فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۷۲۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تلفیق فرهنگ میان رودان و ایران، از مسائلی است که برخی پژوهندگان فرهنگ ایران بدان باور دارند. در پژوهش پیشِ رو با در نظرداشتنِ همین نزدیکی دو فرهنگ، شکستگیِ شخصیّتِ تیامتِ میان دورودی در جمشید و ضحّاکِ اسطوره های ایرانی ب ررسی شده است. تیامت اژدهایی است که از دری ا ب رمی آی د و هنرهای مدنی را ب ه انسان می آموزد؛ امّا بعدها بنا بر دگرگونی های تاریخی، تیامتِ اسطوره به دشمن آشوبنده نظم تبدیل می شود. می توان چهره مدنی تیامت را در جمشید و شخصیّت آشوبنده او را در ضحّاک بازساخت. میان جمشید و ضحّاک نیز پیوندهایی است که این دو را از یک اصل می نماید؛ به این معنا که مطابق با برخی منابع، ضحّاک خواهرزاده جمشید است، هر دو با بابِل که خاستگاه اسطوره تیامت است، پیوندی نزدیک دارند، هر دو درپیوند با درخت و هر دو دارنده سوورا هستند. همچنین، شخصیّت فریدون (از میان برنده ضحّاک) بسیار به مردوک (کشنده تیامت) نزدیک است؛ بدین گونه که هر دو پس از میان -بردن دشمن، نظام طبقات اجتماعی را بازمی گردانند، پادشاه مطلق سرزمین خود می شوند و هنرهای مدنی فراموش شده را بازمی سازند.
آیین زردشتی و اسلام
تاریخنگاری نادرمیرزا قاجار
حوزه های تخصصی:
شاهزاده نادرمیرزا قاجار یکی از شخصیت های فرهیخته عهد قاجار است. وی در زمینه های گوناگون علمی و فرهنگی متبحر بوده که یکی از این علوم، دانش تاریخ است. میزان عنایت نادرمیرزا بدین علم، به قدری بوده که تا روزگار کنونی، به عنوان یک مورخ شناخته شده است. با مطالعه مواد تاریخنگاری موجود در آثار تاریخنگاری و تاریخی برجای مانده از این شاهزاده قاجار، تفاوت های موجود میان آثار وی و دیگر مورخان هم عصرش آشکار می شود. این تفاوت ها به قدری است که می توان از نادرمیرزا به عنوان مورخی فراتر از زمان خویش یاد کرد. در این مجال، تاریخنگاری نادرمیرزا را در دو اثر «تاریخ و جغرافی دارالسطنه تبریز» و «رساله اطعمه خوراک های ایرانی» کنکاش و بررسی می کنیم.
فریم پایگاه اسپهبدان باوندی کجاست؟
حوزه های تخصصی:
نتایج استبداد
آسیب شناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اجتماعی شاخه ای از پژوهش های تاریخی مبتنی بر مطالعه تاریخی جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی عامه مردم است که مطالعات مستمر آن، از حدود نود سال پیش با شکل گیری مکتب آنال آغاز شد. به رغم مطالعات گسترده در اروپا و ایالات متحده، در ایران کمتر به مباحث نظری و علمی تاریخ اجتماعی پرداخته شده است. این امر در حالی است که تاریخ اجتماعی از مباحث واحدهای درسی رشته های تاریخ، علوم اجتماعی، کتابداری و ایران شناسی به شمارمی رود. از این رو، در پژوهش حاضر، با اتخاذ روش تحقیق اکتشافی بر مبنای گردآوری داده های مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر شاخص های کمّی و کیفی، ضمن بازشناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، با استفاده از روش SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها معرفی و در نهایت روند آتی، راهکارها و تحلیل راهبردی برای نیل به وضعیت مطلوب آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران ارائه شده است. نتایج این پژوهش، مبیّن ضعف موجود در مطالعات نظری و علمی تاریخ اجتماعی در سطح آموزش عالی است. اما، توجه روزافزون مجامع علمی رشته تاریخ به اهمیت این حوزه، ایجاد نخستین گروه تاریخ اجتماعی ایران در نظام آموزش عالی و پرداختن به مباحث نظری بومی از نقاط قوت و فرصت های پیش رو است که باید برای تقویت آن برنامه ریزی شود.
زن و تحول گفتمان از خلال نشریه های زنان (از مشروطه تا پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحولات اجتماعی و فرهنگی عصر قاجار، نشریات به عنوان ابزاری مدرن در دست منورالفکرهای منتقد در جهت تداوم روند نوگرایی در جامعه نقش قابل توجهی ایفا کردند. نشریات زنان نیز با ظهور جنبش مشروطه بستر لازم را برای حضور یافتند. این نشریات، محلی برای عمومی کردن خواستهای زنان و خروج آن از حوزه خصوصی به حوزه عمومی شدند و کوشیدند عملکردی خاص و زنانه بیابند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا بدنبال آن است که با تکیه بر هفت نشریه زنان شامل دانش ( 1328 ه ) ، شکوفه (1331 ه ) ، زبان زنان ( 1336ه )، نامه بانوان (1338ه )، عالم نسوان (1338ه ) ، جهان زنان ( 1339ه )، نسوان وطن خواه ( 1341) ، که در فاصله جنبش مشروطه تا سلطنت پهلوی منتشر شدند، شیوه مواجهه و تاکتیک های نشریات زنان برای رخنه در ساختار سنت و دگرگون ساختن مفهوم زن ایده آل در ساختار سنت و عبور به مفهوم و ارزشهای جدید زن مدرن را از خلال نوشته های این نشریات واکاوی کند و بدنبال این پرسش اصلی است که نشریات زنان روند گذار از زن ایده آل سنتی به زن ایده آل مدرن را به چه شیوه و روشهایی طرح می کنند و چه مسائلی اولویت های آنها را در بر می گیرد.
بهداشت حمام های عمومی در دوره معاصر و نقش شهرداری ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام های عمومی جزئی از زندگی اجتماعی جامعه دیروز بودند که با ظهور مدرنیته، مورد اعتراض اصلاحگران جامعه جهت افزایش معیارهای بهداشتی آن در تناسب با زندگی جدید قرار گرفت. یکی از این استانداردها استفاده از دوش به جای خزینه بود. شهرداری ها به عنوان متولّی امر با اجبار دولتی حمامی ها را موظف به این تغییر می کردند. این مبارزه به دلیل مطالبه و خواست بخشی از مراجعان حمام ها، که استفاده از دوش را برنمی تافتند و خواستار استفاده از خزینه ها بودند، بسیار طولانی و پرفرازونشیب گردید، به طوری که از اواسط حکومت رضاشاه تا دهه چهل شمسی را دربرگرفت. در این پژوهش با مراجعه به منابع مطبوعاتی آن زمان، اسناد و تاریخ شفاهی سیر این ماجرا در شهر اصفهان به عنوان مورد مطالعه (Case Study) تبیین و تشریح گردیده است.
نتیجه این که به واسطه جدیت مقامات شهری و نیز خواست عمومی جامعه شهرنشین که محصول بالارفتن سطح بهداشت عمومی بود، فرآیند بهداشتی کردن حمام های عمومی شکل گرفت. با این حال، تغییرات یادشده چون از آن جا که با جنبه های فرهنگی جامعه هماهنگی کامل نداشتند، با دوره ای طولانی از کشمکش همراه شد و سرانجام، به واسطة بروز تغییرات اساسی در سبک زندگی و معماری خانه های شهری که واجد حمام های خانگی شدند موضوع حمام های عمومی و مسائل وابسته به آن، از حیات اجتماعی شهرها به کناری نهاده شد.
شخصیت مزدک در متون اسلامی
حوزه های تخصصی:
بیشترین گزارش ها و پژوهش ها از کردار مزدک و مزدکیان در نوشته های اسلامی به چشم می خورد، این نوشته ها افزون بر نگاشتن داستان مزدک و پیروانش، به گفتار درباره منش وی نیز پرداخته اند و پیوسته به مزدک لقب های بسیاری افزون کرده اند. گاه این لقب ها مثبت بوده اند ؛ مانند فردوسی که مزدک را «سخنگوی با دانش و رأی» خوانده و گاه منفی بوده اند به مانند خواجه نظام الملک که او را «طرار نابکار و سگ لعین» نامیده. در این پژوهش کوشش شده به بررسی و دلیل تحول و دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی و نیز به دلیل های که انگیزه ای برای دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی شده است پرداخت.
پژوهشی در دو فرهنگ نامه تاریخی صَفَدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارش فرهنگ نامه های تاریخی را که ابن خلِّکان با تألیف وفیات الاعیان در قرن هفتم ابداع کرد، صفدی در قرن هشتم با نگارش دو فرهنگ نامه الوافی بالوفیات و اعیان العصر دنبال و تکمیل نمود. مؤلف در ثبت تاریخ وفات تراجم دقت کرده و در بیشتر تراجم، تاریخ وفات را که به همراه تدوین الفبایی ویژگی مشترک فرهنگ نامه ها است، ذکر می کند. در تراجم بسیاری دیدگاه خود را درباره صاحب ترجمه بیان کرده، حتی در مواردی خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را برشمرده است. فرهنگ نامه های مذکور هرچند ایرادهایی دارند، اما به دلیل در بردارندگی تراجم بسیاری از علما مسلمان به ویژه در قرن هشتم در سیر مطالعات فرهنگ و تمدن اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردارند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که: انگیزه صفدی از نگارش این آثار چیست؟ همچنین موضوعاتی چون: روش تاریخ نگاری، منابع، سبک ادبی، نحوه تنظیم، اهمیت و آسیب شناسی این دو فرهنگ نامه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
گزارشی تازهیاب درباره سقوط صفویه، نادرشاه، روابط با عثمانی و انعکاس اخبار ایران در مکه مکرمه
حوزه های تخصصی:
بازتاب مفهوم ایران و اندیشه ایرانی در آثار
حوزه های تخصصی:
تهاجم ویرانگر مغول و فروپاشی خلافت بغداد با وجود پیامدهای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تاریخ ایران دوران اسلامی از منظر بررسی فرایند بازسازی هویت و موجودیت سیاسی ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بازنمایی مفهوم ایران در متون تاریخی، جغرافیایی و ادبی این دوره و بازتاب نظری و عملی فرهنگ سیاسی ایرانی و الگوی ملکداری ایران از جمله ویژگی های مهم این دوره تاریخی به شمار می آیند. بی تردید متون تاریخی و نوشته های مورخین بزرگ این دوره تاریخی از حوزه های بسیار مهم بروز و بازتاب این مفاهیم و افکار و اندیشه ها به شمار می آیند. ناصرالدین منشی کرمانی به عنوان یکی از مورخان برجسته دوره ی مغول به سبب تألیف آثار مهمی چون «سمط العلی للحضره العلیا» و «نسائم الاسحار من لطائم الاخبار» از جمله مورخین برجسته ی تاریخ میانه ی ایران به شمار می آید که به سبب پاره ای ویژگی های تاریخنگاری و پردازش موضوعی می توان افزون بر داده های تاریخی ویژه، با بررسی و جست وجو در نوشته های او مفاهیم مهمی درباره ایران و تفکر ایرانی و بازتاب الگوی نظام سیاسی ایران شناسایی کرد. از این رو مقاله حاضر تحت عنوان «بازتاب مفهوم ایران و اندیشه ایرانی در آثار ناصرالدین منشی کرمانی» با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای با چنین رویکردی به بررسی موضوع می پردازد. این مقاله پس از مقدمه، روش و مفاهیم و مروری بر زندگی ناصرالدین منشی کرمانی و آثار و نوشته های او بازتاب ایران و هویت ایرانی را در این آثار و نگرش او را درباره نهاد شاهی، ویژگی ها و کارکردهای آن، وزارت، نظم سیاسی اجتماعی و توازن عناصر موثر در ساخت قدرت بر پایه ی منطق تبیین تاریخی او در «سمط العلی للحضره العلیا» و «نسائم الاسحار من لطائم الاخبار» مورد بررسی قرار می دهد.
سیر تحول نساجی در دورة قاجار با تأکید بر نقش یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرتمند شدن صفویه توسط پادشاهانی مانند شاه عباس اول باعث اتحاد سیاسی کشور، رونق تجارت، امنیت جاده ها و در نتیجه بازرگانی شد. در این میان، یزد با قدمت چند هزار ساله در نساجی، در دورة صفویه بزرگترین طراح پارچه در تاریخ ایران؛ یعنی غیاث الدین نقشبند یزدی را پرورش داد. در دورة قاجار به دلیل واردات منسوجات خارجی، نساجی در ایران تا حد زیادی از رونق افتاد؛ ولی شهرهایی مثل یزد و کاشان رشد مثبتی داشتند. ده ها نوع پارچه که برخی منحصر به فرد بود؛ همچون مخمل و ... در یزد تولید شد. در عصر قاجار، امیرکبیر کارخانه های بزرگ نساجی در شهرهایی مثل یزد و کرمان و کاشان و.. احداث نمود. اساتیدی مثل محمد خان نقشبند و ... که شهرت جهانی داشتند، در یزد ظاهر شدند. تحولات در نساجی در این دوره (قاجار) این دو سؤال را مطرح می نماید که تحولات نساجی در یزد و نقش هنرمندان یزدی دراین عصر چگونه توصیف شده است؟ محصولات و دستاوردهای این تحولات درکشور و در یزد چه بود؟ تبیین فرضیات مطرح توصیفی-تحلیلی مبتنی بر آثار اسنادی و کتابخانه ای است.
نقش یونسکو در حفظ میراث مستند جهانی
حوزه های تخصصی:
توسعه اطلاعات و فناورى هاى ارتباطى در سال هاى اخیر، با شتابى فوقا لعاده، روند
کشانده است. عمیق و غیرخطى بودن این روند، « جامعه اطلاعاتى » سراسر جهان را به سوى
در مقایسه با انقلاب صنعتى قبل، دغدغه هاى فرهنگى، اقتصادى، و اجتماعى بسیار فزونت ری
براى بشریت پدید آورده است. در این عرصه، آرشیوها - که صرفاً حاوى منابع دیدارى و
شنیدارى یا اسناد تاریخى هستند - به عنوان مخازنى کما همیت به شمار نمىآ یند، بلکه در
کانون اطلاع رسانى قرار دارند و محتواى فرهنگى را تامین مى کنند تا افراد، بتوانند از حقوقشان
دفاع کنند؛ آموزش را بیش از پیش رواج دهند، و فرهنگى زنده و پویا داشته باشند. در هر
کشوری، گنجینه اسناد، بخش مهمى از میراث و منابع اطلاعاتى آن کشور شمرده می شود
و منابع آن، به دلیل منحصر به فرد بودن و دربرداشتن اسناد مهم و فاقد جایگزین، بخشى از
سرمایه ملى محسوب مى گردد. بدیهى است که این میراث، در حفظ هویت هاى فرهنگى،
برقرارى ارتباط میان گذشته و حال، و ترسیم آینده، از اهمیت حیاتى برخوردار است و همین
امر، موجب مى شود تا مسئولیتى مهم بر عهده دوستداران، حافظان و صاحبان این حافظه ملى
باشد. مقاله حاضر، بر آن است تا به بررسی نقش یونسکو در حفظ میراث مستند بپردازد و
برنامه هائی را که تاکنون این سازمان به انجام رسانیده است، مورد مداقه قرار دهد.
سکه شناسی و تصحیح متون
حوزه های تخصصی: