فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با خودشیفتگی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل سال 93 – 92 دوره راهنمایی شهرستان شیراز بود که از میان آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های عملکرد خانواده (FAD) و شخصیت خودشیفته آمز (NPI-16) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که: عملکرد خانواده با خودشیفتگی رابطه معکوس معنی دار در سطح یک صدم دارد. هم چنین، ابعاد عملکرد خانواده به گونه معنی دار قادر به پیش بینی خودشیفتگی می باشند.
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P
نقش عوامل شناختی و اجتماعی در پیش بینی رفتار خوردن آشفته دختران نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی رفتار خوردن آشفته بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و میزبان الگوگیری از ارزش های القایی به وسیله رسانه ها در دانش آموزان دختر شهر شیراز می باشد. روش این پژوهش همبستگی است. از میان تمامی دختران دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر شیراز تعداد 200 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ، آزمون بازخورد خوردنگارنر و گارفینکل (1979) و الگوگیری از ارزش های غربی را تکمیل نمودند. پس از حذف پرسش نامه های مخدوش تعداد 190 پرسش نامه به نرم افزار SPSS وارد و مورد تحلیل قرار گرفتند. ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار حوزه های طرح واره ها بویژه درحوزه خودگردانی/عملکرد مختل، دیگر جهت مندی و محدودیت مختل با رفتار خوردن آشفته بود. هم چنین، الگو گیری از ارزش های غربی بویژه درونی سازی الگوهای ایده آل ارتباطی معنادار با افزایش رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادند که دو حوزه خودگردانی/عملکرد مختل و دیگر جهت مندی همراه با درونی سازی الگوها تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند.
سطوح توانمندی روان شناختی تعاونی زنان تفیهان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی روان شناختی به گونه ای گسترده به عنوان یک هدف مهم در توسعه اجتماعی شناخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی سطوح توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی زنان روستایی تفیهان بود. جمعیت این مطالعه تمام اعضای تعاونی تفیهان بود (418) عضو که تعداد 200 نفر از ایشان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها پرسش نامه بود که روایی صوری آن به وسیله پانلی از متخصصان تأیید و برای بررسی پایایی آن نیز آزمون راهنما اجرا شد که آلفای کرونباخ بین 82/0 79/0 بود. برای مقایسه ابعاد توانمندی روان شناختی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بعد شایستگی توانمندی روان شناختی اعضای تعاونی نسبت به دیگر ابعاد بیش ترین میانگین را داراست. هم چنین، میانگین سه بعد شایستگی، معنی داری و اعتماد در بین اعضای تعاونی به گونه ای معنی دار از حد بهینه بیش تر بوده است. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه پیشنهادهایی ارایه شد.
پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بود .روش پژوهش از نوع امار توصیفی- ضریب همبستگی بود و نمونه مورد مطالعه 120 نفر از کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادمانی زناشویی، سرمایه روان شناختی لوتانز و سنجش عملکرد خانواده استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که از بین ابعاد سرمایه روان شناختی( تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی و امید)،تاب آوری به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی شادکامی زناشویی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی عملکرد خانواده بود و در حیطه پیش بینی ابعاد عملکرد خانواده بر اساس ابعاد سرمایه روان شناختی، امید به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد آمیختگی عاطفی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد عملکرد کلی و حل مشکل بود. خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد همراهی عاطفی بود و امید و خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد کنترل رفتار بود. هم چنین، پش بینی بعد ارتباط و ایفای نقش از روی سرمایه های روان شناختی زنان معنادار نبود.
رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت زنان زندانی (بر اساس نوع جرم)
حوزه های تخصصی:
تجربه نشان داده است که به دنبال شکل گیری هویت سالم و موفق، احتمال وقوع رفتار خشونت آمیز و ناپخته در موقعیت های گوناگون کاهش می یابد و فرد از راه حل های مناسب تری جهت مواجهه با مشکلاتش استفاده می کند.هدف تحقیق حاضر، شناخت رابطه سبک هویتی غالب با سطح تعهد هویت در زنان زندانی است.
پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ای است و با روش نمونه گیری سهمیه ای– تصادفی، تعداد 200 نفر زن زندانی با جرایم مالی، اعمال منافی عفت، قتل و مشارکت در قتل، سرقت و اعتیاد به مواد مخدر و حمل آن (هرکدام 40 نفر) انتخاب و پرسشنامه سبک های هویتی برزونسکی را تکمیل کردند.
سبک هویت گروه مرتکب قتل و مشارکت در قتل، هنجاری و سبک هویت مجرمین منافی عفت، اطلاعاتی بود، درحالی که سبک هویت سه گروه دیگر سردرگم بود. سطح تعهد نیز با دو سبک هویتی هنجاری و اطلاعاتی همبستگی مثبت و معنادار داشت.
سطح تعهد زندانیان و سبک تصمیم گیری و حل مسئله آن ها با سبک هویتی غالب این گروه درهم تنیده است، بنابراین، از داده های به دست آمده از این تحقیق می توان در برنامه های تربیتی و اصلاحی زندان ها و درروند بازجویی از هر یک از زندانیان سود جست.
بررسی جهت گیری هدفی با هوش معنوی و مسئولیّت پذیری دانش آموزان دخترسال اول دوره دوم متوسطه شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری های هدفی با مسئولیّت پذیری و هوش معنوی در بین دانش آموزان دختر سال اول دوره دوم دبیرستانهای شهر تهران بود. بدین منظور96 نفر از دانش آموز از سه دبیرستان دولتی به صورت تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و سه پرسشنامه هوش معنوی (ناصری،1387)، مسئولیّت پذیری خانه و مدرسه (کردلو،1389) و جهت گیری هدف (الیوت و مک گریگور،2001) که به طور همزمان تکمیل کردند، داده های خام جمع آوری شد و پس از نمره گذاری پرسشنامه ها، یافته ها نشان داد که جهت گیریهای هدفی تنها با مؤلفه های احساس تعلق و تعهد درونی متغیرمسئولیّت پذیری رابطه معنی دار دارند و با مؤلفه های احساس امنیت عزت نفس تعهد بیرونی متغیر مسئولیّت پذیری رابطه معنی دار نبود. نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزانی که دارای جهت گیری تسلط(گرایشی یا اجتنابی) بودند احساس تعلق و تعهد درونی بیشتری در مسئولیّت پذیری در مقایسه با دیگر دانش آموزان با جهت گیری های هدف دیگر بود.همچنین یافته ها نشان داد بین میانگین های هوش معنوی دانش آموزانی که جهت گیری هدف غالب آنها ""تسلط گرایشی"" است با دانش آموزانی که دارای جهت گیری ""عملکرد گرایشی"" هستند، تفاوت معنی داری وجود دارد، به طوری که میانگین نمرات هوش معنوی آزمودنی های ""تسلط گرایشی"" بالاتر از دانش آموزان ""عملکرد گرایشی"" است. همچنین دانش آموزان تسلط اجتنابی، نسبت به دانش آموزان دارای عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی، از میانگین هوش معنوی بالاتری برخوردارند. تفاوت بین بقیه گروه ها معنی دار نبود. (95/0) P=
مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهرهای شیراز و یاسوج سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت درک شده راهی است برای بررسی وضعیت سلامت افراد که اطلاعات کامل در حیطه های بیولوژیکی، ذهنی، عملکردی و معنوی از سلامت فرد را مشخص می کند. بررسی وضعیت سلامتی افراد از نگاه خودشان یک سنجه مهم از نظر وضعیت سلامت عمومی جامعه است. خودارزیابی سلامت توسط فرد یک شاخص شناخته شده بین المللی است که برای سنجش وضعیت سلامت افراد در پژوهش های سلامت همگانی و اپیدمیولوژی دارای کاربردی گسترده است. هدف از این پژوهش مطالعه خود ارزیابی سلامت میان سالمندان ساکن شهر شیراز و یاسوج است. جامعه آماری این پژوهش را افراد سالمند بالای 65 سال ساکن شهر شیراز و یاسوج تشکیل داده است و برای گردآوری داده ها تعداد 760 نفر (400 نفر در شیراز، 360 نفر در یاسوج) از آنان را به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ایی مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش روش پیمایش مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از راه نرم افزار رایانه ای SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. میانگین و انحراف معیار چهار بعد سلامت سالمندان مورد پژوهش 95/14± 18/75 بود که 8/63 درصد آن ها وضعیت سلامت ادراک شده خود را در حد متوسط ارزیابی نمودند. متغیرهای جمعیتی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، قومیت، تعداد فرزندان، طبقه اقتصادی- اجتماعی، سابقه بیماری با خودارزیابی سلامت سالمندان رابطه ای معنی دار داشتند. بین جنس و خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار وجود نداشت. هم چنین، متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مانند رفتارهای سلامت، حمایت اجتماعی، عزت نفس، مصرف رسانه، ارتباط و صمیمیت با فرزندان و ارتباط با دوستان با خودارزیابی سلامت رابطه ای معنی دار داشتند. آماره ضریب تعیین 2R نیز نشان می دهد که حدود چهل درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی)خودارزیابی سلامت( توسط هفت متغیر مستقل که در معادله باقی مانده اند و شامل عزت نفس، سابقه بیماری، تعداد فرزندان، رفتار سلامت، قومیت، تحصیلات، حمایت اجتماعی هستند تبیین می شود.این که فرد نسبت به خود چه احساسی داشته باشد و برای خود چه مقدار ارزش و اهمیت بداند، می تواند بر خودارزیابی سلامت تاثیر بگذارد این مطالعه نشان داد، وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج در حد متوسط بوده که نیازمند حمایت خانواده ها و مسئولان می باشند و وضعیت سلامت سالمندان شهر شیراز و یاسوج از عوامل فرهنگی- اجتماعی تاثیر می پذیرد.
پیش بینی مقدار تمایزیافتگی دختران از روی مقدار تمایزیافتگی مادران: بررسی انتقال های بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان تمایزیافتگی دختران از روی تمایزیافتگی مادران بود. به همین منظور، تعداد 157 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به پرسش نامه تمایزخود پاسخ دادند. برای تحلیل داده های بدست آمده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد میان تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در دختران و مادران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و هم چنین، تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش عاطفی، جدایی عاطفی، آمیختگی با دیگران و جایگاه من در مادران قادر به پیش بینی این متغیرها در دختران است.
اثربخشی کار گروهی زنان در طرح اجتماع محور بهبود کیفیت زندگی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدود نیمی از جمعیت کشور ما را زنان تشکیل می دهند که به نوبه خود سهم بسزایی در توسعه و تحولات جامعه بر عهده دارند. در این میان مطالعه اثربخشی کار گروهی در بین زنان در قالب طرح اجتماع محور بهبود کیفیت زندگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. مطالعه حاضر از نوع ارزشیابی و به روش پیمایشی در بین 132 نفر از زنان، به عنوان نماینده کار گروهی در مناطق هادی شهر تهران (2، 4، 6، 15 و 18) انجام گرفته است. برای سنجش اعتبار مفاهیم از روش محتوایی و سازه، و نیز برای کسب روایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که میزان دستیابی به اهداف فردی و کارکردی طرح، بیش از اهداف گروهی است. در بحث از مراحل کار جمعی، نتایج بیانگر آن است که فعالیت های گروهی بیشترین تأثیر را بر رسیدن به اهداف گروهی دارند. به طور دقیق تر نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون نشان می دهد که مرحله «پایان کار گروهی» تأثیر بیشتری بر میزان رسیدن به اهداف کار گروهی دارد (بتا برابر با 27/0). در مجموع با تأسی از نظریه های پویایی گروهی برای بهبود اثربخشی کار گروهی در بین زنان می توان دو اقدام اساسی را مد نظر داشت: نخست، برنامه ریزی فرایندی برای کار گروهی و دوم، برنامه ریزی چرخه ای برای کار گروهی. واژه های کلیدی: کار گروهی، اثربخشی، پویایی گروهی، طرح اجتماع محور، زنان شهر تهران.
رابطه هوش اخلاقی و جهت گیری خوش بینانه با اثربخشی دبیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه هوش اخلاقی و جهت گیری خوش بینانه با اثربخشی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان فیروزآباد بود. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر روش و شیوه گرد آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه 107 نفر از دبیران زن مشغول به تدریس دبیرستان های شهرستان فیروزآباد فارس در مهرماه 1393 بوده که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و پرسش نامه جهت گیری خوش بینی شییر و کارور(2001) و پرسش نامه اثربخشی مقیمی و رمضان (2010) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرنف تک نمونه ای(one- sample K-S) و آزمون تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داده اند که بین هوش اخلاقی و اثربخشی دبیران همبستگی آماری مستقیم و معناداری وجود دارد. بین هوش اخلاقی با ابعاد اثربخشی نیز همبستگی آماری مستقیم و معناداری بدست آمده است. بین خوش بینی با اثربخشی دبیران و ابعاد آن همبستگی آماری معناداری بدست نیامده است.
پیش بینی الگوهای ارتباطی زناشویی به وسیله عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، شناخت و استفاده درست از روش های دست یابی به برقراری رابطه سالم در زندگی زناشویی می تواند نقشی مهم در رضایت زوج ها و بهبود کیفیت زندگی به همراه داشته باشد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی الگوهای ارتباطی زوج ها به وسیله عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زنان شاغل دانشگاه خوارزمی تهران انجام گرفته است. نمونه پژوهش را 162 از کارکنان زن متاهل دانشگاه خوارزمی که در سال 93-92 مشغول به کار بودند و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، تشکیل می دهد و سه پرسش نامه الگوهای ارتباطی (CPQ) و عمل به باورهای دینی و سلامت روان (GHQ-28) در مورد آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون رگرسیون گام به گام و از روش نرم افزار spss21 انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که عمل به باورهای دینی و سلامت روان با الگوی ارتباطی سازنده متقابل رابطه مثبت و معنا دار (01/0 > p) و با الگوهای ارتباطی اجتنابی و توقع / کناره گیر رابطه ای منفی و معنادار داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، می توان به اهمیت نقش عمل به باورهای دینی و سلامت روان در زندگی زناشویی و ارتباطات زوج ها در کارکنان زن دانشگاه خوارزمی به عنوان عاملی مهم برای رویارویی با تعارضات و اختلافات در زمینه الگوهای ارتباطی پی برد.
نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پایبندی مادر به تعالیم دینی بر سلامت معنوی فرزندان با نگاهی به فرهنگ ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی متون تعالیم دینی می باشد. نمونه پژوهش تعالیم دینی مادر در مورد سلامت معنوی فرزندان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات ، متون و منابع مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد. سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: مادران برای تربیت دینی و سلامت معنوی فرزندان خود، باید به تعالیم دینی پایبندی داشته باشند. هم چنین خانواده در فرهنگ ایرانی، پایه و ستون اصلی جامعه است و برای جامعه ایرانی واحدی بسیار ارزشمند محسوب می شود. در خانواده های با نگرش مذهبی، نگرش فرزندان بر پایه اعتقادات مذهبی شکل گرفته و این اعتقادات سبب شکل گیری شخصیت دینی در فرزندان شده و به بروز رفتارهای مثبت از سوی آن ها می شود. پایبندی مادر به تعالیم دینی شامل آداب شیر دادن به نوزاد، نماز خواندن و روزه گرفتن، تشویق مادر، اخلاق و تقوا، دعا و توکل، عفت و حیا وخودسازی می باشد. این تعالیم دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم از دوران کودکی بر سلامت معنوی فرزندان اثر می گذارد و باعث شکل گیری شخصیت معنوی آن ها می شود.
بررسی عوامل مؤثر در فرار دختران از خانه در ایران: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
105 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر در فرار دختران از خانه در ایران با مرور سیستماتیک بود. جامعه آماری، یافته های منتشرشده در خصوص فرار دختران از خانه از سال۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۲مقالات فارسی در پایگاه های اطلاعاتیسیویلکا، گوگل اسکولار ، اس-آی-دی و مگیران بود و تعداد مقالات در مجموع 369 بود. نمونه پژوهش، 11 مقاله مرتبط با دختران فراری با کلید واژه های فرار، دختران، خانه، منزل و خانواده بود که وارد پژوهش شد و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مروری نظام مند یا سیستماتیک بود. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل مختلفی مانند عوامل خانوادگی (سبک تربیتی نادرست، تنش ها، والدین سالاری و نیازهای مالی)، عوامل فردی (اختلالات رفتاری و تجارب آزاردهنده) و عوامل اجتماعی و فرهنگی (کارکرد نادرست جامعه، عملکرد نامطلوب مسئولین و رسانه) بر فرار دختران از منزل تاثیر دارد. فرار دختران از منزل یک پدیده اجتماعی-فرهنگی است که مشکلات و پیامدهای منفی دارد. فرار دختران از منزل می تواند به دلایل مختلفی مانند فقرفرهنگی، اقتصادی، تربیتی و...رخ دهد. درنهایت فرار دختران از خانه یک آسیب اجتماعی برای همه جوامع است که تأثیرات نامطلوبی بر جامعه ، خانواده و دختران می گذارد.
رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
59 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعه ی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد.برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (۱۹۸۹)، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم زمان تجزیه وتحلیل شدند. نتایج یافته ها نشان داد که بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر قانون گذار، اجرایی، سلسله مراتبی، آنارشی ، جزئی نگر، درون نگر، برون نگر و نیز سبک حل مسئله کارآمد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک قضاوتی ، سبک الیگارشی و حل مسئله ناکارآمد همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. و بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر مونارشی، کلی نگر، آزاداندیش و محافظه کار همبستگی معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد که سبک های تفکر قانون گذار، سلسله مراتبی، جزئی نگر، درون نگر و سبک های حل مسأله کارآمد و ناکارآمد توانسته اند ۹/۵۶ درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیش بینی کنند(۰۰۱/۰p<). وسایر متغیرها توان پیش بینی رضایت زناشویی را نداشتند. بنابراین برخی از سبک های تفکر وسبک های حل مسئله در زنانی که مورد بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسران خود قرارگرفته اند می توانند با بهره گیری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی مناسب موجب افزایش رضایت زناشویی شوند.
رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک: نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
33 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین بیش حمایت گری مادر در فرهنگ ایرانی و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک و نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر بود. جامعه آماری، تمامی مادران دارای کودکان 2 الی 8 ساله ساکن تبریز و ارومیه در سال 1400 و 1401 بود که به مرکز مشاوره آرامش اندیشه تبریز و آرامش ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 225نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جهت گردآوری داده ها از مقیاس رابطه مادر کودک راس (1961)، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای اضطرابی فرانسیس و چوربیتا (2010) و مقیاس عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران (1998)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-24 وAmos- 24 استفاده شد. نتایج نشان داد باورهای اضطرابی، عاطفه مثبت و منفی مادر با اضطراب کودک رابطه معنی داری دارد و بین بیش حمایت گری مادران و باورهای اضطرابی مادر با اضطراب کودک با نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی مادر رابطه معنی دار وجود دارد (001/0>p). هم چنین مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج به دست آمده ویژگی های روان شناختی مادران در فرهنگ ایرانی و سبک های تربیتی مبتنی بر فرهنگ بر اضطراب کودک تاثیر گذار است.
مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
75 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی بود.جامعه آماری تمامی دختران طرفدار صنعت سرگرمی کره جنوبی در شهر تهران بود. نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری 11 دختر نوجوان و جوان ۱۳ تا 22 ساله بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی بود و مصاحبه های نیمه ساختارمند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج یافته های به دست آمده از این مطالعه نشان داد رسانه های نوین عامل تغییرات در نهاد های هویت ساز شده اند و رسانه ها عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده اند و تاثیر رسانه ها در شکل گیری هویت و نگرش دختران جوان و نوجوان در رابطه با نحوه تاثیر پذیری هویت آنان از صنعت سرگرمی کره جنوبی قابل توجه است. هم چنین طی مصاحبه های اکتشافی با شرکت کنندگان 5 مضمون اصلی و 24مضمون فرعی استخراج شد. مضامین استخراج شده شامل دوری از خویشتن و هویت ایرانی، نگرش منتقدانه در مورد وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی در ایران، آرمانی پنداری، سرمشق گیری و احساس نزدیکی به هنرمندان صنعت سرگرمی کره جنوبی، تغییر سبک زندگی و شکل گیری هویت گروهی بود. یافته های این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سیاست گذاران رسانه، متخصصان سلامت روان و جامعه شناسان قرار دهد تا در شکل گیری هویت و نگرش دختران نوجوان و جوان ایرانی موثر باشد.
رابطه صفات فرهنگی- شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
91 - 103
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه صفات فرهنگی - شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 35 ساله در دو محدوده نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 369 زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش تحلیلی- پیمایشی بود. برای جمع آوری داده ها از سیاهه(چک لیست) سبک افزونه ها و صفات شخصیتی استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد با صفت برون گرایی از سبک کژوال به دلیل سادگی استقبال می کنند و اولویت دوم آن ها سبک کلاسیک است. و افراد با صفت توافق و سازگاری چون نمی خواهند از سنت ها فاصله بگیرند، با سبک کلاسیک و کژوال در اولویت های اولیه احساس راحتی بیشتری می کنند. افراد با صفت وظیفه شناسی بالا، سبک کلاسیک و رسمی، الویت اول وسبک رمانتیک اولویت دوم آن ها می باشد و به دلیل اهمیت نظم و اصول مشخص، استفاده از سبک آوانگارد در اولویت آخر قرار دارد. افراد با صفت روان رنجوری بالا، سبک کژوال را به دلیل راحتی در پوشش و رمانتیک را به سبب ظرافت بیشتر مورداستقبال آن هاست و افراد با صفت پذیرش تجربه های جدید سبک کژوال و وینتیج را انتخاب کردند. با توجه به یافته ها می توان گزارش کرد که جامعه و به ویژه بانوان و دختران توجه روز افزونی به استفاده از افزونه ها دارند.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ بر باورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج در دختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ برباورهای همسرگزینی و ترس از شکست در ازدواج دردختران مجرد با طرحواره رهاشدگی دارای والدین مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری دختران مجرد دارای طرحواره رهاشدگی با والدین مطلقه درشهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفرانتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(15 نفر) وکنترل(15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (1998)، نگرش های مربوط به انتخاب همسرکاب و همکاران (2003) و پرسشنامه ترس از شکست در ازدواج اسماعیل پور و نورمحمدی (1398) بود.گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای با استفاده از برنامه آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مورد مداخله قرار گرفتند ولی برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررانجام شد. نتایج نشان داد آموزش پیش از ازدواج متمرکز بر طرحواره مبتنی بر باورهای فرهنگی بر طرحواره طرد و رهاشدگی، باورهای همسر گزینی شامل عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل گرایی، متضاد جویی و آسان بینی و متغیر ترس از ازدواج در مرحله پس آزمون تاثیر معنی داری دارد. براساس یافته های پژوهش آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور مبتنی بر فرهنگ ، بر باورهای ناکارآمد همسرگزینی و ترس از ازدواج دختران مجردی که طرحواره طرد و رهاشدگی و دارای والدین مطلقه هستند اثربخش بود.