فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام را گروه هایی از ایرانیان دانش دوست حفظ کردند که در باختر کهگیلویه و خاور ارجان، پیرامون قلعه جص می زیستند. بررسی قلعه جص و جایگاه علمی و فرهنگی آن از اهداف مهم این پژوهش است. قلعه ای که براساس منابع تاریخی، در حفظ تاریخ پادشاهان پیش از اسلام و آداب ورسوم ایرانی و علوم زرتشتی نقش مهمی داشت و از مهم ترین قلعه های اشغال شده توسط اسماعیلیان نزاری در سده پنجم قمری بود. این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: 1. موقعیت دقیق قلعه جص و کنشت مجوسان ارجان کجاست؟ جایگاه قلعه جص در تاریخ علمی و فرهنگی ایران چگونه بوده است؟ روش پژوهش تاریخی تحلیلی است و نتایج پژوهش نیز از راه بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای، با بهره بردن از داده های باستان شناختی و زبان شناختی و منابع نوشتاری کهن به دست آمده است. قلعه یا دژ جص که امروزه ساکنان منطقه آن را قلعه دِز می نامند، در آغاز دوران اسلامی محل نگهداشت و تدریس کتاب های علمی و تاریخی ایران، به ویژه پادشاهان پیش از اسلام، بوده است. موقعیت استراتژیک این قلعه که در مسیر ارتباطی اَرجان به اصفهان بود و وجود گروه های زرتشتی در پیرامون آن از مهم ترین علت های اشغال آن توسط اسماعیلیان بود. در نزدیکی این قلعه، کنشت مجوسان وجود داشت که باید محل این مکان را در بناهای موسوم به سه گنبدان دانست. از این دو مکان، یعنی قلعه جص و کنشت مجوسان، باید در حکم «پایگاهی علمی و فرهنگی» یاد کرد.
مبانی فقهی لزوم صیانت از آثار تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اثر و میراث تاریخی در روزگاری پدیده ای بوده که تاکنون ماندگار شده است. براین اساس مکاتبه ها، تعهدنامه ها، لوح ها، مجسمه ها، نقش ها، نشانه ها، بناها و مانند این را می توان تاریخ عینی یا ماندگار، در برابر تاریخ علمی، نامید. تاریخ عینی و ماندگار پل های ارتباط دیروز و امروزند. این گفتار با روش توصیفی و تاریخی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای، به دنبال مطالعه درباره مبانی دینی و اسلامیِ صیانت از تاریخ عینی، یعنی آثار و ابنیه تاریخی، است. مضمون آیات و روایات و اخبار آن است که دیانت اسلام به هر دو مفهوم تاریخ علمی و تاریخ عینی اهتمام بسیاری داشته است. مبانی ده گانه مهم و مؤثر فقهی در لزوم و ضرورت صیانت از میراث تاریخی عبارت اند از: سنت کتابت و روایت، جایگاه گردشگری و سیر علمی در اسلام، سیره سلف صالح در صیانت از آثار تاریخی برجای مانده از پادشاهان، لازمه امر به تأسی بر سنت اولیاء، آثار اجتماعی و تاریخی سنت زیارت و تبرک، مواجهه عملی فقها با تصاویر و پیکرهای برجامانده از ماقبل اسلام، اقتضای عملی سنت وقف و نیز شأن ذاتی مسجد و معبد در اسلام مبانی. به نظر می رسد بر همین اساس بود که پیامبر(ص) و اصحاب برگزیده ایشان و فقهای گذشته، به جز بت ها، به تخریب و انهدام هیچ اثر تاریخی دستور ندادند؛ حتی سکه های منقوش ایرانی و رومی ده ها سال نقد رایج مکه، مدینه، عراق، مصر و شام بود؛ بنابراین اگر ضرورت حفظ، انتقال، ازدیاد و بهره مندی از آثار نیاکان را تفسیری پذیرفتنی از مفهوم پیشرفت بدانیم، این گفتار درصدد نشان دادن پیوند مبانی و سنت های اسلامی با مفهوم توسعه و پیشرفت نیز هست.
تأملی بر تاریخ و آثار فرهنگی هپتالیان در ایرانِ عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی قلمرو ساسانیان گذشته از ثروت و قدرتی که برای شاهنشاهان ساسانی به ارمغان می آورد، در زﻣیﻨﮥ حفظ یکپارچگی ایران مشکلاتی را باعث می شد. نواحی شرقی ایران که با پایتخت و مرکز حکومت فاصله داشت، بیشتر از نواحی دیگر در معرض ناآرامی بود. هجوم اقوام هپتالی و دست اندازی آنها به ایالات شرقی ایران بخش عمده ای از این ناآرامی ها را به وجود می آورد. هپتالیان علاوه برآنکه در مقاطعی از تاریخ بر خط مشی سیاسی و روابط بین المللی ساسانیان تأثیر گذاشتند، در تعیین الگوهای فرهنگی و هنری نیز نقش عمده ای ایفا کردند. بنابراین شناخت این تأثیرات در گرو مطالعه ماهیت قومی و شیوه معیشت هپتالی هاست و به تعیین حدود جغرافیایی قلمرو آنها در ادوار مختلف نیازمند است. با این هدف، مقاله پیش رو با تکیه بر متون تاریخی، وقایع مرتبط با اقوام هپتالی را در شرق ایران تشریح می کند و آثار مادی فرهنگ آنها را به مثاﺑﮥ شواهد تاریخی برمی شمارد. مطالعه توأمان تاریخ، جغرافیای تاریخی و آثار فرهنگی هپتالیان راهگشای رویکرد جدیدی در مطالعه تاریخ و باستان شناسی مناطق شرقی ایران در دوره ساسانی است.
مطالعه کوشک ها و آرامگاه های چند اشکوبه در شبه قاره هند، ایران و آسیای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کنونی، آسیای میانه و شبه قاره ی هند، قلمرو شرقی جهان اسلام بوده اند . آثار زیادی در حوزه ی معماری در این سرزمین ها ساخته شدند که از الگو و عناصر معماریِ برابری برخوردار بودند. یکی از این الگوها، گونه ای از عمارات موسوم به «هشت بهشت» با اندامی چند اشکوبه است. به رغم انجام پژوهش های بسیار در حوزه ی معماری، این گونه ی خاص به طور جامع مطالعه نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است با بهره مندی از چارچوب نظری موسوم به «رهیافت تاریخی» این موضوع را مطالعه کند. نتایج تحقیق نشان می دهد در ایران و آسیای میانه این الگو کارکرد تشریفاتی داشته و در شبه قاره همانند عموم هشت بهشت ها، استفاده ی یادمانی و آرامگاهی داشته است. به رغم اقلیم های متفاوت، ساختار این گونه بناها یکسان است. طرح برونگرای آنها در اقلیم خشک ایران و آسیای میانه با باغ و فضای سبز هویت پیدا می کرد و در اقلیم گرم و مرطوب شبه قاره طرح این بناها، پاسخی مناسب به محیط بود. طرح ساختاری این گونه از معماری باعث شد تا با نام های مختلفی چون، «نمکدان»، «مُثَمَن» و «چوکَندی» خوانده شوند. بخش زیادی از این سرزمین ها در سده های متأخر یا در قلمرو جغرافیای سیاسی ایران بوده اند یا از نظر فرهنگی به شدت از آن اثر پذیرفته اند. این موضوع باعث شکل گیری فرهنگ هنری و معماری همسانی شد.
عدد سه و تقابل سه گانه های نمادینِ اسطورة ضحّاک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدد سه در اغلب مذاهب، فرهنگ ها و اساطیر ملل با مفهوم نمادین خود یعنی کمال، اتمام و بسیاری و برای نشان دادن نهایت نیکی و یا بدی به کاررفته است. وجود سه گانه ها یکی از مصادیق کارکرد این عدد در شاهنامه است و اسطورة ضحّاک یکی از بهترین نمونه های آن به شمار می رود. نتایج حاصل از این مقاله که به شیوة کتابخانه ای و با هدف بررسی سه گانه های نمادین داستان ضحّاک و تقابل آن ها نوشته شده است، نشان می دهد که در این داستان، سه گانه ها نمایندة مفهوم اساطیری عدد سه بوده و تقابل خیر و شر را نشان می دهند. ظهور سه بارة اهریمن بر ضحّاک او را به اوج ظلم و ستمگری می رساند. همچنین از هم گسیختگی سه گانة جمشید توسّط ضحاک و سپس از بین رفتن سه گانة ضحّاک توسط فریدون نشان می دهد که سه گانه ها گاهی در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند و در این تقابل اگرچه سه گانه ها زوال قطعی ندارند امّا غالب و مغلوب یکدیگر هستند؛ چنانکه در این اسطوره، فریدون به عنوان نماد کمال خیر و نشان اهورایی در پی براندازی سه گانة ضحّاک (نهایت بدی) است و با قرار گرفتن در کنار برادران خود و خواهران جمشید به تقابل سه گانة اهریمنی (ضحّاک) می پردازد و درنهایت اگرچه ضحّاک مغلوب می شود، امّا به طور کامل از بین نمی رود. .
بررسی تاریخی هویت و شکل گیری نظام سازی ایرانیان در قرون دوم تا چهارم هجری
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی این تحقیق بررسی دو سده مهم تاریخ ایران یعنی سده های سوم و چهارم هجری قمری است. قرون پرفراز و نشیب با چندین حکومت و دولت متفاوت و همزمان و تغییرات مهم جامعه ایرانی در جهت تثبیت هویت ایرانی و ایجاد نظامات خاص ملی و مذهبی از تشکیل اولین حکومت مستقل تا رویارویی مستقیم با خلافت و حتی تنفیذ خلافت با قدرت نظامی سرداران فارسی و بالاخره تئوریزه کردن سلطنت ایرانی ذیل مقام خلافت چنانکه در ایام حاکمیت سلاجقه واقع شده است. از دیگر سوی ایرانیان با انتخاب و تقویت فرهنگی و علمی زبان فارسی، مذهب شیعه و آداب و رسوم ایرانی نظامات و بنیادهای ملی، دینی و اجتماعی خویش را خارج از قلمرو و اراده سیاست گزاران خلافت سیاسی عربی عباسیان تقویت، بنیاد و پی گرفته که در ذیل بررسی مختصر دوره های تاریخی خواهد آمد. این تحقیق به روش کیفی و با تکنیک علمی تاریخی با بررسی دوره های مختلف تاریخی تنظیم و یافته ها بر اساس کورنولوژی تنظیم یافته است.
پیوندها و پیوستگی های میان دانش باستان شناسی و تاریخ
حوزه های تخصصی:
اصحاب فکر و فرهنگ در دنیای متجدد با سیلابی از اصطلاحات و برساخته های مفهومی همانند تاریخ علم و فن، فکر و فلسفه، اخلاق، حقوق، هنر، آیین، جامعه، فرهنگ، زبان، سیاست، حکومت، تجارت، منشاء خانواده، نژاد و... و یا تاریخ و پیشینه این یا آن نهاد و سازمان و تشکیلات اجتماعی، مدنی و معنوی و یا حتی در سطح و سپهری دیگر با اصطلاحات و ترکیب بندی های مفهومی همانند؛ تاریخ کیهان و تاریخ کهکشان ها و منظومه ها و اختران و قمران و سیاره زمین و حیات و سیلابی از اصطلاحات و برساخته های مفهومی رایج و جاری دیگر از این نوع، مأنوس و آشنا هستند. این برساخته های مفهومی و اصطلاحات رایج و جاری در ذهن، فکر، فرهنگ و زبان انسان عالم جدید نه به تصادف و نه از سر ذوق جعل و وضع شده اند؛ بلکه هرکدام به تنهایی فحاوی عظیم و سنگینی را با محوریت و موضوعیت مفهوم کلیدی تاریخ بر شانه گرفته اند که فضای وجودی و تجربه و تقدیرتاریخی انسان عالم جدید را محسوس و ملموس و آشکارتر از هر سپهر دیگری بیان کرده و در برابر ما چونان طومارهای عظیم باز می نمایند.
چرا تاریخچه باستان شناسی اهمیت دارد؟ پاسخی به «Mees» By Gabriel Moshenska
حوزه های تخصصی:
مقدمه مترجم: گابریل موشنسکا تحصیلات خود را در رشته ی باستان شناسی تا دوره ی دکتری (ph.D) در دانشگاه UCL لندن ادامه داده است. وی بیشتر در زمینه های باستان شناسی، انسان شناسی، تاریخ جنگ های مدرن، باستان-شناسی عمومی و همچنین در زمینه ی باستان شناسی جامعه شناختی با تعدادی از مدارس و طرح های میراث جامعه در لندن همکاری می کند. وی متعهد به یک رویکرد قابل دسترس و دموکراتیک برای مطالعه گذشته است که توانایی و امکان یافتن گروه ها یا افراد علاقه مند به انجام باستان شناسی را دارد. همچنین به پژوهش در زمینه ی تاریخ و فلسفه باستان شناسی نیز پرداخته است. وی در این تحقیقات به ارائه یک زمینه ی تاریخی برای توسعه باستان شناسی عمومی در بریتانیا طی 200 سال گذشته پرداخته است. این تحقیق برای بررسی روابط عامه پسند با فرایندهای باستان شناسی و مواد از قرن 19 میلادی تا قرن بیست ویکم در حفاری ها تمرکز خواهد کرد. هدف وسیع وی در این تحقیقات این بود که توسعه باستان شناسی عمومی را در رابطه با تغییر دیدگاه های شاهد و مخاطبان در تاریخ علوم طبیعی پیدا کند. بحث اصلی مقاله تاریخچه باستان شناسی او در مورد اهمیت و نقش تاریخچه ی باستان شناسی برای باستان-شناسان و دیگران است. گابریل موشنسکا بر این اعتقاد دارد که با توجه به مطالعات صورت گرفته در چند دهه-ی اخیر توسط باستان شناسان در مورد تاریخچه باستان شناسی، یک پیشرفت در این گونه تحقیقات روی داده است. بنابراین نویسنده در این مقاله بحث اصلی خود را در ارتباط با جایگاه تاریخچه باستان شناسی و بحث این مسئله که چرا باستان شناسان باید به یک دوره و عصر خاصی علاقه و تخصص داشته باشند و به آن گرایش علاقه داشته باشند و همچنین این که چرا باید باستان شناسی برای ما اهمیت داشته باشد، به پیش می برد.
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
شیوة توصیف اسناد آرشیوی در آرشیو ملی ایران در دورة زمانی 1350-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تبیین شیوة توصیف اسناد آرشیوی در آرشیو ملی ایران.
روش/ رویکرد پژوهش: برای اجرای پژوهش از روش پیمایش توصیفی استفاده شد و برای گردآوری داده ها، آیین نامه ها، شیوه نامه های تنظیم و توصیف اسناد، دفاتر راهنمای موجود در سازمان، و کاربرگه های توصیف تدوین شده از سال1350-1390 (جمعاً 11 کاربرگه) مطالعه و بررسی شدند و با چهار نفر از کارشناسان ادارة تنظیم و پردازش اسناد آرشیوی سازمان مذکور مصاحبه شد.
یافته های پژوهش: یازده کاربرگة توصیف اسناد آرشیوی در طی سال های 1350-1390 در آرشیو ملی ایران تدوین شده است. عناصر کاربرگه های توصیف در آرشیو ملی ایران با گذشت زمان استاندارد شده اند و سطح توصیف عموماً پرونده و آیتم بوده است.
نتیجه گیری: با درنظرداشتن ماهیت اسناد اداری و دولتی و عواملی چون کمیت و حجم اسناد، میزان مراجعة پژوهشگران، زمان، بودجه، نیروی انسانی در دسترس و نیز تأکید شورای آرشیو جهانی، ضروری است که در آرشیو ملی ایران هم توصیف در سطوح بالاتری مانند مجموعه و ردیف آغاز شود. گام نخست، توجیه مسئولان و ایجاد کاربرگه های متناسب این سطوح توصیف است.
بازشناسی فرش مشهد در عصر قاجار، نمونه موردی: قالی محرابی پرده ای دو رو (محرابی - افشان شاه عباسی قندیل دار موزه ی فرش آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی حکومت قاجاریان (1343 1210 ق/1925 1796) بر ایران، برخی از هنرها از جمله فرش به دلایل متعددی همچون نبود رقیب خارجی و برپایی چند نمایشگاه از فرش های ایرانی در کشورهای غربی، اوجی دوباره می یابد. بازرگانان و تجار ایرانی به خصوص تبریزی ها با توجه به شناختی که از سلیقه ی مردمان مغرب زمین پیدا می کنند، در اکثر نقاط ایران از جمله مشهد، کارگاه های بافت فرش تأسیس کرده بودند. شایان ذکر است علاوه بر منابع موجود در این زمینه، برخی از بافته های موزه ی فرش آستان قدس رضوی، کمک فراوانی به شناخت بهتر شیوه ی بافت فرش در مشهد می نمایند. مهم ترین پرسش های پژوهش این است که هنر صنعت فرش از چه زمانی در مشهد رونقی دوباره یافته است؟ و با توجه به آثار موجود در گنجینه ی فرش رضوی، فرش های مشهد عصر قاجار چه ویژگی های داشته اند؟ هدف این پژوهش، شناخت بهتر فرش بافی مشهد در عصر قاجار است. در این پژوهش، خصوصیات بافت، طراحی و رنگ بندی فرش مشهد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی سیر افزایش کمی مزارات شهر تبریز با استناد به کتاب های روضات الجنان، روضه اطهار، اولاد الاطهار و منظرالاولیاء از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت شهر تبریز در دوره ایلخانی به دلایل اقتصادی، سیاسی، مذهبی و به تبع آن توجه به هنر باعث گسترش حضور عرفا، شعرا، اولیا و امرا در سرتا سر شهر شده و نمود بارز این امر، تکریم، توسعه و اهمیت مزارات تا اواخر صفوی است. از این رو هدف این مقاله بررسی سیر افزایش کمی این مزارات از قرون اولیه اسلامی تا اواخر صفوی می باشد. در این تحقیق گردآوری اطلاعات به روش تاریخی اسنادی با دید توصیفی و پدیدارشناسانه و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن به شیوه تحلیلی تطبیقی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تعدد عرفا از سایر افراد نامی در تمام شهر و در تمام دوره ها بیشتر بوده و این امر تأثیرات مهمی در ساخت و سازمان فضایی کالبدی شهر در طول دوره های تاریخی داشته است.
ظرفیت های فرهنگ سیاسی تشیع در آفرینش تمدن نوین اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ های پیشرو با ارائة عناصر تمدن ساز، انگیزه بخش و غایت آفرین، نقشی اساسی در خلق تمدن های بشری بر عهده دارند. فرهنگ پیشرو تشیع به عنوان عامل بسترساز در پیروزی انقلاب اسلامی، در مرحلة تمدن سازی نیز از قابلیت های بسیاری برخوردار است. این پژوهش با رویکرد «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر روش «مطالعات اسنادی»، در پی دستیابی به پاسخ این سؤال بنیادین است که فرهنگ سیاسی تشیع از چه ظرفیت هایی در پی ریزی تمدن نوین اسلامی برخوردار است؟ بدین روی، درصدد است تا جایگاه و نقش عملی این مؤلفه ها در ظهور دولت های قدرتمند شیعی در قرون اولیه اسلامی را از لحاظ علمی بررسی کند. براین اساس، می توان گفت: بعد سیاسی فرهنگ تشیع با ارائة عناصر تمدن سازی همچون توان بسیج بالا، رهبری عالمانه، عقلانیت، و شریعت محوری، در کنار پویایی بخشی به لایه های گوناگون در سایة انگیزه های بی پایانی همچون عدالت طلبی و تحقق جامعة آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، و همچنین طراحی الگوی نوین تمدن اسلامی، می تواند نقش بسزایی در فرایند تمدن سازی جامعة اسلامی ایفا کند.
هنر صخره ای در شمال شرق شهرستان قروه، استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
125 - 150
حوزه های تخصصی:
محوطه هایی از هنر صخره ای در جنوب شرقی کردستان و در شمال شرق شهرستان قروه در دامنه کوه های آتشفشانی جوان (سیاه و قرینه) کشف شده اند که برخی از جلوه های هنر صخره ای آن، حاوی عناصری مهم است که از لحاظ سبک کار و ریخت شناسی قابل مقایسه با سنگ نگاره های مناطق مختلف ایران و دیگر محوطه های کردستان است. برخی از این کنده کاری ها در چند دوره مختلف با هم پوشانی روی تخته سنگ ها صورت گرفته است. نقوش قروه شامل فنجان نماها در سبک های مختلف خطی، منفرد و گروهی، نقش های انسانی در ترکیب ها و حالت های گوناگون شامل صحنه های مختلف از جمله شکار با تیر و کمان، سوار بر اسب در حال شکار، رقص گروهی و حالت های مختلف دیگر و نقوش حیوانات از جمله بزکوهی، قوچ، میش، آهو، گوزن، گراز، شتر، مار، گربه سانان و همچنین، دیگر حیوان گونه ها و انسان گونه ها در فرم های گرافیکی و انتزاعی و اشکال هندسی و نمادها را به نمایش گذاشته اند.
واکاوی تغییرات مفهومی هنر اسلامی در مجموعه های موزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که نخستین مجموعه های هنر اسلامی از اواخر قرن هجدهم تا قرن بیستم در اروپا و سپس در آمریکا شکل گرفت، درک ما از هنر اسلامی متأثر از میراث و گفتمان های مسلط نمایشگاه های موقت و مجموعه های دائمی هنر اسلامی در غرب و رویکردهای این موزه ها است. در پژوهش حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، تلاش شده تا چگونگی چرخش معنای هنر اسلامی را در سیر تاریخی موزه های نخستین آشکار شود. در این پژوهش، با تحلیل متون مرتبط با مجموعه های هنر اسلامی، سه گفتمان مسلط شرق شناسانه، تاریخ هنر در غرب و مطالعات بینافرهنگی در موزه ها معرفی می شوند و پیامدهای تسلط این سه گفتمان در بازتولید مفهوم هنر اسلامی بررسی خواهد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تسلط رویکردهای یادشده در سیر تاریخی موزه های هنر اسلامی به چرخش معنا و معرفی آثار اسلامی به عنوان «کالای مادی»، «هنر» و «کالای فرهنگی» و انتساب ارزش های متفاوت به هنر اسلامی منتهی شده است.
مناسبات اصناف و پیشه وران عصر سلجوقی با گروه های اجتماعی (فتوت ،-تصوف ، اسماعیلیه )
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان یکی از خاندان های حکومت گر تاریخ ایران بودند که در قرون پنجم و ششم هجری قمری بر ایران حاکمیت داشتند . در سایه ی امنیت بر آمده از سیاست-های این خاندان ، شهر و شهرنشینی و به تبع آن بازار به عنوان اصلی ترین و مهم-ترین مرکز اقتصادی شهر رونق یافت . در این دوره فعالیت بازاریان و صنعتگران در قالب اصناف و تشکیلات پیشه وری انجام می گرفت . مطابق متون تاریخی ،-جفرافیایی و سفر نامه ای عصر سلجوقی ، اصناف و پیشه وران عصر مزبور با گروه-های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه در ارتباط بوده اند . پژوهش حاضر در صدد است تا با واکاوی و تحلیل اطلاعات مندرج در متون یاد شده ، به مناسبات اصناف و پیشه وران این دوره با گروه های اجتماعی فتوت ، تصوف و اسماعیلیه چهره مشخص تری ببخشاید .
گونه شناسی ظروف سفالی گورستان جیران تپه جزلان دشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
17 - 28
حوزه های تخصصی:
گورستان جیران تپه جزلان دشت در استان زنجان، شهرستان طارم و در نزدیکی روستای جزلان دشت قرار گرفته است. در نتیجه، دو فصل کاوش در این گورستان یافته های بسیار ارزشمندی از عصر آهن به دست آمد. این یافته ها سنت تدفین در این گورستان را منعکس می کنند که شامل زیورآلات، جنگ افزار و سفالینه ها می شوند. اگرچه تنها هشت گور در این گورستان کاوش شده، اما تنوع سفالینه ها از نظر فرم و تعداد قابل توجه است. در مجموع از کاوش جیران تپه ۴۴ ظرف سالم به دست آمد که بر اساس شکل و فرم در ۱۳ گونه طبقه بندی شدند. این گونه ها شامل دیگچه، فنجان، کاسه، ساغر، ملاقه، پیاله، خمره، ظرف کوچک با بدنه گرد و کف تخت، سبو، کوزه، لیوان و پارچ و ظروف لوله دار هستند. بعضی از این گونه ها خود به زیرگونه هایی تقسیم می شوند. این ظروف در رنگ های قهوه ای، خاکستری، سیاه، نخودی و اکثراً چرخ ساز هستند. سفال های خاکستری نسبت به دیگر سفال ها فراوانی بیشتری داشته و از کیفیت بالاتری نیز برخوردارند. بر اساس، مطالعه و مقایسه اولیه سفال ها، بین این محوطه و محوطه هایی همچون گودین، دیلمان، حسنلو، قلی درویش، خوروین، پردیس، گوی تپه، دین خواه، هفتوان، گورستان حسن بولاغی در استان زنجان و بسیاری از محوطه های دیگر عصر آهن شباهت و همسانی فراوانی دیده می شود. بیشترین شباهت با گورستان های عصر آهنی گیلان مانند مارلیک، قلعه کوتی و دیلمان دیده می شود. بر این اساس، می توان جیران تپه را گورستانی مربوط به عصر آهن I و II دانست. بر مبنای یافته های سفالی سطحی شواهی از استفاده از این گورستان در عصر آهن III نیز وجود دارد که درک صحت آن نیازمند کاوش های بیشتر است.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
امکان سنجی استفاده از دوغاب زیستی برای تثبیت ماسه های روان در مناطق کویری با رویکرد حفاظت از بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محوطه های باستان شناسی در مناطق بیابانی همواره در معرض تخریب و دفن شدن به وسیله ماسه های روان در طی توفان های ماسه ای هستند و نگهداری از این مناطق و بقایای آن ها در مراحل کاوش و در ادامه از مهم ترین اقدامات حفاظت باستان شناسی است. در همین راستا استفاده از روش های تثبیت بیولوژیکی برای تولید سیمان های کلسیتی، که به عنوان روشی نوین جهت تحکیم و تثبیت زمین در مهندسی ژئوتکنیک است، ظرفیتی جدید برای عملیات حفاظت در کاوش به وجود آورده است؛ به نحوی که در این روش ها از میکروارگانیسم های غیر بیماری زایی که به طور طبیعی در محیط خاکی یافت می شوند، برای تثبیت خاک، ماسه های روان استفاده می گردد. در این تحقیق، امکان سنجی استفاده از روش بهسازی بیولوژیکی با استفاده از باکتری های کلسیت ساز، جهت تثبیت ماسه های روان در محوطه های تاریخی و همچنین حفاظت بقایای باستان شناسی در حین و بعد از کاوش مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش برای تثبیت بیولوژیکی خاک (ماسه بادی و خاک ماسه ای) تحت شرایط بهینه، از باکتری های مصرف کننده اوره به نام Sporosarcina Pasteurii و از دو نوع خاکِ طبیعی مناطق کویری و ماسه شناسنامه دار ریخته گری استفاده گردیده است. به نحوی که بعد از اعمال دوغاب زیستی استحکام بخش با استفاده از آزمایش های مکانیکی میزان تأثیر این روش در بهسازی خاک ماسه ای ارزیابی شد، جهت تعیین میزان نفوذ ماده استحکام بخش و عمق بهسازی خاک، قالبی از جنس PVC با ارتفاع m1 با ماسه به صورت خشک تا چگالی gr/cm3 6/1 متراکم شد و مورد بهسازی قرار گرفت. برای کنترل میزان کارکرد روش و بررسی کیفی مقاومت سطحی ایجاد شده از آزمون نفوذ استاندارد با استفاده از سنبه gr 250 در دو حالت تر و خشک استفاده گردید. که نتایج نشان داد دوغاب بیولوژیکی مورد استفاده قادر به تحکیم ماسه بادی تا عمق cm 50 است و تثبیت ماسه با مواد دوغاب زیستی موجب شده تا نفوذ سنبه در هر دو حالت بسیار کاهش یافته و حتی به صفر برسد.
معرفی، گونه شناسی و گاهنگاری نسبی اشیاء فلزی گورستان صرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
29 - 49
حوزه های تخصصی:
تپه صرم یکی از مهمترین محوطه های عصر آهن منطقه فلات مرکزی است. این تپه در ۱۶ کیلومتری جنوب شرقی قم در بخش کهک قرار دارد. گورستان عصر آهن صرم از بزرگترین گورستان های شمال مرکزی ایران است. اشیاء فلزی از جمله یافته های مهمی هستند که از این گورستان به دست آمده است. در این پژوهش تمام اشیاء فلزی گورهای گورستان صرم که تا کنون معرفی نشده اند مورد مطالعه قرار گرفته است. نگارندگان در پژوهش پیش رو تلاش دارند تا از طریق معرفی، گونه شناسی و طبقه بندی اشیای فلزی گورهای صرم آن ها را مطالعه نمایند. اشیاء فلزی این گورستان به دو گروه جنگ افزارها و زیورآلات تقسیم می شوند. جنس بیشتر این اشیاء فلزی از مفرغ بوده و درصد کمتری نیز از جنس آهن هستند. روش بکار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. پس از معرفی، توصیف و طبقه بندی اشیاء فلزی، به مطالعه نوع، جنس، و فراوانی آن ها در گورها پرداخته شد و سپس با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، این اشیاء با نمونه های مشابه در فلات مرکزی مقایسه شده اند. این پژوهش نشان می دهد اشیاء فلزی این گورستان از نظر جنس، فرم و تکنیک ساخت با اشیاء فلزی سیلک A، سیلک B، قیطریه و خوروین در عصر آهن جدید منطقه فلات مرکزی قابل مقایسه اند.