوزه های تخصصی:
استخوان از موادی است که تقریبا در بیشتر حفاریهای باستان شناسی به دست می آید و از آنجا که استخوان ، هم به صورت ابزار و هم به صورت ماده خام در محوطه های باستانی یافت م یشود؛ م یتواند از زوایای گوناگون مورد مطالعه و بررسی باستا نشناسان و مورخان هنر قرار گیرد و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار آنان قرار دهد. در حفاریهای قدیمی تر، استخوانها و دیگر بقایای ان سانی و حیوانی مانند دندان و شاخ ، کمتر مورد توجه قرار م یگرفتند، امروزه این یافته ها به دقت ثبت و جمع آوری م ی شوند . زیس ت شناسان، انسا ن دیرین ه شناسان، جانورشناسان و پاتولوژیستها بررسی همه جانب ه ای روی این یافته ها انجام داده اند و اطلاعات جامع و مفیدی درباره وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع باستانی به دست آورد ه اند. این پژوهش بر آن است تا با تشریح موارد استفاده ای که م یتوان در امر شناخت فرهن گهای کهن از استخوان کرد؛ توجه باستا ن شناسان و محققان تاریخ هنر را بیش از پیش به این ماده ارزشمند جلب کند.
مدیریت بحران زلزله برای حفاظت از آثار موزه ای در بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پراکنده کاری های درون و برون سازمانی در پی زلزله می تواند آسیبهای جدی به دنبال داشته باشد. هدف این بررسی تدوین طرح برای مدیریت بحران زلزله به منظور حفاظت از اشیایی که در مکان های تاریخی به نمایش در می آیند.
روش/ رویکرد : مطالعة کتابخانه ای، مصاحبه و استفاده از تجربة گروه های آموزش دیده در شرایط بحران، مستند نگاری و ثبت وضعیت موجود موزه از نظر شرایط حفاظتی.
یافته ها:طی یک سناریو، مدلی تقسیم بندی سطوح بحران ناشی از زلزله و اقدامات مدیریتی برای هم افزایی در مقابله با بحران ارائه گردید
شوش و ایلام
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان تمدن های کهن
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان ایلام
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه جغرافیای تاریخی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه آثار و آرای تاریخ پژوهان و باستان شناسان جهان
از تاریخ مردان نخبه تا تاریخ زنان فراموش شده:علل تأخیر در پیدایش تاریخ نگاری زنان
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا ضمن فراهم آوردن خطوط اصلی شعبه نسبتاً تازه یاب تاریخ نگاری زنان و قراردادن آن در سیر کلّی تاریخ نگاری مدرن، به این پرسش پاسخ گوید که چرا، علیرغم گذشت دو قرن از پیدایش تاریخ نگاری پوزیتیویستی فون رانکه و پیدایش شعب مهمی، نظیر تاریخ نگاری فرهنگی و اجتماعی، تاریخ نگاری زنان عمر کوتاهی کمتر از نیم قرن دارد. برای پاسخ به این پرسش، نخست به تبیین سه رویکرد مهم تاریخ نگاری مربوط با تاریخ نگاری زنان می پردازیم و سپس در بخش مفصل تر، اهم ویژگی های تاریخ نگاری زنان را بررسی می کنیم. پاسخ کلی به پرسش اصلی مقاله ـ که تحلیل آن در آخرین قسمت مقاله انجام شده است – در غفلت عمومی مکاتب تاریخ نگاری (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) از موضوع زنان از یک سو و آگاهی زنان از حقوق خود و در مرکز توجه قرار گرفتن این حقوق در اثر پیدایش جنبش های فمنیستی از دیگر سو جست وجو شده است و مستندات آن یکایک برشمرده شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.